سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آموختن نحوه انتقال خبر بد برای پزشکان ضروری است


آموختن نحوه انتقال خبر بد برای پزشکان ضروری است
حکم گفتن یا نگفتن خبر بد به بیمار می‌تواند تابع پاره‌ای از شرایط فرهنگی باشد. چرا که می‌دانیم شرایط فرهنگی محیط و جوامع متعدد با هم متفاوت است، به طوری که گاه این تفاوت‌های فرهنگی به شدت با هم تناقض پیدا می‌کند. برای مثال در جامعه‌ای ضرب‌المثل می‌شود «من آن‌قدر پول ندارم که جنس دست دوم بخرم» و برعکس در جامعه دیگری افراد ندار و فقیر در سمساری‌ها به دنبال خرید لوازم منزل هستند...
در موضوع مورد بحث، یعنی دادن خبر بد به بیمار؛ باید ابتدا به سراغ فرهنگ آن جامعه در مورد آن خبر رفت. با توجه به اینکه منظور اصلی در این بحث گفتن یا نگفتن خبر ناگواری است که ما به آن می‌گوییم خبر مرگ؛ بنابراین باید دید در فرهنگ ما مسلمانان مرگ چیست و چگونه باید با آن برخورد کرد.
▪ عارف رومی می‌گوید:
چون جان تو می‌ستانی چون شکر است مردن/ با تو ز جان شیرین، شیرین‌تر است مردن
چون حق تو را بخواند، سوی خودش کشاند/ چون جنت است رفتن، چون کوثر است مردن
▪ و خواجه شیرازی می‌سراید:
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست/ روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
یا آنجا که همه عمرش را در لحظه جان دادنش خلاصه می‌کند و آرزوی آن لحظه را دارد، چراکه به او گفته‌اند لحظه جان دادن، لحظه جان گرفتن نیز هست و هنگام مرگ، هنگامه ملاقات با یار نادر گفتاری است که همه عمرت را در طلب دیدارش گذرانده‌ای:
حافظ لب لعش چو مرا جان عزیز است/ عمری بود آن لحظه که جان را به لب آرم
از سعدی شیرین سخن نیز کلمات و اشعار نغز و پرمغزی در این زمینه رسیده است:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم/ بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
و البته نباید فراموش کرد که این شیرینی‌ها از شکرستان مکتب حیات آفرین اسلام و آیات رحمانی و سخنان وحیانی پیشوایان بزرگ این مکتب برگرفته شده که چون در این نوشتار بنا بر خلاصه نویسی است، از اشاره به آن آیات و کلمات خودداری می‌کنیم.
خداوند در قرآن مجید به پیامبر عزیز و محبوبش از سوره رعد می‌فرماید: «انک میت و انهم میتون»، یعنی تو از دنیا خواهی رفت و آنان نیز هم. پس اگر چنین خبری را به زعم دیگران، خبر بد بخوانیم، این خبر بد را خداوند، جلوجلو به همه آدمیان داده و دیر و زودش،‌ چنان فرقی هم نمی‌کند.
حال این فرهنگ دور شده از تعالیم آسمانی است که متاسفانه، خوب و بد را در بازار لذت‌گرایی و کامجویی‌های مادی، سره یا ناسره‌اش را مخلوط کرده و می‌گوید:
مرگ من روزی فرا خواهد رسید/روزی از این تلخ و شیرین‌ روزها
روز پوچی همچو روزان دگر/سایه‌ای ز امروزها دیروزها (فروغ فرخزاد)
و مرگ را پایان زندگی پرفروغ دانسته و در جدال با خاموشی دست و پا می‌زند و آن را دیار نیستی و عدم می‌خواند.
● درس‌هایی از تاریخ
در تاریخ بزرگان و سرآمدان فرهنگ و تمدن اسلامی می‌خوانیم طبیبان صعب‌العلاج بودن بیماری و یا حتی نزدیک بودن رحلت و درگذشت آنان را با صراحت بیان کرده‌اند، در حالی که نه با اخم آنان مواجه‌ شده‌اند و نه با ترشرویی اطرافیان.
مگر طبیب مسیحی پس از معاینه امیرالمومنین پس از مضروب شدنشان نگفت: «این زخم قابل علاج نیست. شمشیر زهرآلود بوده و امید بهبودی نمی‌رود.»
به یاد بیتی شیرین از مولانا می‌افتیم که می‌گفت: «خبر غصه‌آلود و درد آلود از آن کسانی است که هوس بزرگی در سرشان نیست:
غصه در آن دل رود کز هوس او تهی است/ غم همه آنجا شود کان بت عیار نیست»
و بالاخره اینکه در فرهنگ اسلامی برای هر مسلمان وظایف و تکالیفی در نظر گرفته شده که یکی از آن تکالیف، مشخص کردن وضعیت اموال و معین کردن طلب‌ها و بدهکاری‌هاست؛ به‌خصوص در روزگار ما که وضعیت دار و ندار بیشتر افراد روشن و شفاف نیست و فراوان دیده یا شنیده‌ایم که پس از مرگ ناگهانی فردی، وراث او با چه مشکلاتی مواجه شده‌اند.
همین‌ طور وصیت‌های شخصی انسان‌ها، هنگامی که از آینده خود باخبر می‌شوند، صورت دیگری پیدا می‌کند. چه وصایای معنوی مانند نماز، روزه، حج، پرداخت خمس، زکات، یا سفارشات اخلاقی خاصی نسبت به اطرافیان.
البته و صد البته نباید فراموش کرد و باید به اطبای محترم آموزش لازم داده شود که کیفیت گرفتن خبر و طریقه آن و درک حال و شرایط بیمار و زمان و مکان گفتن و چگونگی تدارک مقدماتی برای بیان چنان خبری بسیار حایز اهمیت است که اگر دقت لازم به عمل نیاید، ممکن است آن مشکلات احتمالی که در ذهن برخی طبیبان وجود دارد،‌ بروز کند.
قصه تعبیر خواب یکی از خلفا در این زمینه شنیدنی است:
«که پس از آنکه معبرین را برای تعبیر رویای خلیفه خواستند، یکی از آنان گفت تمامی بستگان خلیفه پیش از ایشان خواهند مرد، که متاسفانه با خشم خلیفه مواجه و جانش را بر سر درست ادا نکردن مقصودش گذاشت، اما معبر دیگر این‌گونه گفت که عمر جناب خلیفه از همه اقوام و بستگانشان طولانی‌تر است که با این بیان مستحق دریافت صله و جایزه شد.»
شب رحلت هم از بستر روم تا قصر حورالعین/ اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم.
حجه‌الاسلام‌والمسلمین ناصر نقویان - عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید