پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نگاه مسکو به قطبیت


نگاه مسکو به قطبیت
در شرایطی که بحران سیاسی میان ایالات متحده آمریکا و روسیه پررنگ شده است، بسیاری از مقامات کرملین هنوز بر همان استراتژیهای کهنه خود تکیه دارند.مسئله ای که به پاشنه آشیل روسها در ابتدای هزاره سوم تبدیل شده است. روسها تحت تاثیر همین نگاه بسیاری از فرصتهای خود در برابر ایالات متحده آمریکا و غرب را از دست داده اند و خود را در برابر اتحادیه اروپا آسیب پذیر ساخته اند.واکنش نامناسب روسیه به وقایع اطراف خود سبب شده است تا گرجستان و اوکراین تا مرز پیوستن به ناتو پیش روند و کاخ سفید نیز از این روند حمایت نماید.
در چنین شرایطی مقامات روسی تنها از جهان چند قطبی و افول قدرت آمریکا سخن می گویند.البته در این که قدرت آمریکا رو به افول است هیچ گونه شک و شبهه ای وجود ندارد اما آیا این افول مرهون تلاش روسها و نوع نگاه آنها نسبت به وقایع بین المللی بوده است؟پاسخ این سوال منفی است زیرا روسیه نیز مانند آمریکا یکی از اصلی ترین تهدید کنندگان امنیتی جهانی محسوب می شود.در چنین شرایطی پوتین و مدودف سعی دارند از قطبیتی سخن بگویند که روسیه روز به روز از آن دور تر می شود.
چندی پیش رئیس جمهور روسیه در مقابل خبرنگاران قرار گرفت تا آخرین مواضع مسکو در خصوص نبرد اوستیای جنوبی را اعلام نماید.مدودف در این سخنان اصول پنجگانه ای را برای سیاست خارجی روسیه بر شمرده است که یکی از آنها غیر قابل پذیرش بودن جهان تک قطبی از سوی روسیه و تاکید بر چندقطبی بودن جهان است.ایند ر حالی است که خبرگزاری “ریانووستی”حدود یکماه قبل به نکات قابل تاملی در خصوص اهداف کلان و بلند مدت مسکو اشاره نموده است.هرچند این گزارش قبل از وقوع جنگ گرجستان منتشر شده است اما مغایرت آن با اظهارات مدودف جای بسی شبهه و تامل دارد.در قسمتی از این گزارش آمده است:
”وزارت دفاع فدراسیون روسیه انتظار دارد که در سال ۲۰۳۰ در جهان تنها یک ابرقدرت،یعنی ایالات متحده آمریکا باقی بماند ،از این رو حداکثر کاری که روسیه باید انجام دهد، جلوگیری از عقب ماندگی فنی از ارتش سایر کشورها ست که حداقل کار آن باید حفظ فراخوان به نیروهای مسلح باشد. “آن گونه که از این گزارش بر می آید،رشد قدرتهای موازی با آمریکا از سوی روسیه پذیرفته نیست مگر آنکه این قدرت تنها یکی و آن هم کاخ کرملین باشد!روسیه بیش از آنکه خواهان استقرار نظام چند قطبی باشد در صدد احیای نظام دو قطبی است.هرچند نسل سوخته استالین از اینکه بخواهند به سبک و سیاق گذشته های نه چندان دور یکدیگر را “تاواریش” یا رفیق صدا کنند ابا دارند اما قواعد بازی در جهان دو قطبی بار دیگر دارد به مبنای عمل مسکودر نظام بین الملل تبدیل می شود.در جریان منازعات اخیر در قفقاز،ایالات متحده آمریکا در راستای تحت فشار قرار دادن روسیه دست به دامان پیمان آتلانیک شمالی و اتحادیه اروپا شد ،اما روسیه ترجیح داد در مراحل اولیه نبرد یکه و تنها در مقابله هجمه های وارده ایستادگی کند و زمانی به خود آمد که کشورهای عضو شانگهای آمادگی لازم جهت حمایت مطلق از مسکو را نداشتند.البته در این مجال نمی خواهیم وجود روحیه “شوالیه گری افراطی “فردی مانند ولادیمیر پوتین را نفی نماییم،اما باید اذعان نمود که روسها چاره ای جز حرکت در راستای ایجاد جهان چند قطبی ندارند.
به عبارت بهتر ،روسیه موجد جهان چند قطبی نیست بلکه محکوم به حرکت در راستای ایجاد چنینی جهانی است.همان گونه که نظام بین الملل یکجانبه گرایی آمریکا را نمی پذیرد،پذیرای سلطه طلبی‌های روسیه نیست.مقامات روسی در برهه فعلی ترجیح می دهند از واژه “جهان دوقطبی”در ادبیات بین المللی خود استفاده نکنند اما در مناسبات زیرساختی و کلان خود دغدغه ای جز رویارویی مجدد کاخ کرملین و کاخ سفید در قالب دو قطب برتر قرن بیست و یکم را نداشته باشند.احیای تاریخ از سوی روسها بسیار هزینه بر خواهد بود.این در حالی است که مسکو،هر اندازه نیز که قدرتمند باشد نمی تواند از حرکت پکن به سوی قطبیت ممانعت به عمل آورد.اتحادیه اروپا نیز در صورت جابه جایی سیاستمداران افراطی و حاکمیت طیف عقل گرا به صورت خودکار مسیر قطبیت را در پیش خواهد گرفت.حال روسیه بر اساس کدام منطق سیاسی و تاریخی می خواهد “جهان دوقطبی”را احیا نماید؟آیا مولفه ها و قواعد حاکم بر جهان امروز اجازه این بلندپروازی را به مقامات روسی خواهد داد؟
رضا صالحی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید