سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

مشارکت انتقادی بر مبنای سیاست دانشگاهی


مشارکت انتقادی بر مبنای سیاست دانشگاهی
دانشگاه ها در قرن بیستم عرصه مهم ترین جنبش های انتقادی در بطن جوامع مدرن بوده اند. با این حال در جوامع در حال گذار دانشگاه به عرصه یی برای جدال مدرنیته یا مدرنیسم علیه سنت تبدیل شد. نهادهای مرتبط با آموزش مدرن هر جامعه در حال گذار مهم ترین ابزار نیروهای هوادار نوسازی برای اشاعه افکار مدرن هستند، به هر حال با ایجاد تمایلات سیاسی در این نهادها و خصوصاً دانشگاه ها، دانشجویان با عرصه عمومی و روشنفکران به عنوان پیشروان این عرصه پیوندی ارگانیک برقرار می کنند که هم دانشجویان در عمل سیاسی بی نیاز از تئوری نیستند و هم روشنفکران برای آزمودن نظریه هایشان کارگزاران و حاملانی بهتر از دانشجویان نمی یابند از این رو است که دانشجویان چشم به دهان روشنفکران می دوزند و هم روشنفکران گوش شنوای دانشجویان را مغتنم می شمارند. ارتباط فیلسوف- روشنفکرانی نظیر هربرت مارکوزه با رهبران دانشجویی دهه ۶۰ امریکا و اروپا مثالی کلاسیک از این رابطه است.
در ایران نیز روشنفکران- از هر طیفی که بوده اند- پیش و بیش از همه مخاطبان خویش را در میان دانشجویان جست وجو کرده اند. حاتم قادری و بابک احمدی از جمله روشنفکرانی هستند که طی سال های اخیر پای ثابت سخنرانی در نشست های دانشجویی بوده اند و به رغم تفاوت های ظریف شان همواره با اقبال دانشجویان مواجه بوده اند. جریان دانشجویی ایران طی یک دهه اخیر پیشرو ترین بخش جنبش عام ایرانیان برای نیل به دموکراسی بوده است، روشنفکرانی نظیر احمدی و قادری نیز به رغم خاستگاه کم و بیش متفاوت فکری شان از جمله نمایندگان اندیشه هوادار دموکراسی و حقوق بشر در جامعه روشنفکری ایران محسوب می شوند و شاید بیان صریح آنها در حمایت از این اندیشه مهم ترین عامل اقبال دانشجویان به آنان باشد. با این حال بابک احمدی و حاتم قادری به رغم مشابهت هایشان بنابر همان تفاوت های ظریف راه های متفاوتی برای «عمل» و «شیوه عمل» پیش روی جنبش دانشجویی می گذارند.
بابک احمدی از دانشجویان می خواهد برای دموکراتیزه کردن فضای انتخابات و به منظور بهره جستن از روزنه ها با نگاهی که مسامحتاً می توان آن را تا حدودی پراگماتیستی دانست در انتخابات شرکت کنند، با این حال حاتم قادری نوع مشارکت دانشجویان در روندهای انتخاباتی موجود را با توجه به ضعف بنیادین این روندها به اما و اگرهای بیشتری مشروط می کند و در برابر گزاره «استفاده از هر امکان برای بسط فضای دموکراتیک» گزینه «مشارکت انتقادی مثبت» را با توجه به محدودیت های «درون و برون تشکیلاتی» پیش روی دانشجویان می گذارد. از این رو هم گزینه عملی و راهگشای« حضور و مشارکت انتقادی مثبت» در عرصه عمومی و سیاسی که حاتم قادری برای بحث و گفت وگو پیرامون کنش انتخاباتی دانشجویان فعال پیشنهاد می کند، راهگشا و متناسب با وضعیت و توان دانشجویی و کارویژه های آن است و هم دغدغه بابک احمدی و نگرانی هایش از استمرار وضعیت موجود و امیدش به موثر افتادن حضور انتقادی برای بسط امکانات دموکراتیک قابل تامل است.
اما از آنجایی که راهکار حضور و نگرش انتقادی که قادری توصیه می کند با پارادایم پذیرفته شده «دوری از قدرت و اجتناب از مشارکت سهم خواهانه و قدرت طلبانه» جریان دانشجویی و باید ایفای نقش متناسب با «جایگاه و موقعیت دانشجویی» سازگارتر و عملی تر است طرح نکاتی را با توجه به تجربه و حضور چند ساله در متن مناسبات و ساختار تشکیلاتی دانشجویی ضروری می دانم و ضمن پذیرش مدل ارائه شده که بر مبنای محدودیت ها، ضعف ساختاری و مشکلات پیش روی حرکت جمعی و سازماندهی نیروها و تشکیلات ارائه شده است، گفت وگو و بحث پیرامون راهکار طرح شده را هم مفید و هم ممکن و در صورت اهتمام فعالان دانشجویی به این مساله مثمرثمر می دانم.
بر این مبنا دانشجویان در خوانش گذشته، طراحی و تدوین سیاست ها و ترسیم افقی برای آینده فعالیت دانشجویی، تحلیل شرایط و مواجهه با مسائلی نظیر انتخابات، با عطف به کارکرد «تولید علم دانش نهاد دانشگاه» و «ارتباط و نزدیکی با جریان روشنفکری» براساس معیارهای علمی به بازتعریف متناسب با کارکرد نهاد دانشگاه به عنوان نهادی که می خواهد متولی «سیاست دانشگاهی» باشد و نه به مثابه ابزار «گروه های سیاسی» باید ایفای نقش کند و در جایگاهی ظاهر شود که پل ورود سیاستمداران حرفه یی به قدرت باشد، بی آنکه از این رهگذر سودی نصیب جریانات دموکراسی خواه شود. با پذیرش چنین جایگاهی و پایبندی به لوازم عملی آن می توانند از دیدگاهی بالاتر به «منازعات و مجادلات مرسوم سیاسی» بنگرند و با تحلیل ها و داوری علمی، تلقی های سطحی و ساده انگارانه از مسائل و مفاهیم و فرو کاستن آنها به برداشت های سطحی را به چالش کشیده و در جهت ارتقای سطح فرهنگی جامعه و تقویت بنیان های سیاسی استراتژی و برنامه خود را ارائه کنند.
عدم گفت وگو و نداشتن تحلیل دقیق در ارزیابی مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه در نبود حقوق سیاسی، از جمله آزادی بیان و حق پرسشگری به بازتولید یا استمرار مناسبات ناکارآمد در جامعه می انجامد اگرچه مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی از حقوق و ارزش های بنیادین بشری است و محرومیت از شرکت در حیات سیاسی جامعه نقض آشکار حقوق و ارزش های بشری به شمار می رود. اما پیش نیاز و مقوم مشارکت موثر در فرآیندهای سیاسی و اجتماعی، داشتن تحلیل روشن و به روز از وضعیت جامعه و مناسبات حاکمیت و خاستگاه هیات حاکمه و حرکت بر مبنا است. در این راستا پرهیز از ورود به مسائل روزمره سیاسی برمبنای تحلیل و واکنش و اجتناب از تصمیم گیری و قضاوت در این مسیر ضروری است.
دوری گزیدن از تحلیل های فردمحوری که می خواهد به جای ارائه برنامه و پرداختن به مسائل و روایت های کلان با تقلیل امر سیاسی به انتخابات و آن هم به «افراد»، در مسیر پیشبرد فضایی که می خواهد در قامت «حضور مثبت انتقادی» و با رویکردی ایجابی ایفای نقش داشته باشد، مهم و تعیین کننده است. می توان با استفاده از بستر های پیشاانتخاباتی برای نقادی و تقویت پروژه نقد در عرصه عمومی، سازماندهی نیروها و تقویت نهادهای مدنی و دموکراتیک، طرح تبعیض ها در حیطه های مختلف جامعه و تلاش در کاستن از آنها، تقویت بنیان های فرهنگی جامعه، دفاع از حقوق شهروندی و حق مشارکت موثر در امور سیاسی و اجتماعی، گسترش فضای دموکراتیک در کشور، تقویت فرهنگ گفت وگو و حمایت از حقوق پایه یی و اساسی شهروندان، به رفع بخشی از موانع و دشواری های گذار به دموکراسی و کم هزینه تر ساختن مسیر و تقویت فرهنگ دموکراتیک کمک کرد. اگر بپذیریم دموکراسی محصول و فرآورده فرهنگ دموکراتیک است، رفع موانع فرهنگی دموکراسی و دفاع از هویت های متکثر در جامعه ایران و ساختار کثرت گرای فرصت برابر سیاسی، دفاع از حضور همه سلیقه ها و گرایش های مختلف دموکراسی خواه را باید مهم تر از حضور در ستادهای انتخاباتی یا حضور و حمایت صرف سیاسی از افراد بدانیم. براساس این کارویژه، جنبش دانشجویی باید دفاع از انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه و رقابتی را مهم تر از حمایت سیاسی از یک جریان و گروه سیاسی بداند و برای حضور علایق و منافع و هویت های مختلف که بسترهای شکل گیری جامعه قوی و قدرتمند را سامان می دهند بکوشد. اهمیت دفاع از دموکراسی به عنوان شیوه پذیرفته شده و مبنای مناسب عقلانی برای اداره جامعه و تحقق دموکراسی را پذیرش حق گروه های مختلف برای اداره کشور بداند. اگر دموکراسی را به عنوان محصول موازنه قوا -دولت و جامعه مدنی- بپذیریم، با یک جامعه مدنی قوی و گسترده است که می توان امیدوار به تقویت مناسبات دموکراتیک شد.
دفاع از هویت های متکثر در جامعه ایران و ساختار کثرت گرای فرصت های برابر سیاسی و دفاع از حضور همه سلیقه ها و گرایش های مختلف دموکراسی خواه برای جنبش دانشجویی در کنار دفاع از انتخابات آزاد، عادلانه و رقابتی و موثر که به بسط امکانات و گسترش ارزش های دموکراتیک بینجامد، مهم تر از حضور در ستادهای انتخاباتی یا حمایت صرف سیاسی از افراد باشد. جنبش دانشجویی از رهگذر انتخابات معبری را برای حضور مثبت انتقادی اش بجوید و با پرسشگری و نقادی موانع و چالش های موجود در جامعه طرح و برای رفع تبعیض در حوزه های مختلف جنسیتی و قومی و سیاسی و فرهنگی و مشکلات موجود با معیارها و اصول مشخص و روشن رویکرد خود را برای انتخابات اعلام و از آن در عرصه عمومی دفاع کند.
عبدالله مومنی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید