پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


جوانی


جوانی
رابطه بین والدین و نوجوانان در دنیای مدرن امروزی نسبت به گذشته پیچیده تر شده است ، و عجیب نیست که برخی والدین ،‌ قادر به ایجاد ارتباط با فرزند نوجوان خود نیستند . بعضی نوجوانان در دوره خاصی ، نمی توانند با هیچ یک از افراد خانواده ، حتی خواهر و برادرشان ، رابطه برقرار کنند ‌ ( البته ، اکثر مواقع خواهر و برادرها با مشکلات شخصی یکدیگر ، همدلی و همراهی می کنند ) ‌. ‌اینکه والدین و نوجوانان نمی توانند ارتباط موفق و موثری برقرارکنند از این جهت است که در هنگامه نوجوانی، تغییرات پیچیده ای در نوجوانان ایجاد می شود که حتی ، خودشان هم از آن غافلند. البته ، ‌استثنائاتی هم وجود دارد و برخی والدین روابط بسیار خوبی با فرزندان نوجوان خود دارند .
اکثر والدین می پندارند حرفها و نظراتشان همیشه درست است و یا تجربیات و مشکلات گذشته آنها شبیه به فرزندانشان است ، که البته ، نه تنها کمکی به آنها نمی کند بلکه در بیشتر مواقع ، منجر به درگیری و جدال بین والدین و فرزندان می شود .
والدین فکر می کنند چون فرزندانشان را به دنیا آورده اند ، پس مسئول "شخصیت " آنها هستند. مثلا موفقیت و یا پوشش مناسب فرزندان ، به توانایی آنان در فهماندن حکمت ها و تدابیرشان به فرزندان ، بستگی دارد.
بخش اندکی از آنچه که والدین و نوجوانان درمورد یکدیگر بیان می کنند ، شامل اظهارات زیر است :‌
▪ بزرگترها فکر می کنند دانای کل هستند .
▪ نوجوانان فکر می کنند همه چیز را می دانند ؟‌ حتی نمی خواهند توصیه های بزرگترهایشان را بشنوند .‌"
▪ این طور که پپداست ، پدر و مادرم نمی توانند به من اعتماد کنند .
▪ چرا فرزندم اینقدر پنهان کار شده !؟‌
باید بدانیم که دوران بلوغ و نوجوانی ، دوره پر تنشی است . ‌زمانی که شخص به دوران نوجوانی می رسد ، از دوران امن و آرام کودکی به دنیای پر هیاهو و ناامن آدم بزرگها قدم می گذارد. امنیت و آرامش یک نوجوان با درک نسبی والدین میسر است . اساسا"‌،‌ اینطور خلاصه می شود که ، ‌والدین از اینکه فرزندان نوجوانشان اشتباه کنند هراس دارند ، زیرا ناخواسته و ندانسته ، اشتباهات آنان را ، به عنوان شکست خودشان تلقی می کنند و نوجوانان نیز دلشان می خواهد که بتوانند برای زندگی ، خودشان تصمیم بگیرند و از اینکه والدینشان اصرار به القای نصیحتهایشان دارند خسته اند .
مطمئنا"‌هیچ کس کامل متولد نشده است . هر کسی در موقعیتی از زندگی اشتباه می کند ، والدین و فرزندان ، مثل هم . همه ما انسان هستیم و جایز بر خطا. البته ، قابل درک است که همه پدرها و مادرها خواهان بهترینها برای فرزندانشان هستند ، حتی اگر مخالف خواست و نظر آنها باشد . از این گذشته ، یک اشتباهی که نوجوانان ممکن است تجربه کنند ، می تواند تاثیر بسیار نامطلوبی بر آینده آنها بگذارد . والدین باید بدانند که ، نوجوانان در سن بلوغ ، دستخوش برخی تغییرات اساسی فکری و جسمی ‌می شوند، و باید خود را با این تغییرات وفق دهند .
برای بیشتر نوجوانان این تغییرات به صورت سردرگمی و آشفتگی است، و والدین می بایست آنها را در طول این تغییرات راهنمایی کنند. نه اینکه آنها را مجبور به پذیرفتن گفته هایشان کنند که نتیجه ای جز عصبانیت و دلزدگی ندارد . چرا که نوجوانان برخلاف آنچه که به آنها گفته می شود ، برای کنترل زندگیشان دست به تلافی می زنند . و نیز ممکن است احترام نسبت به والدینشان را کنار بگذارند که شرایط را تشدید خواهد کرد و منجر به شرایطی شبیه به ذیل خواهد شد :‌
"پسر نوجوانم به حرف های من توجهی ندارد و ظاهرا هیچ احترامی برای من قائل نیست . نمی فهمم چه اشتباهی مرتکب شده ام " .
قائل نبودن احترام ، مسئله ی مهمی است و نشان از شکاف عمیق بین روابط والدین و فرزندان می دهد ، که رفع آن نیز به سادگی امکان پذیر نخواهد بود . وقتی والدین اعتماد نوجوانشان را از دست می دهند ، دیگر به عنوان انسانی اصیل و مورد اعتماد ، صاحب صلاحیت نخواهند بود. علاوه بر مشاجرات همیشگی و ناتوانی والدین در راهنمایی نوجوانان در سالهای بلوغ ، به شیوه های دیگری نیز والدین اعتماد و احترام نوجوانانشان را از دست می دهند .
این شیوه ها شامل رفتارهای ریاکارانه و دورویی والدین ،‌ مراقبت ناکافی از فرزندان ، عدم مسئولیت پذیری والدین ، ‌دروغهای دائمی ، ‌داد و ستدهای کاری مشکوک ‌و قائل نشدن احترام و اعتماد کافی برای فرزندانشان می باشد
اعتماد و احترام دو طرفه است. اگر والدین به فرزندانشان احترام نگذارند و به آنها اعتماد نکنند ، فرزندانشان هم به آنها اعتماد نکرده و احترامی برای آنها قائل نخواهند بود .
هر تصمیم مهمی که به غلط گرفته شود ممکن است منتج به گرفتاری نوجوان به تنگناهایی حاد و وحشتناک گردد .
والدین تنها در صورتی می توانند آنها را در مقابل تصمیمات مخرب نفی کنند که اعتماد و احترام متقابل بین آنها حاکم باشد . ارتباط دو طرفه ، که هر طرف به دیگری توجه داشته و سعی کنند یکدیگر را بفهمند ، به ایجاد اعتماد و احترام کمک می کند ، بنابراین والدین نه تنها تاثیرمهمی بر زندگی آنها ، بلکه بدعتی حیاتی در این دنیا باقی می گذارند . با وجود احترام و اعتماد حاکم ، ممکن است تشویق و تاثیر همسالان و دوستان ، نوجوانان را متوجه انجام سرگرمیها و فعالیتهایی نماید . به طور کلی یک نوجوان ممکن است بواسطه دوستانی ساده اندیش و ساده لوح ، تحریک به انجام فعالیتهایی شود که بر تصورشان از خود ، تحصیلات و سلامتی آنها تاثیر گذاشته و سبب مشکلاتی در آینده آنها گردد .
برای مقابله والدین در مقابل تاثیر همسالان، چندین جنبه روشن قابل توجه وجود دارد . اول اینکه ، با وجود همه آنچه که گفته شد ، والدین مهمترین تاثیر را بر زندگی نوجوانان می گذارند . دیگر اینکه اگر چه هنگام اختلاف ممکن است اینگونه به نظر برسد ، ‌ولی همه روابط والدین و فرزندان ، از طریق تاثیر همسالان سست نمی شود .
والدین باید سعی کنند برای نوجوانانشان توضیح دهند که چگونه تاثیر همسالان بر زندگی آینده آنها تاثیر منفی می گذارد . البته همه همسالان تاثیر نامطلوب ندارد . در حقیقت تاثیر مثبت همسالان می تواند به سمت رشد و پیشرفت مثبت آنها کمک بسیاری نماید . والدین می بایست به نوجوانان بیاموزند که تسلیم تاثیرات منفی نشوند و در همه حال سعی کنند تصمیمات هوشیارانه ای اتخاذ نمایند . در پایان بهترین اندرز برای والدین این است که :
ما دائما فراموش می کنیم که فرزندان بیش از نصایح ، از مثال های عینی پیروی می کنند .
بنابراین آغاز و بهترین راه تربیت و پرورش نوجوانان ، از طریق پایبندی به اخلاقیات صحیح ، عمل کردن خود والدین به عنوان نمونه هایی شایسته ، و حامی همیشگی نوجوانان بودن ، است . ممکن است ساده به نظر برسند ، ولی در ایجاد روابط خوب با نوجوانان کمک کرده و برای همیشه ماندگار خواهند بود و شرایط را برای توقعات معقولی که از فرزندان داریم هموار می کنند .
منبع: fierysue.live journal.com
ترجمه: فهیمه کهتری- خانواده و زندگی
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید