سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


روز هائی که در انتظار اقتصاد آمریکاست


روز هائی که در انتظار اقتصاد آمریکاست
خبر سقوط بانک لمن برادرز (Lehman Brothers) چهارمین بانک بزرگ آمریکا و بزرگترین ورشکستگی تاریخ این کشور که روز دوشنبه ۱۵ سپتامبر بوقوع پیوست انعکاسی رعدآسا بر بازار سهام آمریکا داشت. لمن برادرز که در سال ۱۸۵۰ تاسیس یافته بود بزرگترین بحران ها از جمله دوران رکود بزرگ در دهه۱۹۳۰ را که طی آن تقریبا تمامی بانک های آمریکائی زمین خوردند، از سر گذرانده بود اما این بار نتوانست زیر فشار طاقت فرسای بازار بحرانی مسکن در آمریکا مقاومت کند. متعاقب انتشار خبر فرو ریختن لمن برادرزشاخص داو جونز با سقوط ۵٠٠ واحدی، بزرگترین کاهش در یک روز را از زمان وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر تجربه کرد.
در حالی که هنوز مشخص نیست چه بر سر ۶۱۳ میلیارد دلار بدهی این بانک (معادل مجموع درآمد نفت ایران در طول ۲۷ سال پس از انقلاب تا روی کار آمدن احمدی نژاد) خواهد آمد باید منتظر اثر دامینو (Domino Effect) این جریان و واکنش های زنجیره ای ناشی از آن در روزهای آینده بر موسسات بیشتری در آمریکا و ژاپن که عمده سهامداران این بانک بوده اند، بود.
روز دوشنبه ۱۵ سپتامبر در حالیکه کارمندان لمن در دفتر مرکزی این بانک در منهتن نیویورک اسباب و اثاثیه خود را جمع می کردند و رفت و آمد زیادی دیده می شد بانک سرمایه گذاری مریل لینچ (Merrill Lynch) نیز که یکی از غولهای وال ستریت به شمار می رود در حالی که ظرف یکسال گذشته ۸٠ درصد از ارزش سهام خود را از دست داده است به تملک بنک آو آمریکا (Bank of America) درآمد.
علیرغم تلاش بی وقفه هنری پالسن وزیر خزانه داری آمریکا و بن برنانکه رئیس بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) در حالی که بانک مرکزی بی وقفه به چاپ اسکناس ادامه می دهد، سقوط اقتصاد آمریکا هر روز شتاب بیشتری می گیرد. در یک اقدام کم سابقه که تنها در روزهای پس از فاجعه ۱۱ سپتامبر جهان شاهد آن بود امروز سه شنبه ۱۶ سپتامبر بانک مرکزی آمریکا ۷٠ میلیارد دلار دیگر پول به سیستم بانکی تزریق نمود. این بزرگترین میزان تزریق پول در یک نوبت در طول تاریخ آمریکاست.
اما درد اقتصاد آمریکا در کجاست؟ مطلب بسیار ساده است. این ملت ظرف دو دهه گذشته بیش از آنچه که تولید می کرده مصرف نموده است. در نتیجه طرز تفکری که خرج کردن بی محابا را هم در دولت و هم در جامعه آمریکا بعنوان محور و فلسفه اصلی زندگی برگزیده است بدهی ملت و دولت آمریکا از آغاز دهه ۹٠ بطور انفجاری رو به افزایش گذاشت. بازار آمریکا همچون رستورانی که در آن انواع غذاها یافت می شد و بریز و بپاش باور نکردنی و شور و سرمستی زائدالوصفی در آن در جریان بود رفته رفته از مواد غذائی تهی می شود و دولت و ملت این کشور را در برابر وضعیتی غیرمترقبه قرار می دهد. سر در گمی در بازار و سیستم سیاستگزاری پولی و مالی آمریکا و تصمیم گیری های دفعتی به وضوح به چشم می خورد.
وضعیت کنونی و بحرانی اقتصاد امروز آمریکا بوضوح قابل پیش بینی بود. زمانی که بازار مسکن در اوج خود بسر می برد و اقتصاد آمریکا با موتور قوی این بخش، غرنده به پیش می رفت من در مقاله ای که در سال ۲٠٠۶ در نشریه دنیای اقتصاد منتشر شد نوشتم: "احتمال دیگر، انفجار وام‌های مسکن (Mortgage Bubble) است که مانند انفجار سهام بازار بورس (Stock’s Bubble) در سال ٢٠٠١ و ٢٠٠٢ آمریکا را در مقابل وضعیت غیرمنتظره‌ای قرار خواهد داد."
آنچه که اقتصاددانان در آن روزها کمتر به آن توجه می کردند گرفتاری بینشی ای بود (و هنوز هم هست) که بر جامعه آمریکا سیطره کامل یافته بود. سئوالی که در هر ذهن کنجکاوی در مواجهه با ریخت و پاش غیرقابل تصور در آمریکا نقش می بست این بود که تا کجا و کی می توان در بی خبری محض، پیوسته قرض کرد و به آن زندگی پرتجمل ادامه داد؟ آمار و ارقام امکان ادامه آن نحوه زندگی در آمریکا را حمایت و تائید نمی کردند.
هفته پیش دولت آمریکا با دولتی کردن دو شرکت غول آسا یعنی فنی می (Fannie Mae) و فردی مک (Freddie Mac) که شرکتهائی هستند که چون شرکت بیمه، وامهای مسکن را برای بانک های دیگر تضمین می کنند (در صورت عدم پرداخت توسط وام گیرندگان این دو شرکت در قبال دریافت حق بیمه پول بانک ها را پرداخت می کردند) یک شبه ۵ هزار میلیارد دلار بر تعهدات دولت افزود. آن روزها که "فنی می" و "فردی" سودهای میلیاردی بین شرکاء تقسیم می کردند مالیات دهنده آمریکائی نصیبی از آن نمی برد اما امروز باید بار زیان و تعهدات دهشتناک این دو غول را بر دوش کشد. برای اینکه به عظمت این عدد پی ببرید بد نیست که بدانید جمع خالص دارائی سیصد میلیون آمریکائی شامل هر جنبنده اقتصادی طبق گزارش ماه جون ۲٠٠۸ فدرال رزرو ۵۶ هزار میلیارد دلار بوده است.
یکی از ابعاد خطرناک بحران اقتصادی که هم اینک آمریکا با آن روبروست اینست که این بار بخش تکنولوژی و شرکت های IT و دات کام ها نیستند که چون خانه ساخته شده از ورق فرو می ریزند. بانک ها بدلیل برخورداری از "سیستم ذخیره ای پاره ای" (Fractional Reserve Banking System) با استفاده از یک الگوریتم پیچیده ریاضی به ازای هر دلاری که در جیب دارند در حدود۱٠ دلار وام در اختیار مصرف کننده قرار می دهند. پدیده ای حیرت انگیز که به معنای اخص کلمه سر انسان به دوران می افتد که چگونه ممکن است یک منبع مالی و فایننس، پولی را که ندارد وام بدهد و بر روی آن بهره بگیرد؟ اما چرا می گویم ابعاد فاجعه بیش از سقوط و رکود بخش های دیگری اقتصادی است؟ بهمین دلیل که هر یک دلاری که در سیستم بانکی ناپدید شود تاثیر آن بر بازار ۱٠ برابر می شود. این سیستم در زمان رشد و شکوفائی خوب عمل می کند اما در زمان بحران نیز مشکل را چندین برابر می کند. ( این سیستم در تمام نظام های بانکی دنیا که به روش اقتصاد لیبرال اداره می شوند بکار گرفته می شود. در آمریکا انستیتوی اقتصادیLudwig von Mises Institute و اقتصاددانان موسوم به مکتب اطریش و در میان کاندیداهای ریاست جمهوری ران پال (Ron Paul) از حزب جمهوری خواه که طرفداران بسیاری در میان روشنفکران آمریکائی دارد با این سیستم به شدت مخالفند.)
هر چند که جورج بوش و حکومت هشت ساله وی مسبب اصلی بوجود آمدن چنین وضعیتی در آمریکا نبوده است اما بطور قطع با بر پا کردن دو جنگ بزرگ و کاهش مالیات ها علی الخصوص بر روی درآمدهای بالا بدهی این کشور را به میزان ۹٠٪ افزود (۶٣ در صد تا پایان ٢٠٠۷). معنای این سخن آنست که مجموع بدهی دولت آمریکا که از قرن هجده و پیدایش جمهوری آمریکا تا بروی کار آمدن جورج بوش تنها ظرف دوران زمامداری هشت ساله آقای جورج بوش دو برابر شده است.
کاهش ارزش دلار، افزایش تورم، افزایش قیمت نفت و مواد غذائی، افزایش بدهی های دولت، افزایش رکورد گونه کسری تراز بازرگانی، رکورد کسری بودجه و رکورد شکنی ورشکستگی ها دست آورد هشت سال حکومت جریان فکری بود که با عنوان نئوکانسرواتیسم در سال ۲٠٠۱ وارد صحنه سیاسی جهان شد.
این همه در حالی است که آقای بوش هم چنان معتقد است که اقتصاد آمریکا قوی است و با اقتدار براه خود ادامه خواهد داد.
بگذارید با نگاهی نزدیکتر ببینیم این اقتصاد مقتدر در چه شرایطی بسر می برد. سیستم فایننس و بانکی آمریکا در شرایطی غیرعادی بسر می برد. آلن گرین سپن مردی که دو دهه اقتصاد آمریکا بلکه غرب را زیر سیطره مدیریت خود داشت خبر از بزرگترین بحران قرن می دهد. به نوشته مایک ستتیس (Mike Stathis) یکی از آنالیست های برجسته بانک های سرمایه گذاری، بانکهای آمریکا تا کنون ۵٠٠ میلیارد دلار زیان به ثبت رسانده اند و حدود هزار میلیارد دلار دیگر در راه است. در حالی که حدود ده بانک فرو ریخته اند، صدها بانک دیگر در معرض سقوط قرار دارند.
بانک مرکزی آمریکا تا کنون هزار میلیارد دلار پول به کارتل بانکی آمریکا هدیه کرده است و همه آمار در بخش مسکن رو به پائین است جز تعداد خانه های حراجی که سیر پرشتاب صعودی را می پیماید. در حالیکه آمریکا همه کالاهای مصنوع و مصرفی را وارد می کند تولید عمده اش اسکناس و اوراق قرضه است. امروز کامپیوتر Dell هم که می خرید قطعاتش از گوشه و کنار جهان وارد می شود و ساعت های Fossil و شلوارهای جین آمریکائی نیز همه وارداتی هستند.
دنیا در سه دهه گذشته بدلیل نیاز به ماده حیاتی نفت و این حقیقت که نفت به دلار معامله می شده توسط سیستم مالی آمریکا در تنگنائی عجیب قرار گرفته بوده است. بانک های مرکزی کشورهای اروپائی، ژاپن و اخیرا چین با نگاهداری بخش عمده ذخائر خود به دلار به واحد پول آمریکا آنچنان اعتباری بخشیدند که ماشین های چاپ اسکناس فدرال رزرو را قادر ساختند که بی وقفه و بدون واهمه بکار نشر اسکناس ادامه دهند.
امروز اما بقول مایک ستتیس روز مکافات (Apocalypse) فرا رسیده. موج بعدی کمپانی های اتوموبیل سازی و شرکت های هواپیمائی را در بر خواهد گرفت.
ادامه این وضعیت تنها برای آمریکا دردآور نخواهد بود بلکه جهان را نیز با خود به این گرداب خواهد کشاند. کشورهائی نظیر چین و هند و برزیل که با اتکاء به بازار داخلی خود محل رشد کم نظیری دارند بعلاوه کشور های دارنده نفت در آینده ای نه چندان دور با فاصله گرفتن از دلار به حکومت بلامنازع دلار پایان خواهند داد. تصور اینکه آمریکا بنشیند و نظاره گر این وضعیت باشد بسیار مشکل بنظر می رسد. از این رو احتمال اینکه با وخیم تر شدن وضعیت نظام بانکی آمریکا نهایتا جنگی بزرگ درگیرد دور از ذهن و انتظار نیست.
منبع : صدای مردم


همچنین مشاهده کنید