جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


در سرزمین خدایان


در سرزمین خدایان
در طول ۹ ماه گذشته، شش جلد از سری زندگینامه‌های ادبی نشر هرمس به بازار کتاب ایران راه یافته‌اند. کتاب‌هایی بزرگ‌تر از قطع پالتویی، با جلد قهوه‌ای سوخته، که طرح جلد عکس یا نقاشی نویسنده‌(ها) است. وقتی سری زندگینامه‌های ادبی نشر هرمس را می‌خوانید، هم زندگی آن آدم را خوانده‌اید و هم ادبیات را، و هم به تماشای یک گالری خیره کننده رفته‌اید که در آن تصویرهایی آشنا را برای اولین‌بار می‌بینید.
● ‌ سرتاسر جهان در کلمات
جیمز جویس، چستر جی اندرسون، هوشنگ رهنما، چاپ اول: ۱۳۸۷، ۳۰۰۰ نسخه، ۳۰۰۰ تومان.
جیمز و برادر محبوب تمام عمر، استنیسلاس یک روز صبح از مدرسه گریختند و در حومه دوبلین وقت تلف کردند، به اینجا و آنجا سرک کشیدند و نزدیک‌های عصر بود که پیرمردی عجیب و غریب به تورشان خورد که بدجوری آنها را ترساند، زندگینامه جیمز جویس، نویسنده مهم‌ترین رمان‌های قرن بیستم، (تصویر هنرمند درجوانی، یولیسس، شب زنده‌داری فینیگان،) در یکی از روزهای اوایل ماه ژوئن ۱۸۹۵ شروع می‌شود، روزی که ولگردی او و برادرش، سرانجام داستان «یک برخورد» را ساخت؛ داستانی که مجموعه داستان «دوبلینی‌ها»ی او را شروع می‌کند. آقای اندرسون خواننده را به زندگی جویس می‌کشاند، بدون توجه به انبوه موضوعات حاشیه‌ای، خواننده را درگیر مهم‌ترین اتفاقات روی‌داده زندگی این نویسنده مغرور، ایرلندی، و واقعا خاص می‌کند. انسانی که قدم به قدم از ایرلند گریخت، (این را به ما نشان می‌دهد و برای‌مان به نوعی توجیه می‌کند که چرا،) و تمام عمر عاشقانه در مورد ایرلند و دوبلین نوشت؛ شهری که به کودکی و جوانی‌اش شکل داد و همیشه او را تب‌دار در آرزوی روزهای خوب گذشته نگه داشت.
کتاب تنها زندگی جویس نیست، رنج جویس در شکل دادن به کتاب‌هایش، از نوشتن اولین مقاله‌ها (و سانسورشان) و شعرها، تا سال‌های نوشتن «دوبلینی‌ها» و سال‌ها که کسی حاضر نبود کتاب را چاپ کند، (کسی کتاب را نمی‌فهمید، کتاب پر بود از ارجاع‌های سیاسی و فرهنگی که کسی جرات نداشت در ایرلند و انگلستان از آن حرفی به میان بیاورد، کتاب عجیب بود، با کتاب‌های دیگر نمی‌خواند) در این زمان است که جویس زندگی خودش را به صورت یک رمان نوشت، «تصویر هنرمند در جوانی» که هر چند به سختی توانست منتشرش کند، اما این اثر هم توانست خوب باعث آزار و رنجش او شود و رنج سال‌های بعد، در کنار زندگی پرکشمکش خانوادگی و جامعه که او را تا مرز خودباختگی پیش می‌برد.‌ همه این لحظات را به هم پیوند دادن و دنبال کردن جویس در اروپای مرکزی و تمام آدم‌های مهمی که با آنها آشنا می‌شود و تاثیرهای متقابل آنها بر روی هم، کاری است بزرگ، وقتی که بدانیم متن اصلی کتاب تنها ۱۵۳ صفحه است و بقیه کتاب را صرف پیوست‌ها و نمایه‌های مهم کتاب می‌سازند، (سالشمار زندگی، شرح تصویرها، کتاب برای مطالعه بیشتر و...) و کتاب پیش می‌رود، مانند موج‌های بلند دریایی قدرتمند خواننده را در خود احاطه می‌کند: جیمز جویس را می‌شناسی، آثارش که جهان را مبهوت خود ساخت و زندگی‌اش، که همیشه ترکیبی بود از رنج و آرامش، روشنایی و تاریکی.‌ آنچه کتاب را به‌راستی دلپذیر می‌کند، عکس‌های آن است. اگر جیمز جویس را بشناسی و بیشتر آثارش را خوانده باشی، عکس‌های کتاب روح‌ات را می‌لرزانند. صحنه‌هایی که نوشته‌های جویس را ساختند و نوشته‌های او، مبهوت کننده، ویرانگر و آشکار کننده، حالا روبه رویت هستند: دنیای این مرد لاغر و عینکی که از میانسالی از آب مروارید، بی‌پولی، مهاجرت، درک نشدن، نابغه و خاص بود، واقعا از خاص بودن رنج می‌برد. از نوشتن رنج می‌برد و می‌نوشت. مردی که کل تاریخ، فرهنگ، هنر و ادب جهان را طوری درون آثارش ریخت که همچنان مبهوت آثارش مانده‌ایم.
● در میان ابرها
اسکار وایلد، ویوین هولند، عبدالله کوثری، چاپ اول: ۱۳۸۶، ۳۰۰۰ نسخه، ۲۸۰۰ تومان.
ابتدا شروع به خواندن می‌کنید، هیچ چیزی عجیب نیست، یک کتاب خوب که در مورد یکی از محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویس‌ها، رمان‌نویس‌ها و داستان و قصه‌نویس‌های ایرلندی را می‌خوانید؛ مردی که به لودگی مشهور بود و زیبایی، و البته زندگی پر از هوسش که در انتها او را به خاطر رابطه‌ای جنجالی به دو سال زندان و ترک انگلستان کشاند. زندگینامه را می‌خوانید و از عکس‌ها لذت می‌برید و در آخرین خط کتاب مبهوت می‌مانید، ویوین هولند، پسر کوچک اسکار وایلد و تنها بازمانده اوست که این اثر را نوشته است، کتاب وایلد را به قلم کسی خوانده‌اید که تمام عمرش را با این مرد زیسته، هرچند خیلی کم موفق به دیدار او شده است.‌ اسکار وایلد در خانواده‌ای تقریبا ثروتمند در دوبلین زاده شد، در اواخر عصر ویکتوریایی، زمانی که سنت‌ها، قوانین و تعصب انگلیسی بر همه چیز احاطه داشت و وایلد، باهوش، نابغه و زبان‌باز، حداکثر استفاده را از این فضا داشته و تا می‌توانست انگلیسی‌ها را جلوی چشم خودشان گذاشت، با بی‌رحمی تمام («اهمیت ارنست بودن» تقریبا مشهورترین نمایشنامه او، نماد کاملی از حمله بی‌امان او به پایه‌های سست فرهنگ سنتی انگلستان است). زندگی وایلد به اندازه نوشته‌هایش متنوع و تقریبا بی‌ربط به هم است. او کارش را با سلسله سخنرانی‌هایی در ایالات متحده آغاز می‌کند، جایی که هم بسیار مسخره شد و هم به طرزی خارق‌العاده مشهور، و البته محبوب زنان. در بازگشت به جزیره، به سبکی از زندگی خو گرفته بود که تا پایان عمر با او ماند:
همیشه در سفر، تجملات به حداکثر شکل ممکن و جنجال بی‌پایان. عادت کرده بود در مرکز توجه همه باشد و به خاطر شهرت و پول، که زندگی‌اش همیشه از او طلب می‌کرد، عالی می‌نوشت: از مقاله و داستان و قصه کودکان تا رمان («تصویر دوریان‌گری» الان از مشهورترین کلاسیک‌های ویکتوریایی جهان است،) تا شعر و نمایشنامه، که این آخری او را جاویدان ساخت، چهار نمایش موفق او که هنوز هم دنیای تئاتر را با نور خود درخشان ساخته‌اند. جنجالی که وایلد عاشق آن بود، آخرسر دامان خودش را گرفت: وقتی از زندان آغاز شد، تحقیر شده و سرخورده، از انگلیس گریخت و تا زمان مرگ، بیشتر به نوشتن شعر مشغول بود، در نوعی سکوت، با نام مستعار. وایلد جهان را ترک کرد اما جهان ادبیات هنوز آکنده از حضور اوست. مردی بود که زبان را چیره‌دست به کار برد و تصویرهایش هنوز در جهان زنده است («بلبل»، «شاهزاده خوشبخت» و...). اسکار وایلد در میان تصویرها زیست و در تصویرها زنده ماند، و جاودان، یکی از بزرگ‌ترین‌های ادبیات است، اکنون روبه روی شما، برای خوانده شدن و بیشتر آشنا شدن.
● پاره‌پاره در میان دو قاره
هنری جیمز، هری تی مور، هوشنگ رهنما، چاپ اول: ۱۳۸۷، ۳۰۰۰ نسخه، . ۳۰۰۰ تومان.
سه نسل قبل از هنری جیمز بود که زندگی خانواده از ایرلند ختم شد به زمین‌هایی که بعدها شدند شهر نیویورک و پدربزرگ همان ابتدا بدل شد به یک آدم خیلی ثروتمند، (وقتی مرد سه میلیون دلار آن زمان از خود ارث گذاشت) و بچه‌هایش در محیطی مذهبی (کالوینیستی) بزرگ شدند. نسل سوم در ناز و نعمت بزرگ شد، قرن نوزدهم بود و دنیا مرتب شکل عوض می‌کرد. هنری، برادرها و خواهرهایش کودکی را با اقامت در بهترین شهرهای اروپا، در بهترین محله‌ها و خانه‌های اشرافی انگلستان و تقریبا همیشه در سفر گذراندند و در مدارس مختلف درس خواندند. هنری جیمز هنوز به جوانی نرسیده بود که تقریبا همه چیزهای مهم دنیای غرب را دیده بود. تا پایان عمر پاره‌پاره باقی ماند، بخشی در اروپا و بخشی در خانه‌های آمریکا. می‌رفت و می‌آمد و هر بخشی از عمرش را در جایی زیست. نتیجه گستردگی زندگی‌اش، فضای بازی بود که فوق‌العاده است برای نوشتن زندگینامه، هنری تی مور این مهم را انجام داد و کتاب را با انبوهی از عکس‌ها و نقاشی و طرح‌های تزیین شده به بازار فرستاد تا جیمز را از پنجره‌ای جدید تماشا کنیم. هنری جیمز مرد توصیف بود، آدمی جدی که مرتب، تا آخرین لحظه‌های قبل از مرگ می‌نوشت و رمان‌ها و داستان‌ها و نوول‌هایش در زمان خود شناخته شده بودند (بیشتر به عنوان یک نویسنده عامه‌پسند).
در تئاتر خیلی بد شکست خورد (و جا باز کرد تا نمایشنامه‌های وایلد به روی صحنه بیاید) و در شهرت، آدمی جدی مرد. بعد از مرگ به سرعت فراموش شد و تنها پس از جنگ دوم بود که دوباره چشم‌ها به سویش بازگشت. زمان آنقدر گذشته بود که جهان به درک آثار او نایل آید و به سرعت بدل به غولی کلاسیک شد. زندگی هنری جیمز تلاش برای بودن در هرم تفاخر و ثروت است، که البته در آن حد نبود و همیشه بیشتر می‌نوشت و کار می‌کرد تا بتواند پول بیشتری در بیاورد، و البته هر‌بار امیدوار بود به عنوان یک نابغه معرفی شود. مرگش به نوعی، ناشی از سرخوردگی‌های مالی چاپ مجموعه آثارش بود، که اصلا درآمدی برایش نداشت. او از کودکی یاد گرفته بود در میان بهترین‌ها باشد و زندگینامه‌اش بیشتر به دنبال کردن او در کشورهای مختلف، بحث مهم‌ترین آثارش، (از اولین نوشته‌ها تا «اروپایی ها» و «آمریکایی ها» گرفته تا «چرخش پیچ» و نمایشنامه‌های شکست خورده‌اش) و البته جایگاه او، از جوانی که اولین آثارش منتشر شد، دنبال می‌شود و تا بعد از مرگ دنبالش می‌کنیم.‌ هنری جیمز از آخرین کلاسیک‌های جهان غرب بود که تمرکزش بر توصیف دقیق صحنه‌ها بود. از رئالیسم صرف شروع کرد و رئالیسم را به حدا اعلای خود رساند، ترکیب‌شده با قدرت ذهن و خیال‌پردازی، آنچنان که حتی رئالیسم را هم غریب می‌کند، که در هیچ فرم نوشتاری آشنایی نمی‌گنجد. زندگینامه‌اش از او انسانی ساخته جذاب، شیک‌پوش، و همراه زمان، (تمام قرن نوزدهم را با ریشی بلند گذراند و با آمدن قرن جدید، اصلاح کرد و چهره‌ای کاملا جدید از او زاده شد) که تمام سعی خودش را می‌کند تا بهترین باشد. هنری جیمز شاید الان در ایران خواننده زیادی نداشته باشد، اما زندگینامه‌اش اثری خواندنی، زیبا و جذاب است.
● رویاپردازی‌های کودکانه
اسکات فیتزجرالد، آرتور مایِزنر، هوشنگ رهنما، چاپ اول: ۱۳۸۷، ۳۰۰۰ نسخه، ۳۰۰۰ تومان.
صورتی کاملا معصوم و دخترانه، تمام عمر متعلق به انسانی بود که در هر چیز که بود، آن را به اوج خود می‌رساند: در تنهایی، در اندوه، در شادی، در مستی و در نوشتن. مردی که همینگوی در «پاریس، جشن بیکران» خود، سخن از روح احساساتی، آسیب‌پذیر و رنجورش می‌آورد. یک آمریکایی اصیل، تحصیلکرده، (هرچند دانشگاه پرینستون اصلا او را نفهمید و تقریبا همیشه او را به خاطر اینکه نمی‌توانست در سیستم رسمی آموزش عالی باشد، تحقیر می‌کرد) و ثروتمند، (هرچند همیشه ادای خیلی ثروتمند بودن را در می‌آورد، در اوج می‌زیست و همیشه مقروض بود، بعد دیوانه‌وار می‌نوشت و درآمدی عالی به دست می‌آورد، و باز هم مقروض بود) و تقریبا همیشه در سفر. هر از چند گاهی در جایی آرام می‌گرفت و باز هم جابه‌جا می‌شد. مدتی اروپا، مدتی آمریکا، و یک زندگی زناشویی دیوانه‌وار. و صورتی که همیشه زیبا ماند حتی در اوج اندوه و شکست.
نویسنده افسانه‌ای آمریکا، در ۴۴ سال عمرش، بیشترین چیزی که آفرید داستان کوتاه بود. او را نماینده عصر جاز می‌شناسند. داستان‌هایش تصویری بود از زندگی‌ای که داشت، و از زندگی آرمانی که می‌خواست داشته باشد. مشهورترین اثرش، «گتسبی بزرگ» روایت زندگی خود اوست، آنگونه که گذشت، و دوست می‌داشت. او راوی زندگی پرتجمل ثروتمندان بورژوا بود و در دهه‌های نخستین قرن بیستم، عصر شکست‌های اقتصادی، جنگ‌های جهانی، و رشد کمونیسم، چندان خواننده نداشت. داستان‌های کوتاهش عامه‌پسند بود و در بهترین مجلات منتشر می‌شد، اما رمان‌ها و فیلمنامه‌هایش، هر دو یا حضوری معمولی داشتند، (تیراژ رمان‌هایش اغلب فقط ۲۰ هزار تا بود،) یا شکستی می‌خوردند فاجعه‌بار. تنها در نیمه دوم قرن بیستم بود که نوشته‌هایش دیده شد، به عنوان مردی که به اوج می‌اندیشید، یک انسان که فرو ریختنش، تمام نشانه‌های رویای آمریکایی را در خود داشت.‌ اثر آرتور مایِزنر، متمرکز بر زندگی اوست. با دنبال کردن او در نوجوانی و جوانی، در خانواده و در جامعه و در دانشگاه، به فضایی می‌رسیم که اولین رمانش را ساخت، «این سوی بهشت». وقتی زندگی فیتزجرالد را بشناسیم، یعنی با خود آثارش آشنا شده‌ایم. این دو اصلا از هم جدا نیستند. کتاب پیش می‌رود تا با زنان گوناگون آشنا شود و سرانجام برسد به زلدا سِیر، چند سالی طول می‌کشد که این دو با هم ازدواج می‌کنند و زندگی‌شان پر فراز و نشیب علاقه افراطی فیتزجرالد به سفر، زندگی تجملی و تقریبا همیشه مست بودن با بیماری زلدا که سال‌ها بعد خود را نشان داد، شیزوفرنیک بود و حدود ۱۰ سال آخر عمر را در تیمارستان‌ها گذارند، تا روزی که آتش‌سوزی او را با خود برد.
چند سال آخر عمر فیتزجرالد، ویرانی بود و شکست، عاشقانه همسرش را دوست داشت و زن در تیمارستان بود، مشروب داغانش کرده بود و نمی‌توانست مثل قبل بنویسد، دیگر او را نمی‌خواستند. در تلاش برای نوشتن آخرین رمانش، در حالی که سعی می‌کرد مشروب را کنار بگذار در اوایل میانسالی درگذشت. فیتزجرالد نماد زندگی برای صرف زندگی است. همیشه سعی کرد چیزی باشد که نبود، چه در دانشگاه که سعی می‌کرد توی تیم فوتبال باشد، که در حد توان جسمی‌اش نبود، تا سال‌های جوانی که سعی می‌کرد مانند ثروتمندان زندگی کند، که آنقدر پول نداشت، چه در هالیوود، که هیچ وقت ایده‌هایش در آن نگرفت، امید داشت که سرانجام دیده می‌شود. فیتزجرالد مردی است که هیچ وقت افسوس کارهای نکرده را نداشت. هر کاری کرد که دلش می‌خواست. با این حال، چه در زندگی و چه در آثار، انسانی است تنها، نابغه بودن رنج‌های خودش را دارد. و اسکات فیتزجرالد، نابغه‌ای بود که با نبوغ خودش نابود شد.
● بانویی در میان سایه‌ها
جین آستین، مارگانیتا لسکی، هوشنگ رهنما، چاپ اول: ۱۳۸۶، ۳۰۰۰ نسخه، ۲۸۰۰ تومان.
جین آستین را همه می‌شناسند، هر کسی که «غرور و تعصب» را نخوانده باشد هم یکی از نسخه‌های سینمایی یا تلویزیویی ساخته شده از آن را دیده است. جین آستین نویسنده‌ای در سایه بود. ویرجینیا ولف «در اتاقی از آن خود» در توصیف او می‌نویسد که در اتاق نشیمن می‌نوشت، طوری که هیچکس، حتی خدمتکارها نمی‌دانستند او می‌نویسد، همیشه تا کسی وارد اتاق می‌شد روی کاغذهایش را می‌پوشاند (نقل به مضمون). مارگانیتا لسکی هم به صورت سربسته نوشته که چقدر نوشتن درباره خانم آستین سخت است. تنها نوشته‌های مکتوب موثق، خاطرات خواهرزاده‌اش که ۴۰ سال بعد از مرگ جین منتشر شد، (و به نوعی باعث شد آستین فراموش نشود) و نامه‌هایی که از او باقی ماند (نامه‌هایی که تصویری غریب از آستین به نمایش می‌گذارد، حساس، تندخو و شایعه دوست). فقط ۳۲ سال زیست، شش رمان نوشت (نشر نی آنها را با ترجمه رضا رضایی در چاپی تمیز به بازار فرستاده است) همه در مورد عشق و زندگی جوان‌ها.
و هیچ وقت خودش ازدواج نکرد.‌ زندگینامه او، کتاب غیبت‌هاست. از لابه‌لای نامه‌ها و یادداشت‌های اعضای خانواده، خط سیر کلی زندگی او ترسیم می‌شود و از میان یادداشت‌های دیگران، آثار خودش و نقدها و نوشته‌های دیگران، سعی می‌شود تا به تصویری از جین آستین رسید. تصویرهای کتاب، نقاشی‌ها و طرح‌هایی از آستین و آدم‌ها و مکان‌های زمانه‌اش، و عکس‌ها از مکان‌هایی است که باقی مانده‌اند. نویسنده تمام سعی‌اش را کرده که «جین آستین» را از میان سایه‌ها بیرون بکشد، و تقریبا اثری موفق را هم نوشته است و کاری با کیفیت به بازار فرستاده.‌ زندگی جین آستین در جست‌وجو برای یافتن شوهر، سفرهای متعدد، و جابه‌جایی در خانه‌های گوناگون (فقیر، متوسط و خیلی ثروتمند) بود؛ ازدواج دوستان و البته مسئله جایگاه خانواده (که اول چندان چیزی نداشتند، هرچند فقیر هم به شمار نمی‌رفتند، و بعد وضع‌شان بهتر شد) و این همان چیزهایی است که در آثار او رخ می‌دهد.
«غرور و تعصب» (که با نام «برداشت‌ها» اولین رمانی بود که او نوشت و با نام مستعار برای ناشر فرستاد، ناشر کتاب را به ۱۰ پوند خرید و هیچ‌وقت چاپ نکرد، آستین بعدها کتاب خودش را خرید و بعد به ناشر گفت که واقعا کیست) در حقیقت زندگینامه خود اوست، هر چند با پایانی خوش؛ پایانی که خودش هیچ وقت ندید.‌ آستین زنی بود که با نوشتن زندگی کرد، در زمان خود خوب مشهور شد و بعد نزدیک بود فراموش شود، اما این اتفاق هیچ‌وقت نیفتاد. بعد از حدود ۲۰۰ سال از انتشار «غرور و تعصب، هنوز کتاب‌هایش در لیست پرفروش‌ها قرار دارند، خوب شناخته شده است و بازهم و بازهم، نسخه‌های سینمایی و تلویزیونی جدیدی از نوشته‌هایش عرضه می‌شوند. او از عشق نوشت، و جاودان شد.
سیدمصطفی رضیئی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید