پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

عشق و نفرت فوتبالی


عشق و نفرت فوتبالی
مشکلاتی که از سوی تماشاگران مشهدی برای هادی برگی‌زر ایجاد شد، در نوع خود جای تفکر و تعمق بسیاری داشت؛ مربی جوانی که بیشتر عمر فوتبالی خود را در ابومسلم سپری کرده و همین ۲ هفته پیش با پیروزی ۴ - ۳ مقابل پرسپولیس تبدیل به محبوب طرفداران ابومسلم شده بود، به صرف رفاقت دیرینه با خداداد عزیزی و این‌که در روزهای پایانی تعطیلات و روزهای بحرانی ابومسلم بدون مربی، از پیام به این تیم آمد، در جریان دربی مشهد، آماج انواع انتقادها قرار گرفت، آن هم در مسابقه‌ای پر از درگیری که یک کارت قرمز و ۹ کارت زرد داشت و به تنها چیزی که شباهت نداشت ، تبانی بود.
متاسفانه فاصله میان عشق و نفرت در فوتبال ایرانی بسیار کم شده است و یک نفر فقط به چند روز زمان نیاز دارد تا از اوج عزت و محبوبیت به قعر چاه نفرت یا برعکس برود و مسلما این وضعیت ناپایدار محبوبیت جای کنکاش بسیار دارد که چرا چنین فضایی بر تماشاگران ما حاکم است و فعلا توجه به تمام زوایای این قضیه در این مقال نمی‌گنجد، ولی می‌توان گفت، توجه به یک بعد این پرونده، خالی از لطف نخواهد بود.
در فوتبال ایران به غلط باب شده که احساسات باید تک‌رنگ و خالص باشد، آنهایی که مورد علاقه هستند، در ذهن دوستدارانشان هیچ نقطه ضعفی ندارند و تیم‌ها و بازیکنان رقیب هم حکم دشمن خونی را پیدا می‌کنند، طرفدار یک تیم در این فضا موظف است از تیم رقیب نفرت داشته باشد؛ چون اگر حس احترام و دوستی به رقیب داشته باشد، بین دوستان خود، حکم خائن را پیدا می‌کند.
حالا در این میان، می‌توانید حساب کنید وقتی یک مربی سابقه بازی یا مربیگری در تیم رقیب را داشته و در رویارویی مستقیم مغلوب شود، از دید هواداران خود، محکوم به خیانت، تبانی و... می‌شود؛ اتهاماتی که هر کدام بار حقوقی دارند ولی مثل نقل و نبات از سوی تماشاگران، نثار مربی یا بازیکن نگون‌بخت و بازنده می‌شود.
متاسفانه در فضای رسانه‌ای حاکم بر فوتبال که به نوعی خط دهنده‌ای برای افکار و احساسات تماشاگران محسوب می‌شود هم افرادی با چنین تفکراتی کم نیستند. آنهایی که معتقدند یک پرسپولیسی یا یک پیامی باید از استقلال و ابومسلم نفرت داشته باشند یا القا می‌کنند که طرفدار بارسلونا و یوونتوس حتما باید از رئال مادرید و اینترمیلان متنفر باشد و هرگونه حرکت تیم‌ها و بازیکنان و مربیان رقیب را بدون توجه به درست یا غلط بودن آن همواره تخطئه و تحقیر کند.
معلوم نیست در این میان، احترام به رقیب و تلاش طرف مقابل به پیروزی چه می‌شود؟ اگر تیم سپاهان با سرمایه‌گذاری اولیه، جذب بازیکنان خوب و ... سعی در رسیدن به موفقیت دارد، چرا حضور در یک تیم باید تمام سوابق و مسائل شخصی یک مربی را تحت تاثیر قراردهد؟ چرا هادی برگی‌زر به جرم دوستی چندین ساله با خداداد عزیزی و با یک اتهام تخیلی که هیچ نشانه‌ای برای حقانیتش وجود ندارد ، مورد فحاشی و تهمت قرار می‌گیرد؟‌ چرا همواره باید در جهت تخریب رقبا، هر حرکت مثبت آنها را به حساب توطئه، تبانی، خوش‌شانسی و ... گذاشت و چشم بر نقاط قوتشان بست؟ آیا با این باورهای بیمارگونه حاکم بر برخی اصحاب رسانه و تماشاگران که به مرور مربیان و بازیکنان را هم شامل شده است، می‌توان به پیشرفت کلی فوتبال‌مان امیدوار باشیم؟‌ تاریخ ثابت کرده؛ رشد اگر همراه با کینه و نفرت باشد، هیچ دوامی نخواهد داشت بلکه با عشق، احترام و تلاش است که می‌توان به موفقیت‌های مستمر امیدوار بود.
آرش رستم‌نمدی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید