جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


اعترافات یک نویسنده


اعترافات یک نویسنده
اگر از آن دسته مخاطبانی هستید که دوست دارید یک داستان شسته رفته مقابل شما باشد تا آن را از ابتدا تا انتها بخوانید، لذت ببرید و بعد بروید سراغ داستان بعدی، شاید از مجموعه داستان «من قهرمان نیستم» چندان لذت نبرید !اما اگر از آن دسته کتابخوانهایی هستید که در خواندن کتاب، به دنبال کشف چیزی هستید و قسمتهای مبهم کتاب برای شما جذاب است نه خسته کننده، حتماً از خواندن مجموعه داستان «من قهرمان نیستم» لذت می برید. چون با خواندن هر داستان، حتماً کتاب را خواهید بست و فکر خواهید کرد که نویسنده در دو صفحه داستانش خواسته چه چیزی را به مخاطبش منتقل کند.
از «خجسته کیهان» پیش از این، ترجمه هایش بر آثار پل آستر را خوانده بودم. ترجمه های روان او، دلنشینی آثار پل آستر را دو چندان می کرد و وقتی اسم او را روی کتابی از نویسنده ای دیدم که تا به حال حتی نامش را نشنیده بودم، بیشتر راغب شدم تا کتاب را بخوانم: «من قهرمان نیستم» مجموعه داستانی از «پی یراتن گرونیه».
پشت جلد کتاب در چند خط، نویسنده این طور، توصیف شده بود: «اتن گرونیه را نویسنده ای ضد فرم و وابسته به جنبش «افراطی معاصر» می دانند، آثار او در قالبهای رمان و داستان کوتاه نمی گنجد و بیشتر به نثرهای شاعرانه ای شباهت دارد که در زبان فرانسه به آن «روایت» می گویند.
من قهرمان نیستم» مجموع ۳۲ داستان کوتاه کوتاه است. داستانها به گونه ای اند که مخاطب می تواند آن را همیشه همراه خود داشته باشد و هر کدامشان را در یک نشست، بخواند.
داستانها نسبت به یکدیگر با سبک و فرمی متفاوت روایت شده اند، برای همین داستانهای مجموعه یکدست و در یک سطح نیستند، اما یک نقطه مشترک در همه آنها وجود دارد و آن کوتاه بودن آنهاست.
«اتن گرونیه» برای نوشتن داستانهایش از زبانی ساده و روان استفاده کرده و پرهیز از پیچیدگی در روایت داستانها و سبک خاصش در توصیف جزئیات و شخصیتهای داستانی، نوشته های داستان گونه او را جذاب کرده است.
راوی همه داستانهای این مجموعه اول شخص است و ناظر و شاهد همه حوادث و ماجراهای داستان البته این راوی، کارکردی که در داستانهای روان شناختی داشته را در این داستانها ندارد و کارکرد او در داستانهای «اتن گرونیه» متفاوت شده است.
برای همین، راوی می تواند اتفاقهای غیرمعمول را ببیند و نقد کند و همین نقل غیر معمولها، زیبایی اثر را دو چندان کرده است.
«با اینکه به گفته بوفن، هر مورچه ای قادر است باری دوازده برابر وزن خود را حمل کند، این حشرات پرکار، تمام بعد از ظهر زیر آفتاب عرق ریختند تا توانستند اعضای پراکنده بدن مرا به لانه زیرزمینی خود ببرند و تنها پس از رسیدن شب بود که توانستم اکنون که بدنم به کمک آنها یکپارچه شده بود، بی زحمت زیاد خاک ها را بتکانم و در این فکر به سوی خانه بروم که: خب، امروز هم جان به در بردم.»
«اتن گرونیه» در مصاحبه ای به صراحت گفته که در کودکی، دستخوش غم و ناآرامی بوده است. او فرزند غیر قانونی پدری بوده که حاضر نبوده او را به رسمیت بشناسد و مادری که او را به خانواده ای سپرده بوده که از او مراقبت نمی کردند.
این اعترافات، نکات بسیاری را در سبک نوشتاری و بازی با کلماتش، روشن می کند، چون چشم گیرترین استعارات گرونیه، حاکی از شکنجه است. مثلاً هنگامی که شکل سوسیس را به نوزادی تشبیه می کند که والدینش رهایش کرده باشند، سوسیس به خاطر می آورد که تمام مدت در تابه ای سرخ می شده که روی اجاق به فراموشی سپرده شده بود و کره آب شده در آن شروع به سوختن کرده بوده! سوسیس ادامه می دهد: «خواهش کردم برایم کمی نوشیدنی بیاورد تا غم زاده شدن و سوزش تهوع آور زندگی در اندرون را تاب بیاورم. زنم شگفت زده پرسید چرا ناگهان چنین غمگین شدی؟ گفتم فکر می کنم ته یک تابه کباب شده ام!»
«پی یر اتن گرونیه» نویسنده ۵۷ ساله فرانسوی است که اخیراً در اروپا شهرت بسیار یافته است. او همواره در یادداشت ها و مصاحبه هایش تأکید کرده است که به منظور ایجاد ارتباط می نویسد و روایت های داستانی اش ضد فرم است. در یکی از یادداشتهایش نوشته:«نوشتن همیشه پناهگاه، راه فرار یا وسیله رسیدن به آزادی بوده است. من هرگز نمی توانم برای طرح دیدگاه های خود دفاعیه بنویسم، ولی در عین حال نوشتن از چیزهای آشکاری مثل «آسمان آبی است»، «آب دریا سبز است» و «مرسدس ها جلوی کازینو پارک شده اند» نیز، برایم ناممکن است!»
خدیجه زمانیان
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید