پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بانویی که فرشتگان بر گامهایش بوسه می زنند...


بانویی که فرشتگان بر گامهایش بوسه می زنند...
بانوی عبادت و مظهر زهد و پرهیزگاری؛ حضرت معصومه(س)، اول ذیقعده سال ۱۷۳ هجری قمری در مدینه منوره و در محیطی که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند، دیده به جهان گشود. نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب ایشان، «معصومه» است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادربزرگوارش، حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است.
با تولد فاطمه معصومه، نه تنها نور وجودش خانه امام هفتم (ع) را روشن و منور کرد، بلکه در شعاع نورانیتش، ستارگان آسمان علم و فقاهت و تقوا در طول قرون متمادی در کنار مضجع منورش و کسب فیض نموده و می نمایند .
● بانوی زهد و فضایل
عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکانداران کشتی انسانیت بودند و او نیز ماه تابانی است که از همین خاندان و برج امامت طلوع کرده در آغوش امامت تربیت یافت. نیاکان او همه مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوه های فضیلت و استوانه های ولایت هستند و مادر بزرگوارش از بانوان با فضیلت، از اسوه های تقوا و شرافت و از زنان کم نظیر تاریخ بشریت است.
معصومه(س) به دلیل شخصیت فردی و کمالات روحی، در میان فرزندان موسی بن جعفر(ع) بعد از برادرش، علی بن موسی الرضا (ع) در والاترین رتبه جای دارد. فاطمه معصومه(س)، سرآمد دختران امام کاظم(ع) بود، به گونه ای که وقتی حاج شیخ عباس قمی از دختران موسی بن جعفر (ع) سخن می گوید، در خصوص فاطمه معصومه (س) می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است».
ایشان یکی از عالی ترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت است، چنانکه با عبادت و شب زنده داری هفده روزه اش در واپسین روزهای عمر شریف خود، در مدت اقامت در منزل موسی بن الخزرج، گوشه ای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی را به نمایش گذاشت.
روایات معصومان (ع) فضیلتها و مقامهای بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آنها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»
هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد!از ما نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم!آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(س) را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»
● کریمه برگزیده
فاطمه معصومه( س ) تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آنها نیست. هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان(س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است.
از ایشان در زبان دانشمندان و فقیهان گرانقدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. بر اساس رؤیای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیة ا.. .مرعشی نجفی، این لقب از سوی امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت ا... نجفی که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده، خطاب به او فرمود: «برتو باد به کریمه اهل بیت!»
● شفیعه روز جزا
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی خدا(ص) است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. همین گونه دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد. این دو بانوی عالیقدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا(س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»
● عالمه غیر معلمه
دانش و مقام علمی فاطمه معصومه(س) نیز نماد بارزی از جایگاه رفیع این بانوی بزرگوار است. چنانکه اشاره شد، ایشان در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا(ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم(ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. «ابن صباغ ملکی» در این باره می گوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد». بدون تردید، پس از حضرت رضا(ع) در میان فرزندان امام کاظم(ع)، حضرت معصومه(س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقبها، تعریفها و توصیفاتی که ائمه اطهار(ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب(س) «عالمه غیر معلمه» بوده است.
فاطمه معصومه(س) زیر نظر خانواده، در کوتاه ترین مدت ممکن مسیر رشد در علوم را نیز پیمود و از کمالات روحی و معنوی بهره های فراوانی از پدر، مادر و برادر برد. از این روی، در دوران کودکی به راحتی می توانست پاسخگوی سؤالهای فقهی و دینی مردم باشد.
در یکی از این دست روایات، آمده است: روزی گروهی از شیعیان وارد مدینه شدند تا از امام موسی(ع) سؤالهایی بکنند.
این کار روش معمول در تمام بلاد اسلامی بود که سالیانه یا در اوقات مشخص از سال گروهی را راهی می کردند تا سؤالهای دینی، وظایف شرعی و وجوه را نزد امام ببرند.
آن سال نیز چنین کاروانی از یکی از شهرها به مدینه آمده بود. کاروان پس از ورود به مدینه به سوی خانه امام راه افتادند، به این امید که هم سؤالهای خود را مطرح کنند و هم دیدار حضرت نصیبشان شود. هر چه نزدیکتر می شدند، شوق دیدار افزونتر می شد، تا اینکه مقابل در خانه حضرت رسیدند. در زدند و اجازه ورود خواستند. به آنان اطلاع دادند که امام در مسافرت است. اندوه فراوان از اینکه نه امام را دیده اند و نه پاسخ برای سؤالهای خود یافته اند، رنج سفر را دو چندان کرد.
هر چند دلشان نمی خواست، ولی باید خداحافظی می کردند و این کار را هم کردند. اسباب و اثاثیه خود را جمع و عزم بازگشت کردند. هوای مدینه سوزان بود و اینک برای کاروان ناکام، سوزان تر می نمود. گویی پاهایشان از آن خودشان نبود. دخترکی شیرین زبان و خوش سیما، از منزل امام سکوت سنگین کاروانیان را در هم شکست. او سؤالها را از آنان گرفت و با دقت تمام پاسخ یکایک نامه ها را نوشت و نامه ها را دوباره به آنان بازگرداند. مردان بزرگ کاروان که شاید هفتاد سال از عمرشان را در این درگاه به مریدی گذرانده بودند، هرگز چنین صحنه ای را به یاد نداشتند.
کودکی ۸ یا ۹ ساله چگونه می توانست جواب سؤالهای فقهی را بدهد!آنان در دل می گفتند: جواب این سؤالها اگر آسان بود، همان علمای شهر می دادند. سؤالها این قدر پیچیده بود که ما نزد امام آوردیم. سبحان ا... عجب خاندان پاکیزه ای!
شیعیان خسته از سفر این بار با خوشحالی خاطره ای شگفت که خستگی سفر از یادشان برده بود، از اهل بیت خداحافظی کردند و در میان نسیم لطیفی که از جانب مسجد پیامبر(ص) می وزید، آن خانه را ترک کردند. خانه ای که مدتی پیامبر(ص) در آن زندگی کرده بود و هنوز خاطره حضورش برای اهل خانه و مردم مدینه زنده بود.
شیعیان کم کم از مدینه خارج شدند. مردی از فاصله دور سواری را دید، او را شناخت او امام موسی بن جعفر(ع) بود. وقتی نزدیکتر رفتند، سیمای امام را همه کاروانیان شناختند. بی درنگ پیاده شدند و شتابان نزد ایشان رفتند. خاطره دخترک، ذهن همه را به خود مشغول کرده بود. بدین جهت در لحظات اولیه برخورد با امام، داستان خود را با شور و شادی تمام بازگو کردند و دستخط دخترک را هم نشان دادند. امام تا نامه را گشود، سیمایش از شادی شکفته شد. لبخند ملیحی بر لبانش نقش بست؛ صورتش را به سوی شیعیانش برگرداند و با همان لبخند آسمانی، سه بار فرمود: پدرش به فدایش!
● غروب زینب گونه
در سال ۲۰۰ هجری قمری، در پی اصرار و تهدید مأمون عباسی، سفر تبعید گونه حضرت رضا(ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسی از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند، راهی خراسان شدند.
یک سال پس از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، همراه با عده ای از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلی مورد استقبال مردم واقع می شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامی شان را به مردم مؤمن و مسلمان می رساندند و مخالفت خود و اهل بیت(ع) را با حکومت حیله گر بنی عباس اظهار می کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید، عده ای از مخالفان اهل بیت(ع) که از پشتیبانی مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند. در نتیجه، تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتی بنابر نقلی حضرت معصومه(س) را نیز مسموم کردند.
به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، فاطمه معصومه(س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر «ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آنچه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که می فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست.
بزرگان شهر قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند، به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالی که «موسی بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعری» زمام ناقه آن حضرت را به دوش می کشید و عده فراوانی از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلی که امروز «میدان میر» نامیده می شود شتر آن حضرت در مقابل در منزل «موسی بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانی حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار مدت ۱۷ روز در این شهر زندگی کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. سرانجام در روز دهم ربیع الثانی و «بنا بر قولی دوازدهم ربیع الثانی» سال ۲۰۱ هجری، پیش از آنکه دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست.
مجتبی عظیمی
منابع :
۱- ناسخ التواریخ، ج ۳
۲- زبدة التصانیف، ج ۶
۳- عوالم العلوم، ج ۲۱
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید