چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات آمریکا


انتخابات آمریکا
«پنجاه و ششمین انتخابات ریاست جمهوری امریکا» در چهارم نوامبر ۲۰۰۸ (۱۴ آبان ۱۳۸۷) برای انتخاب رئیس جمهور و معاونش برگزار می شود، که «حزب جمهوریخواه» سناتور ایالت آریزونا «جان مک کین» و «حزب دموکرات» سناتور جوان ایالت ایلی نویز «باراک اوباما» را برای رقابت برگزیده اند.
همچنین مجمع ملی حزب دموکرات و جمهوریخواه به ترتیب سناتور «جوزف بایدن» و «ساراپالین» را به عنوان معاونان کاندیدای ریاست جمهوری برگزیدند.
با توجه به حضور نظامی - امنیتی ایالات متحده در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران و نیز گسترش لفاظی ها و جنگ روانی - رسانه ای آنها مبنی بر احتمال تحقق سناریوی حمله نظامی و نقش تأثیرگذار و رئیس جمهور به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح ایالات متحده و مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر نظام سلطه همه جانبه؛ توصیه می شود اگر متولیان امر با هدف بهینه سازی «مدیریت تصمیمگیری استراتژیک»، نسبت به شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های امنیتی - سیاسی تأثیرگذار بر انتخابات ریاست جمهوری امریکا و بینش سیاسی حاکم بر هرکدام از کاندیداها، مطالعات لازم را مورد توجه قرار دهند تا با تبیین سازوکارهای پاداستراتژی پدافند ملی و آسیبشناسی سناریوهای تهدیدزا، بتوان اقدامهای بازدارنده مناسب برای تضمین امنیت ملی را در دستور کار قرار داد.
۱) نحوه مقابله با توسعه دانش هسته ای صلح آمیز و صنعت بومی موشکی جمهوری اسلامی ایران
جمهوریخواهان به گسترش دامنه تحریمها و یا حتی حملات نظامی محدود برای تغییر رفتار دیپلماسی فعال هسته ای ایران معتقدند و از سه نوع تحریم زیر بصورت همزمان حمایت می کنند که عبارتند از:
الف) گسترش تحریمها در چارچوب بند ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد، که از مصادیق آن می توان به صدور قطعنامه ای ۱۷۳۷،،۱۷۴۷ ۱۸۰۳ شورای امنیت اشاره کرد، که در آن عمق تحریمها پایین، ولی گستردگی آن بالاتر است؛
ب) تحریمهای فراآتلانتیک که از مصادیق آن می توان به تحریمهای بانکی اتحادیه اروپا و آمریکا اشاره کرد؛
ج) تحریمهای یکجانبه.
هر سه مورد تحریمهای فوق الذکر با هدف گسترش جنگ اقتصادی و تضعیف نظام سازماندهی می شود.
در مقابل دموکراتها ضمن تأکید بر مؤلفه های نرم افزاری؛ مانند حقوق بشر و دموکراسی لیبرال غربی؛ از گفتگوهای دوجانبه، غنی سازی محدود و مقابله با ایران هسته ای از طریق مجاری شورای امنیت حمایت می کنند.
در این راستا دموکراتها از ابزارهای براندازی نرم و جمهوری خواهان از ابزارهای براندازی سخت برای به قدرت رساندن غیرمستقیم کارگزاران حامی دیپلماسی انفعالی هسته ای اقدام می کنند و به عبارتی دیگر، هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در مورد جلوگیری از شکلگیری ایران هسته ای صلح آمیز متفق القول هستند و فقط شیوه های مبارزاتی آنان تفاوت دارد.
جمهوریخواهان همزمان تلاش می کنند بین توسعه دانش هسته ای و «صنعت بومی موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی ایران» وجود نوعی ارتباط را تداعی کنند، تا زمینه های گنجاندن «مطالعات ادعایی» را در گزارشهای مدیر کل آژانس اتمی و یا قطعنامه های شورای امنیت فراهم کنند تا بتوانند ضمن تضعیف «بازدارندگی بومی» زمینه های بازرسی از صنایع موشکی وزارت دفاع و بالتبع خروج اطلاعات طبقه بندی شده نظامی را فراهم نمایند.
همزمان دولت بوش در راستای جنگ روانی - رسانه ای، ادعا می کند، که بین «فعالیتهای پرتاب ماهواره های فضایی» ج.ا.ایران با توسعه برد موشکهای بالستیک بین قاره ای ارتباط وجود دارد و تا سال ۲۰۱۰ موشکهای تولید ایران می تواند بخشهایی از خاک ایالات متحده را هدف قرار دهد.
موارد فوق الذکر بیانگر این است که نوعی ابهام امنیتی در میان هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در مورد میزان قابلیتهای آفندی و پدافندی صنعت موشکی ایران وجود دارد و آنان تلاش می کنند تا با بهرهگیری از ابزارهای مختلف؛ زمینه های رفع این خلأ اطلاعاتی را فراهم کنند.
۲) نحوه خروج از بحران عراق
تداوم بی ثباتی امنیتی و نیز ابهام در مورد چشم انداز حضور نیروی آمریکایی در عراق و همچنین یافت نشدن تسلیحات کشتارجمعی و تقویت نفوذ نرم جمهوری اسلامی ایران در لایه های ژئوپلتیک منطقه، به یکی از چالشهای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری چهارم نوامبر ۲۰۰۸ تبدیل شده است.
دولت بوش تلاش می کند تا با تصویب نهایی «توافق نامه امنیتی دو جانبه امریکا و عراق» امتیازهایی را از دولت نوری المالکی دریافت کند و با استقرار پایگاه های نظامی ثابت و بلند مدت در مرز ایران و عراق و نیز دادن مصونیت قضایی به نیروها و شرکتهای امریکایی، تا حدودی برمدیریت افکار عمومی امریکا تأثیربگذارد.
جمهوریخواهان با فرافکنی و بهرهگیری از ابزارهای جنگ روانی - رسانه ای تلاش می کنند ناکارآمدی تأمین ثبات امنیتی - سیاسی در عراق را به مداخله برخی کشورهای منطقه؛ مانند جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند؛ در مقابل دموکراتها براساس گزارش «گروه مطالعات عراق» خواهان تداوم گفتگوهای دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران برای کاهش مشکلات مردم عراق هستند. تأثیرگذاری موضوع عراق در جهتگیری افکار عمومی امریکا به حدی است که به شکست جمهوریخواهان در انتخابات میاندوره ای کنگره در نوامبر ۲۰۰۶ منجر شد و یا حتی برخی از چهره های وابسته به نومحافظه کاران براثر فشارهای کنگره و افکار عمومی مجبور به استعفا شدند، که از چهره های شاخص آن می توان به «دو نالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت امریکا، یکی از مدافعان سرسخت حمله به عراق اشاره کرد.
دموکراتها خواهان تنظیم یک «جدول زمانی برای خروج نظامیان» از عراق هستند، ولی جمهوری خواهان خروج نیروهای امریکا را موجب شکلگیری جنگ داخلی، گسترش تروریسم و تجزیه عراق می دانند و با استناد به گزارش «فرمانده نیروهای امریکایی در عراق - ژنرال دیوید پترائوس-» به کنگره، ادعا می کنند که وضعیت ثبات امنیتی عراق براثر
استراتژی جدید بوش در خاورمیانه رو به بهبود است.
۳) چشم انداز نقش و جایگاه سازمان القاعده در ترتیبات امنیتی منطقه ای و جهانی
احیاء مجدد طالبان و عملیاتهای پی درپی آنها در افغانستان و همچنین افزایش اقدامهای تروریستی سازمان القاعده در عراق، به یکی از پاشنه های آشیل جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری امریکا تبدیل شده است، بطوری که یکی از ابزارهای تبلیغات تهاجمی حزب دموکرات برای تخریب وجهه جمهوریخواهان، مبهم بودن سرنوشت سران القاعده، به ویژه «اسامه بن لادن» است.
در مقابل، دموکراتها خواهان انتقال تدریجی نیروهای امریکایی از عراق به افغانستان و پررنگتر شدن نقش «ایساف» و نیز گسترش حملات نظامی به سران طالبان در استان وزیرستان جنوبی (مرز میان افغانستان و پاکستان) است، بطوری که «سناتور باراک اوباما» معتقد است که: نبرد اصلی امریکا در مبارزه با تروریسم عراق نیست، بلکه در افغانستان و پاکستان است.
۴) نحوه عملیاتی کردن دکترین مهار و بازدارندگی روسیه و چین
یکی از ابزارهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا، نحوه کنترل، مهار و بازدارندگی تلاش مسکو برای احیاء ابرقدرتی شوروی سابق است.
در این راستا جمهوریخواهان از گسترش حضور درحیات خلوت روسیه (گسترش ناتو به قفقاز و پذیرش عضویت اوکراین و گرجستان در این سازمان) حمایت می کنند و از طرفی با انعکاس تصاویر مجازی از تهدیدات موشکی جمهوری اسلامی ایران، تلاش می کنند تا «سپر دفاع موشکی» را در اطراف مرزهای روسیه مستقر سازند.
حساسیت روسی ها به گسترش ناتو به شرق، در حدی است که به یکی از مؤلفه های تقویت کننده بحران گرجستان و به رسمیت شناختن «اوستیای جنوبی» از طرف مسکو ارزیابی می شود.
همزمان، جمهوریخواهان تلاش می کنند تا با بزرگنمایی تهدید روسیه؛ زمینه های وقوع «جنگ سرد دوم» را فراهم کنند تا با امنیتی نگه داشتن فضای حاکم بر روابط بین الملل؛ حضور نیروهای نظامی - امنیتی خود در منطقه را توجیه کنند.
۵) چشم انداز امنیت عرضه انرژی
یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر اقتصاد کلان ایالات متحده، امنیت عرضه انرژی و تأثیر آن بر «رضایتمندی عمومی» است، به طوری که نحوه مقابله کاندیداها با افزایش قیمت نفت و بالتبع مدیریت قیمت بنزین به یکی از اهرمهای تأثیرگذار انتخاباتی تبدیل شده است.
دموکراتها دولت جمهوریخواه بوش را متهم می کنند که به دلایل عدم رایزنی مناسب با متحدان امریکا در اپک، تداوم «سیاست یکجانبه گرایی»، امنیتی کردن فضای حاکم بر نظامهای منطقه ای و بین الملل،
افزایش تنش با روسیه به عنوان ابرقدرت انرژی، عدم تبیین سازوکارهای مناسب برای گسترش روابط اقتصادی با کشورهای نفتخیز امریکای لاتین؛ مانند ونزوئلا و کوبا و همچنین عدم موفقیت شرکتهای نفتی امریکایی برای بهرهبرداری از زیرساختهای انرژی عراق به دلیل تداوم بی ثباتی سیاسی - امنیتی در این کشور، نتوانسته است قیمت انرژی را مدیریت کند.
از سویی دیگر دموکراتها معتقدند: به دلیل افزایش نقش و جایگاه انرژی در معادلات اقتصاد سیاسی بین الملل، برقدرت نفوذ جمهوری اسلامی ایران در «ژئوپلتیک» و ترتیبات امنیتی منطقه ای افزوده شده، بویژه اینکه این کشور تلاش می کند زمینه های همگرایی با روسیه و الجزایر برای تشکیل «اپک گازی» و یا رایزنی با کشورهای نفتخیز امریکای لاتین، زمینه های شکلگیری اتحادیه بزرگ انرژی را فراهم نماید.
در مقابل جمهوریخواهان در برابر جنگ تبلیغاتی دموکراتها، اقدامهای زیر را مورد توجه قرار می دهند:
الف) تأکید بر گسترش رآکتورهای برق هسته ای؛
ب) افزایش رایزنی با کشورهای نفتخیز شورای همکاری خلیج فارس؛
ج) تلاش برای گسترش تحریم انرژی ایران با هدف تضعیف شکلگیری کارتلهای انرژی با محوریت ایران؛
د) رایزنی با متحدان امریکا اپک برای افزایش ظرفیت تولید.
۶) نحوه «خلع سلاح هسته ای شبه جزیره کره»
با توجه به نزدیکی کره شمالی به ایالات آلاسکا، همجواری این کشور با متحدان امریکا در شرق دور، استفاده ابزاری چین و روسیه از قدرت هسته ای کرهشمالی و همچنین «حاکمیت گفتمان امنیت محور» بر معادلات نظام بین الملل؛ ایالات متحده هرگونه توسعه قابلیتهای دانش هسته ای نظامی و موشکهای بالستیک نادونگ دو با قابلیت حمل کلاهک هسته ای» را در زیرمجموعه «تهدیدات راهبردی» خود تعریف می نماید و بدیهی است که هر ریاست جمهوری که بتواند فرمول بهتری را برای خروج از بحران هسته ای کره شمالی ارایه دهد، به همان میزان می تواند بر مدیریت افکار جامعه امریکا تأثیربگذارد.
لازم به یادآوری است، به دنبال افزایش تنش میان گرجستان و روسیه براثر «آبخازیا» و «اوستیای جنوبی»و حمایت واشنگتن از دولت ساکاشویلی، این سناریو محتمل است که مسکو از تمام ابزارهای نفوذ منطقه ای خود برای فشار بر ایالات متحده استفاده کند، که از مصادیق آن می توان به تصمیم پیونگ یانگ برای توقف مذاکرات هسته ای با غرب همزمان با اوجگیری تنش میان واشنگتن و مسکو اشاره کرد.
از طرفی وضعیت جسمی نامناسب رهبر کره شمالی - کیم جونگ ایل - تا حدودی چشم انداز قدرت هسته ای پیونگ یانگ را به سمت ابهام امنیتی پیش برده است.
۷) نحوه تضمین حداکثری امنیت رژیم صهیونیستی
یکی از ابزارهای مهم مهندسی سیاسی - اجتماعی جامعه امریکا، بهرهگیری از لابی های قدرتمند سیاسی - رسانه ای است و با توجه به اینکه ابزارهای «دیپلماسی عمومی» و غولهای رسانه ای - مطبوعاتی ایالات متحده بصورت مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار لابی های اسرائیل؛ مانند «آپیک» است، بدیهی است هرکاندیدایی که بتواند امنیت این رژیم را بهتر تضمین نماید، به همان میزان شانس اثرگذاری آن بر جامعه امریکا بیشتر خواهد بود، که در این راستا مهمترین انتظارات رژیم اشغالگر قدس از رئیس جمهور ایالات متحده عبارتند از:
الف) پیشبرد فرآیند صلح خاورمیانه و به رسمیت شناخته شدن موجودیت رژیم اشغالگر قدس توسط کشورهای اسلامی؛ بویژه همسایگان فلسطین اشغالی؛
ب) خلع سلاح جنبش مقاومت حزب الله؛
ج) مهار و بازدارندگی توسعه صنعت بومی هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی ایران؛
د) تضمین حداکثر کمکهای نظامی و مالی به رژیم صهیونیستی.
۸) نحوه توسعه حوزه نفوذ ایالات متحده در آفریقا
ایالات متحده با بهرهبرداری ابزاری از گفتمانهای حاکم بر روابط بین الملل و با بهرهگیری از عناوینی؛ مانند حمایت از حقوق بشر، مقابله با تروریسم و تکثیر تسلیحات کشتارجمعی، تلاش می کند تا نفوذ بر حوزه های استراتژیک آفریقا را با هدف مهندسی مناسب سیاسی - اجتماعی این قاره افزایش دهد که مهمترین ابزارهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا در این راستا عبارتند از:
۱) نحوه تحقق «تغییر رژیم» سودان: به دلیل جایگاه ژئواستراتژیک آفریقا، ایالات متحده تلاش می کند تا حوزه نفوذ راهبردی خود را در کشورهایی؛ مانند سومالی و سودان گسترش دهد که یکی از موانع آن حضور «ژنرال عمرالبشیر» در هرم قدرت است که با گسترش روابط با برخی از قدرتهای فرامنطقه ای مخالف «ثبات مبتنی بر سلطه» مانند روسیه و چین، چالشهایی را برای منافع جهانی هژمون در شاخ آفریقا و دریای احمر و مدیترانه ایجاد کرده است.
از مهمترین ابزارهای ایالات متحده برای اعمال فشار بر خارطوم می توان به بهرهگیری از هنجارهای حقوق بین الملل از طریق تصویرسازی مجازی از پیامدهای «بحران دارفور»، اشاره کرد.
ایالات متحده در گام اول تلاش می کند تا با استفاده از هنجارهای حقوق بشر، بستر تغییر رفتار و امتیازگیری از دولت سودان را فراهم کند، که از مصادیق آن می توان به رأی دادستان کل دادگاه بین المللی جنایی مورخ ۲۴ تیر ۱۳۸۷ (۱۴ ژولای ۲۰۰۸) اشاره کرد، که در آن حکم بازداشت رئیس جمهور سودان به اتهام نسل کشی، جنایات جنگی و جنایت برضد بشریت در دارفور را صادر کرد.
۲) نحوه مهار تهدیدات امنیت اجتماعی در آفریقا: گسترش فقر، بیکاری و افزایش بیماری ایدز به یکی از تهدیدات راهبردی امنیت اجتماعی شهروندان قاره آفریقا تبدیل شده و کاندیداهای ریاست جمهوری برای حداکثر تأثیرگذاری روانی بر افکار عمومی جامعه آمریکا، تلاش می کنند تا بخشی از برنامه های تبلیغاتی خود را به سمت مقابله با بیماری ایدز و بیکاری در این قاره متمرکز کنند.
۳) نحوه براندازی دولت اتوکراتیک زیمباوه: دموکراتها که بیشتر بر مقوله حقوق بشر تاکید می کنند، بخشی از تبلیغات انتخاباتی خود را به برنامه های این حزب برای افزایش فشار به دولت زیمباوه اختصاص می دهند و خواستار افزایش تحریمهای بین المللی علیه دولت «رابرت موگابه» هستند. در مقابل، جمهوریخواهان از اهرمهای نظامی؛ مانند پررنگتر شدن حضور ناتو در زیمباوه و سودان تحت عنوان «مداخله بشردوستانه» حمایت می کنند.
۴) نحوه تقویت رژیم نظارتی بر ذخایر غنی اورانیوم آفریقا: برخی از کشورهای آفریقایی؛ مانند نیجر از ذخایر غنی اورانیوم برخوردارند و جمهوریخواهان با عنوان تقویت نظام پادمان هسته ای و جلوگیری از تکثیر و قاچاق مواد هسته ای، تلاش می کنند تا هرگونه تجارت ذخایر اورانیومی این کشورها را در چارچوب رژیمهای نظارتی بین المللی؛ مانند «کشورهای عرضه کننده مواد هسته ای» معروف به گروه ۴۴ قرار دهند.
۹) نحوه تضمین منافع منطقه ای ایالات متحده در آمریکای لاتین
یکی از ابزارهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا، نحوه احیاء نفوذ سنتی امریکا در آمریکای لاتین و مقابله با نفوذ تدریجی روسیه، و ج.ا.ایران در حیات خلوت امریکاست، که از مهمترین مصادیق آن عبارتند از:
۱) افزایش تنشهای سیاسی و تحریم دیپلماتیک امریکا توسط شش کشور بولیوی، ونزوئلا، نیکاراگوئه، آرژانتین، برزیل و هندوراس؛
۲) افزایش همکاری های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی میان ونزوئلا و روسیه؛ مانند برگزاری مانورهای نظامی مشترک و یا استقرار دو بمب افکن استراتژیک تی یو ۱۶۰ روسی در این کشور و پرواز متناوب آنها برفراز دریای کارائیب و فروش جنگنده های سوخو به این کشور و....
۳) به قدرت رسیدن دولتهای چپگرا در برخی از کشورهای آمریکای لاتین و بالتبع افزایش نفوذ نرم روسیه در حیات خلوت امریکا؛
۴) گسترش همکاری های اقتصادی - امنیتی میان ج.ا.ایران و برخی از کشورهای آمریکای لاتین.
● نتیجه گیری
به دلیل اینکه نظام سیاسی حاکم بر ایالات متحده یک «نظام ریاستی» است؛ شایسته است کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به دقت بینش سیاسی حاکم بر رئیس جمهور آینده امریکا را مورد کنکاش قرار دهند تا بتوان با مهندسی مناسب چهار پارمتر: اولویتسنجی، امکانسنجی، زمانسنجی ظرفیتسنجی؛ نسبت به تبیین سند چهار ساله پاداستراتژی پدافند ملی اقدام کرد.
آنچه مسلم است، پیروزی هرکدام از دو کاندیدا، نمی تواند اختلاف و بی اعتمادی میان دو کشور را بصورت کامل برطرف نماید، بلکه فقط می تواند به تعدیل و یا تشدید سیاستها منجر شود.
● ملاحظات امنیتی - سیاسی ج.ا.ایران در قبال باراک اوباما
الف) نفوذ بالای لابی های صهیونیستی در حزب دموکرات؛
ب) گسترش تهدیدات نرم افزاری بالتبع افزایش تحرکاتی؛ مانند گسترش تنشهای دانشجویی، صنفی، قومی و فرقه ای و همچنین افزایش جاسوسی از طریق ایجاد سازمانهای غیردولتی بشردوستانه (NGO)؛
ج) احتمال کاهش تنش میان امریکا و روسیه و بالتبع؛
د) تمایل نسبی دموکراتها برای افزایش تعامل و همکاری با روسیه که پیامدهای آن عبارتنداز:
▪ کاهش قدرت مانور ایران برای استفاده ابزاری از تنش میان امریکا و روسیه؛
تضعیف دیپلماسی نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران؛ افزایش ریسک سرمایهگذاری های کلان ایران در امریکای لاتین؛ افزایش احتمال کارشکنی های مسکو در حوزه تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر و بالتبع همراهی این کشور با امریکا در تحریمهای پلکانی شورای امنیت
▪ ملاحظات امنیتی - سیاسی جمهوری اسلامی ایران در قبال سناتور جان مک کین
الف. افزایش ضریب احتمال گزینه حمله نظامی محدود؛
ب. حضور دراز مدت نیروهای نظامی - امنیتی امریکا در حلقه های پیرامونی ج.ا.ایران؛
ج. افزایش تحریمهای ائتلافی هوشمند بصورت یکجانبه و یا فراآتلانتیک؛
د. گسترش ناتو به محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛
هـ. افزایش توافقنامه های دفاعی - امنیتی برون سیستمی دوجانبه میان امریکا و کشورهای همسایه ایران و بالتبع کاهش ضریب احتمال امنیت بومی و پایدار؛
و. تداوم امنیتی نگه داشتن توسعه دانش هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران؛
ز. تقویت سیاست «ایران هراسی» از طریق انعکاس تصاویر مجازی از «ژئوپلتیک هلال شیعه» و یا قابلیتهای آفندی و پدافندی موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی ایران؛
در پایان می توان چنین نتیجه گرفت: موضوع هسته ای ایران بیشتر بخش دونمای اختلاف میان ایران و امریکا را شکل می دهد و دلیل پنهان رویکرد خصمانه امریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر ناشی از دغدغه آنان در قبال تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه ای است که می تواند با مخالفت در برابر هنجارهای نظام سلطه به الگویی برای سایر کشورهای اسلامی و در حال توسعه تبدیل شود و آنچه مسلم است این است که این تفکر در میان هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه وجود خواهد داشت.
نویسنده: مصطفی - دلاورپور اقدم
منبع: هفته نامه - پگاه حوزه - ۱۳۸۷ - شماره ۲۴۰، مهر
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید