پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا
تولید بیماری
حدود سی سال پیش، یکی از مدیران شرکتهای دارویی، سخنان راهگشایی را بیان کرد. آقای هانری گادسدن، مدیر پرکار شرکت دارویی Merck که در آن زمان نزدیک سن بازنشستگی بود، در صحبتی با مجله Fortune از اینکه بازار بالقوه شرکت او تنها محدود به بیماران میشود، ابراز تأسف کرد. او توضیح داد که ترجیح میدهد شرکت Merck به شرکتی چون Wrigley، سازنده و توزیع کننده آدامس، تبدیل شود و اعلام کرد که مدتهاست این رؤیا را در سر میپروراند که بتواند داروهایی برای مصرف افراد سالم تولید کند، چرا که به این ترتیب، شرکت Merck خواهد توانست «به همه مردم جنس بفروشد». سه دهه بعد، رؤیای مرحوم هانری گادسدن به حقیقت پیوسته است.
امروزه، استراتژی بازاریابی شرکتهای بزرگ دارویی، به شیوهای خشن، افراد سالم را مورد هدف قرار میدهد. بالا و پایینهای عادی زندگی روزمره، مترادف روان پریشی، ناملایمات معمولی و پیش پا افتاده مبدل به ناهنجاریهای وحشتناک و مردم عادی روز به روز بیشتر به بیماران تبدیل میشوند. صنایع دارویی با وزنی در حدود پانصد میلیارد دلار، از بیم و وحشتهای عمیقاً درونی ما مثل مرگ، نا توانی جسمی و بیماری استفاده میکنند و به این ترتیب، حتی تعریف فرد زنده را تغییر میدهند.
صنایع دارویی که به حق، هنگامی که زندگی افراد را نجات میدهند و یا از درد و رنج آنان میکاهند، پاداش خود را دریافت میکنند، دیگر تنها به فروش دارو به افرادی که احتیاج به آن دارند، بسنده نمیکنند؛ دلیل این امر هم ساده و روشن است و وال استریت به خوبی آن را میشناسد، افراد سالم بیشتر سودآورند. در زمانی که اکثریت ساکنین کشورهای پیشرفته نسبت به پیشینیان خود از زندگی طولانی، سالم و پویاتری برخوردارند، کارزارهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی که با مهارت تهیه میشود، افراد سالم، اما نگران سلامتی خود را به افرادی بیمارگونه و صرفاً نگران تبدیل میکند. مشکلات جزیی، ناهنجاریهای وخیم معرفی میگردند، به شکلی که حجب و خجالت تبدیل به «ناهنجاری اضطراب اجتماعی» میشود و تنش جزیی قبل از عادت ماهانه را «ناهنجاری رفتاری ماهیانه» مینامند. صرف تعلق به گروه «دارای ریسک» ابتلا به بیماری نیز خود یک بیماری تمام عیار محسوب میگردد.
مرکز این نوع فروش دارو، در ایالات متحده آمریکاست که سرزمین فراملیتیهای دارویی نیز میباشد. این کشور با کمتراز ۵ % جمعیت جهان، بیش از ۵۰ % فروش دارو را به خود اختصاص میدهد. سیر صعودی مخارج مربوط به بهداشت در این کشور، از همه جای دنیا بیشتر میباشد و در عرض ۶ سال، رشدی نزدیک به ۱۰۰ % داشته است. دلیل این رشد، نه تنها بالا رفتن قیمت دارو، بلکه تجویز بیش از پیش آن توسط پزشکان است.
در دفتر کارش در قلب مانهاتان، آقای وینچ پاری از نمایندگان هارترین جناحهای تجاری جهان است. او که کارشناس تبلیغات میباشد، تخصص نوینی در پیچیدهترین اشکال فروش دارو کسب کرده است و در هماهنگی با شرکتهای دارویی، سعی در تولید بیماریهای جدید دارد.
آقای پاری اخیراً در مقاله تعجبانگیزی به نام «هنر نامگذاری بر یک وضعیت بهداشتی»، ترفندهای مورد استفاده توسط این شرکتها برای فراهم آوردن شرایط تولید ناهنجاریهای پزشکی را برملا میکند. گاه وضعیت جسمانی کمتر شناخته شدهای، میتواند توجه را به خود جلب کند؛ گاه بیماری شناخته شده قدیمیای را نامگذاری جدید میکنند؛ گاهی هم ناهنجاری کاملاً نوینی را از آستین بیرون میآورند. از مشکلات موردعلاقه آقای پاری، نامتعارف بودن عملکرد جنسی، معضلات مربوط به تمرکز افکار نزد بزرگسالان و ناهنجاری رفتاری ماهیانه است که قبلاً توضیح دادیم؛ البته مورد آخر آنقدر جای بحث دارد که پژوهشگران معتقدند، چنین ناهنجاریای اصلاً وجود خارجی ندارد.
آقای پاری، با صراحتی نامتداول، به توضیح شیوههایی که شرکتهای دارویی، نه تنها برای نامگذاری و تعریف داروهای پر فروششان مثل پروزاک (ضد افسردگی) و وایاگرا (برای روابط جنسی) به کار میبرند، بلکه همچنین شیوههای تعریف و ارائه شرایط تولید بازار برای این داروها، میپردازد.
تحت رهبری مسئولین تجاری صنایع دارویی، کارشناسان پزشکی و نخبگانی چون آقای پاری، دور یک میز گرد میآیند تا «راهبردهای جدیدی در رابطه با بیماریها و وضعیت بهداشت» پیدا کنند. به قول خود او، هدف این است که مشتریان شرکتها در سراسر جهان این موضوعات را از منظر نوینی بشناسند. البته هدف اصلی، همانا برقراری رابطهای بین دارو و وضعیت بهداشتی است که بتواند فروش را بهینه سازد. این امر که شرکتهای چند ملیتی در این زمینه به تولید بیماریهای نوین یاری میرسانند، به نظر خیلیها غریب میآید، هر چند امری رایج برای این صنعت است.
در گزارشی که اخیراً توسط شرکت Business Insight برای مدیران شرکتهای چند ملیتی تهیه شده است، آمده است: «قابلیت تولید بازار برای بیماریهای نوین» با ارقام میلیارد دلاری محاسبه میشود. یکی از راهکارهای مؤثر این گزارش، مربوط به تغییر برداشت افراد از وخامت حالشان میباشد. آنها باید «متقاعد» شوند که «مشکلاتی که تا آن زمان به مثابه ناملایمات قابل تحمل» میانگاشتند، از این پس «استحقاق درمان دارویی» دارند. گزارش ضمن تجلیل از توسعه بازار سودآور مربوط به ناهنجاریهای بهداشتی نوین، نسبت به آینده مالی شرکتهای دارویی ابراز خوشبینی میکند: «سالهای آتی شاهد تولید بیماریهایی خواهید بود که صنایع دارویی سرپرستی آنها را به عهده خواهند گرفت».
بدون شک، با توجه به دامنه وسیع بیماریهای ممکن، ترسیم یک خط روشن برای تمایز بین افراد سالم و بیمار، کاری است بس دشوار. مرزهایی که «وضعیت طبیعی» را از «وضع نامتعادل» مجزا میکند، اغلب بسیار انعطافپذیر میباشد؛ میتواند از این کشور به آن کشور تفاوت ماهوی داشته باشد و در طی زمان متحول گردد. اما آنچه مشخص است آن است که هر قدر تعاریف مربوط به یک بیماری دامنه وسیعتری را در بر گیرد، به همان اندازه بیماران بالقوه بیشتری را در خود میگنجاند و بازار فروش دارو هم به همان نسبت بزرگتر خواهد بود.
در بسیاری از مواقع، صنایع دارویی هزینه کارشناسان پزشکی را که پروتکلهای درمانی را مینویسند، میپردازند؛ صنایعی که به نسبت این که این پروتکلها چگونه نوشته شده باشد، میتوانند سود بیشتری به دست آورند. مطابق نظر این کارشناسان، ۹۰ % آمریکاییهای مسن دچار «فشار خون بالا» هستند؛ بیش از نیمی از زنان آمریکا دچار بیماری نوینی به نام «ناهنجاری جنسی زنانه» میباشند و ۴۰ میلیون آمریکایی میبایست به دلیل بالا بودن میزان کلسترول خود توسط پزشک مرتباً تحت نظر باشند. به کمک رسانهها که در پی تیترهای بزرگ و پر خواننده میباشند، آخرین بیماری شناخته شده، دائماً در بوق و کرنا نواخته میشود تا با حضور وسیع در میان مردم، همه آن را بشناسند؛ آری این بیماری وخیم است، اما باید دانست که با کمک داروها درمان میشود. راه حلهای بدیل برای درک و درمان بیماریها و کاهش شمار بیماران، معمولاً در مقابل فشارهای لجام گسیخته تبلیغاتی به کنار زده میشوند. پرداخت پول و هدیه به کارشناسان لزوماً مترادف با خرید نفوذ آنان نمیباشد؛ اما به زعم بسیاری از ناظران، رابطه پزشکان و صنایع دارویی، بیش از حد نزدیک است.
با اینکه تعریف بیماریها دامنه وسیعتری را در بر گرفته است، دلایل بروز این به اصطلاح اپیدمیهای نوین، هرچه کمتر توضیح داده میشود. در دنیای این نوع بازاریابیها، یک معضل بهداشتی مهم همچون بیماری قلب و عروق، تنها از دریچه تنگ میزان کلسترول یا فشارخون بالای یک فرد مورد بررسی قرار میگیرد. پیشگیری از شکستگی استخوان لگن خاصره نزد افراد مسن، به حساسیت بیش از حد نسبت به سنجش تراکم استخوان زنان سالم دارای سن و سال خلاصه میشود. درماندگیهای شخصی نیز، در این چارچوب، تنها به دلیل عدم توازن شیمیایی میزان سروتونین مغز میباشد. متمرکز شدن همه نیروها تنها در یک عرصه، میتواند به ضرر افراد و جوامع تمام شود. اگر هدف اول، بهبود وضع سلامت باشد، میشود میلیونها دلار سرمایه گذاری شده در تولید ضد کلسترولهای گران قیمتی را که به افراد سالم میدهند، صرف کارزارهای مبارزه با سیگار، تشویق فعالیت بدنی و بهبود توازن رژیم غذایی کرد.
«فروش» بیماریها با استفاده از تکنیکهای گوناگون بازاریابی صورت میگیرد؛ اما از همه رایجتر، ترویج وحشت است. برای فروش هورمونهای جایگزین به زنان یائسه، از وحشت حمله قلبی استفاده کردند و برای فروش این یقین به پدر و مادرها، که گویا هر افسردگی کوچکی نزد جوانان را باید با داروهای قوی درمان کرد، وحشت از خودکشی را به کار گرفتند. برای فروش داروی ضد کلسترول و تجویز متداول آن، از وحشت از مرگ زود رس سود جستند. هرچند، ریشخند روزگار در آن است که داروهایی که به ضرب این گونه تبلیغات به فروش میرسند، گاه خود باعث مشکلاتی میشوند که قرار بود مانع از بروز آنها گردند. داروهای هورمون جایگزین، خود باعث افزایش خطر بیماری قلبی نزد زنان میباشند و داروهای ضد افسردگی، خود خطر خودکشی را نزد جوانان بالا میبرند. دست کم یکی از داروهای پر فروش ضد کلسترول نیز به دلیل چند مورد مرگ نزد «بیماران» از بازار خارج شد. دریکی از موارد وخیم، دارویی که برای رفع مشکلات گذرای روده تجویز شده بود، چنان یبوستی ایجاد کرد که بیماران جان سپردند. با همه اینها به نظر میرسد که نهادهای دولتی تصمیم گیرنده در رابطه با مقررات مربوط به داروها، بیشتر نگران سود شرکتهای داروییاند تا بهداشت عمومی.
در سالهای پایانی قرن بیستم، ساده کردن مقررات مربوط به تبلیغ دارو در ایالات متحده آمریکا منجر به حمله بی سابقه بازاریابان صنایع دارویی به افراد عادی شد. مردم عادی هر روز با بیش از دهها آگهی تجارتی در رابطه با داروها مواجه شدند. درزلاند نو نیز تماشاگران تلویزون دچار همین بلا گشتند. در کشورهای دیگر هم محافل پر نفوذ صنایع دارویی سعی دارند، همین نوع مقرراتزدایی را در رابطه با تبلیعات دارو تحمیل کنند.
بیش از سی سال پیش، ایوان ایلیچ مبارز، زنگ خطر را در این رابطه به صدا در آورده بود و هشدار داده بود که گسترش نفوذ محافل پزشکی، زندگی ما را «پزشک و دارو زده» میکند؛ از قابلیت افراد در مقابله با درد و مرگ میکاهد و شمار زیادی از شهروندان عادی را به این ترتیب به بیمار تبدیل میسازد. اخیراً یک مقالهنویس نشریات پزشکی، خانم لین پایر، به شیوه خود راهبرد «فروش بیماری» را تشریح میکند: یعنی شیوهای که پزشکان و شرکتهای دارویی، بدون دلیل، دامنه بیماریها را توسعه میدهند تا افراد بیشتری را در بر گیرد و بتوانند داروهای بیشتری به فروش رسانند. هر چه بانگ شیهه بازاریابیهای شرکتهای دارویی بلند آواتر و سلطه چند ملیتیها بر بهداشت عمومی سنگینتر میشود، نوشتههای او صحت خود را بیشتر به ثبوت میرسانند.
نویسندگان:
ری موینیهان ـ آلن کاسل
مترجم: محسن داوری
منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۴۶
منبع: www.ir.Mondediplo.com
ری موینیهان ـ آلن کاسل
مترجم: محسن داوری
منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۴۶
منبع: www.ir.Mondediplo.com
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران ایران و اسرائیل دولت ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتش وعده صادق مجلس شورای اسلامی جنگ ایران و اسرائیل جنگ جمهوری اسلامی ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مجلس
سیل سیستان و بلوچستان سلامت تهران هواشناسی سیلاب شهرداری تهران پلیس سازمان هواشناسی بارش باران وزارت بهداشت حجاب
قیمت خودرو خودرو تورم بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی قیمت طلا بورس دلار مالیات قیمت سکه
سینمای ایران تلویزیون دفاع مقدس سریال تئاتر فیلم کتاب موسیقی بازیگر
دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی حمله ایران به اسرائیل عملیات وعده صادق فلسطین آمریکا غزه جنگ غزه روسیه اسراییل طوفان الاقصی چین
فوتبال پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا استقلال بارسلونا رئال مادرید کشتی فرنگی پاری سن ژرمن بازی تراکتور لیگ برتر سپاهان
هوش مصنوعی اپل عیسی زارع پور گوگل ایلان ماسک فناوری تلگرام وزیر ارتباطات ناسا
دارو دیابت استرس کاهش وزن قهوه سلامت روان عصبانیت