چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

هولوکاست، مظلوم نمایی صهیونیسم


هولوکاست، مظلوم نمایی صهیونیسم
موضوع هولوکاست هم مانند بسیاری از مباحث مطالعاتی، مورد توجه گسترده مردم قرار گرفته است. ابتدا به نظر چند تن از شخصیت های برجسته یهودی وصهیونیست یا هوادار صهیونیسم را درباره هولوکاست مطرح می کنم.
موشه زیمرمن، یکی از یهودیانی است که می گوید: هولوکاست توجیه اصلی دولت اسراییل است.
آیزابرلین، یکی از متفکرین یهودی می گوید: خواست تاسیس وطنی برای یهودیان، خواستی قاطع و پاسخ ناپذیر است. چنین وطنی باید تاسیس شود، زیرا بدون آن یهودیان هرگز نمی توانند در هیچ کجای جهان از تعقیب و آزار مصون باشند.
خاخام آیزنبرگ می گوید: انتقاد از صهیونیسم یعنی یهودی ستیزی، زیرا یهودیت بدون صهیونیسم متصور نیست.
در کتاب «پرونده اسراییل، صهیونیسم سیاسی» نوشته روژه گارودی، جمله ای از هرتزل از بنیانگذاران صهیونیسم را به طور علنی در کنگره شهر بال سوییس در سال ۱۸۹۷ اعلام کرد که آمده است: «صهیونیسم همزاد با آنتی سمیتیزم (یهودی ستیزی) است». یعنی این دو با همدیگر متولد می شوند، رشد می کنند و با هم وجود دارند و تصور یکی بدون دیگری محال است.
در نظر این افراد، هر کس که ضد صهیونیست است، عیناً ضدیهود است.
درعین اینکه ممکن است بین یهود و صهیونیسم تفاوت های ماهوی وجود داشته باشد،به هر ترتیب ممکن است این سوال ایجاد شود که آیا یهود ستیزی وجود دارد یا چیزی خود ساخته توسط خود یهودی هاست؟
پاسخی که می شود به این سوال داد این است که بله، یهودی ستیزی به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد. یهودی ستیزی وجود دارد ولی دلایلی هم دارد که این دلایل را باید در خود یهود جست وجو کرد. این دلایل را می توان به سه گروه اعتقادی، رفتاری و سیاسی تقسیم کرد که در این مجال بیشتر به دلایل دسته سوم می پردازیم.
برای بررسی دلایل یهودی ستیزی، در قالب دو واژه «مهاجرت» و«مظلوم نمایی» پیش می رویم.
در تاریخ یهودیت این دوواژه بسیار با هم همراه هستند. در طول تاریخ وقایع بسیار متعددی اتفاق افتاده است که همزمان این دو واژه در فرهنگ و تاریخ یهود سبب ساز یک سری وقایع شدند و یک سری تحرکات وسیع یهودیت را به وجود آوردند. در واقع برای یهودیت از یک مرحله به مرحله دیگر احیا صورت گرفت.
واقعیت این است که برای یهودیت هیچ سرزمینی ارزش معنوی ندارد.الان هم که می بینیم عده ای سنگ سرزمین موعود را به سینه می زنند؛ در واقع این افراد هیچ کدام تعلق خاطر مذهبی به سرزمین فلسطین ندارند. چون خیلی پیش تر توسط حکومت های مختلف مخیر شدند به سرزمینی که ادعا می کنند سرزمین موعودشان است برگردند، ولی برنگشتند. اما چه می شود که بعد از دو هزار و پانصد سال گالوت (آوارگی) ناگهان متوجه سرزمین فلسطین می شوند؟
یکی ازدلایل مهم،نفت است. آبراه های استراتژیک در منطقه خاورمیانه و اهمیتی که خاورمیانه از هر جهت پیدا کرده، باعث شده که یهودیت به دنبال همان علاقه ای که در طول تاریخ به دنبالش بوده در این منطقه هم به دنبال آن بگردد.
خواست یهودیت در همه طول تاریخ پول و مادیان بوده است. یهودیت آنجایی را که برای او پول به وجود بیاورد و یا در آنجا بتواند پولش را چند برابر کند، آنجا را سرزمین خود می داند. یهودی ها پراکندگی بسیار عجیبی در سراسر دنیا دارند. چه دلایلی برای این همه مهاجرت وجود دارد؟ یهودی ها در همه جا با جمعیت اندک، از نظر مالی و پایگاه اقتصادی از شرایط مناسبی نسبت به ساکنین آن مناطق برخوردارند.
یهودیت برای اینکه بخواهد راحت مهاجرت کند و مهاجرتش توجیه پذیر باشد نیاز دارد که مظلوم نمایی کند، چون اقلیت است.
«آقای عبدالله شهبازی» پنج اسطوره را در تاریخ برشمرده و آن را ساخته و پرداخته خود یهود دانسته، برای اینکه بتوانند از منطقه ای به منطقه دیگر مهاجرت کنند. به طور مثال ایشان اسارت بابلی را زیر سوال می برند و می گویند: اینطور نبوده که «بخت النصر» یهودی ها را به زور از بیت المقدس بیرون بکشد. یااسطوره «انگیز اسیون» یا اسطوره «پوگروم ها» یا اسطوره «هولوکاست.» برنارد لوییس در یکی از کتاب هایش که در ایران هم منتشر شده می گوید: سال ۱۴۹۲ نقطه عطفی در تاریخ یهود است و با دو مهاجرت مهمی که یکی به شرق و یکی به غرب انجام داده، تحولات پانصد سال آینده را رقم زده. درست در همان زمان می بینیم که بعد از ،۱۴۹۲ کریستف کلمب هم یک سفر دریایی به آمریکا انجام می دهد که برای استقرار استعمارگران یا همان صهیونیست ها جای پایی در آمریکا درست شود. یکی دیگر از وقایع مهمی که اتفاق افتاد که باعث مهاجرت وسیعی از یهودیان شد، واقعه پوگرام ها در روسیه است. پوگرام ها به این شکل بود که در محله های یهودی نشین کشتار و قتل عام به راه می افتاد که معلوم نیست آیا واقعاً چنین کشتاری اتفاق افتاده یا خیر؟ اما به هر ترتیب فضای ضد یهودی درست می شود و یهودی ها از این فضا استفاده کردند و به اروپای غربی و آمریکای شمالی مهاجرت نمودند. این مهاجرت منشا تحولات مهمی در عرصه فرهنگ، اقتصاد و سیاست در آمریکا می شود. جالب توجه اینکه واقعه پوگرام ها در آستانه قرن بیستم اتفاق می افتد و خیزبزرگ صهیونیسم در هنگام ورود به قرن بیستم است. ده، دوازده سال بعد از پوگروم ها در سال ۱۸۹۷ در کنگره شهر بال سوییس صهیونیسم متولد می شود و امپراتوری یهودیت از همین زمان درآمریکا شکل می گیرد، زیرا بسیاری از یهودی هایی که از روسیه فرار کرده بودند به آمریکای شمالی می روند. در همین مهاجرت نیز یهودیان به دو گروه تقسیم می شوند. گروهی از آنان به داخل امپراتوری عثمانی می روند تا به سرزمین فلسطین سرازیر شوند و گروه دیگر به آمریکای شمالی و اروپا رفتند.
اگر با این رویکرد به هولوکاست نگاه کنیم متوجه می شویم که این قضیه یک نیاز اساسی برای تشکیل دولت اسراییل است. سرهندی کمپل بنرمن، یکی از نخست وزیران انگلیسی قرن ۱۹ می گوید: اگر ما در خاورمیانه جای پا نداشته باشیم و یک شی خارجی را جایگزین نکنیم عین این است که در تحولات آینده دنیا هیچ نقشی نداریم.
چون این منطقه محل رفت و آمد است و اگر هر کدام از این آبراه ها برای مدت کوتاهی بسته شود، اقتصاد دنیا تحت تاثیر قرار می گیرد. نفتی که در این منطقه است بسیار اهمیت دارد و همه این موارد هم در اختیار عده ای افراد هم عقیده است. همه اینها مسلمان هستند. اگر مثلاً عده ای مسیحی و عده ای مسلمان بودند می شد راه نفوذ پیدا کرد. لذا اسراییل باید تشکیل شود و قبل از آن هم احتیاج به مهاجرت دارد. به هر حال برای تشکیل دادن دولت اسراییل جمعیت لازم است.
قضایای هولوکاست داستانی می شود که باید طراحی شود و برای افکار عمومی دنیا گفته شود.
اگر کسی هولوکاست را زیر سوال ببرد، توجیه اصلی اسراییل را زیر سوال برده، و اگر هم معلوم شود که هولوکاست دروغ است، هیچ دلیلی ندارد که اسراییل تشکیل شود. یهودی ها ممکن است این موضوع را مطرح کنند که ما آمدیم به سرزمین خودمان و این سرزمین برای ما اهمیت دارد.
حالا اگر یهودیت معتقد است که این سرزمین، سرزمین مقدس و موعود اوست، چرا ۱۴ میلیون یهودی در دنیا به اسراییل نمی روند؟
دولت اسراییل برای جلب مهاجرت یهودیان به اسراییل مشکل دارد؛ نمی تواند یهودیان را به مهاجرت ترغیب کند.
این رویکرد یهودی است. سرزمین موعود، اسراییل، فلسطین و همه اینها تا زمانی دارای اهمیت است که منافع او را تامین کند. اگر یکی از اینها نباشد، یهود نمی تواند ادامه بدهد. اکنون در اسراییل دارد مهاجرت معکوس اتفاق می افتد. بسیاری از یهودیانی که برای زندگی بهتر به فلسطین رفته اند، حالا دارند برمی گردند. یهودیانی هستند که شهروند اسراییل هستند، اما آنجا زندگی نمی کنند، بلکه در کشورهای دیگر زندگی می کنند تا هر وقت اوضاع فلسطین بهتر شد، برگردند.
یهودیان درباره هولوکاست اقدامات گسترده ای انجام می دهند تا مظلوم نمایی کنند و خود را صاحب حق نشان بدهند. قبلاً فیلم های کمتری درباره هولوکاست ساخته شد اما اکنون خیلی بیشتر درباره آن فیلم ساخته می شود و بلکه جایزه های بین المللی جایزه اسکار هم به آن تعلق می گیرد. کارشناسان و متخصصان سینما وقتی چنین فیلم هایی جایزه می گیرند، می گویند که این فیلم در اندازه جایزه اسکار نبوده، اما چون موضوع آن هولوکاست است به آن جایزه تعلق گرفته. تحقیقات مفصلی درباره هولوکاست انجام می دهند؛ موزه های متعددی درباره هولوکاست ساخته می شود؛ سندهای متعددی را هر روز برای این قضیه ارایه می دهند. معلوم نیست در طی این ۶۰ سال این اسناد کجا بوده است. قوانین محکمی برای هولوکاست تصویب کرده اند که اگر کسی هولوکاست را انکار کند، جریمه، محاکمه و زندانی می شود.
اعضای موسسه «ریویزیونیسم» درآمریکا، هیچ وابستگی سیاسی ندارند و از کشورهای مختلف عضو هستند. یکی از کتاب هایی که توسط این موسسه منتشر شده، «کالبد شکافی هولوکاست» است. آنها دلایل بسیار خوبی برای رد واقعه هولوکاست مطرح می کنند. تحقیقات این موسسه در سطح فراگیر در سراسر دنیا مورد توجه علاقه مندان و محققان واقع شده است.
علیرضا سلطانشاهی
سخنرانی درسومین کارگاه علمی- آموزشی قبله گاه اول؛ جمعیت دفاع از ملت فلسطین (معارف فلسطین ۳۰)
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید