شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

دنیا


دنیا
«فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»[۱] به‌زودی خداوند مردمی را می‌آورد که او دوستشان دارد و آنان خدا را دوست می‌دارند.
خداوند متعال وقتی انسان را از گِلی خلق کرد، جنبة خاکی و مادی انسان صورت پذیرفت؛ ولی شور و شوقی در آدمی پیدا نشد، نه عشق و دلی که بی‌قراری آدم را در پی بیاورد. پس خداوند از روح قدسی خویش در آدمی دمید و جنبة آسمانی آدمی نیز شکل گرفت؛«وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی»[۲] این بذر محبتی بود که خدواند در دل آدمی کاشت تا او را مبتلای خود کند تا به‌وسیلة همین مهر و محبت به محبوب یکتای عالم روح و جانش را به سوی او بکشاند و درگیر دنیایی نکند که کالای او جدایی بین بندگان و معبود است.
عبدالله قطب گوید: «جز خدای مخوانید و جز خدای را مدانید:
چنان کن یاد حق گر می‌توانی/ که گم گردی زیادش چون بمانی
مگذارید در سینه شما، جز محبت خدای جای گیرد که هر چه جز این است، باطل است و فریب؛«وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور»[۳] یعنی زندگانی دنیا جز ابزار فریب چیزی نیست. هر چه از شما فوت شود اگر خدای، شما را است، هیچ فوت نشده و هر چه دارید اگر خدای، شما را نیست هیچ ندارید. در این سخن شک مکنید که به حق خدایی خدا این سخن غلط نیست و باور کنید و اعتماد نمایید».
آنچه مشخص است و با تأکید قرآن روشن می‌شود که دنیا و بازی‌ها و سرگرمی‌های آن فریب خوردگان زیادی را دور خود جمع می‌کند و آنها را از هدف اصلی که همان بندگی خداوند و آفریدگارشان است، دور‌ می‌کند.
مولی‌الموحدین و امام‌العارفین علی(‌ع) فرموده است:«إنما سمیت الدنیا دنیا لأنها أدنی من کل شی‏ء»[۴]یعنی همانا دنیا از آن رو به دنیا نامگذاری شده که از هر چیزی پست‌تر است.
خداوند به نبیّ خویش حضرت داوود(ع) دربارة کوچکی دنیا و پرهیز از گرفتاری در آن و دنیاخواهی فرمود:«مَا لِأَوْلِیَائِی وَ الْهَمَّ بِالدُّنْیَا إِنَّ الْهَمَّ یُذْهِبُ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی مِنْ قُلُوبِهِم‏...»[۵]یعنی ای داوود! دوستان و مشتاقان مرا با دنیا طلبی کاری نیست که توجه به دنیا و صرف همت در طلب آن، شیرینی لذت مناجات با من را از ذائقه بنده‌ام محو و نابود می‌‌کند.
بعضی این کالای خوش‌رنگ و روی دنیا را می‌شناسند و فریبش را نمی‌خورند؛ چرا که آن را گذرا، فانی و واهی شمرده و می‌دانند که عاقبت هر چه بکوشند باید بگذارند و بگذرند.
اما اگر واقعا انسان بداند که ریشه همه موانع راه کمال حب دنیا و دلبستگی به آن است، باز هم برای آن می‌کوشد. پیشوای متقیان، امیر المؤمنین(ع) آفات دنیا را این گونه بیان می‌فرماید: دنیا زایل کنندة، فریب دهنده، ضرر زننده، سایه‌ای رفتنی، بازار خسارت، مزرعة شرّ، آرزوی شقاوتمندان، قتلگاه اندیشه‌ها و فاسد کنندة دین، از بین برندة یقین، ریشة فتنه‌ها و اصل و اساس محنت‌ها است.[۶]
چه خوب و نیکو است که در ماهی که بهار قرآن است و دل‌های ما با کلام نورانی پروردگار انس بیشتری دارد از این دریای بی‌کران الهی جرعه‌های بیشتری بنوشیم تا از زلالی آن باطن‌مان را صفا ببخشیم. خداوند در آیات مختلف و موارد متعددی بندگان خویش را از دل سپردن به دنیا و مظاهر مادی آن برحذر داشته، می‌فرماید:«اعْلَمُواْ أَنَّمَا الحَْیَوةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لهَْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرُ بَیْنَکُمْ وَ تَکاَثُرٌ فیِ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعجَْبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثمُ‏َّ یهَِیجُ فَترََئهُ مُصْفَرًّا ثمُ‏َّ یَکُونُ حُطَامًا وَ فیِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الحَْیَوةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»[۷] یعنی بدانید زندگی دنیا فقط بازیچه، مشغولیت، زیور، افتخار، افزون طلبی در مال و اولاد است. مانند بارانی که روییدنی آن زارعان را به تعجب واداشته سپس می‏خشکد، آن را زرد می‏بینی، در آخرت عذاب شدید و آمرزش از جانب خدا و رضوان او هست، نیست زندگی دنیا مگر متاع فریب دادن.
«بازیچه‌ای است طفل فریب این متاع دهر/ بی‏عقل مردمـان که بـدو مبتلا شدند»
● دو بال پرواز
خداوند در آیات پایانی سوره فرقان صفات و ویژگی‌های بندگان محبوب خود را بیان کرده است. همان بندگانی که از آنها در این آیات با نام عباد‌الرحمن یاد می‌کند. یکی از این ویژگی‌ها که هر کدام همچون مدال افتخاری بر سینة این بندگان محبوب خداوند می‌درخشد، داشتن خوف و رجا است.
خوف از کمی بار و توشه و عذابی که به سبب انجام گناهان در قیامت دامنگیرشان می‌شود و رجا امیدواری به عفو و بخشش و رحمت خداوند است.
«وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا * إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقَامًا»[۱] یعنی آنان که می‏گویند: پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما بازگردان که عذاب آن دامنگیر است. به درستی که دوزخ، جایگاه و منزلگاه بدی است.
پیامبر اعظم(ص) در دعای روز عید قربان از خداوند می‌خواهد که:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ حُبَّکَ أَحَبَّ الْأَشْیَاءِ إِلَیَّ وَ اجْعَلْ أَخْوَفَ الْأَشْیَاءِ عِنْدِی خَوْفَکَ وَ ارْزُقْنِی الشَّوْقَ إِلَی لِقَائِکَ وَ أَقْرِرْ عَیْنَیَّ بِعِبَادَتِک»[۲] یعنی خدایا! محبت خودت را، محبوب‌ترین چیزها نزد من قرار بده و ترس از خودت را،‌ خوفناک‌ترین چیزها در وجودم بگمار و لقایت را روزیم فرما و چشمانم را به بندگی خویش روش نما.
خوف حق، بهترین مراقب و نگهبان قلب است. خائف با کمک این بال با توجه به بهشت خداوند وعده‌های او را می‌بیند و از هوی و هوس پرهیز می‌کند.«وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعا»[۳] یعنی خدا را از روی امید بخوانید.
در واقع خائف چگونه نترسد در حالی که واقف به عاقبت کار خود نیست و نمی‌داند که نامة اعمالش سبک و است یا سنگین. در واقع کسی که از عقل کاملی بهره می‌برد به آخرت می‌اندیشد و نگران آن است. پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید:«اَتَمَّکُم عَقلاً اَشدَّکم خوفاً»[۴] یعنی کامل‌ترین شما در عقل، آن کسی است که خوفش از خداوند بیشتر باشد.
خوف نفس را می‌میراند و خائف بین دو خوف از گذشته و آینده‌اش است. وقتی نفس او از هوس‌ها جدا شود و در واقع بمیرد؛ در مقابل قلبش حیات پیدا می‌کند و زنده می‌شود. این پایداری در حیات قلب سبب به وجود آمدن امیداوری به خداوند می‌شود.
می‌گویند روزی یکی از انبیا از مسیری عبور می‌کرد، سنگ کوچکی را دید که آب زیادی از آن خارج می‌شود. با مشاهدة این منظره از این وضعیت تعجب کرد. سنگ به امر و دستور خداوند زبان به سخن گشود و گفت: از وقتی که شنیدم شعله و آتش برخاسته از انسان و سنگ است،‌ از ترس آن‌که من هم از دستة همان سنگ‌ها باشم تا به حال محزونم و می‌گریم. آن‌گاه آن سنگ از آن پیامبر خواست که برایش دعا کند تا از آتش در امان باشد و آن پیامبر نیز برایش دعا کرد.
مدتی بعد باز عبور پیامبر به آن مکان افتاد و دید مانند قبل از همان سنگ همان‌گونه آب جاری است، پرسید: اکنون برای چه گریه می‌کنی؟ سنگ پاسخ داد: تا قبل از این اطمینان به امان از آتش نداشتم و این خوف آتش گریه می‌کردم؛ اما حالا گریة شکر دارم و از سرور و خوشحالی گریه می‌کنم.[۵]
حضرت علی(ع) آن گاه که اموالی را در راه خدا وقف می‏کردند، در وقفنامه‏ خود ‏نوشته‌اند: این اموال را وقف کردم، تا بدین وسیله از آتش دوزخ در امان باشم و آتش دوزخ نیز از من دور باشد.[۶]
واقعاً بندگان محبوب خدا اگر شب زنده‏دار هم هستند، مغرور نمی‌شوند؛«وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ...»
پیوسته به یاد معاد و روز رستاخیز هستند؛ پس این صفت از ویژگی‌های منحصر به فرد بندگان محبوب خدا است؛«رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ...»
و بندگان خاصّ خداوند، بیش از آن‌که طمع بهشت داشته باشند، از آتش دوزخ خوف دارند؛«یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ.»
۱ـ مائده : ۵۴.
۲ـ حجر: ۲۹.
۳ـ آل عمران: ۱۸۵.
۴ـ بحار الانوارف ج ۱۰، ص ۱۴۲.
۵ـ بحار الانوار، ج ۷۹، ص ۱۴۳.
۶ـ غرر الحکم، باب دنیا.
۷ـ حدید: ۲۰.
هادی الیاسی
منبع : خبرگزاری رسا


همچنین مشاهده کنید