چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

هدف از طرح نام عبداله نوری تحریم انتخابات نیست


هدف از طرح نام عبداله نوری تحریم انتخابات نیست
دوست و همکار گرامی آقای محمد قوچانی در شماره قبلی مجله شهروند مطلبی تحت عنوان «شیخ و سید» نوشته بود که به نظرم رسید یکی از پاراگراف‌های آن بی ارتباط با موضع سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نیست.
آقای قوچانی مرقوم فرموده: « برخی اصلاح طلبان با تمسک به نامزدهای آرمانی مانند عبدالله نوری عملا به تحریم انتخابات فکر می‌کنند.»
به نظر من، آقای نوری اولا گزینه‌ای مناسب و مطلوب است و نه آرمانی و ثانیا مطرح کردن ایشان از طرف سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی با هدف تحریم انتخابات صورت نگرفته است.
جالب است که وقتی نام عبدالله نوری به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم مطرح می‌شود نزدیک به عموم فعالان سیاسی در شایستگی او تردید نمی‌کنند، اما اغلب تحقق این مساله را ناممکن می‌دانند.
برخی این عدم امکان را به بی علاقگی شخصی آقای نوری برای شرکت در انتخابات نسبت می‌دهند، برخی دیگر عدم حمایت برخی گروههای اصلاح طلب از وی را علت مساله می‌دانند و بسیاری نیز رد صلاحیت او از طرف شورای نگهبان را دلیل ماجرا برمی‌شمرند.
به نظر من اما هیچکدام از موارد فوق دلیل قانع کننده ای برای «عدم امکان» کاندیداتوری آقای نوری و «جبری» تلقی کردن این موضوع به شمار نمی‌رود.
برای اینکه مساله بهتر شکافته شود، در اینجا ناگزیر به تفکیک دو نوع جبر از یکدیگر هستم. معمولا آنچه که قطعی و لایتغیر است، جبر منطقی است و وقتی که پای این نوع جبر در کار باشد، عقل سلیم سر ستیز با آن را ندارد و چاره‌ای جز تسلیم نمی‌بیند، اما جبر دیگری هم هست که می توان آن را جبر استراتژیک نامید. این نوع جبر قابل چالش و تغییر است اگر اراده‌ای در میان باشد.
برای نمونه، اگر فردی به یک بیماری لاعلاج کشنده مبتلا باشد و پزشکان نیز متفق‌القول بر مرگ قریب‌الوقوع او گواهی دهند، مرگ آن فرد امری حتمی تلقی می‌شود و یک انسان عاقل نیز با پذیرش این موضوع به عنوان سرنوشتی محتوم، در انتظار حادثه می‌نشیند. البته اگر «معجزه‌ای» رخ دهد ممکن است وضع تغییر کند، اما کسی بر روی وقوع معجزه نمی‌تواند شرط بندی کند.
اما اگر فردی به یک بیماری خطرناک مبتلا باشد و پزشکان تشخیص دهند که مرگ او حتمی است مگر آنکه روزی پنج ساعت ورزش کند، آیا مرگ او امری محتوم است؟ قاعدتا پاسخ این خواهد بود که نه! اما اگر بیمار مذکور به حدی تنبل و بی اراده باشد که هیچ احتمالی برای ورزش روزانه او به مدت پنج ساعت نباشد، آیا مرگ او حتمی است؟
در اینجا می‌توان استدلال کرد که این فرد به هیچوجه حال تکان دادن به خود را ندارد و بی‌جهت نباید برای زنده ماندن او کوشید بلکه باید به انتظار مرگش نشست! اما در عین حال می‌توان دلیل آورد که او هم جان خود را دوست دارد و از ترس مرگ ممکن است تحرکی به خود دهد، پس هر تلاشی که لازم است برای واداشتن او به حرکت باید انجام داد.
به نظر من شرایط ایران هم به گونه‌ای نیست که یک جبر منطقی، کشور ما را به سرنوشتی محتوم، محکوم کرده باشد، بلکه اگر هم جبری هست، جبری استراتژیک است و ریشه در بی ارادگی ما دارد.
از این رو، آقای نوری می‌تواند یک گزینه واقعی باشد به شرطی که همه یا اغلب نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه آن را بخواهند.
آقای نوری خود تا کنون سخن صریحی مبنی بر حضور یا عدم حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری به زبان نیاورده و همچنان مشغول ارزیابی شرایط است، اما کم و بیش روشن است که اگر دوستان از گروههای مختلف تحرکی به خرج دهند، آقای نوری از یک کاندیدای آرمانی به یک کاندیدای واقعی تبدیل خواهد شد.
افزون بر بحث آرمانی بودن کاندیداتوری آقای نوری، این مساله نیز بارها از زبان کسانی که علاقه زایدالوصفی به حضور بی قید و شرط در هر انتخاباتی بدون توجه به نتایج و تاثیرات آن دارند، شنیده می‌شد که طرح آقای نوری به منظور تحریم انتخابات است، نکته‌ای که جناب قوچانی هم به آن اشاره کرده است.
در اینجا صریحا می‌گویم بنده و دوستانم که در دوره‌های قبلی انتخابات از شرکت در آن خودداری کردیم، نه از حرکت خود پشیمانیم و نه آن را جرم تلقی می‌کنیم که این بار بخواهیم تحت پوشش مطرح کردن آقای نوری پروژه تحریم را پی بگیریم.
مسلما اگر روند اوضاع بار دیگر به سمتی رود که ما رای خود را بی اثر و در خدمت نیروهای غیر دمکرات ببینیم، بدون لحظه‌ای تردید از انتخابات کناره خواهیم گرفت، اما واقعیت این است که مطرح کردن آقای نوری برای این منظور نیست، یلکه بر اساس یک تحلیل مشخص از شرایط ایران در یک سال آینده و امکان حضور واقعی ایشان در صحنه انتخابات صورت پذیرفته و من این تحلیل را پیش از این در یک مصاحبه به تفصیل توضیح داده‌ام.
به هر حال، من به سهم خود امیدوارم که همه دوستان اصلاح طلب و تحول خواه با غنیمت شمردن فرصتی که برای عبور ایران از یک دوره بسیار بحرانی و دشوار در افق پدیدار شده است، برخیزند و گامی به پیش نهند.
منبع:شهروند
منبع : تریبون


همچنین مشاهده کنید