چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


شهرهای انگلی


شهرهای انگلی
واژه جهان سوم برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ به وسیله آلفرد سوی در دوران جنگ سرد درباره کشورهایی به کار رفت که جزء کشورهای غیرمتعهد بودند و به هیچ بلوک سیاسی پیوستگی نداشتند، این اصطلاح در آن زمان دارای بار سیاسی بود. منظور از کشورهای جهان سوم جوامعی است که از نظر اقتصادی - تکنولوژیکی در مقام مقایسه با کشورهای صنعتی مدرن در سطح پایین تری قرار دارند.جوامع جهان سومی از خصوصیات اقتصادی مشترکی برخوردارند. یکی از این خصوصیات عبارت است از وابستگی اقتصادی به کشورهای صنعتی مدرن بدین معنی که اغلب این کشورها از نظر نیازهای اقتصادی - تکنولوژیکی به کشور مادر متکی هستند. خصوصیت اقتصادی دیگر عبارت است از فقر عمومی و ساختار اقتصادی - کشاورزی. ساختار اقتصادی و اجتماعی این کشورها انسجام لازم برای توسعه و گسستن از زنجیر سرمایه داری جهانی را ندارند. یکی دیگر از ویژگی های جوامع توسعه نیافته خصلت دوگانگی است. ما می توانیم این خصلت را در دو بخش صنعتی و سنتی این جوامع به وضوح ببینیم. بخش صنعتی تحت سازماندهی خاص نظام بین المللی سرمایه داری اداره می شود و از ویژگی ها و خصوصیات این نظام برخوردار است ولی بخش سنتی بیشتر بر پایه تولید سنتی متکی بوده و انگیزه تولید در این بخش جهت رفع نیازمندی های اولیه و حفظ بقای انسان است. مقاله حاضر سعی دارد موضوعات پیش گفته را بسط و گسترش دهد.
به رغم اختلاف و تنوع در ساخت کشورهای توسعه نیافته، همگی آنها دارای ویژگی های بنیادی زیر هستند:
الف) ویژگی های اقتصادی:
۱) وابستگی اقتصادی
۲) سطح بالای بیکاری و کم کاری
۳) سطح نازل درآمد سرانه
۴) وابستگی به تولیدات کشاورزی و مواد اولیه صادراتی.
ب) ویژگی های غیراقتصادی:
۱) سطح پایین زندگی عمومی
۲) سطح پایین بهره وری
۳) عدم توزیع عادلانه ثروت
۴) بی کفایتی دولت ها
۵) نرخ بالای رشد جمعیت
۶) وضع بد بهداشت همگانی
۷) سطح بالای بی سوادی
۸) دوگانگی.
فراشهرنشینی که در کشورهای جهان سوم، باعث ایجاد مادرشهرهای هشت، ۱۵ و ۲۶ میلیون نفری می شود، نشان دهنده عمق بیماری ساخت های اجتماعی و اقتصادی آنهاست.این روند که حاصل تسلط استعمار نو، ساخت های ناهمگون داخلی و در نهایت تبعیت کورکورانه از اقتصاد روستایی، کلیت نظام اجتماعی، اقتصادی کشورهای جنوب را در معرض خطر قرار داده است.
در مورد خصلت دوم می توان گفت رشد سریع جمعیت شهرنشینی در این جوامع ناشی از نیاز رشد اقتصادی آنها نیست بلکه ناشی از وضع بد اقتصادی روستاهاست و موجب می شود جمعیت روستایی برای فرار از بیکاری و سطح زندگی پایین به طرف شهرها حرکت کنند ولی به علت عدم پویایی اقتصاد جامعه، آنها نمی توانند در نظام اقتصادی شهر ادغام شوند و با روآوردن به کارهای فرعی در حاشیه قرار می گیرند.
خصلت سوم، توزیع نامتناسب نظام شهری است، بدین گونه که معمولاً یک شهر بزرگ که اندازه آن گاهی پنج تا ۱۰ برابر اندازه شهر دوم است، ایجاد می شود که فعالیت های اصلی اقتصادی و سیاسی کشور در آن متمرکز است. در این شهرها حداقل فعالیت در بخش های تولیدی و حداکثر جذب در بخش اقتصاد غیررسمی شهرها دیده می شود. این روند به تدریج مقدمه قطبی شدن شهرهای جهان سوم را فراهم می کند.
● ویژگی های شهرهای جهان سوم:
تاکید بر چهار موضوع زیر می تواند سیاست واقعی شهرهای جهان سوم را ترسیم کند:
۱) مورفولوژی شهری: کاربری زمین در شهرهای دو قطبی جهان سوم، بازتابی از شیوه سرمایه داری غربی است که به صورت مداخله اجباری در فرهنگ سنتی شهر صورت گرفته است.
در مورفولوژی شهری شهرهای جهان سوم بیش از تسلط اقتصاد و فرهنگ غربی، فضاهای بازشهری تنها در اطراف موسسات عمومی مانند، میدان ها شهر، مساجد، معابر، گاهی هم در مراکز محله دیده می شد و شهرها دارای دیوار بود. در بخش قدیمی شهرها واحدهای مسکونی با حیاط وسیع و با خلوت گزینی ساکنان آن، آرامش و آسایش خاصی برای خانواده ها ایجاد می کرد اما امروزه در مورفولوژی شهرهای جهان سوم دو بخش کاملاً مجزا دیده می شود:
بخش قدیمی با مورفولوژی سنتی، بخش جدید با مورفولوژی غربی که با بررسی و مقایسه این دو بخش می توان بسیاری از مسائل شهری را ریشه یابی کرد.
۲) اکولوژی اجتماعی: برخلاف گذشته امروزه در شهرهای جهان سوم، عامل اقتصادی، تعیین کننده اکولوژی اجتماعی شهرهاست. همانطور که در بخش های معینی از شهر یا حاشیه آن را مهاجران روستایی اشغال کرده اند در مقابل، طبقه پردرآمد شهری نیز مناطق زیبا با فضای سبز و هوای پاک را برای اقامت خود برگزیده اند.
عده ای از محققان معتقدند در صورت وابسته شدن شهرهای جهان سوم به اقتصاد جهانی، این قبیل شهرها در عین زیبایی به شهرهای فقیری تبدیل می شود که از نظر کمیت و کیفیت همواره بر فقر آنها افزوده می شود.تحرک اجتماعی به ندرت در شهرهای جهان سوم دیده می شود؛ زیرا در بیشتر موارد با میزان آموزش رابطه مستقیم دارد. در حالی که همه آموزش ها و تحصیلات دانشگاهی را طبقه پردرآمد و طبقه متوسط شهری به خود اختصاص داده اند. به همین دلیل روز به روز در شهرهای جهان سوم، تعداد مدارس خصوصی سطح بالا افزایش می یابد. در شهرهای جهان سوم، پایگاه شغلی افراد آموزش دیده از کارگران و افراد غیر ماهر و آموزش ندیده، ثابت تر و پردرآمد تر است و برای افراد آموزش ندیده تنها در شغل های اتفاقی و روزمره یا پیش روی، محل شغلی وجود دارد. در شهرهای جهان سوم، سطح زندگی، نوع شغل و درآمد کارگران غیرماهر گاهی از سطح زندگی، کیفیت شغلی و میزان درآمد پدران شان نیز پایین تر است.
۳) اقتصاد شهری: شهرهای جهان سوم اقتصاد دوگانه ای دارند به طوری که بر اثر وجود نیروی کار غیرماهر فراوان در شهرها، میزان اشتغال این افراد نسبت به کل نیروی کار شهر، در بخش غیر رسمی برخی از این شهرها بین ۶۰ تا ۸۰ درصد افزایش دارد. تی مک گی معتقد است اقتصاد شهرهای جنوب آسیا می تواند در دو بخش جدا از هم مطالعه شود؛
الف) بخش جدید که سرمایه بر است
ب) بخش غیررسمی و سنتی که کارگر بر است که دوام این دو بخش (ساخت دوگانه اقتصادی) بر اقتصاد توسعه نیافتگی دلالت دارد.
۴) جمعیت شهری: از نظر تاریخی، روند شهرنشینی و شهرگرایی در جهان سوم، امری غیرعادی محسوب می شود که امروزه همه مسائل کشورهای در حال توسعه را تحت تاثیر قرار داده است. از مسائل مهم شهرهای جهان سوم، بالا بودن تعداد کودکان و نوجوانان در کل جمعیت شهری است، چنانکه در آمریکای لاتین ۴۰ درصد جمعیت ۱۵ یا زیر ۱۵ ساله هستند. این نسبت در کشورهای توسعه یافته صنعتی به ۲۲ تا ۲۵ درصد جمعیت کاهش می یابد.
▪ شهرهای بزرگ، پایتخت ها و مراکز بزرگ ناحیه ای در جهان سوم با مسائل زیر در گیرند:
۱) مهاجرت های روستایی
۲) بالا بودن سهم بخش غیر رسمی در اقتصاد شهری
۳) آلونک نشینی
۴) آلودگی های محیطی
۵) میزان زیاد بیکاری
۶) بالا بودن قیمت زمین و مسکن
۷) نارسایی حمل ونقل عمومی
۸) بالا بودن میزان امراض در نتیجه آلودگی های هوایی، صوتی و ...
۹) نارسایی تجهیزات شهری از قبیل درمانگاه، بیمارستان، مدارس، کتابخانه، محل های گذران اوقات فراغت و فضای سبز و ... .
▪ آنچه را که به عنوان ویژگی های شهرهای جهان سوم محسوب می شوند، می توان به شرح ذیل خلاصه کرد:
۱) این شهرها دارای یک بخش غیررسمی بسیار چشمگیر هستند.
▪ ویژگی های بخش غیررسمی به این شرح است:
ـ فاقد سازمان مشخصی است.
ـ از طرف هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی حمایت نمی شود.
ـ بدون تایید دولت ها به کار خود ادامه می دهد و در امر پیشه وری جواز کسب لازم ندارد.
ـ ساعات کار منظمی ندارد.
ـ به شاغلان بخش غیررسمی در روزهای بیماری یا هنگام استفاده از مرخصی های سالانه مزدی پرداخت نمی شود.
ـ دارای ساعات کار بیشتر، درآمد کمتر، شرایط نامطلوب محل کار و محل اشتغال محدودی است.
ـ درآمد شاغلان بخش غیررسمی نامنظم و نامطمئن است.
۲) دارای جمعیتی ناهمگون متشکل از عده زیادی از مهاجران هستند.
در کشورهای در حال توسعه، شهرهای بزرگ با سیل عظیم مهاجران روستایی روبه رو هستند. شهر به عنوان یک متوقف کننده در مورد آنها عمل می کند. بعضی از مهاجران خوشبخت می توانند از دروازه طلایی شهر عبور کرده و خود را با شهر تطبیق دهند اما بعضی از آنها نمی توانند با شهر سازگاری داشته باشند و در نتیجه پشت دروازه شهر تشکیل مناطق حاشیه نشینی را به این شرح می دهند:
۱) حاشیه نشینی از ویژگی های بارز شهرهای جهان سوم است.
۲) بسیاری از شهرهای جهان سوم عمدتاً دارای یک پایگاه اقتصادی پیش صنعتی که شامل کشاورزی است، هستند.
۳) از نظر وضعیت مکانی در نواحی ساحلی واقع شده اند (منعکس کننده وابستگی های مستعمره ای هستند)
۴) برای آنها وجود اسکان غیرقانونی و محلات زاغه نشینی (ساخته شده از مواد ساختمانی نامناسب) امری عادی است.
۵) بیکاری و فقر در این شهرها از درصد بالایی برخوردار است.
۶) مراکز تجاری آنها کمتر توسعه یافته است.
۷) ویژگی مشترک بسیاری از شهرهای جهان سوم، نقش عجیب کشاورزی در اقتصاد شهری است.
۸) شهرهای کشورهای در حال توسعه با نرخ بالای رشد جمعیت مواجه هستند. این نرخ بالای رشد جمعیت نه به خاطر رشد طبیعی جمعیت بلکه نتیجه مهاجرت های روستا شهری است.
در کشورهای جهان سوم به دلیل عدم برنامه ریزی و فقدان زیرساخت های مناسب، استقرار جمعیت انبوه به ویژه در شهرهای بزرگ، مشکلات و معضلات اجتماعی فراوانی را همچون ایجاد مساکن نابهنجار، افزایش آمار جرائم و بزهکاری های گوناگون و آلودگی های مختلف زیست محیطی را سبب شده است.
حدود نیمی از جمعیت شهرهای جهان با جمعیت بیش از یک میلیون نفر هم اکنون در جهان در حال توسعه زندگی می کنند. از ۲۴ شهر بزرگ جهان ۲۰ شهر در جهان در حال توسعه واقع شده است. و چهار شهر (بوئنوس آیرس، ریودو ژانیرو، سائوپائولو مکزیکوسیتی) در آمریکای لاتین واقع شده است. جمعیت شهرهای بزرگ اکثر کشورهای در حال توسعه به طور نامتناسبی در نقاط مختلف پراکنده شده اند. میزان رشد شهری در شهرهای کشورهای در حال توسعه (به میزان هفت درصد در سال) بالاتر از کشورهای توسعه یافته است. در کشورهای توسعه یافته میزان رشد شهری گاهی به کمتر از یک درصد در سال می رسد.
مجموعه شرایط حاصل از شهرگرایی در کشورهای جهان سوم، باعث ایجاد نابرابری های شدید اجتماعی - اقتصادی میان نواحی داخلی آن شده و در مادر شهرهای بزرگ جهان سوم و شهر مسلط کشورها، شکاف میان ثروت و فقر را عمیق تر کرده است.
از مهم ترین مشکلاتی که شهرهای بزرگ جهان سوم، خاصه شهرهای بزرگ و پرجمعیت با آن روبه رو هستند، مساله کمبود مسکن است.
در مطالعه کلان از شهرهای جهان سوم، توجه به نقش دولت ها و حکومت ها از عوامل مهم محسوب می شود. در همه شهرهای جهان، به ویژه در شهرهای جهان سوم، عوامل اقتصادی، اساس مسائل شهری را تشکیل می دهد؛ از این رو لازم است در هر گونه تحلیل و تحقیق درباره مسائل شهری بر اساس اقتصاد شهری توجه بیشتری شود. یکی از کارکردهای منفی شهرهای جهان سوم که از مشخصات شهرنشینی کاذب یا شبه شهرنشینی به شمار می رود تبدیل شهرهای بزرگ جهان سوم به مراکز تقلید است به طوری که این قبیل شهرها نقش تقلیدی خود را پیش از نقش توسعه اقتصاد ناحیه ای و محلی به نمایش می گذارند و این روند شاید ناشی از پیوند پایدار میان دولت ها و طبقه سرمایه دار کشورهای جهان سوم با سرمایه های شرکت های چندملیتی است.
● عوامل مؤثر در سیستم های شهری کشورهای جهان سوم
▪ سیستم های شهری بیشتر کشورهای جهان سوم با اقتصاد بازار اداره می شود و دارای دو جریان موثر است:
۱) رشد سریع جمعیت شهری
۲) افزایش تمرکز جمعیت و فعالیت های اقتصادی در بزرگ ترین شهرها.
یکی از مسائل مهم کشورهای جهان سوم کنترل شهرهای بسیار بزرگ و کیفیت ناموزون سلسله مراتب شهری است. توسعه شهرهای بزرگ در نقاط مختلف دنیا مسائلی را در سلسله مراتب شهری ظاهر می سازد زیرا شهرهای بزرگ، هزینه های شهری بیشتر می طلبد و در آن قیمت زمین، قیمت مسکن، اجاره بها، هزینه آمدوشد و هزینه های مربوط به آلودگی های هوا و آلودگی های صوتی خیلی بیشتر از هزینه های مصرف شده در شهرهای میانی و کوچک گزارش می شود. در برابر این هزینه ها و نارسایی ها، شهرهای بزرگ جهان سوم دارای امتیازاتی هستند از جمله دارا بودن سیستم تامین مصرف جمعی، بیمارستان های مجهز، کتابخانه ها، تئاترها، موزه ها، خدمات آتش نشانی و پلیس کارآمد. متاسفانه در بیشتر کشورهای جهان سوم این قبیل خدمات در مناطق پردرآمد شهری ارائه می شود. در بیشتر کشورهای جهان سوم، شهرهای کمتر از یک میلیون نفر، فرصت های اشتغال کمتری در اختیار نیروی کار شهری قرار می دهند.
● شهرهای صنعتی مولدند
شهر انگلی به نظر بی اف هوزلیتز شهری است که از نظر اقتصادی، اجتماعی و فعالیت های سیاسی بر یک حوزه تسلط کامل داشته باشد و در نقاط مختلف آن تاثیر منفی بر جای گذارد.
شهرهای کشورهای صنعتی خود مولدند و جریان کالا میان شهر و روستا و منطقه نفوذ را برعهده دارند رابطه ای که هیچ گاه یک طرفه نیست بدین سان ملاحظه می شود که در شهرهای انگلی جهان سوم، همواره میان شهر انگلی و منطقه نفوذ آن در مبادله مازاد عدم توازن دیده می شود، توزیع مجدد مازاد از حوزه های پیرامون به طرف شهر انگلی صورت می گیرد ،نیروهای شهر مسلط انگلی حوزه های روستایی و منطقه نفوذ را مجبور می سازند تولیدات خود را جهت مصرف به مادرشهر صادر کنند و جریان مازاد همیشه یک طرفه است.
در شهرهای جهان سوم نخبگان و قدرتمندان در مادر شهرهای بزرگ یا شهرهای مسلط زندگی می کنند و در نتیجه سرمایه گذاری در این شهرها، این تعداد معدود بر کل جامعه تسلط می یابند و تقسیم کار قشربندی میان شهر و حوزه های روستایی به موازات تقسیم کار و قشربندی در داخل مادر شهرها تکمیل می شود.
مصطفی قمری، دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید