شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

بالاخره خط امام یا دست خط امام؟!


بالاخره خط امام یا دست خط امام؟!
شاید برای نخستین بار در تاریخ بشریت، حضرت آدم ابوالبشر اولین اقدام را به منظور تغییر انجام داد؛ ایشان از ثمره شجره ممنوعه تناول کرد تا به وعده شیطان عمری جاودانه بیابد از آن زمان تاکنون همه آمد و شدها، جنگ‌ و صلح‌ها، بعثت پیامبران تا انقلاب اسلامی ایران برای تغییر به وقوع پیوسته است. احمدی‌نژاد هم برای تغییر در شیوه حکومت‌داری ۱۶ ساله قبل از آن که با مدل حکومت‌داری اسلامی زاویه پیدا کرده بود، آمد تا با تغییر اوضاع، راه کارگزاران حکومت‌داری اسلامی را با شاخصه‌های انقلاب بپیماید. البته میزان توفیق در رسیدن به این آرمان ناب که شخص احمدی‌نژاد تا حدود زیادی به آن دست یافت، مقصود این نوشتار نیست و مجالی دیگر را می‌طلبد اما شیخ مهدی کروبی با شعار "تغییر" به عنوان اصلی‌ترین شعار ورود خویش را در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دهم اعلام کرد. آنچه در این سطور بدان پرداخته می شود، یکی از ابعاد این اعلام حضور و مدعای تغییر است. بدین منظور، ذکر ۲ مقدمه ضروری می‌نماید:
مقدمه اول) آنکه جناب آقای کروبی همواره در گفتار خویش فریاد خط امام را سر می‌دهند و البته این موضوع در سالهای پس از رحلت امام(ره) تا آغاز دوره اصلاحات به دلایلی که قصد پرداختن بدان نیست، بسیار کمرنگ است و بعد از دوم خرداد با تغییر روندی سؤال برانگیز در حد گفتار و البته به غایت افراطی و شعاری مطرح است.
مقدمه دوم) اینکه تخریب و تخطئه دولت نهم که با خلقت روزنامه و حزب اعتماد ملی عجین شده است، با اعلام حضور کروبی در انتخابات شدتی دو چندان گرفته و در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی با بغض بیان می‌شود.
آقای کروبی در نطق اعلام حضور در انتخابات و روزنامه اعتماد ملی در همین روزها از زوایایی به سیاست خارچی دولت نگریسته‌اند که به نظر با خط امام که درمقدمه اول ذکر آن گذشت، همخوانی ندارد و لذا سؤالات و ابهامات جدی به ذهن خطور می‌کند:
۱) آقای کروبی گفت: «من هولوکاست را مطرح نمی‌کنم و همه دنیا را علیه خود بسیج نمی‌کنم». این در حالی است که اولاً رئیس جمهور ازجامعه جهانی تنها سؤالی را مطرح کرده است و دنیا چون پاسخی برای این سؤال ندارد، به او هجمه آورده است. هر چند که هر متفکر آزاد اندیشی این سؤال را در مقابل دارد و ثانیاً همگان از همه اقشار، موضع امام خمینی(ره) در خصوص اسرائیل غاصب را می‌دانند؛ اینکه اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. و در جای دیگر می‌فرمایند:
ـ «اسرائیل دولت غاصب است و با ما دشمن است» ۱۴/۱۰/۵۷ آیا در مقابل دشمنی که بیش از ۶۰ سال است دشمنی‌اش با اعتقادات ما هر روز گسترده تر شده است، بایستی سکوت کرد؟ آقای کروبی در مقابل دشمنی که اساس شکل‌گیری آن جعلی است، چگونه باید رفتار کرد؟
آیا با دشمن باید مذاکره کرد و یا در مقابل دشمن وادادگی اختیار نمود که مبادا «پا روی دم مبارک» استکبار بگذاریم و آنها به ما بگویند «بالای چشمتان ابرو»، شما که به قصد تغییر می‌آیید و هولوکاست را مطرح نمی‌کنید، بهتر است صریح به مردم بفرمایید در مقابل دولتی که امام(ره) آنرا غاصب و دشمن ملت ایران نامید، چگونه رفتار خواهید کرد؟ و تغییری که از آن دم می‌زنید، چیست؟ آیا انقلابی‌تر از احمدی‌نژاد برخورد می کنید؟! قطعاً پاسخ منفی است پس باید پذیرفت که تغییر از این موضع یعنی عقب‌نشینی! پس لااقل حدیقف این عقب نشینی را مشخص نمایید.
۲) تنها چند ساعت پس از اعلام حضور آقای کروبی، سرلوحه نویس روزنامه اعتماد ملی که جسارت ذکر نام خود را نیز ندارد، طی مقاله‌ای که با بیش از تعداد انگشتان ۲ دست با دروغ همراه است، وضعیت فعلی سیاست خارجی کشور را طی ۳۰ سال اخیر اسفناک‌ترین دوران می‌داند و ارجاع پرونده هسته‌ای کشور را به شورای امنیت، به مانند مصیبتی عظمی می‌داند و آن را خسران و خیانتی از سوی دولت نهم قلمداد می‌کندوحضور کروبی در رأس دستگاه اجرایی کشور را موجب تغییر این وضع می‌داند، در حالی که اولاً همه دنیا حتی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی امریکا -که اسم آنها هم عده‌ای را می‌ترساند-، به صحت مدعای ایران اعتراف کردند و ثانیاً حضرت امام نظری غیر از این دارد؛ امام راحل عظیم‌الشان می‌فرماید:
ـ «این مجالسی که اینها درست کردند و ما را محکوم کردند آن از اول معلوم بود که ما محکوم هستیم... آنها تخلف از قول ابرقدرتها نمی‌کنند. بنابر این آن مجالس پیش ما ابداً ارزش ندارد و هر چه محکوم کند ما را غلط می‌کند محکوم کردند، غلط کردند،اشتباه کردند...»۱۶/۹/۵۸
و در جای دیگر فرمود: «این مجلس‌های کذا که در دنیا درست شده است و به دست قدرتمند‌ها درست شده است و لهذا حق وتو دارند، همه‌اش آن قدرتمند‌ها، اینها همه بازی است برای بلعیدن ماها، این یک مانور سیاسی است که با آن ماها را اغفال کنند و ماها را ببلعند...»۴/۳/۵۹
از آقای کروبی و حامیان فکری وی باید پرسید: بالاخره سخن و اندیشه امام را قبول دارید یا خیر؟ امام که تکلیف قدرتمندها و استکبار را معلوم کرده، پس این تغییری که فریاد آن را می‌زنید و باید ما را از این اوضاع اسفناک نجات بخشد، چیست؟! حضرت روح‌الله که نظرشان در خصوص شورای امنیت و... این چنین صریح است و از سوی دیگر شما اقدام انقلابی دولت را که منطبق با آرمان امام هم هست، تخطئه می‌کنید و می‌خواهید آن را تغییر دهید، پس حق بدهید که هر عاقلی بپذیرد که شما به اندیشه امام معتقد نباشید و احتمالاً در تغییر خود سازش با قدرت‌ها و دشمنان ملت را در دستور کار دارید!
۳) امام(ره) می‌فرمایند:
ـ «باید با قدرت به پیش برویم و با قدرت با همه کسانی که به ما می‌خواهند تجاوز کنند مبارزه کنیم» ۲۱/۳/۶۳ و در جای دیگر می‌فرماید:
ـ «هر کس در هر مقام که خیال سازش با شرق و غرب را داشت، بی‌محابا و بدون هیچ ملاحظه او را از صفحه روزگار براندازید که سازش با شرق و غرب خودباختگی است و خیانت به اسلام و مسلمین است.» ۲۲/۱۱/۵۸
در این ۲ جمله حضرت امام، ۲ نکته بارز و بدیهی است:
نکته اول) آنکه مبارزه با دشمنان حدیقف ندارد و دوم آنکه سازش در این مبارزه گناهی نابخشودنی است. برای مبارزه در راه اسلام و در راه نجات مستضعفان از سیطره ابرقدرتها باید با مستضعفان و دردمندان عالم همراه شد و یک جبهه واحد تشکیل داد، همان که امام(ره) فرمود:
ـ «من امیدوارم یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا بوجود بیاید.» ۲۷/۵/۵۸ حال سؤال این است که آیا سیاست خارجی دولت نهم در ۳ سال گذشته غیر از این بوده است؟ آیا احمدی‌نژاد به مانند خاتمی از استقبال ذلت‌بار ژاک شیراک که البته عده ای ساده لوح آنرا بی‌نظیر نامیدند به خود می‌بالد؟ و یا از تلاش برای ایجاد یک جبهه و حزب واحد جهانی متشکل از ملت‌های مظلوم و مستضعف دنیا؟ و دیگر آنکه به راستی کدام شیوه مورد قبول امام و در راه خط امام است؟ آیا اینکه چشم امید مستضعفان دنیا به ملت ایران باشد، ارزشمند است یا اینکه سران کشورهای قدرتمند دنیا در تمام محافل ما را تحقیر و تمسخر کنند؟ و یا اینکه راهی سوم نیز وجود دارد؟! ای کاش آقای کروبی که با شعار تغییر حتی در سیاست خارجی فعال و عزت آفرین فعلی پا به عرصه نهاده‌اند، منظور خویش را از این تغییر بفرمایند؟ آیا قرار است این تغییر ما را به وضعیت ۸ سال اصلاحات برگرداند؟ و اگر بناست مبانی نظری امام سرلوحه کار باشد، اسم آن را تغییر نمی‌توان نهاد. چرا که آنچه امروز شاهدیم منطبق با همان اندیشه متعالی امام(ره) است.
در پایان ذکر ۲ نکته ضروری می‌نماید:
اول) آنکه آقای کروبی و روزنامه ایشان برای جلب آراء و اعتقاد مردم برروی کاندیداتوری ایشان نباید پا را از حد انصاف، واقعیت و حق فراتر بگذارند، چرا که ملت ایران نشان داده است که هیچ مانور سیاسی نمی تواند به قدر صداقت برایش جاذبه ایجاد کند. اینکه گفته شود وضعیت سیاست خارجی ایران اسفناک‌ترین اوضاع در ۳۰ سال گذشته است، با هیچ منطقی با اندیشه امام نسبت به سیاست خارجی منطبق نیست.
نکته دوم )آنکه در خصوص سیاست خارجی و بسیاری فرآیند و رویدادهای سیاسی دیگر مشاهده می‌شود که موضع آقای کروبی، حزب و روزنامه ایشان کمترین انطباق با خط امام را دارد، لذا آنچه به ذهن متبادر می‌شود این است رؤیت دستخط آقای کروبی لازم است چرا که ممکن است این فریاد گسترده خط امام(ره) که سر داده می شود، از آن دم زده می شود و همگان به سوی آن دعوت می شوند، منظورش دست خط مبارک حضرت امام(ره) باشد زیرا در مقام عمل که هیچ نشانی ازخط امام نیست.
امیدواریم دولت و ملت درحال و آینده با نصب‌العین قرار دادن این جمله گهربار امام(ره) به راه خویش در راه اسلام ناب محمدی ادامه دهند که:
ـ «هان ای مسلمانان جهان، ازهیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‌مان که مبارزه با امریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید».
مجتبی ابراهیمی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید