چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

رابطه‌ی ایران و آمریکا از سراب تا واقعیت


رابطه‌ی ایران و آمریکا از سراب تا واقعیت
در خصوص رابطه‌ی میان ایران و آمریکا باید این نکته را مدنظر قرار داد که ویژگی‌ های هر دو کشور موجب شده تا آنها به‌رغم ابراز بیزاری از یکدیگر، به ضرورت اهمیت رابطه با هم به‌خوبی واقف باشند.آمریکا برای موفقیت در خاورمیانه به همکاری ایران نیاز دارد و در مقابل ایران نیز برای آشتی با جامعه جهانی و به ویژه غرب وضعیت مشابهی دارد. این حداقل منافعی است که پس از ترمیم روابط دو کشور می‌توان انتظار داشت.
در حقیقت با اینکه هر کدام از طرفین بازی در تلاش‌اند با بهره‌گیری از دیگر بازیگران منطقه‌ای و جهانی، نقش و اهمیت طرف مقابل را کمرنگ جلوه دهند، اما سیاست‌گذاران هر دو طرف به‌خوبی به این امر واقفند که عدم رابطه با حریف، فقط هزینه‌ها و زمان دسترسی به اهداف را افزایش می‌دهد.
تجربه‌ی تاریخی نیز نشان می‌دهد در شرایط بحرانی ، بیش از هر زمان دیگری می‌توان نسبت به وصول توافق بین دو دولت امیدوار بود. قضیه‌ی مک فارلین یا همکاری ایران در حمله به افغانستان و عراق از جمله مواردی است که در این خصوص می‌توان ذکر کرد.
در شرایط فعلی نیز به‌نظر می‌رسد هر دو طرف به‌رغم اتخاذ موضع تهاجمی علیه یکدیگر، به رابطه با یکدیگر مشتاق بوده و در تلاشند با اتخاذ رویکردهای رئالیستی درصدد ترمیم این روابط برآیند. با این حال به نظر می‌رسد علاوه بر این دو کشور، بازیگران ثالثی نیز که منافع خود را در گروی عدم رابطه دو کشور می‌بینند ، در این زمینه نقش‌آفرینی کرده و از تحقق این موضوع ممانعت کنند. البته برخی مسایل نیز به عنوان موانع اصلی یا به عبارت بهتر، بن‌بست برقراری روابط دو کشور به‌شمار می‌آیند که مهم‌ترین آنها مساله‌ی اسراییل در منطقه است که هر دو طرف حساسیت‌های ویژه‌ای نسبت به آن دارند.
از سوی دیگر به دلیل تنش‌های زیادی که پس از انقلاب بین دو کشور وجود داشته، حتی در صورت عزم جدی دولت مردان هر دو طرف، به‌نظر می‌رسد امکان برقراری ارتباط سریع بین دو کشور وجود ندارد؛ چرا که افکار عمومی هنوز برای پذیرش این موضوع آمادگی لازم را ندارد و باید با گذشت زمان بسترهای لازم در این باره را فراهم نمود.
با توجه به شرایط فعلی به نظر می‌رسد هر دو کشور با اتخاذ نوعی رویکردهای دو جانبه، هم‌زمان علاوه بر تشدید فشارها بر یکدیگر ، در تلاشند تا به تدریج با آمادگی افکار عمومی در شرایط مناسب‌تری نسبت به عادی سازی روابط با یکدیگر اقدام نمایند.
● شباهت روابط ایران و آمریکا با دولت‌-شهرهای یونان باستان
بررسی روابط ایران و آمریکا از این منظر، نگاهی نو به یک موضوع قدیمی است که حدود سه‌دهه ذهن تحلیل‌گران و کارشناسان این حوزه به به خود مشغول کرده است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که فضای جهانی شدن و کمرنگ شدن حاکمیت‌های ملی، شباهت بسیاری با زمان دولت- شهر‌های یونان باستان دارد و با فرض پذیرش این شباهت، رابطه ایران و آمریکا به عنوان دو دولت- شهر مستقل اهمیت شایانی خواهد داشت.
در یونان باستان سه دولت- شهر بیش از سایرین اهمیت داشتند، آتن، اسپارت و ملوس. آتنی‌ها بسیار قدرتمند بوده و از موضع قدرت با دیگران گفتگو می‌کردند و در برخورد با ملت‌ها ضمن طرح مزایای اتحاد با آتن، عواقب و تهدیدهای ناشی از امتناع و سرباز زدن از این درخواست را نیز یادآور می‌شدند. در این میان ملوسی‌ها نیز ظاهراً ملتی صلح‌دوست و بی‌طرف هستند که گرچه خواهان جنگ با دیگران نبودند، اما سلطه کسی را هم نپذیرفته و در دیالوگ خود با آتنی‌ها تاکید می‌کنند که مرگ را بر پذیرش سلطه‌ی دیگران ترجیح می‌دهند.
شیوه‌ی برخورد آتنی‌ها با دیگر دولت- شهر‌ها، یادآور یکجانبه‌گرایی آمریکا در قبال مسایل جهانی است که با هدف برپایی نظام تک قطبی، در تلاش است تا دیگران را با خود همراه نماید. دیدگاه ملوسی‌ها نیز تقریباً شبیه مواضع سوئیس در نظام بین‌الملل معاصر است که با تعهد به حفظ صلح و رعایت اصل بی‌طرفی در قبال مسایل جهانی، چهره‌ای آرام را از خود به نمایش می‌گذارد.
در مقام مقایسه دیالوگ ملوسی‌ها و آتنی‌ها دارای شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با روابط ایران و آمریکا‌ی پس از انقلاب دارد. از منظر تعهد به حفظ صلح شاید بتوان ایران را به ملوسی‌ها شبیه دانست؛ چرا که رهبران ایران در سال‌های پس از انقلاب همواره از صلح دفاع کرده و اظهار داشته‌اند که فقط حفظ استقلال، آزادی و پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور را دنبال می‌کنند. با این حال با مرور عملکرد جمهوری اسلامی در سال‌های اوایل انقلاب، از جمله بحث صدور انقلاب، حمایت از جنبش‌های آزادی بخش در سراسر جهان و انتقادهای گسترده از مجامع بین‌المللی، و حکام کشورهای عربی و اسلامی، تفاوت‌های ایران فعلی با ملوسی‌ها آشکار می‌شود. ملوسی‌ها ظاهراً در مقابل تهدیدهایی که از سوی آتنی‌ها مطرح میشد از قدرت چانه‌زنی زیادی برخوردار نبودند، اما در مورد ایران هرچند قدرت و امکانات کمتری نسبت به حریف دارد، ولی آن‌چنان هم بی‌دفاع نیست و قدرت زیادی برای چانه‌زنی با طرف مقابل خود دارد.
موقعیت استراتژیک ایران، منابع سرشار انرژی، تاریخ و تمدن کهن و فرهنگ تأثیر گذار در منطقه، نفوذ بر شیعیان عراق، سوریه و لبنان، و بهره‌مندی از حمایت نیروهای مقاومت حزب‌الله در همسایگی اسراییل، از جمله فاکتورهایی است که رهبران ایران به عنوان برگ برنده در مقابل تهدیدهای نیروهای‌ آمریکایی، از آن بهره می‌برند. با این حال عملکرد آمریکا در قبال ایران شباهت زیادی به آتنی‌ها دارد و رهبران آمریکایی در سال‌های پس از انقلاب به شیوه‌های گوناگون در صدد بوده‌اند تا با اعمال سیاست چماق و هویج، موقعیت خود را در ایران تقویت نمایند. پرونده‌ی هسته‌ای ایران و موضع آمریکا در قبال آن نمونه‌ی خوبی برای این مدعاست.
در مجموع به‌رغم شباهت‌های میان موضع آمریکا با برخورد آتنی‌ها از یکسو و پافشاری ایران بر تعهد به حفظ صلح از سوی دیگر نمی‌توان روابط میان این دو کشور را کاملاً شبیه دیالوگ آتنی‌ها و ملوسی‌ها دانست؛ چرا که نه ایران مانند ملوسی‌ها کاملاً بی‌دفاع است و نه موقعیت نظام بین‌الملل امروز اجازه‌ی عملکردی شبیه آتنی‌ها را به آمریکا می‌دهد. در واقع موقعیت و اهداف راهبردی ایران به‌گونه‌ای است که نمی‌تواند در صحنه‌ی بین الملل بی‌طرف باشد. به عبارت دیگر حتی در صورت تمایل ایران به بی‌طرفی، دیگر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی اجازه‌ی چنین کاری را به ایران نمی‌دهند.
در مجموع با در نظر گرفتن مسایل مطرح شده، شاید بتوان روابط میان ایران و امریکا را بیش از آنکه به دیالوگ آتن و ملوس شبیه دانست، به رابطه‌ی آتن و اسپارت به عنوان دو دولت شهر مقتدر و مطرح تصور نمود.
سید عبدالمجید زواری، اندیشکده روابط بین الملل


همچنین مشاهده کنید