چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


تاثیر جملات کوتاه بر معتادان بیشتر است


تاثیر جملات کوتاه بر معتادان بیشتر است
فرد معتاد کسی است که اساسا یا از خود و یا از محیط خود و یا هر دو احساس ناخشنودی، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبی ناگزیر از مصاحبت و موانست با افرادی است که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستن یافته‌اند و باوجود مسایل و مشکلات آن به‌گونه‌ای خود را با شرایط زندگی وفق داده‌اند. معتادان در توهمات خود یک دنیای نسبتا رضایت‌بخش برای خویش متصورند که نه تنها مبتنی بر هیچ‌گونه تغییری در خود و یا در محیط نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و نیاز به آن و رفع آن نیاز استوار است و اغلب آنان از احساس ناامنی، احساس بی‌کفایتی، احساس تنهایی، نفرت، نوسان‌های افسردگی، اضطراب شدید و به‌ویژه کشش‌ها و تعارضات درون فردی به‌گونه‌ای رنج می‌برند....
به هر حال اعتیاد یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرا آثار نامطلوب و عواقب وخیم آن تنها دامن‌گیر شخص معتاد نمی‌شود بلکه همه افرادی را که به‌گونه‌ای با معتادان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا می‌گیرد به‌خصوص که فرد معتاد مسوول اداره یک خانواده نیز باشد.
● آثار دارویی مواد مخدر
مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور به‌علت آثار دارویی ویژه‌اش، تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص به‌وجود می‌آورد که قسمت مهم این تغییرات روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام می‌گیرد و در نتیجه روی حالات جسمانی روانی فرد اثر می‌گذارد. برخی از مهم‌ترین این تغییرات عبارت‌اند از:
ـ تسکین موقت آلام روحی مانند اضطراب، افسردگی و بی‌قراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت. اغلب معتادان قبل از اینکه به اعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب، افسردگی، بی‌قراری و تضادهای گوناگون مواجه بوده‌اند بنابراین مصارف اولیه مواد مخدر ممکن است در کوتاه‌مدت سبب تسکین ناراحتی‌های فوق شود و ترک ناگهانی و یا کاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی مانند بی‌قراری، اضطراب، خستگی مفرط، گیجی، تهوع، استفراغ و اسهال، عدم‌تمرکز شدید و پاشیدگی افکار می‌شود. در چنین مرحله‌ای فرد معتاد با چنین حالاتی روبه‌رو می‌شود و ممکن است تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد از مواد بداند. وابستگی فرد معتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبه‌های وابستگی روانی آن به مواد در رابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است.
● آسیب‌پذیری جوانان در دوران بلوغ
دوران بلوغ دوره‌ای‌ است که فرد با تضادها و کشمکش‌های متعدد درونی مواجه می‌شود. در این زمان او به‌خوبی احساس می‌کند که باید به مرحله‌ای جدید از زندگی‌اش وارد شود و مسوولیت‌های جدیدی در قبال خود و جامعه‌اش اتخاذ نماید. مرحله‌ای که او را با نگرانی، اضطراب و مشکل تصمیم‌گیری روبه‌رو می‌سازد و او سعی می‌کند به‌گونه‌ای بر مشکلات خویش فایق آید. توجه نداشتن به اعضای خانواده یا توقعات بی‌جا و بی‌مورد اطرافیان، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزش‌های متضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینه‌های نامطلوب شخصیتی فرد به‌سهولت وی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب‌پذیر می‌سازد.
● نحوه برخورد افراد خانواده با افراد معتاد
وقتی ما با کسی برخورد می‌کنیم، رفتار و حرکات، طرز صحبت و طرز تفکر وی را (از طریق کلام او) درک می‌کنیم و آن را با پیش فرض‌هایی که با توجه به تجربیات گذشته ما در ذهن‌مان شکل گرفته محک می‌زنیم و در مورد آن فرد و نوع رفتار او قضاوت می‌کنیم و بر اساس قضاوتی که نسبت به او پیدا می‌کنیم در ما احساساتی مانند محبت، ترس، خشم یا نفرت برانگیخته می‌شود و بر اساس این احساسات از ما رفتارهایی سر می‌زند، برای مثال اگر ما به فردی احساس محبت کنیم سعی می‌کنیم به او نزدیک شویم یا اگر از او احساس تنفر به ما دست دهد از او دوری می‌کنیم. با توجه به تاثیری که‌این پدیده یعنی اعتیاد روی جنبه‌های مختلف زندگی خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما می‌گذارد عادت نکرده‌ایم به‌این پدیده به عنوان بیماری نگاه کنیم و سعی می‌کنیم آن را به صورت یک مساله حاد نگاه کنیم و برای آن به دنبال یک راه‌حل آنی بگردیم.
رفتار هیجانی و عصبانیت نه تنها کمکی به ما نمی‌کند بلکه موجب می‌شود فاصله بین ما و فرد وابسته به مواد بیشتر شود و به حرف ما گوش نکند. گاهی وقت‌ها هم این صحبت‌ها حتی اگر از روی مهر و محبت ابراز شود جنبه نصیحت پیدا می‌کند و برای فردی که در مرحله پیش تامل است و فکر می‌کند رفتار او مشکل‌ساز نیست این نصیحت‌ها بسیار خسته کننده است و فرد را از بستگان خود دورتر می‌کند و فرد وابسته به مواد فکر می‌کند کسی قادر به درک او نیست. زمانی که فرد درک می‌کند و می‌فهمد که مشکلی دارد، به‌طور جدی در مورد آن فکر می‌کند و در این زمینه می‌خواهد دریابد مشکل چیست و به چه علتی این مشکل به وجود آمده است و راه‌حل‌های آن چیست.
در این وضعیت فرد ممکن است در مورد مشکل خود اطلاعات زیادی داشته باشد ولی هیچ گاه درمان را شروع نمی‌کند. در این مرحله اطرافیان فرد باید اطلاعات و آگاهی فرد را از عواقب رفتارش بیشتر کنند. با این تفاوت که در این مواقع گاهی تحریک کردن مثبت از لحاظ عاطفی هم می‌تواند تا حدی موثر باشد و خیلی وقت‌ها یک صحبت کودکانه از طرف فرزند فرد وابسته به مواد می‌تواند او را تکان دهد. پس یادمان باشد اول اینکه این جملات باید بسیار کوتاه باشد و سریع تمام شود و بحث پیگیری نشود چون اگر ادامه پیدا کند، کار به بحث و جدل و دعوا می‌کشد و در صورتی که فرد وابسته به مواد از ما پرسید: چرا این صحبت را می‌کنی؟ یا چرا کنایه می‌زنی؟ باید خیلی آرام به او بگوییم: «کنایه نمی‌زنم فقط گفتم که اطلاع داشته باشی.»
در ثانی این اطلاع‌رسانی باید کاملا واقع‌گرایانه و به دور از اغراق باشد چون ممکن است اغراق یا دروغ، بعد‌ها به عنوان دست‌آویز در بحث‌ها استفاده شود. دوباره تاکید می‌کنم این جملات باید بسیار کوتاه باشد و سریع تمام شود و بحث پیگیری نشود چون اگر ادامه پیدا کند حتما تبدیل به جدال می‌شود.
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید