جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

چرا پشیمان شدند؟


چرا پشیمان شدند؟
نوشتن پیرامون وقایع مهمی که در طول تاریخ مبدل به یکی از برهه های مهم و تأثیرگذار شده اند، "سهل و ممتنع" است. سهل از آن رو که درباره این قبیل موضوعات تا کنون به کرات نوشته شده و ابعاد گوناگون آن مورد ارزیابی صاحب نظران قرار گرفته، لذا می توان نکات مطروحه را در قالب تغییراتی، مختصر مجدداً بازگو نمود و ممتنع از آن جهت که اشاره به نکته ای بدیع پیرامون این قبیل اتفاقات کار راحتی نیست، چه آنکه اگر سهل بود پیش تر از این به کرات بدان اشاره می شد.
اگر بخواهیم پیرامون ۱۳ آبان ۵۸ ارزیابی دقیقی داشته باشیم، بی تردید باید بر "استقلال" عملکرد دانشجویان پیرو خط امام (ره) در آن زمان تأکید ویژه ای داشت. استقلال بدین معنا که این اقدام تا قبل از وقوع، با هیچ یک از مسئولین وقت درمیان گذاشته نمی شود و دانشجویان در جلسات خویش با یکدیگر و با توجه به شرایط آن برهه، به این نتیجه می رسند که اشغال سفارت امریکا پاسخی درخور از سوی ملت ایران به دولت امریکا خواهد بود، لذا بر همین مبنا است که پس از رسیدن خبر این اقدام به امام(ره)، ایشان با تجلیل از عملکرد دانشجویان، آن را "انقلاب دوم" می خوانند.
اما باید متذکر شد در بطن "استقلال عملکرد"، وجه مثبت و شاخصه متمایز دیگری نیز در این اقدام به چشم می خورد و آن هم عمل بر مبنای "آرمانگرایی" است. آرمانگرایی که بدون تردید نشأت گرفته از عقاید و ایدئولوژی های عدالتخواهانه و استکبارستیزانه اسلامی بوده، همانی که پیش از این نیز منجر به وقوع انقلاب اسلامی گردید.
اما مروری کوتاه بر سیر جریان "جنبش دانشجویی" در کشورمان نشان می دهد، پس از اشغال سفارت امریکا در سال ۵۸ تا سالهای پدید آمدن حاکمیت جریان دوم خرداد، هیچ گاه نمی توان جنبش دانشجویی را به صورت "بارز" از ۲ مؤلفه اصلی "آرمانگرایی" و "استقلال در عمل" جدا دانست؛ اما عملکرد بسیاری از تشکل های دانشجویی طی سالهای حاکمیت اصلاحات، نه تنها دیگر رنگ و بویی از آرمانخواهی را از خود به نمایش نگذارد، بلکه تضعیف جایگاه "استقلال در تصمیم گیری" از سوی نهادهای بعضاً دولتی طی این سالها، ضربات مهلکی را به جنبش دانشجویی و فضای دانشگاهی کشور وارد آورد.
وقایع دردناکی همچون ۱۸ تیر ۷۸، تجمعات متعدد از سوی دانشجویان به بهانه های مختلف که شاید حتی فلسفه وجودی بسیاری از این اعتراضات ارتباطی با وظایف جنبش دانشجویی مسلمان پیدا نمی کرد، ایجاد فضای سیاست زده در دانشگاه ها، حاکم شدن گفتمان انحصارطلبی به جای آزادی بیان در عمل و...، از جمله مواردی است که در نهایت علل غایی آن را باید در "ربوده شدن استقلال در تصمیم گیری و عملکرد جنبش دانشجویی" طی این سالها دانست.
اما در نگاهی عمیق تر به چرایی وقوع چنین اتفاقاتی در جنبش دانشجویی دهه اخیر، باید از ضعف فکری و عدول از آرمانخواهی پدید آمده در بسیاری از دانشجویان نسل انقلاب یاد کرد. اغراق نیست اگر ادعا شود بسیاری از دانشجویانی که در ۱۳ آبان ماه ۵۸ نقش مهمی در آن ماجرا ایفا کردند، طی سالهای پس از دوم خرداد، به لحاظ تجربه خویش در جنبش دانشجویی و اقدام درخشان خود در برهه حساس پس از انقلاب، مبدل به الگوهایی موفق برای نسل جدید جنبش دانشجویی در فضای پس از دوم خرداد شدند. لذا اگر چهره های شاخصی که تاریخ، روزگاری نام آن ها را به عنوان "انقلابی" در خود ثبت نمود، پس از گذشت قریب به ۲ دهه به تدریج از عملکرد خود ابراز ندامت کردند، نباید اثر قول و فعل آنها را بر جنبش دانشجویی وقت، نادیده گرفت.
عباس عبدی که روزگاری از اشغال کنندگان سفارت امریکا محسوب می شد، تنها کمتر از ۲ دهه بعد، "انقلاب اسلامی را متأثر از انقلاب شوروی دانست و حتی پیش بینی کرد که سرانجام آنها یکسان خواهد بود" و یا ابراهیم اصغرزاده که از وی به عنوان طراح اصلی اشغال سفارت امریکا یاد می شود اما پس از ۲ دهه به این نتیجه رسید که "حتی علیه خدا هم می توان تظاهرات برپا کرد."
در واقع، ۲ مؤلفه بنیادین "استقلال" و "آرمانخواهی" همان شاه کلیدی است که هنگام عمل بر مبنای آنها، می توان انقلاب دوم را آفرید و به محض کمرنگ شدن این ۲ شاخصه، حتی باید انتظار به وجود آمدن افشاری ها، عطری ها و باطبی ها را داشت. این نتیجه طبیعی فاصله گرفتن از هشدار هوشیارانه رهبر انقلاب است که در همان سالهای ابتدایی حاکمیت جریان دوم خردادی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف تأکید کردند: "یکی از آفات جنبش دانشجویی این است که عناصر و مجموعه های ناباب به آن طمع بورزند و بخواهند از آن سوء استفاده کنند."
امیرحسین ثابتی مسئول بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید