جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی دیگر به تلویزیون فارسی‌ BBC


نگاهی دیگر به تلویزیون فارسی‌ BBC
اگر کسی در ایران نباشد و فقط از طریق بعضی رسانه‌ها، ا خبار ایران را پیگیری کند احتمالاً به این نتیجه خواهد رسید که مردم با مشکل خاصی مواجه نیستند و همه چیز امن و امان است. لذا عده‌ای ذره‌بین به دست گرفته‌اند تا سوژه‌ای بیابند و با بزرگ کردن آن، نوعی سرگرمی برای خود و دیگران ایجاد نمایند.
نمونه هم فراوان است. یکی از این نمونه‌ها، سوژه تلویزیون فارسی بی بی سی است که در روزهای اخیر بحث‌های گوناگونی را به دنبال داشته است. عده‌ای آنچنان به این موضوع می‌پردازند که گویی نخستین رسانه‌ فارسی زبان در حال راه‌اندازی است که تحت کنترل دولت جمهوری اسلامی نمی‌باشد. عده‌ای دیگر نیز به گونه‌ای در خصوص این تلویزیون سخن می‌گویند که انگار تاکنون هیچ یک از سیاستمداران محبوب آنها برای تبلیغ دیدگاه‌های خود از رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور استفاده نکرده‌اند! ‌ ‌
نگارنده بدون توجه به موافقت‌ها و مخالفت‌های ابراز شده در این مورد، مایل است نگاهی دیگر به موضوع بیندازد. البته قبل از ورود به بحث اصلی، بد نیست این پیش‌بینی مطرح شود که اگر حاکمیت اصولگرایان تداوم یابد، این موضوع نیز به یک سوژه عادی تبدیل می‌شود که دیگر هیچ‌کس را نگران نخواهد کرد.
درست همانطور که اکنون نه تنها عده‌ای از اصولگرایان، مذاکره با آمریکا را قبیح نمی‌شمارند بلکه یکی از بزرگان اصولگرا، شکستن تابوی مذاکره با آمریکا را از دستاوردهای بزرگ دولت اصولگرا می‌داند و همانطور که برخلاف دوره ریاست جمهوری خاتمی، دیگر نه تنها کسی به خاطر نشستن مقام خارجی بی حجاب در کنار رئیس جمهور ایران ، اسلام را در خطر نمی بیند بلکه بعضی سایت های اصولگرا، با آب و تاب فراوان به نقل قصه‌ای می پردازند که ابتدای آن، همراهی مقام عالیرتبه ایرانی با یک مادر و دختر بی حجاب برای گرفتن عکس یادگاری است و انتهای آن، ابراز علاقه وافر دختر بی حجاب به آن مقام اصولگرا ! و نیز همانطور که ادعای دوستی با مردم اسرائیل، غیرت‌های زیادی را بر نمی انگیزد و اگر هم چند تن از علما در راستای انجام وظیفه خود ، برخورد با <دوست مردم اسرائیل> را توصیه کنند به آنها یادآوری می شود که <تصمیم گیری در دولت اصولگرا، بر اساس توصیه ها نیست.>‌
حـالا نـگـاهـی به اصل ماجرا! امروزه ده‌ها شبکه رادیویی و تلویزیونی فارسی زبان در سراسر جهان فعال هستند که هیچ یک از آنها نیز تحت کنترل دولت و نظام جمهوری اسلامی نیست . اما همین رسانه ها، گاه به صورت ناخواسته در خدمت اهداف و منافع انقلاب و نظام اسلامی قرار گرفته‌اند. در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از اصلی ترین راه‌های دسترسی مردم به اخبار مرتبط با انقلاب، گوش سپردن به اخبار بعضی از همین رسانه‌ها بود. تردیدی وجود ندارد که هیچ‌یک از این رسانه‌ها، علاقه‌ای به اهداف اصلی انقلاب نداشتند اما برنامه‌ریزان و دست‌های پشت پرده آنها، سه دهه زودتر از ما – و حتی زودتر از آن– رسانه را شناخته بودند و می‌دانستند که شرط موفقیت در عرصه خبررسانی، انعکاس بسیاری از واقعیت ها برای جلب اعتماد مخاطب است .
آنها با درک صحیح همین موضوع، دهها خبر صحیح و دقیق از تحولات انقلاب ‌ را بدون هیچگونه تحریفی در اختیار مردم می‌گذاشتند تا در کنار آن، یک یاچند نکته مورد نظر خود را نیز منتشر نمایند. همین انگیزه‌ حرفه‌ای، فرصتی را در اختیار نیروهای انقلابی قرار داد تا به خوبی از این امکان استفاده کنند. اما استفاده از این رسانه‌ها، تنها به ماه‌های قبل از انقلاب و برای انعکاس اخبار عمومی مربوط به تحولات انقلاب محدود نشد، بلکه در سال‌های پس از انقلاب نیز بعضی از گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی برای اهداف جناحی خویش از این رسانه‌ها استفاده کردند که اوج آن، در رقابت‌های انتخاباتی سال ۷۶ مشاهده گردید. در آن سال، کاندیدای اصولگرایان و بعضی حامیان او با رادیو بی بی سی مصاحبه کردند تا دیدگاه‌های آنها از طریق این رسانه نیز به اطلاع عده‌ای از مخاطبان برسد. ۸ سال بعد یعنی در سال ۸۴ نیز مقام سرشناس دولت نهم با یک رسانه فارسی زبان خارج از کشور مصاحبه کرد تا مخاطبان بدانند در دوره جدید، حتی خوانندگان لس‌‌آنجلسی می‌توانند به ایران بازگردند! براین اساس از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که اگر تلویزیون فارسی بی بی سی هم به راه بیفتد بعضی از اصولگرایان این فرصت را مغتنم خواهند شمرد و از این امکان برای تبلیغ کاندیدای خود بهره خواهند برد.
اما راه‌اندازی تلویزیون فارسی زبان بی بی‌سی یا هر رسانه فارسی زبان، از زاویه‌ای دیگر نیز قابل بررسی است و به نظر می‌رسد یک منفعت عمومی برای کشور وهمه مردم دارد. این منفعت تعدیل احساس <یکه تازی> و <بی‌رقیب بودن> رسانه ملی است. البته این تعدیل از سال‌های گذشته آغاز شده است و اکنون می‌توان تفاوت بعضی خبررسانی‌های داخلی را با سال‌های گذشته به خوبی احساس کرد که قطعا بخشی از این تعدیل، ناشی از درک وجود رقابت در عرصه خبررسانی است؛درست همانطور که دست‌اندرکاران رسانه ملی، ‌مدعی هستند راه‌اندازی شبکه‌هایی مانند پرس تی وی در ایران، ‌سایر رسانه‌های بین المللی را به تجدیدنظر در روش‌های خبررسانی خود نسبت به تحولات جهانی – به ویژه تحولات مرتبط با ایران – ناچار کرده است.
تردیدی وجود ندارد که اکثریت قابل توجهی از ایرانیان – اگر نگوییم همه آنها – مایلند اخبار داخلی و خارجی را از رسانه خودی بشنوند. ا ما خبررسانی‌های غیرحرفه‌ای و گاه متاثر از رودربایستی‌های رسمی و غیر رسمی و نیز سانسورها و خودسانسوری‌های غیرضروری و غیرموثر، بـسـیـاری از مـردم را نـاچـار کـرده و می‌کند که در کنار خبرگیری از رسانه‌های داخلی، نگاهی نیز به رسانه‌های خارجی داشته باشند. بر همین اساس به نظر می‌رسد اگر تدبیر کافی وجود داشته باشد اضافه شدن یک رسانه فارسی زبان – که مخالفت ایدئولوژیک و سیاسی آن با نظام جمهوری اسلامی غیرقابل انکار است – رسانه‌های داخلی را به بازبینی در برخی روش‌های خبرگیری و خبردهی ناچار خواهد ساخت و همین امر، می‌تواند یک دستاورد بزرگ از راه‌اندازی شبکه فارسی بی بی سی و یا هر شبکه قابل دسترسی دیگر در ایران باشد. وجود این شبکه‌ها همچنین به کارشناسان و مدیران رسانه‌ای ایران کمک خواهد کرد تا ضمن تشریح واقعیات مرتبط با عرصه رقابتی خبر برای بعضی از سیاستمداران، روش‌های کلیشه‌ای را کنار بگذارند. در آن صورت می‌توان با ترجیح منافع بلندمدت کشور و مردم بر توقعات زیاده‌خواهانه برخی سیاستمداران، بخشی از اعتماد کاهش یافته مردم به رسانه‌های فراگیر داخلی را جبران نمود. ‌ ‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید