سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


در جست‌وجوی نقطه شروع


در جست‌وجوی نقطه شروع
بیش از یک دهه از زمانی که کلنگ احداث برج میلاد بر زمین خورد می‌گذرد و این پروژه با همه اما و اگر‌ها و مانع‌تراشی‌ها سرانجام با اراده و همت گروهی از مدیران به اتمام رسید. خبر افتتاح این برج این روزها عده‌ای را بر آن داشته تا این چهارمین برج بلند جهان را معرف توان فنی و مهندسی ایرانیان و نماینده معماری معاصر کشور بدانند و برخی دیگر آن را نمادی ملی برای کشور بخوانند (هرچند که همه هزینه‌های ساخت آن از محل عوارض تهران تامین شده است...) و گروهی هم راه تبلیغات بیشتر و مطرح شدن در افکار عمومی را در پیش بگیرند با همان مثل رایج در میان عامه مردم که «کار را که کرد؟ آن کس که تمام کرد.» به دور از این برداشت‌ها و حاشیه‌ها کاش همزمان با افتتاح برج میلاد به جای اینکه در پی این باشیم که از هر سو راهی برای مطرح کردن خودمان باز کنیم و غرور ساخته شدن چهارمین برج بلند جهان در تهران افکار و ذهن‌مان را پر کند و در نقطه اتمام این برج به اوج برسیم (چه به عنوان یک مدیر و چه در جایگاه یک شهروند) برای یک‌بار هم که شده به نقطه شروع بازگردیم. نه برای اینکه بدانیم که این برج در زمان چه کسی یا کسانی آغاز شد و اکنون در زمان کدام مدیر یا جریان تمام می‌شود بلکه بر ماست که به نقطه شروع بازگردیم تا بدانیم چه شرایطی و چه بایسته‌هایی موجب شد که چنین پروژه عظیمی ۱۱ سال پیش از این روزها کلنگ بخورد در حالی‌که در همه سال‌های بعد از آن هم تجربه‌ای مشابه نه‌تنها در تهران که در دیگر شهرهای کشور نیز تکرار نشد.
شاه‌کلید نوآوری، رشد و بالندگی در جامعه‌های رو به رشدی مانند ایران این است که در آنها در جست‌وجوی این نقطه‌های شروع باشیم. آنها را بشناسیم و تقویت کنیم. اگر امروز با غرور از برج میلاد سخن می‌گوییم، از نوآوری و شکوفایی صحبت می‌کنیم باید از خودمان بپرسیم که برج میلاد از کجا و چگونه آغاز شد؟ اگر درباره این نقطه‌های شروع فراموشکار شدیم و توجه به آنها را در جریان برنامه‌های زودگذر و روزمرگی‌های تمام نشدنی به حاشیه تصمیم‌گیری‌ها رانده‌ایم، باید بدانیم که نسل‌های بعد برای ارائه تجربه میلادهای دیگر در خود احساس انگیزه نخواهند کرد و شاید از واهمه شکست‌های احتمالی که هیچ‌کس آنها را گردن نمی‌گیرد حتی جسارت ورود به عرصه‌هایی چنین سخت اما پیش‌برنده را پیدا نکنند. برج میلادی که امروز سر بر آسمان تهران ساییده، ماحصل اندیشه‌های خلاقانه و نوآوری‌های افرادی است که در مقطعی خاص توانستند ایده‌های جسورانه مانند ساخت یکی از بلندترین برج‌های جهان در تهران را مطرح کنند که آن زمان خواسته و طرحی بلندپروازانه بود که برای بسیاری نشدنی می‌نمود با این همه این ایده مطرح شد و امروز نتیجه آن مجموعه‌ای است که می‌تواند جاذبه‌ای تمام‌نشدنی برای صنعت گردشگری ایران باشد.
اینجاست که باید به نقطه‌های آغازین تولید چنین انگیزه‌هایی بازگشت چراکه اگر این نقطه‌های شروع را در همه بخش‌های جامعه و از جمله حوزه شهری تقویت نکنیم و با جسارت نخبگانی و صاحبان ایده و خلاقیت را پشتیبان نباشیم، لزوم توجه به نوآوری تنها در حد یک شعار باقی می‌ماند. برای اینکه جامعه‌ای مانند ایران به نتایج مطلوب برسد، برای اینکه جوانان و نخبگان انگیزه ایده‌پردازی و نوآوری داشته باشند راهی جز این نیست که نقطه‌های آغاز کارهای بزرگ و ابداعی را در جامعه تکثیر کنیم و از آنجا که در جامعه انسانی ابداع و نوآوری تنها خصیصه‌ای است که از مغز انسان سر می‌زند و ساخته ماشین و طبیعت نیست، بنابراین اصل مهم ارزش دادن به انسان‌های خلاق است.
زمانی که برج ایفل در پاریس به اتمام رسید نام مهندس طراح آن یعنی گوستاو ایفل را بر آن نهادند و بعدها نام ۷۲ نفر از همه دست‌اندرکاران ساخت این برج بر آن حک شد البته آنجا هم تنگ‌نظری و حسادت‌ها بی‌تاثیر نبود و اوایل قرن بیستم روی همه آن اسامی را رنگ زدند اما بعدها فرانسه بار دیگر به این نتیجه رسید که آن رنگ‌ها را از روی اسامی بزدایند و امروز همه توریست‌هایی که برای دیدن ایفل به پاریس می‌روند نام همه آن افراد را حک شده بر پیکر این برج می‌بینند. این برج که برای صدمین سال انقلاب فرانسه ساخته شده بعدها به پربیننده‌ترین بنای توریستی جهان تبدیل شد و در طول ۱۱۷ سالی که از بنای برج گذشته ۲۰۰ میلیون نفر بازدید‌کننده داشته است و چه‌بسا بسیاری از طراحان جوان و خلاق فرانسه با نگاهی به تجربه ایفل ده‌ها ایده خلاقانه دیگر را به مرحله اجرا رسانده باشند. تاکید می‌کنم هدف از این نوشتار طرح این مسئله نیست که این پروژه در زمان مدیریت شهری چه کسی کلنگ خورد یا اینکه شهرداران تهران در هر دوره برای به ثمر رسیدن این ایده چه تلاش‌هایی کردند، تنها می‌خواهم بگویم همزمان با اینکه باید از مدیریت‌ها و اراده‌هایی که توانستند برخلاف رویه‌ای که برخی دیگر از شهرداران در پیش گرفته بودند و می‌خواستند همه عواید شهرداری را صرف برنامه‌های تبلیغاتی و دادن وام ازدواج به مردم کنند، این پروژه را با تزریق اعتبارات بیشتر به سرانجام رساندند تقدیر کرد، باید خود را هم مدیون اراده‌های خلاق انسانی‌هایی بدانیم که ایده‌پرداز اولیه ساخت این برج بودند و هم مدیرانی که پشت این طراحان ایستادند و آنها به واسطه همین حمایت‌ها جسارت ورود به کارهایی چنین عظیم و ماندگار را پیدا کردند.
بارها گفته‌ام همیشه این شکست است که بی‌پدر و مادر و بچه سرراهی است و کسی مسوولیت آن را نمی‌پذیرد اما زمانی که بحث موفقیت‌هاست، فرصت‌های پیروزی از دیگران ربوده می‌شود و بسیاری پیروزی‌ها را به نام خود تمام می‌کنند و نقطه‌های آغاز را از خاطر می‌برند در حالی‌که برای رشد و بالندگی یک جامعه و جریان پیدا کردن نوآوری و خلاقیت در همه عرصه‌ها، در شکست‌هاست که باید از افراد پشتیبانی کرد چراکه در پیروزی همه خواهند گفت: «ما بوده‌ایم.» با توجه به اینکه این برج در یکصدمین سال تولد حضرت امام(ره) بتن‌ریزی شد، این برج را «میلاد» گذاشتیم و بنا شد موزه‌ای از آثار ایشان در طبقات بالای این برج طراحی شود اگر این مناسبت نبود، بنا داشتیم این برج را به نام طراح و ایده‌پرداز اولیه آن «برج زرکوب» بنامیم و به نوعی نام همه دست‌اندرکاران سختکوش مدیران، پیمانکار و مهندسان این پروژه را در یادها حفظ کنیم کسانی که بسیاری از آنها امروز حتما ناظر خاموش در به ثمر رسیدن طرح و ایده‌ای هستند که سال‌ها پیش ارائه کرده بودند.
غلامحسین کرباسچی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید