سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

انتخاب اوباما، فرصتی برای تعریف موازنه ای جدید


انتخاب اوباما، فرصتی برای تعریف موازنه ای جدید
اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا شد.
واقعه ای که به ظهور پدیده ای جالب توجه و البته تا حدی قابل پیش بینی اما در بستر مقوله ای کاملا پیچیده اتفاق افتاد.
آری ، پیروزی اوباما، این کاندیدای سیه چرده قابل پیش بینی بود. از این جهت که اذعان همگان بر آن بود که نباید یک جمهوری خواه رأی بیاورد. چنانکه باور همگان این بود که در حال حاضر راه نجات امریکا تحولی اساسی در رویکرد عملیاتی عرصه سیاست و به خصوص دیپلماسی آن کشور و در گرو ورود عنصری بدون وابستگی به جناح حاکم است. گذشته از این موضوع که یک برداشت کلی و شتابزده از سوی عموم شهروندان امریکایی است، با نگاهی دقیق تر درمی یابیم که نخبگان و تحلیلگران امریکایی موفقیت اوباما را پاسخی به تردیدها و مناقشات بین المللی پیرامون مسیر دموکراسی و جامعه رؤیایی و ایده آل امریکایی نقش بسته بر ذهن مردم دنیا دانسته و در شرایطی که اوضاع بر ایالات متحده به بدترین شکل خود می گذرد و فشار زیادی را متحمل می شود، آن را به رخ جهانیان می کشد.
در دوره ای که نگاه جهانیان به تحولات جنسیتی و شخصیتی رهبران کشورهای مؤثر جهان – ظهور چهره هایی چون احمدی نژاد(رئیس جمهور ایران)، سارکوزی(رئیس جمهور فرانسه)، مرکل(صدر اعظم آلمان) و نانسی پلوسی(رئیس کنگره امریکا)- معطوف است تصاحب کرسی زعامت کاخ سفید توسط یک سیاه پوست افریقایی- امریکایی صفحه شطرنج ذهن دنبال کنندگان وقایع جهانی را بر هم ریخته، امریکا را در سیر تحولات این چنینی پیشتازتر از دیگر ممالک نمایانده و راه را برای اثبات وجود دموکراسی در ایالات متحده برای مدافعین این فرضیه هر چه بیشتر باز می کند.
چنانکه خود اوباما نیز در اولین اعلام موضع پس از پیروزی در انتخابات با صراحت اذعان کرد:
« اگر در دنیا هنوز کسی هست که شک دارد که امریکا جائی است که در آن هر آرزوئی امکان پذیر است، که شک دارد که رویاهای پدران ما هنوز با ما و زنده هستند، که هنوز قدرت دموکراسی در امریکا را زیر سئوال میبرد، این شب(پیروزی اوباما) پاسخی به اوست ».
انتخابات امریکا از حیث تأثیرگذاری بر مسایل و معادلات جهانی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی حائز اهمیت ویژه ای است.
هر چند از موضوع مواجهه ایران و امریکا در آینده تصویر پیچیده ای در ذهن همگان وجود دارد و این مسأله برای ما ایرانیان از اهمیت بیشتری برخوردار است، اما باید به این نکته توجه داشت که نسبت کاخ سفید و کرملین در دوره جدید بر پیچیدگی مسایل و معادلات جهانی و اتفاقا اهمیت موقعیت و پیش آمدهای پیرامون ایران خواهد افزود.
حدود سی سال است که به واسطه تسخیر سفارت امریکا روابط تهران و واشنگتن رو به تیرگی نهاده و این اتفاق برای هر دو کشور چنان رنگ و بوی ایدئولوژیک به خود گرفته است که حساسیتهای آن با سنگ اندازیهای کشورهایی که در اختلاف ایران و امریکا صاحب منافع هستند عجین شده و بهانه ای می شود برای دو طرف که هر بار فضا از هر گونه تفاهم و توافق دور شود. این دوری هماره دلیلی بوده برای نبود رابطه منطقی و دیپلماتیک، اقتصادی و حتی علمی، نبود امکان سفر بصورت طبیعی برای شهروندان دو کشور به خاک همدیگر، نبود فرصتی برای چانه زنی و حتی نبود همتی برای اندیشیدن پیرامون آنچه می تواند پیش آید و احتمالا سبب ساز خیر شود.
بر اساس شرایط دو قطبی جهان در آن دوران، طبیعی است که ایجاد فاصله با امریکا، ایران نوپا و خسته از گذار دوره ای مملو از مبارزه و هیاهوی انقلابی را به سمت همسایه شمالی که همانا قدرت بی بدیل شرق و دشمن شماره یک ایالات متحده محسوب می شده بکشاند.
نیاز ایران در حال جنگ - و پس از آن، جنگ زده – و قدرت و امکان چانه زنی مقتدرانه روسها روابط دو کشور را هر روز عمیق تر و گستره آن را وسیع تر کرد تا آنجا که برادر خواندگی ایران و روسیه بر سر نیروگاههای انرژی هسته ای دیگر امیدی برای جمهوری خواهان متعصب امریکایی مبنی بر امکان دوستی با ایران حتی با گذشت سالهای زیاد از تسخیر سفارت و فراموشی آن و یا تکیه اصلاح طلبان بر کرسی دولت ایران باقی نگذاشت.
اما امروز شرایط متفاوت از همیشه هم برای ایران و هم ایالات متحده است. تقریبا تمامی تحرکات مؤثر امریکا در ده ساله اخیر در دنیا در منطقه خاور میانه صورت گرفته و در عموم آنها ایران نقشی اجتناب ناپذیر دارد که این مسأله امریکای دور مانده از ایران را بسیار متضرر می کند. امریکا باید بتواند با ایران بر سر میز مذاکره بنشیند بدون آنکه از واسطه ای مدد بگیرد تا بتواند خود را از گره مشکلات پیش آمده نجات دهد. ایالات متحده نمی تواند از اقتدار همیشگی خود در جهان چشم بپوشد و بطور حتم از انتخاب اوباما به عنوان فرصتی مغتنم برای حل بحران میان خود و کشور ایران و این دست بحرانها استفاده خواهد کرد.
نقطه مهم اینجاست که این واقعه برای ما هم فرصتی ارزشمند است تا با این مسأله مواجهه صحیحی داشته باشیم. بی شک ایران در حساسترین دوران پس از انقلاب اسلامی از حیث روابط خارجی و رفتار سیاسی در حوزه بین الملل قرار دارد و روشهای دیپلماتیک و همچنین پختگی، زیرکی و درایت توأمان در ساز و کارهای سیاست خارجی برای ساختن آینده بسیار راهگشا خواهد بود.
ایران هسته ای در مواجهه با قدرتهای بزرگ زمانی به منافع واقعی خود دست می یابد که توان چانه زنی و مذاکره سازنده با همه آنها داشته باشد. در حال حاضر که رقابت اصلی و حیاتی اقتصادی و نظامی میان امریکا و روسیه وجود دارد، ایران که در ساختن هویتی مستقل و آرمانهایی مبتنی بر پایه های ایدئولوژیک مستحکم و مؤثر در فضای فرهنگی دنیای امروز موفق بوده می تواند با اتخاذ سیاست های درست و حرکت بر مدار استراتژی های سازنده و مدبرانه، خود را در معادلات جدید جهانی به عنصری بی بدیل، مقتدر و مؤثر از هر حیث در دنیا تعریف نماید.
مذاکره جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا از ظرایف خاصی برخوردار خواهد بود. هردو کشور یا بهتر بگوییم هر دو ملت خطوط قرمزی نسبت به هم دارند که باید دید چگونه با هر یک از آنها مواجه می شوند! اسرائیل یا رژیم صهیونیستی جزئی جدایی ناپذیر از سیاستها و منافع امریکاست که این خود بهترین دلیل برای عدم تمایل ایران به نزدیکی با امریکاییها خواهد بود. همچنین امریکاییها نیز باید بدانند که کوچکترین بی قیدی در رفتار و گفتارشان مقوله دخالت را به ذهن ایرانیان متبادر ساخته و همه چیز را دوباره بر هم خواهد زد. زعمای کاخ سفید همچنین باید بدانند که حتما باید ارزشهای راستین ملی و مذهبی ایرانیان را به رسمیت بشناسند و البته ایران هم شاید لازم ببیند تا حدی با موقعیت حقوقی کلان امریکا در جهان کنار بیاید.
در هر حال چه تلاشها و مواضع دورادور پیرامون شکل گیری روابط دوستانه ایران و امریکا و چه وقوع احتمالی آن سوژه ای ناب برای جهان امروز خواهد بود و در آینده ای نه چندان دور شاهد مسایل و وقایع شنیدنی و تحلیل های جالبی از رویکرد دو طرف خواهیم بود.
شرایط جهانی ایران را در دوراهی تردیدها و تصمیم های کلانی قرار خواهد داد که آینده و تعالی ایران اسلامی در گرو عبور از این مسیر پر اضطراب خواهد بود. آیا دولت حال حاضر ایران خواهد توانست از این دوراهی ها به درستی عبور کند؟
در نگاشته ای دیگر به بررسی رویکردهای احتمالی سیاستمداران ایرانی در این رابطه می پردازم.
امیدرضا طالشیان
http://negashteh.blogfa.com/post-۱.aspx


همچنین مشاهده کنید