پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ICTتاثیر و اینترنت بر تحول بازارکار


ICTتاثیر و اینترنت بر تحول بازارکار
● مقدمه
با پذیرش تغییرات شگرف فناوری در اقتصاد جدید، سایر عرصه‌ها از جمله بازارکار نیز از جهات گوناگون دچار تغییر می‌شود. جهاتی نظیر: نوع، چگونگی و سرعت انطباق عرضه و تقاضای کار، بهره‌وری نیروی کار، نرخ بیکاری طبیعی، بیکاری اصطکاکی، نرخ جست‌وجوی شغلی کارگران و کارفرمایان، نابرابری دستمزدها، گسترش بازارکار به مناطق دوردست، کار از راه دور(Teleworking) و... که در بخش‌های بعدی مقاله تغییرات برخی از آنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم. نظرسنجی‌های انجام گرفته درباره استفاده از اینترنت برای اهداف شغلی نشان می‌دهد که تعداد رو به افزایشی از کارگران در هنگام جست‌وجوی شغل از اینترنت استفاده می‌کنند و کارفرمایان نیز مشاغل مورد نیاز را به سایت‌های استخدام اینترنتی ارسال داشته یا در سایت‌های شرکتی خود اعلام می‌دارند. از آنجا که اینترنت یک وسیله کم هزینه برای انتقال اطلاعات است، کسب وکار استخدام اینترنتی، یکی از رشته‌های سود آورِ دات کام در اینترنت شده است. باتوجه به عمر کوتاه و نوپای این رشته از فعالیت، لاجرم تجربه دو کشور ایالات متحده و انگلستان که در این عرصه‌ها پیشتاز هستند را مورد بررسی قرار داده‌ایم.
ما این احتمال را بررسی می‌کنیم که آیا با تغییر جست‌وجوی شغل و استخدام به سمت اینترنت، انطباق شغلی بهتر شده و نرخ بیکاری اصطکاکی کاهش می‌یابد. قوی‌ترین پیش‌بینی درباره اثر اقتصاد کلان اینترنت که به وسیله‌ای برای کاریابی و استخدام تبدیل شده، این است که باعث انطباق‌های بهتر خواهد شد. اما استدلال این است که تأثیر آن بر بیکاری اصطکاکی نامشخص است چرا که کاهش هزینه جستجو باعث می‌شود تا کارگران به جستجوی تعداد مشاغل بیشتری پرداخته، بنگاه‌ها نیز مجبور به بازنگری و غربال در بین تعداد متقاضیان بیشتری شوند و در نهایت حتی کارگران شاغل هم به جستجوی مشاغل جدید تمایل پیدا کنند که مجموع این عوامل، زمان جست‌وجو را افزایش می‌دهد.
بخش‌های بعدی مقاله به شرح زیر تهیه شده‌اند. ابتدا به ویژگی‌های اقتصاد جدید و محوریت ICT و به ویژه اینترنت در آن اشاره کرده، سپس در بخش ۳ به تاریخچه انطباق در اقتصاد می‌پردازیم و در بخش ۴ علل بیکاری اصطکاکی که ناشی از اطلاعات ناقص و هزینه جست‌وجو است را شرح می‌دهیم. بخش ۵ به نقش اینترنت در مراحل مختلف کار اختصاص دارد. بخش ۶ و ۷ پتانسیل‌های اینترنت در مرحله کاریابی و استخدام را تشریح کرده و تأثیر اینترنت بر انطباق بهتر کارگر و کارفرما را نشان می‌دهد. بخش ۸ عوارض و مشکلات کاریابی اینترنتی را از حیث گزینش نامناسب متقاضیان کار توضیح می‌دهد و در بخش ۹ نقش نهادهای واسطه‌ای در حل این مشکلات تشریح می‌گردد. در بخش نتیجه‌گیری نیز با استناد به مباحث مطروحه در مقاله، نکات پیشنهادی برای بازارکار ایران ارائه می‌شود.
● اقتصاد جدید،
▪ ICT و اینترنت
اصطلاح «اقتصاد جدید» بتدریج رواج یافته و چشم‌انداز جدیدی را ترسیم می‌کند که با گسترش فناوری اطلاعات همراه است. یک تعریف کلی از اقتصاد جدید به عملکرد اقتصاد در عصر اطلاعات اشاره دارد. در چنین اقتصادی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (
یک تعریف محدود از اقتصاد جدید به جنبه اینترنتی اقتصاد اشاره دارد به نحوی که تولید کالاها و خدمات جامعه شدیداً به اینترنت وابسته می‌شود. اصطلاح مرتبط با آن «اقتصاد عریان» (Nude Economy) است به این معنا که با گسترش اینترنت، اقتصاد شکل شفاف‌تر و در معرض دیدتری پیدا می‌کند (ریزک ۲۰۰۲). به این ترتیب شاهد اقتصادهایی خواهیم بود که مقایسه قیمت‌ها (از جمله دستمزد) برای خریدار و فروشنده بسیار آسان‌تر شده، نقش برخی واسطه‌ها کمرنگ گشته و هزینه‌های مبادلاتی و موانع ورود کاهش می‌یابد (اکونومیست ۲۰۰۰). پس اقتصاد جدید در برگیرنده مقولاتی از قبیل اطلاعات، اینترنت، نوآوری و رشد جدید است. در اقتصاد جدید با پیشرفت‌های خیره‌کننده در پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات، می‌توان کاربرد فناوری‌های اطلاعاتی را در تمامی زوایای حیات اجتماعی مشاهده کرد. بطوریکه ”ریزپردازنده توانمند“ پیش‌قراول یک ”تمدن سیلیکونی“ خواهد بود (وبستر۱۳۸۰). شاخص‌های اصلی توسعه اینترنت، نرخ رشد بسیار بالایی را نشان می‌دهند، اما فاصله بین کشورهای پیشرفته صنعتی و بقیه جهان همچنان بسیار بالا است. بطور مثال شکاف دیجیتالی کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته در زمینه کاربران اینترنتی و توزیع میزبانان اینترنتی کاملاًُ محسوس است.
فرانک وبستر در کتاب نظریه‌های جامعه اطلاعاتی بیان می‌دارد که نخستین تعریف از اطلاعات که به ذهن خطور می‌کند تعریفی معناشناختی است: اطلاعات معنادار بوده، دارای یک موضوع است و آگاهی یا دستوری درباره چیزی یا کسی است. اما کنت ارو معتقد است که معنای اطلاعات بطور مختصر و کوتاه عبارتست از کاهش در عدم قطعیت (ارو، ۱۹۷۹).
اطلاعات، کاربر را قادر می‌سازد تا درمورد چیزی شناخت پیدا کند و از آن دانایی برای برقراری ارتباط، یادگیری، فکر کردن و تصمیم‌گیری در مواقع نیاز استفاده نماید. اطلاعات مواد اولیه برای دانایی است درست بمانند چوب که ماده‌ای اولیه برای میز است. دانایی یک شکل از سرمایه است، و فناوری یک کاربرد از دانایی برای کار است (ماسودا، ۱۹۹۰).
افزایش در اطلاعات منجر به بهبود ساختار دانایی موجود می‌شود، که بدنبال آن موجب ترقی و انتقال به ساختار جدید دانایی می‌گردد، و ساختار قدیمی توسط دانایی جدید بهبود می‌یابد:
▪ دانایی جدید = افزایش اطلاعات + دانایی قدیمی
● اهمیت
ICT-Information and Communication Technology) گسترش و اهمیت فزایندهای پیدا می‌کند. جامعه انسانی طی قرون گذشته تأثیرات قابل‌توجهی از تغییرات فناوری پذیرفته است. ICT به ارضای نیازهای ارتباطی و اطلاعاتی که به ایجاد دانایی و بنابراین به همه اشکال توسعه کمک می‌نمایند، مربوط است. ICT امکانات جدیدی برای تبادل اطلاعات ایجاد می‌نماید و توان بالقوه بالایی دارد تا به قابلیت انسان برای ایجاد دانش جدید، بیافزاید. چنین دگرگونی‌هایی باعث رشد بهره‌وری نیروی کار شده و با بهره‌برداری بهتر از منابع، نرخ بیکاری سازگار با تورم غیرشتابان (NAIRU- Non-Accelerating Rate of Unemployment) را کاهش می‌دهد (نوردهاوس ۲۰۰۱). اطلاعات چنان است که در کنار زمین، کار و سرمایه به عامل چهارم و مجزای تولید تبدیل شده است. اما ارزش اطلاعات رابطه معکوسی با کمیت آن دارد. اطلاعات بیش از حد، فراوری و کاربرد آن را بسیار پرهزینه می‌سازد. برای این که اطلاعات ارزش واقعی داشته باشد، بایستی بصورت اطلاعات واقعی، اصیل، بی‌پرده و مشخص با یک روش مستقیم و دقیق پردازش گردد. در انتهای مقاله نشان خواهیم داد که چگونه سایت‌های اینترنتی با ارائه انبوه داده‌های شغلی متقاضیان استخدام، کارفرمایان را در گزینش نیروی کار مناسب دچار مشکل می‌کنند.
● انطباق و تاریخچه آن در اقتصاد
نخستین اقتصاددان‌هایی که به مطالعه بازارکار می‌پرداختند از اهمیت اصطکاک(Friction) آگاه بودند اما نمی‌توانستند آن را در مدل‌های صوری بگنجانند. جان هیکس در کتاب نظریه دستمزد (۱۹۳۲) پس از تعریف انواع مرسوم بیکاری ادعا کرد برخی از انواع بیکاری باعث تغییر دستمزد نمی‌شوند از جمله بیکاری‌هایی که با منحنی‌های عرضه و تقاضای ثابت نیروی کار سازگاری داشته و بیکاری نرمال را تشکیل می‌دهند
ویلیام هوت در کتاب نظریه منابع بیکار (۱۹۳۹) نیز بر اهمیت اصطکاک در بازارهای کار مدرن تأکید ورزید. او تلاش کرد بین علل مختلف بیکاری طرف عرضه تفکیک قایل شود. هوت در گروه بیکاران، کارگرانی را لحاظ نمود که " به صورت فعال در جست‌وجوی کار هستند" چون "تصور می‌کنند جستجوی فرصت شغلی بهتر، ارزش درآمد از دست رفته فعلی را دارد." او سپس استدلال کرد که چنین افرادی را نباید به عنوان بیکار در نظر گرفت چون آنها از جانب خویش کار می‌کنند و وظیفه‌ای که یک مؤسسه کاریابی برعهده دارد را انجام می‌دهند. نظریه مسلطی که پس از بحران بزرگ دهه ۱۹۳۰ ظاهر گشت نظریه بیکاری کینز بود. کینز احتمالاً برای نخستین بار از اصطلاح «بیکاری اصطکاکی» (Frictional Unemployment) و "بین مشاغل" استفاده کرد و علت آن را "بی‌دقتی‌های متعددی دانست که در مسیر رسیدن به اشتغال کامل بوجود می‌آید." فلپس و فریدمن نیز در دهه ۱۹۶۰ ادعای هیکس را تکرار کردند که در تعادل، یک میزان بیکاری "طبیعی" وجود دارد که مستقل از عوامل اسمی بوده و باعث تعدیل دستمزدها نمی‌شود. در نسل جدید مدل‌های بازارکار، تابع انطباق کارگر و کارفرما یک مفهوم کلیدی به حساب می‌آید (همان منبع ص ۶-۴۲۵).
با ظهور فناوری‌های جدید اطلاعاتی، تأثیر آنها بر بازارکار و به ویژه بر انطباق شغلی مورد توجه اقتصاددان‌ها قرار گرفته است. به طور مثال ودوانی (۲۰۰۰) پیش‌بینی می‌کند " انتظار بر این است که با گسترش اینترنت، امکان انطباق عالی‌تر شغلی بین بیکاران و مشاغل خالی موجود فراهم شود- این اثر باید به کاهش. به نظر هیکس یکی از دلایل مهم وجود بیکاری نرمال که به مفهوم بیکاری طبیعی فلپس و فریدمن نزدیک است این واقعیت است که «حتی اگر رشد کل صنعت صفر باشد این احتمال می‌رود که برخی بنگاه‌های صنعتی تعطیل شده، یا حوزه فعالیت خویش را کاهش دهند‏، در حالیکه سایر بنگاه‌ها متولد شده یا گسترش پیدا می‌کنند تا جای آنها را بگیرند. پس بنگاه‌های گروه اول نیروی کار را اخراج کرده و گروه دوم آنها را به خدمت می‌گیرند؛ و درشرایطی که بنگاه و کارگر در مجاورت هم نباشند، و در نتیجه اطلاع از فرصت‌ها ناقص باشد، ... تعجبی نخواهد داشت که یک فاصله زمانی بین اخراج و اشتغال به کار مجدد باید بگذرد و طی آن فاصله کارگر بیکار خواهد ماند.» (هیکس ۱۹۶۳، ص ۴۵ به نقل از پترونگلا و پیساریدس ۲۰۰۰ ص ۴۲۵)NAIRU بیانجامد. کروگر (۲۰۰۰) ثابت می‌کند هزینه آگهی در سایت‌های شغلی اینترنتی ۵ درصدِ یک آگهی دعوت به همکاری در روزنامه‌های مهم است، و با کاهش هزینه‌های جست‌وجو، انطباق شغلی بهتر شده و بیکاری کاهش می‌یابد. تردیدی نیست با انطباق بهتر به واسطه پیشرفت ICT و اینترنت، منافع بالقوهای وجود خواهند داشت. اما شواهد تجربی درباره آثار بالفعل و واقعی اینترنت بر بازارکار هنوز در مراحل ابتدایی و بسیار محدود هستند.
● اطلاعات ناقص، هزینه جستجو و بیکاری اصطکاکی
یک رویکرد که بر اساس مدل‌های نئوکلاسیکی بازارکار، به نیروی کار به عنوان کالا می‌نگرد اجازه کاربرد تئوری‌های معین اقتصادی مثل تئوری هزینه مبادلاتی(Transaction Cost Theory) ، اقتصاد اطلاعات و نا اطمینانی، و تئوری جست‌وجوی شغلی(Job Search Theory) را برای تحلیل اثرات مستقیم اینترنت بر بازارکار می‌دهد.
در قلب اقتصاد اطلاعات، هزینه‌های مبادلاتی قرار دارند (یعنی هزینه‌های کسب، انتقال و تجزیه و تحلیل اطلاعات). اقتصاد اطلاعات فرض می‌گیرد که افراد در بازارکار، اطلاعات کامل ندارند. به این علت از «عقلانیت محدود تئوری جست‌وجوی شغلی، از رویکرد اقتصاد اطلاعات برای تحلیل رفتار کارجویان در بازارکار استفاده می‌کند. اطلاعات درباره موقعیت مشاغل خالی و جبران خدمات و دستمزدهایی که ارائه می‌شوند ناقص هستند. چون جست‌وجوی شغل هزینه‌زا است یک کارگر برای یافتن بهترین پیشنهاد شغلی تا بی‌نهایت به جست‌وجو ادامه نمی‌دهد. بلکه وی هنگامی دست از جست‌وجو برمی‌دارد که هزینه نهایی فعالیت جست‌وجو برابر با بازدهی نهایی این جست‌وجو (ارزش افزوده انتظاری از جست‌وجو، یعنی افزایش در دستمزد دریافتی) شود. هنگامی که به این مرحله برسیم کارجو بهترین پیشنهاد شغلی که طی جست‌وجو تاکنون شناسایی کرده را قبول می‌کند و یا در شغل سابق ( و یا بیکار) باقی می‌ماند.
این تئوری‌ها با پیشرفت فناوری کاملاً تناسب دارند چون هزینه‌های مبادلاتی شدیداً تحت تأثیر فناوری هستند.
یک سنت قدیمی در اقتصاد کار، تفکیک بین انواع بیکاری ساختاری، اصطکاکی و ادواری است. بیکاری ادواری را می‌توان زیرمجموعه‌ای از بیکاری ساختاری دانست که عمدتاً بیانگر دوره‌های بیکاری موقتی در نتیجه جست‌وجوی شغل و مشکلات انطباق در رابطه با ترک کار، تازه‌واردان به بازارکار و اخراج از شغل به واسطه نارضایتی کارفرما است. بطور کلی بیکاری اصطکاکی آن نوع از بیکاری است که از تغییر و تحول دائمی در بازارکار ناشی می‌شود. علل چنین بیکاری عبارتند از:
عدم اطلاعات کامل کارفرما از خیل کارگران موجود و صلاحیت‌های شغلی آنها و عدم اطلاعات کامل کارگران موجود از مشاغل خالی عرضه شده توسط کارفرمایان.
به عبارت دیگر، علت اصلی بیکاری اصطکاکی پدیده "اطلاعات ناقص" است. این احتمال هست که تعداد مشاغل خالی با افراد در جست‌وجوی کار کاملاً منطبق باشد و نیز مهارت و صلاحیت کارجویان با آنچه بنگاه‌های در جست‌وجوی کارگر نیاز دارند مطابقت داشته باشد. با این حال بیکاری اصطکاکی هنوز هم اتفاق می‌افتد چون اشخاص در جست‌وجوی کار و بنگاه‌های مایل به استخدام کارگران از ویژگی‌های یکدیگر بی‌اطلاع هستند. در فضای اطلاعات ناقص، کارفرما و کارگر برای این که گزینه‌های بهتری پیدا کنند به جست‌وجوی گزینه‌های جدید می‌پردازند.
کارفرمایانی که در جست‌وجوی کارگر جدید هستند به ندرت نخستین متقاضی را استخدام می‌کنند. آنها خواهان یافتن ”بهترین کارگر موجود“ برای پر کردن شغل خالی هستند. استخدام کارگری که عملکرد ضعیفی دارد برای بنگاه پرهزینه است. برخی اوقات حتی خاتمه دادن به خدمت وی هم هزینه دارد. بنابراین کارفرمایان به جست‌وجو می‌پردازند- آنها با تخصیص زمان و منابع اقتصاد برای غربال کردن(Screening) متقاضیان سعی می‌کنند تا شایسته‌ترین کارگر که حاضر به پذیرش شرایط شغلی و دستمزد آنها است را پیدا کنند.
به همین ترتیب کارجویان نیز در جست‌وجوی گزینه شغلی بین بدیل‌های موجود هستند. آنها از شیوه‌های گوناگون مانند مراجعه شخصی، تماس تلفنی با کارفرمایان، جست‌وجو در آگهی‌های استخدام روزنامه، انجام مصاحبه شغلی، ثبت‌نام در اتحادیه‌های کارگری و انجمن‌های حرفه‌ای، مؤسسات کاریابی خصوصی و... استفاده می‌کنند.
کارجویانی که به دنبال منفعت شخصی هستند- خواهان پیدا کردن شغلی جذاب‌تر از گزینه‌های فعلی که می‌شناسند- ترغیب می‌شوند تا به فعالیت جست‌وجوی شغلی اقدام نمایند. هر اندازه که یک کارجو فرصت‌های شغلی بالقوه بیشتری پیدا می‌کند، احتمال این که با هر "جست‌وجوی اضافی"، یک گزینه جذاب‌تر پیدا شود کاهش می‌یابد. بنابراین، "فایده نهایی" حاصل از جست‌وجوی شغلی، با زمان صرف شده برای جست‌وجوی یک شغل کاهش می‌یابد، چون احتمال کمتری می‌رود که جست‌وجوی بیشتر به موقعیت شغلی بهتری منجر شود. اصلی‌ترین هزینه جستجوی شغل معمولاً هزینه فرصت دستمزدهای از دست رفته در نتیجه خودداری از قبول بهترین گزینه موجود است. این هزینه با یافتن گزینه‌های بهتر افزایش می‌یابد. بنابراین "هزینه نهایی" جست‌وجوی شغل همراه با طول زمان جستجوی شغل افزایش خواهد یافت. چون جستجوی بیشتر به معنای دستمزدهای از دسترفته در مشاغل جذاب‌تر است که با جستجوی‌های قبلی بدست آمده است.
همچنان که فایده نهایی حاصل از جستجوی اضافی کاهش، و هزینه‌های نهایی افزایش می‌یابد، در نهایت به جایی می‌رسیم که کارجوی عقلایی نتیجه می‌گیرد فایده بالقوه از جستجوی اضافی ارزش هزینه متحمل شده را ندارد. اینجاست که بهترین گزینه حاصل از فرایند جستجو انتخاب خواهد شد. اما این یک فرایند زمان بر است، و طی این زمان، کارجو به بیکاری اصطکاکی اقتصاد کمک می‌کند. لازم است توجه شود که اگر چه بیکاری اصطکاکی یک عارضه جانبی به حساب می‌آید، فرایند جستجوی شغل معمولاً به افزایش کارایی اقتصادی و درآمد واقعی بالاتر برای کارگران منجر می‌شود.
تغییراتی که بر هزینه‌ها و فایده‌های جست‌وجوی شغلی تأثیر بگذارد، بر سطح بیکاری نیز مؤثر است. برای مثال اگر یک فناوری جدید برای جستجوی شغل وارد اقتصاد شود، کسب اطلاعات درباره فرصت‌های شغلی را آسان‌تر ساخته و بیکاری اصطکاکی کاهش خواهد یافت. از طرف دیگر، هر تغییر و تحولی که هزینه جستجوی مداوم کارجو را کاهش می‌دهد، به دوره‌های طولانی‌تر جستجو می‌انجامد. با فرض ثابت بودن سایر شرایط، این کاهش در هزینه جستجوی شغل، کارجویان را به افزایش زمان جست‌وجو ترغیب می‌کند در نتیجه سطح بیکاری به سمت بالا افزایش می‌یابد.
نتیجه این که فعالیت جست‌وجوی شغل ( و بیکاری اصطکاکی) یک وظیفه مهم در بازارکار انجام می‌دهد: انطباق بهتر مهارت‌ها و ترجیحات کارگر با نیازهای کارفرما. یعنی با انطباق بهتر، افراد در مشاغل متناسب‌تر با مهارت و تجربه خویش استخدام می‌شوند. به این ترتیب استفاده کاراتری از منابع اقتصادی (نیروی کار) به عمل می‌آید و کمتر شاهد پدیده‌های غیراقتصادی مثل استخدام کارشناس کامپیوتر در شغل اپراتوری کامپیوتر و استخدام کاردان کامپیوتر در شغل برنامه‌نویس کامپیوتر خواهیم بود.
»(Boumded Rationality) یا «نادانی عقلایی» سخن گفته می‌شود که به‌واسطه نااطمینانی درباره آینده و محدودیت‌ها در ظرفیت ذهنی انسان ایجاد می‌گردد.ICT به طور عام و اینترنت به طور خاص باعث کاهش این هزینه‌ها شده‌اند. طبق مدل ساده جست‌وجوی شغلی که در بالا توضیح دادیم با در دسترس قرار گرفتن فناوری‌های جدیدتر و ارزان‌تر جست‌وجو، هزینه جست‌وجو کاهش یافته و طبق قانون تقاضا، مدت زمان و شدت جست‌وجوی شغلی را افزایش می‌دهد و در نتیجه باعث انطباق کاراتر عرضه و تقاضای کار می‌شود.
● نقش اینترنت در مراحل مختلف کار
با گسترش دسترسی به اینترنت در اواخر دهه ۱۹۹۰، فناوری‌های مورد استفاده کارگران برای یافتن مشاغل جدید سریعاً تغییر کرد. رونق گرفتن تجارت الکترونیکی، نگاه‌ها را عمدتاً به سمت چگونگی تأثیر اینترنت بر بازار کالاها معطوف کرده است. اما اینترنت با تغییر در روش جست‌وجوی شغل توسط کارگران و شیوه استخدام بنگاه‌ها و انجام کار، بازارکار را نیز متحول می‌سازد. این تحولات در چهار مرحله از بازارکار قابل شناسایی است:
۱) مرحله جست‌وجوی اطلاعات: اینترنت می‌تواند با فراهم ساختن امکان دسترسی به انواع اطلاعات بازارکار، به مدیران منابع انسانی طی فرایند تصمیم کمک نماید. همین قضیه در مورد کارجویان هم صادق است که می‌توانند اینترنت را برای کسب اطلاعات درباره فرصت‌های شغلی و چشم‌انداز اشتغال زیرورو کنند.
۲) مرحله غربال کردن و انطباق اولیه: هزینه غربال کردن مشاغل در اینترنت بسیار کمتر از سایر رسانه‌ها (مثلاً روزنامه)است. همچنین به کمک فیلترگذاری پویا، روش‌های پیشرفته‌تر جست‌وجو، تأیید با پست الکترونیکی و سایر فنون ارائه شده در اینترنت، کارآمدی جست‌وجو بیشتر می‌شود.
۳) مرحله مذاکره و گفت‌وگو از طریق تماس شخصی: مصاحبه‌های شغلی به طور سنتی متکی به جلسات رودررو است. اما با کمک
۴) عملکرد کاری و تحویل خدمت و دریافت اجرت کار: در صورتیکه نهاده‌ها و نتایج کار را بتوان دیجیتالی کرد قابل تبادل بین کامپیوترها هستند. خدمات نیروی کار- کار واقعی که کارگر انجام می‌دهد- به جای عرضه در محل، دایماً به سمت عرضه اینترنتی پیش می‌رود. تقاضا برای نیروی کار، وابستگی کمتری به شرایط محلی پیدا می‌کند. در اینجا کار از راه دور را خواهیم داشت.
بازارکار اینترنتی به تدریج درحال گسترش است و حتی در برخی بخش‌های اقتصادی کشورهای پیشرفته نقش مهمی ایفا می‌کند. اما مبادلات مجازی در این بازارها، هنوز تا حد زیادی به مرحله انطباق محدود می‌شود. در بخش انطباق، فناوری اینترنت توانسته است با پیدا کردن فرصت‌های شغلی بهتر، جهش‌های قابل توجهی در کارایی بوجود آورد. اما تا زمانی که خدمات کارگرانی که در بازار آزاد اینترنتی مبادله می‌شود استاندارد و قابل اندازه‌گیری نشود، بازارهای کار مجازی به صورت گسترده اشاعه پیدا نمی‌کند. ICT، مثلاً ویدئو کنفرانس، نیز می‌توان از راه دور مصاحبه شغلی کرد.● پتانسیل‌های اینترنت در مرحله کاریابی و استخدام
داده‌های مربوط به استفاده کارگران ازکامپیوتر و اینترنت در حین کار در دهه ۱۹۹۰ در امریکا نشان دهنده روند کاربرد فزاینده آنها است. در سال ۲۰۰۱، ۵۶ درصد کارگران سنین ۱۸تا ۶۵ سال گفته‌اند که در محل کار از کامپیوتر استفاده می‌کردند در مقایسه با فقط ۲۵ درصد در سال ۱۹۸۴. استفاده از اینترنت نیز افزایش شدیدی یافته و از ۱۷ درصد در سال ۱۹۹۷ به ۴۹ درصد در سال ۲۰۰۱ رسیده است
اینترنت با سرعت به منبع اصلی اطلاعات برای کارجویان تبدیل می‌شود. یک شاخص از تأثیرگذاری اینترنت بر مبادلات بازارکار را می‌توان در تعداد زیاد سایت‌های شغلی دید که به تازگی در اینترنت ایجاد شده‌اند و برخی از آنها نرخ گردش شغلی قابل ملاحظه‌ای دارند. اینک کاریابی و استخدام نیروی کار از فعالیت‌های اصلی در اینترنت است. هر هفته میلیون‌ها کارگر در سراسر جهان و به ویژه کشورهای توسعه یافته به دنبال مشاغل خالی در سایت‌های شغلی یا سایت شرکت‌ها به جست‌وجو می‌پردازند. علاوه بر این میلیون‌ها کارگر نیز رزومه‌های خود را به وب سایت‌های استخدامی ارسال می‌دارند به امید اینکه پیشنهاد شغلی را دریافت دارند. تقریباَ تمام بنگاه‌های بزرگ نیز مشاغل مورد نیاز را در اینترنت تبلیغ کرده و یا به بنگاه‌های استخدام اینترنتی ارسال می‌دارند.
آمارهای استفاده از اینترنت به قصد کاریابی نشان می‌دهد که در سال ۲۰۰۱، ۱۶ درصد آمریکایی‌های در جست‌وجوی شغل از اینترنت استفاده کردند که این نسبت برای کارگران جوان بین ۲۵ تا ۳۵ سال به ۲۶ درصد می‌رسد. نیمی از بیکاران که در منزل به اینترنت دسترسی داشتند از آن برای جست‌وجوی شغل استفاده کردند که در مورد شاغلین این نسبت ۱۵ درصد است. آمارهای مربوط به کل بیکاران و کل شاغلین نیز به ترتیب ۱۵ درصد و ۷ درصد است. در انگلستان نیز تقریباَ یک سوم افراد بیکار در جست‌وجوی شغل که به اینترنت دسترسی داشتند گفتند از آن استفاده کرده‌اند. نکته حیرت‌آور در مورد شاغلانی بود که در جستجوی شغل جدیدی بودند و ۷۵ درصد اظهار داشتند از اینترنت استفاده کرده‌اند. به دلیل آسانی نسبی جست‌وجوی شغل در اینترنت، تعداد فراوانی از شاغلین نیز از این وسیله برای کاریابی در امریکا و انگلستان استفاده می‌کنند. مؤسسه طبق بررسی گاریس و متروپ (۲۰۰۱) تقریباً ۳۰۰ سایت شغلی در آلمان (با ۲/۱ میلیون فهرست شغلی) و ۲۰۰ مورد در انگلستان (با ۸۰۰ هزار فهرست شغلی) وجود دارد. یک نظرسنجی از جمعیت ۱۰ کشور عضو جامعه اروپا در ۱۹۹۹ نشان داد که از میان ساکنان جامعه اروپا که در سال گذشته به دنبال شغل بودند، ۳۹ درصد هنگام جست‌وجوی شغل از اینترنت استفاده کردند. در کشور پیشتاز، فنلاند، این نسبت ۶۲ درصد بود.
آن سوی دیگر قضیه، استفاده گسترده از اینترنت توسط بنگاه‌ها است که مشاغل مورد نیاز را آگهی کرده و نیروی کار را استخدام می‌کنند. در میان مدت، سایت‌های شغلی جای آگهی روزنامه‌ها را به عنوان روش اصلی برای ارائه فرصت‌های شغلی می‌گیرد. برای مثال در یک نظرسنجی از شرکت‌ها در سال ۲۰۰۰،پیش‌بینی شد آگهی استخدام در سال۲۰۰۴، ۳۱ درصد کاهش و آگهی اینترنتی۵۲ درصد افزایش یابد. اساساً همه بنگاه‌های بزرگ امریکایی و انگلیسی، مشاغل خالی خود را در اینترنت ارائه کرده و اجازه پرکردن فرم تقاضا را در همان لحظه می‌دهند. در یک نمونه‌گیری در انگلستان، ۷۱ درصد بنگاه‌ها اظهار داشتند که به سایت‌های شغل اینترنتی، آگهی استخدام داده‌اند اما اکثریت آنها متوجه شده بودند که وب سایت‌های شرکتی آنها بهترین منبع جذب داوطلبان کیفی است (آیوتر ۲۰۰۱ ،ص ۲۹ ).
شکل و خدماتی که سایت‌های استخدام اینترنتی ارائه می‌دهند متفاوت است. اکثر سایت ها ”ستون‌های آگهی شغلی“ هستند یعنی همتای الکترونیکی آگهی استخدام در روزنامه‌ها که مشاغل در دسترس را طبق شغل، تجربه، مکان و ... طبقه‌بندی می‌کنند. برآورد می‌شود بیش از ۲۵۰۰ سایت شغلی با ۱۰ میلیون ثبت ورودی(Posting) و نیز ۵۰۰ مؤسسه اینترنتی مبادله رزومه درسال ۲۰۰۰ وجود داشته است. این سایت‌ها به بنگاه‌ها یا مؤسسات استخدام نیروی کار، فضای آگهی مشخصات شغلی را می‌فروشند. منابع سنتی فروش آگهی مشاغل که روزنامه‌ها و مجلات تخصصی بودند واکنش نشان داده و با راه‌اندازی سایت استخدامی مخصوص به خود در اینترنت، فضایی رایگان در اختیار آگهی‌دهندگان خود گذاشتند. در نقطه مقابل، بانک‌های اطلاعات رزومه‌ها هستند که در جمع‌آوری رزومه‌کارگران تخصص داشته و در قبال دسترسی بنگاه‌ها به این بانک اطلاعاتی، از آنها پول می‌گیرند. برخی از این بنگاه‌ها پس از اینکه بنگاه داوطلب‌های مورد نظر خود را پیدا کرد پول می‌گیرند. سایرین پس از اشتغال به کار داوطلب پول می‌گیرند (فریمن ۲۰۰۲،ص ۲۹۹). درآمد همه سایت‌های استخدام اینترنتی از بنگاه‌ها تأمین می‌شود در حالیکه خدمات را به رایگان در اختیار کارگران می‌گذارند. هزینه کارگران عمدتاً هزینه زمان جستجو است، اگر چه احتمالاً درآینده بخشی از هزینه جستجوی بهتر بنگاه را نیز آنها متحمل خواهند شد.
سایت‌های استخدام اینترنتی برای اینکه کارگران را جهت جستجو و ارسال رزومه به سمت سایت خود جذب کنند، اطلاعات رایگان درباره حقوق یا فرصت‌های آموزشی ارائه کرده و در مورد بهترین روش‌های مصاحبه شغلی همراه با سایر توصیه‌های شغلی و کاریابی رهنمود می‌دهند.
صرفه‌های شبکه و سایر انواع صرفه‌های مقیاس نشان می‌دهد که نهایتاً تعداد اندکی سایت بزرگ، بازار جست‌وجوی شغل اینترنتی را زیر سلطه خود می‌گیرند. اما یک عامل متضاد، مزایای سایت‌های تخصصی کوچک است که کارگران و کارفرمایان را در صنایع و مشاغل خاص و کوچک به هم مرتبط می‌سازد.
اینترنت همچنین یک فرصت برای جمع‌آوری داده‌های بیشتر و احتمالاً بهتری از بازارکار فراهم می‌سازد. برخلاف منابع داده‌های متعارف که تصویر لحظه‌ای از بازارکار می‌دهند،(سابقه و تاریخچه مبادله) سایت‌های شغلی اینترنت، درخواست‌های استخدام شغلی و سایر داده‌هایی عرضه می‌دارند که احتمالاً ابزار جدیدی برای بررسی پویایی‌های بازارکار خواهد بود (آیوتر ۲۰۰۱، ص ۳۱).
NORAS در انگلستان برآورد می‌کند که از مجموع جست‌وجوکنندگان در اینترنت ۲۲ درصد بیکار بوده در صورتی که ۵۴ درصد مشاغل تمام وقت داشته و ۱۸ درصد دیگر شغل نیمه وقت داشتند. هرکار جو به طور متوسط به جستجوی ۵ سایت می‌پردازد (فریمن ۲۰۰۲ ،ص ۲۹۷).
● تأثیر اینترنت بر انطباق بهتر کارگر- کارفرما
همان طور که در بخش‌های ۵ و۶ اشاره شد
افزایش کارایی انطباق را در اقتصاد آمریکا می‌توان به تدریج شاهد بود. به رغم این واقعیت که آگهی‌های دعوت به همکاری روزنامه‌ها معمولاً در هنگام کاهش نرخ بیکاری افزایش می‌یابد، شاخص آگهی‌های دعوت به همکاری روزنامه‌ها در سراسر دوره رونق اقتصادی دهه ۱۹۹۰ ثابت باقی مانده است.
یک برداشت از واقعیات فوق اینست که منحنی بوریج(Beveridge Curve) ـ رابطه منفی بین تعداد مشاغل خالی و نرخ بیکاری ـ به سمت مبدأ جابجا شده است که با بهبود در کارایی انطباق کل مشاغل در بازارکار امریکا سازگار است.
یک توضیح قابل تأمل دیگر اینست که فضای آگهی مشاغل خالی از روزنامه‌ها به اینترنت نقل مکان کرده است. اما افزایش کارایی انطباق بازارکار را به هیچ وجه نمی‌توان انکار کرد. برآوردهای جدید نشان می‌دهد که
نظریه جست‌وجوی بازارکار پیش‌بینی می‌کند با کاهش هزینه جستجوی شغل، بهره‌وری افزایش خواهد یافت. چون کارگران و بنگاه‌ها با سرعت بیشتری قادر به بررسی انطباق‌های بالقوه هستند و کیفیت انطباق مورد نظر- یعنی حداقل بهره‌وری که یک کارفرما تحمل خواهد کرد، یا معادل آن، حداقل دستمزدی که یک کارگر قبول خواهد کرد- افزایش می‌یابد. کیفیت انطباق بالاتر، تولید را افزایش داده ودستمزد کارگر و سود بنگاه نیز طبق آن بالا می‌رود. به طور کلی با کاهش هزینه‌های جست‌وجو، بیکاری نیز کاهش خواهد یافت. علاوه بر این انطباق‌های شغلی بهتر باید انگیزه کارگر به جدا شدن از کارفرمایش را کاهش دهد. البته تحت شرایط معینی افزایش کیفیت انطباق مورد نظر می‌تواند بیکاری را کاملاٌ خنثی سازد. به طور مثال چون اینترنت، امکان جستجوی پیشنهادات شغلی بهتر را برای افراد شاغل آسان‌تر می‌سازد ـ و به همین ترتیب برای کارفرمایان نیز پیدا کردن فرد جایگزین در هنگام ترک کارگران آسان‌تر است - احتمالاً انگیزه جدا شدن و اخراج بیشتر شغلی می‌باشد.
در سال ۱۹۹۸،۷ درصد کارگران شاغل به طور منظم از اینترنت برای جستجوی یک شغل جدید استفاده کردند، این میزان جستجوی حین کار بسیار بیشتر از سایر روش‌های معمول است. مسأله فوق نشان می‌دهد که اینترنت تأثیر زیادی در جستجوی شغلی کارگران شاغل خواهد داشت. در واقع، مدت زمان اشتغال به کار در یک شغل برای همه گروه‌های سنی و هر دو جنس کاهش یافته است، این روند با افزایش نرخ گردش نیروی کار سازگار است.
جدا ساختن تأثیر کاهش هزینه‌های جستجو از وسوسه فرصت‌های شغلی بهتر و یک فرهنگ تجاری که تمایل بیشتری به اخراج پیدا کرده است مشکل بوده و این موضوع شایسته بررسی دقیق‌تری می‌باشد. همچنین مهم است بررسی شود کارفرمایانی که در جستجوی نیروی کار در سایت‌های شغلی هستند در مقایسه با زمانی که از آگهی‌های دعوت به همکاری استفاده می‌کنند آیا با سرعت بیشتری وکارگران بهتری پیدا می‌کنند. در مورد کارگرانی که از جستجوی شغلی اینترنتی استفاده می‌کنند نیز بررسی شود. در نتیجه سایت‌های شغلی چندین مزیت نسبت به همتایان متنی خود، یعنی آگهی‌های استخدام در روزنامه‌ها دارند. این سایت‌ها از سه طریق باعث افزایش کارایی اقتصاد می‌شوند: کاهش هزینه مبادلاتی، تصفیه سریع‌تر بازارکار و انطباق بهتر بین کارگران و مشاغل خالی.
۱) هزینه مبادلاتی کمتر اینترنت برای بنگاه‌ها را به راحتی می‌توان ثابت کرد، سایت‌های اینترنتی در مقایسه با آگهی‌های روزنامه‌ای، حجم بیشتری اطلاعات درباره تعداد مشاغل بیشتر را به تعداد مخاطبان بیشتر با هزینه کمتر ارائه می‌دهند. مثلاً یک آگهی استخدام در نیویورک تایمز با شمارگان ۱.۷ میلیون نسخه در روز، ۴۵۰۰ دلار هزینه بر می‌دارد. در حالیکه مانستر دات کام ۸/۳ میلیون بازدید کننده منحصربفرد در ماه می ۲۰۰۰ داشت، و ۱۳۷ دلار برای یک آگهی ۳۰ روزه تعیین می‌کند که مبلغی کمتر از ۵ درصد روزنامه است. برآورد می‌شود هزینه استخدام اینترنتی برای بنگاه‌ها حدود یک پنجم استفاده از رسانه‌های چاپی باشد (کروگر ۲۰۰۰). جستجوی مشاغل در سایت‌ها آسان‌تر است. آنها به روزتر هستند چون آگهی‌ها لحظه‌ای اعلان شده و به دفعات بیشتری تغییر و ویراستاری می‌شوند. به اشخاص اجازه می‌دهند تا مهارت‌های خویش را به کارفرمایان تبلیغ نموده و نیز بالعکس.
۲) جستجوی شغل اینترنتی باعث بهبود نرخ کاریابی شده و انتظار می‌رود بیکاری اصطکاکی را کاهش دهد. کارفرمایان می‌توانند از سایت‌های شغلی برای غربال کردن داوطلبان استفاده کنند، با مشخص کردن اینکه فهرست مشاغل مورد نیاز آنها فقط در اختیار داوطلبانی است که صلاحیت‌های ویژه مثلاً مدرک یا تجربه خاص را داشته باشند. البته ممکن است در عمل هیچ رابطه‌ای بین جستجوی شغل اینترنتی و زمان پیدا کردن شغل (بیکاری اصطکاکی) دیده نشود و علت آن می‌تواند این باشد که کاهش هزینه جستجو باعث افزایش مدت زمان جستجو توسط بیکاران و کارگران شاغل شود، و فرآیند پرکردن مشاغل خالی را کند نماید. به طور کلی در یک مدل استاندارد جستجو، هزینه جستجو بر زمان جستجو تأثیر می‌گذارد، به طوریکه اگر اینترنت در انطباق کارگران با مشاغل کارایی بیشتری داشته باشد، باعث افزایش زمان جستجو می‌شود چون پیدا کردن یک انطباق خوب را ارزان‌تر می‌سازد. تأثیر اینترنت بر کل زمان جستجو برای شغل، به دامنه این اثر قیمتی بر زمان جستجو، در مقایسه با کاهش در زمان جستجو به علت بهبود تکنولوژی جستجو بستگی دارد. اینکه کدام اثر غلبه یابد یک بررسی تجربی است.
۳) مهم‌ترین نقش مثبت استخدام‌های اینترنتی برای بازارکار در انجام انطباق‌های شغلی بهتر است. سایت‌های شغلی می‌توانند نقش فعالی در انطباق داشته باشند. اینک به جای انتظار کشیدن تا کارگران یا بنگاه‌ها یکدیگر را پیدا کنند، نرم‌افزارهایی وجود دارند که قادر به تجزیه و تحلیل فهرست‌های شغلی اعلان شده و رزومه‌ها هستند تا انطباق‌های محتمل و موجه را شناسایی نموده و سپس هر دو طرف را مطلع می‌سازند. برخی الگوریتم‌های انطباق(Matching Algorithm)، از رفتار کارگران کسب اطلاع کرده، به مشاغلی توجه می‌کنند که یک کارگر خاص متقاضی آن بوده و توصیه‌های وی را طبق آن تنظیم می‌نمایند. علاوه بر این کارفرمایان می‌توانند از اینترنت برای بررسی مهارت یا انجام آزمون شخصیت در موضع تقاضای شغل استفاده کنند. اینترنت با توانایی انتشار گسترده اطلاعات درباره مشاغل، قاعدتاً باید "شبکه دوستان قدیمی و هم محله‌ای‌ها" را شکسته و موانع جغرافیایی سنتی را از بین ببرد. کسی که در یک کافی‌نت در یک روستای دور افتاده نشسته است می‌تواند مشاغل را در مراکز استان‌ها و مرکز کشور به دقت از نظر گذرانده و تقاضای استخدام بدهد. اگر وی توانایی و مهارت لازم را داشته باشد می‌تواند بر یک متقاضی با صلاحیت کمتر از مراکز استان پیروز شود.
این تحولات باعث ایجاد منافع اجتماعی می‌شود اما این منافع به صورت یکسان توزیع نشده و فراگرد تحقق منافع باعث ایجاد مشکلات جدیدتری می‌شود. یکی از مهم‌ترین اثرات اینترنت بر بازارکار، احتمالاً ایجاد نهادهای جدیدی خواهد بود که مشکلات پیش‌آمده را با فرصت‌های جدیدی حل و فصل نماید.
ICT به طور عام و اینترنت بطور خاص، وعده گشودن عرصه‌ها و فرصت‌های جدیدی برای بهبود ارتباط کارگر و بنگاه را می‌دهند. با ورود اینترنت جنبه‌های مختلف بازارکار تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. اما در مقاله جنبه کاریابی و استخدام اینترنتی، مدنظر است. سایت‌های شغلی و سایر ارتباطات اینترنتی بازارکار باید، کارایی انطباق کارگران به مشاغل را افزایش دهد. بخشی از کارایی بیشتر می‌تواند به این علت باشد که تشکیل جلسات اولیه بیشتری بین کارگران و کارفرمایان بالقوه امکان‌پذیر است. کارایی بیشتر همچنین می‌تواند از آنجا ناشی شود که غربال کردن اینترنتی داوطلبان وجود دارد. برای مثال، برخی شرکت‌های آمریکایی به متقاضیان استخدام یک پرسشنامه برای مصاحبه الکترونیکی می‌دهند. این شرکت‌ها با تعدیل و تنظیم تدریجی پرسش‌های مصاحبه، توانسته‌اند، فرایند غربال کردن را بهبود بخشیده و نرخ حفظ نیروی کار را افزایش دهند.NAIRU نیز طی دهه ۱۹۹۰ کاهش یافته است (آیوتر ۲۰۰۱، ص ۲۸).
● عوارض و مشکلات کاریابی اینترنتی
اینترنت با افزایش کارایی بازارکار،منافع اجتماعی بوجود می‌آورد. اما این منافع به صورت یکسان توزیع نشده و احتمالاً مشکلات جدیدی بوجود می‌آورند. در اینجا به چند نمونه از مشکلات و به ویژه به مشکل گزینش نامناسب اشاره می‌شود:
گزینش نامناسب(Adverse Selection) متقاضیان کار: اطلاعات درباره صفات و ویژگی‌های کارگران را می‌توان به دو نوع پهنای باند پایین و بالا(Low and High Bandwidth) تقسیم کرد. داده‌های پهنای باند پایین، اطلاعات عینی قابل اثبات از قبیل تحصیلات، مدرک، تجربه و حقوق هستند. داده‌ها پهنای باند بالا صفاتی مثل کیفیت کار، انگیزه و علاقه‌مندی به کار و سایر شایستگی‌ها هستند. اثبات صفات دسته دوم غالباً مشکل است مگر اینکه از طریق برخورد مستقیم مثل مصاحبه و تماس مداوم بدست آید. اینترنت باعث ارزان شدن داده‌های پهنای باند پایین می‌شود، بطوریکه هزینه کسب اطلاع و درخواست برای مشاغل را کاهش می‌دهد. برای مثال، وارسی سایت‌های شغلی تقریباً همیشه رایگان بوده و ارسال تقاضای کار به چندین کارفرما بسیار متداول است.
پیامد طبیعی کاهش یافتن هزینه تقاضای کار این است که اکثر کارگران برای تعداد مشاغل بیشتری تقاضا می‌فرستند. در واقع، تقاضاهای زیاده از حد به صورت قاعده در اعلآنهای شغلی اینترنتی در می‌آید، بطوریکه کارفرمایان گزارش می‌دهند آنها غالباً تعداد رزومه‌های فراوانی از سوی داوطلبان پایین‌تر و بالاتر از سطح صلاحیت را از اطراف و اکناف جهان دریافت می‌کنند.
این وضعیت مشکل‌زا است. کارگران می‌توانند قضاوت کنند که آیا با یک شغل خاص تناسب دارند یا خیر( یعنی آنها داده‌های پهنای باند بالای شخصی خود را می‌دانند)، اما کارفرما مجبور است از طریق انجام یکسری مصاحبه و غربال کردن، این اطلاعات را جمع‌آوری کند. در جهانی که ارسال تقاضای کار هزینه‌دار است، افرادی که می‌دانند داوطلبان ضعیفی برای یک شغل خواهند بود زحمت ارسال تقاضای استخدام را به خود نمی‌دهند. با کاهش هزینه تقاضای استخدام شغلی به نزدیک صفر، مشکل گردآوری اطلاعات پهنای باند بالا از بین نمی‌رود. در عوض، هزینه را به کارفرما یا سایر کارگرانی انتقال می‌دهد که باید تلاش بیشتری بکنند تا صلاحیت‌های خویش را نشان دهند. وقتی هزینه تقاضای استخدام کاهش می‌یابد، بنگاه‌ها احتمالاً از موانع دیگری استفاده می‌کنند تا گزینش نامناسب را کاهش داده و کیفیت کلی مجموعه تقاضاها بهتر شود. (ِک نتیجه استاندارد علامت دهی(Signalling) این است که برای کارگران با کیفیت بالا ارزش دارد تا یک علامت بدست آورند که آنها را از سایرین جدا سازد. اگر قیمت علامت کاهش یابد، کارگران با کیفیت پایین نیز از آن استفاده کرده و کارغرمایان با مشکل غربال کردن به اصطلاح گندم از کاه مواجه می شوند.)
اکثر سایت‌های شغلی تا حدودی در واکنش به مشکل درخواست‌های مازاد و نامناسب، فیلترگذاری را پیشنهاد می‌کنند تا جلوی درخواست کنندگان بی‌صلاحیت برای تحویل رزومه گرفته شود. شرکت‌های خدمات اشتغال اینترنتی کنترل‌های سابقه کار اینترنتی و خدمات پیش غربال کردن دارند. یک آگهی تبلیغی در آمریکا که خدمت غربال کردن اینترنتی را معرفی می‌کرد می‌پرسید: آیا او واقعاً در هاروارد بوده است؟ آیا او واقعاً مدرک مایکروسافت دارد؟ مطمئن باشید ما به شما در این باره کمک خواهیم کرد.
یک سایت که مدیران سرشناس را به همکاری دعوت می‌کند به درخواست کنندگان هشدار می‌دهد که یک پروسه تقاضای اینترنتی ۳۰ تا ۶۰ دقیقه‌ای را باید بگذرانند تا واجد شرایط برای تقاضای شغلی شوند. فرض این است که لزوم صرف چنین مدت زمانی، باعث کنارکشیدن متقاضیان غیرجدی می‌شود (آیوتر ۲۰۰۱ ،ص ۶-۳۴).
بخش اعظم مشاغل از طریق مراجعه شخصی و نه تماس‌های رسمی پیدا می‌شوند که گزینش نامناسب درخواست‌های شغلی احتمالاً یک دلیل مهم آنست. برای مثال گزارش می‌شود که تقریباً از ۳۰۰ کاربر اینترنتی مورد سئوال قرار گرفته، ۴ درصد، شغل جدید خود را با اینترنت یافته‌اند، در مقایسه با ۶ درصد از طریق مؤسسات کاریابی، ۲۳ درصد از طریق روزنامه و ۴۰ درصد با مراجعه شخصی. اگر تتقاضای شغلی اینترنتی، باعث گزینش نامناسب شود، یک پیامد ناهنجار آن این است که مراجعات شخصی در یک بازارکار به هم متصل مهم‌تر می‌شود.
در واقع به نظر می‌رسد اکثر کارفرمایان معتقدند رزومه‌های اعلام شده به سایت‌های شغلی، بیانگر یک مجموعه کاملاً نامناسب گزینش شده هستند. یک نظرسنجی از کاریاب‌ها نشان داد که ۷۱ درصد رزومه‌های اعلام شده، متعلق به کارگران بیکار است. مدیر استخدام نیروی کار یک شرکت گفته است سایت‌های شغلی با رزومه‌های از چهار (جماعت) نامناسب گزینش شده، انباشته شده است: آدم‌های ناراحت (که کارمند مطلوبی نیستند)؛ کنجکاو (و در نتیجه از این شغل به آن شغل می‌پرند)؛ غیر قابل ترفیع (به دلیلی)؛ و بیکار( به دلیل بدتری).
شاید به علت همین ذهنیت باشد که کارفرمایان، مجموعه کارجویان شخصاً خود معرفی کننده را کنارگذاشته و با استفاده فزاینده از اینترنت به دنبال ”داوطلبان انفعالی“ می‌گردند که در حال حاضر شاغل بوده و احتمالاً با یک فرصت بهتر تطمیع می‌شوند. اصطلاح هنرمندانه این عمل، بهره‌برداری(Mining) از استعداد است. آن مستلزم مراجعه مرتب
کاهش هزینه‌های جستجو برای کارگران و کارفرمایان باید باعث افزایش بهره‌وری و دستمزد شود، چون کیفیت انطباق شغلی بهبود پیدا می‌کند. اما منافع بهرهوری برای برخی کارگران احتمالاً با زیان برخی دیگر خنثی می‌شود.
در دنیای پیش از اینترنت، متقاضیان کمتری برای هر شغل وجود دارد و بنابراین بنگاه‌ها نخستین کارگری که درخواست کار می‌کند را استخدام می‌کنند. در دنیای پس از اینترنت، کارفرما برای هر شغلی درخواست‌های بی‌شماری دریافت می‌کند. متعاقب آن اینترنت به بنگاه‌ها اجازه می‌دهد تا کارگرانی که مناسب فناوری تولید آنها هستند را انتخاب کنند و بازارکار را از یک مجموعه تعادلی که کارگران ماهر و ساده همراه هم کار می‌کنند به یک تعادل جداگانه می‌برد که با هم کار نمی‌کنند. این انطباق بهتر بنگاه ـ کارگر، باعث جداسازی بیشتر محل کار بر طبق مهارت‌ها شده و رفاه کارگران ساده را به طور مطلق کاهش می‌دهد.
مدیران منابع انسانی به سایت‌های شرکتی، اتاق‌های چت، و سایر رسانه‌های اینترنتی برای شناسایی و ترغیب تقاضای کار از داوطلبان مطلوب است. در حالیکه مؤسسات استخدام نیروی کار که در استخدام و شکار شاغلان تخصص دارند از مدت‌ها قبل وجود داشته‌اند، آنها در وهله نخست در بازارهای کار مدیران اجرایی فعالیت می‌کردند. کاهش هزینه شناسایی و هدفگذاری داوطلبان انفعالی توسط اینترنت، احتمالاً این نوع از تعقیب کارگر توسط کارفرما در بازارهای کار را بیشتر متداول می‌سازد که به ضرر کارجویان بیکار تمام می‌شود.
● نقش نهادهای واسط‌های در حل مشکل گزینش نامناسب
کاهش یافتن هزینه ارتباطات و هماهنگی، همراه با امکان‌پذیری عرضه خدمات نیروی کار از مکان‌های دور افتاده، این احتمال می‌رود که نهادهای جدید بازارکار بوجود آیند تا بین بنگاه‌ها و کارگران بالقوه دور واسطه شوند. این واسطه‌ها که در شکل سایت‌های اینترنتی ظاهر می‌شوند اقدام به ضمانت ویژگی‌های کارگران و حتی فروش مجدد خدمات آنها می‌کنند. برخی سایت‌ها محیط‌های حراج یا بازار لحظه‌ای ارائه کرده‌اند که شرکت‌ها می‌توانند کارگران فنی مستقل و آزاد(E-Lancing) را شناسایی و با آنها قرارداد ببندند. این خدمات اینترنتی یک نوع کارکرد بازارسازی دارند، یعنی به بازارهای کار اجازه فعالیت در جائی می‌دهند که قبلاً لایه‌های نازکی از خریداران و فروشندگان در کنار هزینه‌های مبادلاتی بالا، وجود داشت، و مبادله را بسیار پرهزینه می‌ساخت.
اما تردیدهای جدی در مورد امکان موفقیت (عملی بودن) و برد این بازارها وجود دارد. همچنانکه پتانسیل برای قراردادهای کار در مکان‌های دور افتاده گسترش می‌یابد، این پرسش مطرح می‌شود که چگونه بازارهای کار الکترونیکی، داده‌های پهنای باند بالا مورد نیاز برای تقویت انطباق خوب و کاهش گزینش نامناسب را تهیه و توزیع می‌کنند؟
یک پاسخ، استانداردسازی است. اگر معاملات بازارکار را بتوان به خریدهای کالایی تبدیل کرد ـ مثلاً از طریق توسعه شناسنامه‌های مهارتی مفصل و قابل اثبات، انواع جدید داده‌های پهنای باند پایین، که اثبات آنها راحت است، احتمالاً جایگزین داده‌های پهنای باند بالا می‌شود. اما ناهمگونی ذاتی کارگران و مشاغل احتمالاً یک سقف برای رسیدن به استانداردسازی بازارکار قرار می‌دهد. با این حال مؤسسات کاریابی اینترنتی به درخواست بنگاه‌ها اطلاعات متنوع از کارگران دریافت می‌کنند تا امکان ارزیابی و غربال کردن بدرستی فراهم شود، مثلاً: مشخصات ضامن‌ها، میزان تحصیلات و سوابق محکومیت‌های جنایی و مدنی، گزارش تخلفات رانندگی و اعتبار بانکی و حقوق‌های دریافتی. علاوه بر اینها آزمون‌های مهارتی و شخصیتی به صورت اینترنتی انجام می‌شود. کارگران نیز می‌توانند اطلاعات بیشتری درباره شرایط کاری و پیش نیازهای مشاغل را از سایت‌های مختلف بدست آورند.
یک راه‌حل بدیل به استانداردسازی- یا احتمالاً یک مکمل- افشای اطلاعات مفصل‌تر است. داده‌های اینترنتی شخصی‌تر شده می‌تواند داده‌های پهنای باند بالا را انتقال دهد که ضمانت‌نامه‌ها نمی‌توانند چنین کاری بکنند، برای مثال رزومه‌های الکترونیکی احتمالاً در نهایت- علاوه بر مدارک تحصیلی و تجربه- ترکیب پروژه‌هایی که متقاضی انجام داده، خلاصه ارزیابی مشتریان و حتی ارزیابی‌های تشخیص استاندارد شده‌ای ارائه می‌دهند.
نتیجه این که با گسترده شدن حوزه جغرافیایی بازارکار، تقاضای جدید برای هر دو نوع داده‌های بازارکار پهنای باند بالا و پایین بوجود خواهد آمد. اینترنت، اولی را به حد زیاد انتقال می‌دهد، اما بعدی را نمی‌توان به صورت الکترونیکی به خوبی انتقال داد. این تنگنای اطلاعاتی، فرصت‌هایی برای ظهور نهادهای جدید بوجود می‌آورد. در حالیکه پیش‌بینی دقیق شکل و شمایل این نهادها مشکل است نقش آنها واضح می‌باشد. با عرضه داده‌های پهنای باند بالا برای روغنکاری چرخ‌های بازارکار، آنها بازارسازی خواهند کرد- یعنی کاهش اطلاعات نامتقارن که احتمالاً در غیر اینصورت سد راه مبادلات بازارکار می‌شوند.
● نتیجه گیری
انواع سایت‌های کاریابی اینترنتی دیر یا زود در ایران رواج و گسترش یافته و با اطلاعات انبوه، ارزان و بهنگامی که در اختیار کارگران و کارفرمایان قرار می‌دهند امکان انطباق‌های بهتر را فراهم می‌سازند. اما پیش‌شرط انطباق بهتر، وجود نهادهای جدیدی است که مشکل بنگاه‌ها را در غربال کردن حل نمایند. این نهادها باید بتوانند اطلاعات پهنای باند بالا را به شکل‌های گوناگون به اطلاعات پهنای باند پایین تبدیل نمایند تا ارزیابی و استخدام متقاضیان مناسب، به راحتی انجام گیرد. اثربخشی این نهادها درکشورهایی بیشتر است که سوابق گوناگون افراد به صورت قابل استناد در بانک‌های اطلاعاتی مختلف موجود بوده و با اندک هزینه‌ای قابل گردآوری است. اما در کشورهای توسعه نیافته‌ای از قبیل ایران که حتی آمارهای حیاتی و کلان آنها محل تردید و بحث است، بعید به نظر می‌رسد چنین نهادهای واسطه‌ای بتوانند اطلاعات و سوابق اشخاص را براحتی تهیه و در اختیارکارفرمایان قرار دهند. البته با رشد نسبی کامپیوتری شدن مؤسسات عمومی و مکانیزاسیون فعالیت‌ها در اکثر بخش‌های اقتصاد و ضرورت حیاتی چنین اطلاعاتی امید می‌رود بتدریج این گونه اطلاعات تهیه و قابل دسترس شود که بی‌تردید سایر بخش‌های اقتصاد نیز از آنها بهره‌مند خواهند شد.
منابع
ـ وبستر، فرانک،”نظریه
‌های جامعه اطلاعاتی“، مترجم اسماعیل قدیمی،۱۳۸۰، نشر قصیده سرا
Autor، David H،(۲۰۰۱)، "Wiring the Labor Market"، Journal of Economic Perspectives، ۱۵(۱)، Winter ۲۰۰۱، ۲۵–۴۰.
Arrow، Kenneth J. (۱۹۷۹)،
"The Economics of Information،"
Economist (۲۰۰۰). "A Thinker&#۰۳۹;s Guide". (www.economist.com).
Freeman، Richard (۲۰۰۲)،"The Labour Market in the New Information Economy"، Oxford Review of Economic Policy، Vol. ۱۸، no.۳، ۲۸۸-۳۰۵.
Gareis، K. And A. Mentrup، "Virtualisation of Labour Market Transactions: Technological Potential and Status Quo،" STAR Issue Report No. ۷، www.databank.it/star، ۲۰۰۱.
Krueger، Alan B. (۲۰۰۰) "The Internet is Lowering the Cost of Advertising and Seacrh Looking into the Black Jobs" New York Times، July ۲۰، C۲.
Masuda، Yoneji (۱۹۹۰) "Managing in the Information Society: releasing synergy Japanese Style" Basil Blackwell، Oxford.
Nordhaus، William D. (۲۰۰۱a). &#۰۳۹;Productivity Growth and the New Economy&#۰۳۹;. NBER Working Paper No.w۸۰۹۶. (http://papers.nber.org/papers/W۸۰۹۶)
Petrongolo، Barbara and Christopher A. Pissarides،(۲۰۰۱) "Looking into the Black Box: A Survey of the Matchin Function" Journal of Economic Literature، Vol. ۳۹، No. ۲، June، ۳۹۰-۴۳۱.
Rizk، Nagla، (۲۰۰۲)،" Information Technology and Growth: Will the Software Industry Lead Egypt into a New Economy?"Topics in Middle Eastern and North African Economies، electronic journal، September، Volume ۴، Middle East Economic Association and Loyola University.
منبع : شرکت توانگر اندیشان صنایع


همچنین مشاهده کنید