سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

مثبت نگری در قرآن


مثبت نگری در قرآن
‎همه ما ممکن است در برخوردهای اجتماعی خود نسبت به رفتارهای دیگران پیشداوری هایی انجام بدهیم که بعد از مدتی به عدم درستی آن پی ببریم یا گاهی در زندگی با افرادی مواجه شویم که بدون تجربه مستقیمی نسبت به برخورد با دیگران درباره آنها قضاوت هایی می کنند یا نسبت خاصی به آنها می دهند.
این گونه داوری ها می تواند بر روابط فرد با اعضای خانواده یا دوستان یا اهالی شهر تأثیر منفی داشته باشد و مشکلاتی در روابط آنها ایجاد کند که پیامدهای آن بسیار گسترده است و شاید به آسیب های روانی، آزار دیگران و حتی ضرب و جرح و قتل منجر شود. مثلاً برادران حضرت یوسف(ع) ابتدا به پدر خود و یوسف نگرش منفی نداشتند ولی بعد احساس کردند که یوسف محبوبیت بیشتری نزد پدر دارد و انگیزه نزدیک تر شدن به پدر، باعث شد که نگرش آنها به پدر و یوسف تغییر یابد و گفتند ما پدرمان را در گمراهی آشکاری می بینیم و تصمیم گرفتند که یوسف را بکشند یا او را در سرزمین دوری بیفکنند تا توجه پدر به آنها معطوف شود. (۱)
انسان ها به طور معمول همواره به کارهای خود خوش بین هستند و با توجه به نیت و آگاهی خود از اعمالشان به آسانی از کنار رفتار ها و کردارهای خود می گذرند و با اصل توجیه گری و عذرتراشی رفتارهای نابهنجار خود را نیز توجیه می کنند، پس هرگز کسی خودش را متهم نمی کند و گمان بدی به خود نمی برد، اما هنگام برخورد با دیگران این نگرش به طور کلی تفاوت می یابد، هیچ توجیهی را برای رفتار آنها نمی پذیرد با آنکه یکی از اصول اولیه اخلاق اسلامی آن است که یک فرد مسلمان هر آنچه برای خود نمی پسندد برای دیگران هم نپسندد. در آموزه های وحیانی که بر اساس فطرت پاک و سالم پایه ریزی شده است به این مسئله از زوایای گوناگون پرداخته شده است، قرآن کریم هر گونه پیشداوری و گمان بد در مورد دیگران را رد می کند و از آن به عنوان گناهی بزرگ نام می برد:
● قرآن و منفی نگری
«ای کسانی که ایمان آوردید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید، چرا که برخی از گمان ها گناه است.» (۲)در این آیه مراد از ظنی که مسلمین مأمور به اجتناب از آن شده اند، ظن سوء است وگرنه ظن خیر که بسیار خوب است و به آن سفارش هم شده، هم چنان که از آیه۱۲ سوره نور هم استفاده می شود و مراد از اجتناب از ظن اجتناب از خود ظن نیست، زیرا ظن نوعی ادراک نفسانی است، پس نهی کردن از خود ظن صحیح نیست بلکه منظور آیه مورد بحث نهی از پذیرفتن ظن بد است. می خواهد بفرماید اگر درباره کسی ظن بدی به دلت وارد شد آن را نپذیر و به آن ترتیب اثر نده، بنابراین اگر در ادامه آیه آمده بعضی از ظن ها گناه است باز خود ظن منظور نیست بلکه ترتیب اثر دادن به آن است که در بعضی موارد گناه است. مانند این که نزد شما از کسی بدگویی کنند و شما دچار سوءظن به او بشوید و این سوء ظن را بپذیرید و در مقام ترتیب اثر دادن برآمده به او توهین کنید و یا همان نسبت را که شنیده اید به او بدهید که همه این ها آثار بد و منفی بدگمانی و سوءظن است. (۳)
● تعریف مثبت اندیشی
هر گونه رد سوءظن و ترجیح جانب خیر در رفتار دیگران، هنگامی که احتمال هر دو وجود داشته باشد را مثبت نگری یا به تعبیر روایات اسلامی حسن ظن می گویند. همچنین می توان مثبت نگری را به تلاش برای ایجاد ذهنی مثبت و نشاط انگیز و امیدوار کننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفی ساخته ذهن و یا مشکلات موجود در زندگی و احساسات یأس آور ناشی از دشواری ارتباط با دیگران و رویارویی با طبیعت دانست.
به تعبیر دیگر مثبت اندیشی همان خوش بینی و تفأل خیر به خداوند و جهان و دیگر انسان ها است. زیرا از نظر روایات اسلامی سوءظن تنها در مورد رفتار دیگران تحقق نمی یابد بلکه هر بدگمانی به خدا و مخلوق خدا به نحوی که به شکل اعتقاد قلبی درآید و اعتقاد و گفتار و رفتار انسان بر اساس آن شکل بگیرد، سوءظن محسوب می شود.
▪ ارزش مثبت اندیشی
خوش باوری و حسن ظن نشانه سلامت نفس و صفای روح است، زیرا افرادی که ضمیر پاکی دارند در بیشتر موارد، به ذهنشان جز خیر و نیکی خطور نمی کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: « خداوند، برخورد با نگاهی خوش بینانه را دوست می دارد»۴
امام علی(ع) نیز می فرماید: «خوش گمانی موجب کم شدن اندوه می شود.» زیرا اندیشه ها و پندارهای ما است که زندگی ما را شکل می دهد و هر کس رفتارهای دیگران و حوادث زندگی را با توجه به باور ها و بینش خاص خود تفسیر و توجیه می کند. به همین دلیل در متون دینی سوءظن یکی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و خداوند در قرآن کسانی که گمان بد به حوادث می برند را سرزنش می کند: «و شما گمان بدی بردید و شما از هلاک شدگان هستید.»۶
در شأن نزول این آیه آمده است که زمانی پیامبر(ص) با گروهی از اصحاب برای فتح مکه از مدینه حرکت کردند عده ای به بهانه گرفتاری با پیامبر(ص) همراه نشدند زیرا گمان می کردند پیامبر(ص) و اصحابش هرگز از این سفر برنمی گردند و همگی کشته خواهند شد، قرآن کریم آنها را به دلیل گمانه زنی های منفی مورد سرزنش قرار می دهد. زیرا آنها به دلیل ترس و عافیت طلبی و فرار از زیر بار مسئولیت ها، سوءظن ها در نظرشان واقعیت جلوه می کند و نسبت به همه چیز بدبین هستند حتی به پیامبر خدا و حتی نسبت به خدا. بنابراین دیدگاه و نگرشی که در مورد حوادث دارند هیچگونه با واقعیت تطبیق نمی کند. آن ها گمان می کردند خداوند پیامبرش را به این سفر فرستاده و آنها را به چنگال دشمنان سپرده و از آنها حمایت نخواهد کرد. ۷
در نهج البلاغه در فرمان مالک اشتر آمده است: بخل و ترس و حرص، صفات نکوهیده مختلفی است که همه آنها در سوءظن به خدا جمع است. »
قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را به دلیل خوش بینی و حفظ آبروی مؤمنین ستوده است. آن حضرت چنان عمل می کرد که منافقان وی را متهم به سادگی می کردند و می گفتند: او شخص خوش باوری است.
«از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند: او آدم خوش باوری است. بگو خوش باور بودن او به نفع شماست: [ولی بدانید] او به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند. »۹
اینکه می فرماید این ویژگی پیامبر(ص) به نفع شماست، به آن جهت است که زیرا از این طریق آبروی آنها را حفظ کرده و شخصیتشان را خرد نمی کند عواطفشان را جریحه دار نمی سازد، و برای حفظ محبت و اتحاد و وحدت آنها از این طریق کوشش می کند، در حالی که اگر او فوراً پرده ها را بالا می زد و دروغگویان را رسوا می کرد، دردسر فراوانی برای آنان فراهم می آمد، علاوه بر این که آبروی عده ای به سرعت از بین می رفت، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته می شد، و افراد آلوده ای که قابل هدایت بودند در صف بدکاران جای می گرفتند و از اطراف پیامبر(ص) دور می شدند. ۱۰
این رفتار پیامبر(ص) نسبت به مسلمانان در جهت حفظ آبروی آنها بود، زیرا مؤمن در پیشگاه خداوند از منزلت والایی برخوردار است و آبروی او از جمله مواردی است که هرگز نمی توان متعرض آن شد، جان و مال و عرض(آبرو) مؤمن در امان است و حفظ آبرو یکی از مهمترین مسائلی است که نمی توان آن را بی ارزش تلقی کرد و با تعرض به آن جایگاه اجتماعی فرد را به خطر انداخت.
▪ آثار فردی و اجتماعی نگرش مثبت و منفی
یکی از مهم ترین اقسام مثبت نگری، حسن ظن به خداوند و نظام هستی است. انسان با این دیدگاه، نگاه عارفانه ای نسبت به زندگی پیدا می کند و حتی مشکلات را به عنوان امتحان الهی و وسیله ای برای تکامل خویش و از الطاف خفیه الهی می پندارد. حسن ظن به خداوند و امیدواری همیشگی به الطاف الهی از اموری است که در متون دینی ما به آن سفارش شده است. امام رضا(ع) می فرماید: به خداوند گمان نیک ببر زیرا خداوند عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او به من نیک باشد مطابق آن گمان با او رفتار می کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمان بد با او رفتار می کنم. »
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «آخرین کسی که قرار است به دوزخ برود، ناگهان به اطراف خود نگاه می کند. خداوند دستور می دهد او را برگردانید و خطاب می رسد: چرا برگشتی و به اطرافت نگاه کردی عرض می کند: خدایا درباره تو این چنین گمان نمی کردم. می فرماید: چه گمانی داشتی عرض می کند: گمانم این بود که گناهانم را می بخشی و مرا به بهشت می بری! خداوند می گوید ای فرشتگان من به عزت و جلالم قسم، این بنده ام هرگز گمان خیر در باره من نبرده است والا او را به جهنم نمی بردم، گرچه دروغ می گوید، ولی با این حال اظهار حسن ظن او را بپذیرید و او را به بهشت ببرید. »
سپس پیامبر(ص) فرمودند: «هیچ بنده ای نیست که نسبت به خداوند متعال گمان خیر ببرد مگر این که خدا نزد گمان وی خواهد بود.»۱۲
گمان خیر به خداوند و به تعبیر دیگر توکل و اعتماد بر حق تعالی باعث ایجاد طمأنینه و آرامش در انسان می شود زیرا می داند که به قدرت لایزال الهی متصل است، بنابراین عظیم ترین منبع انرژی را در خود به وجود می آورد؛ ۱۳ «خدا یکتاست و جز او معبودی نیست و اهل ایمان باید در همه امور تنها بر خداوند توکل کنند. »
چنین فردی با توکل و اتکا به خداوند چون همیشه نیمه پر لیوان را می بیند، علاوه بر موفقیت خود با نشاط معنوی خویش در رابطه با دیگران نیز همیشه، رفتار ها و گفتار ها را حمل بر نیکی و خیرخواهی می نماید، پس آنها نیز از مصاحبت با او دلخوش می گردند و خواستار ارتباط و همنشینی با او خواهند شد. زندگی روزمره وی معطوف به آینده خواهد بود و از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های زودگذر و آنی رهایی پیدا می کند و هرگز در مورد پیشامد ها و رفتارهای دیگران قضاوت عجولانه ای نمی کند تا پس از مدتی اندوه و پشیمانی را متحمل شود.
مثبت نگری نوعی خیر عمومی برای مردم است زیرا در چنین شرایطی نشاط و امیدواری در روابط اجتماعی حاکم می شود و احترام و تکریم مردم به دلیل دیدگاه مثبت به آنها افزایش می یابد و راهی هموار به سوی تعاون و تفاهم اجتماعی و گروهی گشوده می شود. چرا که از مهم ترین عوامل تضییع حقوق دیگران و تقویت دید تحقیرآمیز به مردم و گسترش عوامل تفرقه افکنی مانند غیبت و تهمت، سوءظن و منفی نگری به دیگران است.
چیزی که زندگی انسان را از حیوانات جدا می کند و به آن رونق و حرکت و تکامل می بخشد، روح تعاون و همکاری دسته جمعی است و این در صورتی امکان پذیر است که اعتماد و خوش بینی بر مردم حاکم باشد، در حالی که سوءظن پایه های این اعتماد را در هم می کوبد، پیوندهای تعاون را از بین می برد و روح اجتماعی را تضعیف می کند. (۱۴)
در زندگی فردی نیز اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکم بینی همراه باشد در حقیقت تمام توان خود را بر ضد خویش به کار برده و زمینه ساز شکست خویشتن می شود. همه ما اگر به طور مداوم اندیشه های منفی را در سر بپرورانیم و از کاه کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نماییم کم کم این افکار منفی بر ما مسلط می شود و ناخودآگاه بخش عظیمی از توانایی های بالقوه و بالفعل خود را هدر می دهیم در نتیجه بی حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان می شویم، همه چیز در نگاه ما غم انگیز و ناامید کننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم.
بدبینی سرچشمه ناراحتی های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است، و فرد بدبین، بیشتر غمزده و خودخور و ناراحت است و در اثر گمان های بدی که در باره اشخاص و پدیده ها دارد، بسیار رنج می برد و روحش زیر شکنجه و عذابی درونی خرد می شود. از همنشینی با دوستان و رفت و آمدهای مفید اجتناب می کند و به تنهایی و گوشه گیری بیشتر تمایل دارد و بدین جهت از شادی و نشاط روحی بی بهره است و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراسناک می شود؛ و همه پدیده ها و کارهای دیگران را به ضرر خود می ببیند و چنین تصور می کند که همه بر نابودی او کمر بسته اند.
همچنین بدگمان، در اثر دوری از معاشرت های سودمند و فاصله گرفتن از افکار دیگران، از تکامل و رشد فکری باز می ماند و نیز خود را در میان هزاران نفر تنها می بیند و تا پایان عمر در تنهایی به سر می برد. بدبین، صفای روح ندارد زیرا همیشه از کوزه همان تراود که در اوست.
فردی که زندگی اش همراه با سوءظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوءظن به عنوان غیبت قلبی بحث کرده اند.
همچنین در اجتماعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم مردم باشد، دوستی و الفت میان مردم از آن جامعه رخت برمی بندد و غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد.
بدگمانی نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس و وحشت در جامعه می شود زیرا مردم همیشه در هراس اند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و بی دلیل آبروی آنها به مخاطره بیفتد. امام علی(ع) به همین سبب می فرماید: بدگمانی نسبت به افراد نیکو، بدترین گناه و زشت ترین ستمگری است(۱۵) به راستی اگر چنین شرایطی در جامعه ای حاکم باشد، آیا می توان به پیشرفت و توسعه آن امیدوار بود و آیا انتظار رشد و ترقی در چنین جامعه ای عقلانی و منطقی است بدبینی بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دل ها است و انسان را گوشه گیر، تکرو و خودخواه بار می آورد. بدگمانی سرچشمه خشم ها، جنگ ها و خونریزی ها است. و چه بسیاری از انسان ها را به نیستی کشانده و کانون خانواده ها را از هم پاشیده است و چه بسا افراد ارزنده ای که می توانستند منشأ کارهای مهم و پرمنفعت باشند؛ اما بر اثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنان از پیشرفت و ترقی باز مانده اند.
● راهکارهای رهایی از سوءظن و بدبینی
ممکن است در اینجا این سؤال مطرح شود که گمان خوب یا بد یا به اصطلاح مثبت نگری یا منفی نگری امری اختیاری نیست بنابراین چگونه می توان از آن جلوگیری کرد در همین راستا راهکارهایی از طرف علمای اخلاق توصیه شده است:
۱) چنان که اشاره شد منظور از نهی از سوءظن، نهی از ترتیب اثر دادن به آن است، یعنی هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچک ترین اعتنایی به آن کرد، یعنی طرز رفتار خود را دگرگون نسازیم و مناسبات خود را با او تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد.
لذا در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) می خوانیم: «ثلاث فی المؤمن لایستحسن و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن أن لایتحققه؛ سه چیز است وجود آن در مؤمن پسندیده نیست و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است که راه فرارش این است که به آن جامه عمل نپوشاند.» (۱۶)
۲) انسان می تواند با تفکر روی مسائل مختلف، گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب که در راه های حمل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و کم کم بر گمان بد غلبه کند، بنابراین گمان بد چیزی نیست که همیشه از اختیار آدمی بیرون باشد. در روایات نیز دستور داده شده که گمان بد مبر مادامی که می توانی محمل نیکی بر آن بیابی. (۱۷)
۳) پرهیز از همنشینی با افراد ناپاک و ناسالم، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگی های اخلاقی ایشان تأثیر می پذیرد و کم کم به افراد خوبی که با او همرنگ و هم عقیده نیستند بدبین می شود. چنانچه در روایات آمده است که همنشینی با بدان، بدگمانی به نیکان را در پی دارد. (۱۸)
۴) مهار ادراکات؛ قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسئول دانسته، می فرماید: «قطعاً گوش و چشم و دل، از همه این ها سؤال خواهد شد. » اگر در علل پیدایش سوءظن کاوش کنیم می بینیم که ادراکات حسی بخصوص دیدنی ها و شنیدنی های ما در افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارد در نتیجه یکی از بهترین راه های تدبیر خواست ها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی در مورد متهم کردن دیگران مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.
۵) توجه به آثار بد منفی نگری و سوءظن و دقت در آیات و روایاتی که سوءظن را تقبیح کرده و به حسن ظن تشویق کرده اند.
● دوری از مواضع تهمت
شایان ذکر است همانگونه که در روایات و متون دینی به حسن ظن و پرهیز از سوءظن امر شده است، همچنین سفارش شده که هیچکس نباید کاری کند که مردم به او سوءظن پیدا کنند. از موضع سوء ظن و تهمت مردم باید دوری جست. حضرت علی (ع) نیز می فرماید : «من عرض نفسه للتهم فلایلومن من اساء به الظن(۱۹)؛ کسی که خود را در موضع تهمت قرار داد نباید کسی را که به او بد گمان شده است سرزنش کند. » حتی خود پیامبر (ص) با آنکه پیامبر خدا و معصوم از خطا بود و مردم معمولاً به او ظن و گمان بد نمی بردند از مواضع سوءظن مردم دوری می کرد. در روایت وارد شده است که روزی پیامبر (ص) با همسرش صفیه دختر حی ابن اخطب در حال صحبت بود، مردی از انصار از آن نزدیکی گذشت. پیامبر (ص) او را صدا زد و فرمود ای فلانی این زن، صفیه همسر من است. آن مرد با تعجب گفت یا رسول الله آیا ما به شما بجز گمان خیر می بریم
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود به درستی شیطان درمجرای خون آدمی جاری می شود پس ترسیدم که شیطان داخل بر تو گردد.(۲۰) بنا بر این نباید به خیال این که مردم به ما بدگمان نمی شوند در مواضع تهمت وارد شویم. زیرا دشمن انسان، شیطان، به نگاه اعتماد و رضایت به او نمی نگرد، بلکه به نگاه بهانه گیری و عیب جویی به انسان می نگرد. پس بر مسلمان لازم است کارهایی که باعث بدبینی دیگران می شود انجام ندهد مثلاً از جاهای تهمت انگیز و یا رفتار ها و گفتارهایی که موجب بدگمانی دیگران می شود دوری جوید.
اعظم نوری
منابع در دفتر روزنامه موجود است
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید