پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

عامل اصلی هزینه‌های فزاینده نظامی آمریکا؛ چین یا تروریسم


عامل اصلی هزینه‌های فزاینده نظامی آمریکا؛ چین یا تروریسم
با پایان جنگ سرد و فروکش نمودن بودجه‌های نظامی و امنیتی ایالات متحده، در چند سال اخیر، در دکترین دفاعی آمریکا، صحبت از یک دشمن بالقوه به میان آمده است که می‌تواند تهدیدی بزرگ برای دولت آمریکا به شمار رود. وجود این دشمن که جمهوری خلق چین می‌باشد، باعث گردیده، تولید موشک‌ها و هواپیماهای دوربرد، ناوها و زیردریایی‌های بزرگ با قابلیت حمل هواپیماهای بیشتر و پرتاب موشک‌های اتمی، در صدر برنامه‌های پنتاگون قرار گیرد. نویسنده این مقاله با استناد به گزارش‌های ادواری پنتاگون، معتقد است که رشد فزاینده اقتصادی دولت چین، این کشور را به یک ابر قدرت بالقوه سیاسی و نظامی تبدیل نموده است.اما اتخاذ این سیاست‌های جنگ‌جویانه پنتاگون، ممکن است خیال‌ بافی‌های مسؤولان پنتاگون را با اتخاذ تدابیر پیشگیرانه از سوی دولت چین، به واقعیت تبدیل کند و دنیا را به سوی یک جنگ سرد دیگر سوق دهد.
چندی پیش دولت آمریکا اعلام نمود که به دلیل رشد فزاینده تروریسم بین‌المللی، دولت بوش، بودجه پیشنهادی نظامی خود را برای سال ۲۰۰۷ میلادی به ۴۳۹ میلیارد افزایش داده است که این رقم نسبت به سال پیشین، رشدی ۷ درصدی را نشان می‌دهد. وزیر سابق دفاع ایالات متحده،دونالد رامسفلد در این باره می‌گوید: «افزایش این هزینه‌های نظامی، می‌تواند موفقیت ایالات متحده را در جنگی طولانی مدت علیه بنیادگران تروریست، فزونی بخشد.»
اما تنها سهم اندکی از این افزایش، به بهبود سیستم‌های ویژه امنیتی یکپارچه ضدتروریسم کمک می‌کند. بزرگ ترین و پرهزینه‌ترین بخش‌های هزینه این بودجه هنگفت، صرف زیر دریایی‌های هسته‌ای و بمب افکن‌های دورپردازی می‌گردد که اصولاً برای مقابله با دشمنی متفاوت به کار خواهد رفت: جمهوری خلق چین. اگر چه ارتباطات رسمی ایالات متحده با پکن به نظر دوستانه می‌آید، اما مدیران پنتاگون، دورنمای تاریکی از آینده را می‌نگرند. وزارت دفاع ایالات متحده در مورد ذهنیت خود در باره تهدیدآمیز بودن دولت چین، حاضر به توضیح نیست، اما آنان در گزارش‌های خود، همواره از چالشگران آتی ناشناس سخن می‌گویند که ممکن است روزی سلطه نظامی آمریکا را به زیر بکشد. در استراتژی اعلام شده چهار ساله پنتاگون می‌خوانیم: «ایالات متحده باید دربرابر امکان ظهور یک قدرت بزرگ که راه تخاصم را در پیش خواهد گرفت، مانع ایجاد کند.» لذا این افزایش بودجه، اقدامی محدود کننده و در صورت لازم مقابله آمیز با چالشگرانی است که وزارت دفاع در صدد است با استفاده از سیستم‌های گران قیمت نظامی نوین خود به مقابله با آنها برخیزد. پنتاگون، دلایل اصلی اتخاذ این «رویکرد محصورکننده» خود را در گزارش دفاعی سال ۲۰۰۶ میلادی بیان نموده است؛ یک ارزیابی کامل و همه جانبه از سیاست‌های نظامی که هر چهار سال یک بار تهیه گردیده و برنامه ریزی استراتژیک بلندمدت پنتاگون را شکل می‌دهد. گزارش امسال، وزن یکسانی به سه موضوع «مبارزه با شکبه‌های تروریستی»، «دفاع از خاک ایالات متحده» و «شکل دهی به انتخاب‌های پیش روی آمریکا در مورد کشورهای همکار استراتژیک در حوزه نظامی و امنیتی» داده است.
موضوع اول این رویکرد روشن است،اما سومین مورد چه معنایی دارد؟ پاسخ این سؤال، با مطالعه دقیق‌تر گزارش امسال، این است که ایالات متحده باید با اتکا به سلاح‌هایی کاملاً مناسب، از اقدام متقابل و یا حتی تلاش در جهت شروع عکس العمل‌های تهاجمی علیه خود، جلوگیری نماید. برای آنانی که با مراحل شکل گیری تفکر استراتژیک ایالات متحده در ۱۵ سال اخیر آشنایند، این استراتژی‌ها جلوه‌هایی استیلاجویانه و منطبق بر طرح‌ها و برنامه‌هایی است که در گذشته از سوی پنتاگون ارائه شده بودند. به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۲ میلادی «راهنمای برنامه ریزی دفاعی» که کاملاً پر سر و صدا بود، انتشار یافت. این اقدام، اندکی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفته بود. در این راهنما آمده بود: «هدف اصلی ما باید جلوگیری از شکل گیری مجدد یک رقیب جدید باشد.»
البته در آن دوره، رهبران ایالات متحده – که شامل دوره ریاست جمهوری جورج بوش اول نیز می‌گردید – تلاش کردند که این دورنما را غیر نظامی جلوه دهند. اما در شرایط کنونی و دوره ریاست جمهوری جورج بوش دوم، کاملاً مشخص است که دیدگاه نظامی گرایانه، در صدر اقدامات پنتاگون قرار دارد و علی‌رغم اینکه در آن دوره، اصول و راهبردهای استراتژیک دولت آمریکا در عباراتی کاملاً فراگیر و کلی مطرح شده بود، اما امروزه کاملاً مشخص است که اقدامات صورت گرفته در برابر چالشگران فرا روی سیاست‌های دولت ایالات متحده، بر روی کشور چین متمرکز گردیده است.
در گزارش چهار ساله اخیر پنتاگون آمده است: «در میان همه قدرت‌های در حال شکل گیری دنیا، چین بزرگ ترین قابلیت بالقوه را از جهت رقابت نظامی با ایالات متحده دارد. با توجه به رشد اقتصادی در حال شکوفایی و چشم گیر این کشور، چین هزینه‌های نظامی خود را افزایش داده و با به کارگیری سلاح‌های جدید، تعادل نظامی منطقه‌ای را با خطر روبه رو نموده است.»
البته هم اینک هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان دهد، چین واقعاً در صدد رقابت با ایالات متحده در راستای برابری توان نظامی دو کشور با یکدیگر است و یا اینکه می‌خواهد فاصله موجود میان فن آوری‌های پیشرفته نظامی خود را با ارتش ایالات متحده کاهش دهد. با وجود این شرایط، پنتاگون از تلاش در جهت دستیابی به سلاح‌های گران‌قیمت نوین در جهت مقابله با تهدیدات رو به تزاید و فراگیر دشمنی تخیلی به نام چین، دست نکشیده است. تعدادی از پرهزینه‌ترین بخش‌های بودجه اخیر پیشنهادی دولت جورج بوش به کنگره، شامل: ساخت هواپیمای جنگنده پرقدرت اف ۲۲‌ای با هزینه‌ای معادل ۲/۲ میلیارد دلار، ساخت هواپیمای جنگنده چند منظوره اف ۳۵ &#۶۱۴۸۰;با هزینه پیشنهادی ۳/۵ میلیارد دلار، هواپیمای نابود کننده فوق مدرن با هزینه‌ای معادل ۴/۳ میلیارد دلار و در نهایت زیردریایی حامل کلاهک‌های هسته‌ای در کلاس ویرجینیا با هزینه پیشنهادی ۶/۲ میلیارد دلار می‌باشد. البته میلیاردها دلار دیگر نیز در بودجه پیشنهادی دولت آمریکا به کنگره در جهت طراحی و ساخت یک مدل جدید از ناوهای هواپیمابر و همچنین نسل جدیدی از بمب افکن‌های دورپرواز، درخواست گردیده است.
به سختی می‌توان تصور نمود که این سلاح‌های پرهزینه و فوق مدرن در جهت مبارزه با چریک‌های مسلح در بغداد یا «تورابرا» به کار خواهد رفت. امروزه تنها دشمنی که می‌توان تصور نمود روزی ممکن است در جهت مبارزه با وی، ایالات متحده نیازمند به کارگیری این سلاح‌های فوق مدرن گردد، کشور چین است و تنها به این دلیل است که دولت آمریکا در نظر دارد، سالانه صدها میلیارد دلار جهت طراحی و اجرای برنامه‌های بلندپروازانه و غیرضروری خویش، هزینه نماید. البته تخصیص چنین بودجه سنگینی، ممکن است دولت چین را از گسترش ارتش خویش، دلسرد نماید و منجر به پرهیز این دو کشور از وقوع یک جنگ احتمالی بین چین و آمریکا گردد. اما می‌توان تصور نمود که این وضعیت، منجر به ایجاد شرایطی عکس گردد. چرا که ممکن است، چین در جهت دفاع خویش در برابر سلاح‌های ویژه طراحی شده علیه کشورش از سیستم‌های تدافعی ویژه‌ای استفاده نماید و به قدرت مسلح بزرگی بدل شود که ما در آغاز، بیمناک از شکل گیری آن بودیم.
کنگره، دلایل مطرح شده در جهت افزایش بودجه نظامی ارتش ایالات متحده را مورد بررسی خواهد داد. لذا ضروریست که قانون گذاران و مردم کشور ما مسؤولان پنتاگون را باخواست نمایند و از همه اقداماتی که ممکن است به شکل گیری یک جنگ سرد جدید با کشور چین منجر شود، جلوگیری نمایند.
میشل تی کلیر
مترجم:محسن داوری
منبع: www.commondream.org
Michael T.klare: استاد مطالعات صلح و امنیت جهانی در دانشگاه «همپشایر»
منبع:ماهنامه سیاحت غرب،شماره۴۶


همچنین مشاهده کنید