پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


الزامات ورودبه دوره دوم برنامه‌ریزی مسکن: برنامه‌ریزی همزمان برای افزایش تولید و تغییرسطح ونوع تقاضا ـ بخش اول


الزامات ورودبه دوره دوم برنامه‌ریزی مسکن: برنامه‌ریزی همزمان برای افزایش تولید و تغییرسطح ونوع تقاضا ـ بخش اول
▪ خبرنگار:
در بخش پیشین سه دوره‌ی برنامه‌ریزی مسکن را تعریف کردید، از منظر شما شرایط کنونی برنامه‌ریزی مسکن در کشور ما با کدام یک از این سه دوره تطبیق دارد؟
ـ دکتر ستاریان:
همانطور که پیش از این توضیح دادم، در بخش مسکن سه دوره‌ی برنامه‌ریزی داریم. اولین دوره، برنامه‌ریزی برای تولید است، متأسفانه بررسی ترکیب جمعیتی و بحران‌ها و ناهنجاری‌های زاییده‌ی بخش مسکن همچون حاشیه‌نشینی، به خوبی نشان می‌دهد که ما فرصت این که صرفاً برای عرضه‌ی برنامه‌ریزی کنیم را سپری کرده‌ایم. شاید تا سال ۸۳-۸۲، یعنی ۴ سال قبل فرصت تولید را داشتیم اما هم اکنون میانه‌ی راه دوره‌ی دوم یعنی برنامه‌ریزی همزمان برای تولید و اصلاح رفتار متقاضی هستیم. نیاز واقعی ما در هر یک از سال‌های دهه‌ی ۸۰ سالانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد مسکونی بوده است. اما کسری تولید در سال‌های گذشته باعث شده که این نیاز به ۲ میلیون واحد در سال‌های باقیمانده‌ی این دهه افزایش یابد. برای پاسخ گفتن به این نیاز باید رفتار متقاضی تغییر دهیم. به همین دلیل گفته می‌شود ما به دوران دوم برنامه‌ریزی مسکن وارد شده‌ایم که باید به طور همزمان برای تولید و تغییر رفتار متقاضی برنامه‌ریزی کنیم. در این دوره‌ی برنامه‌ریزی باید ارگان‌های سیاسی و فرهنگی هم وارد این حوزه‌ی برنامه‌ریزی شوند.
▪ خبرنگار:
مجموعه‌ی اقداماتی که می‌توان برای برنامه‌ریزی رفتار و اصلاح نوع تقاضای متقاضی انجام داد چیست؟
ـ دکتر ستاریان:
در وهله‌ی اول باید فرهنگ متقاضی را تغییر دهیم و او را توجیه کنیم که همچون گذشته الگوی مصرف ۷۵ متر مربع ممکن نیست، در حال حاضر الگوی مصرف ۳۰ تا ۳۵ مترمربع کافی است. یعنی باید الگوی مصرف را کاهش دهیم، زیرا با الگوی مصرف ۷۵ متر مربع و نمی‌توان پاسخگوی نیاز ۲ میلیون متقاضی در سال بود.
از منظر سیاست‌گذاران مسکن، باید جوان‌ها را تشویق به ازدواج به موقع کرد؛ به این معنا که نه زود ازدواج کنند ونه دیر، زیرا هر دو حالت برای بخش مسکن مشکل‌ساز است. اگر زود ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند، فرصت را از ما می‌گیرند و اگر هم دیر تصمیم به ازدواج بگیرند، تشکیل خانوار تک نفره‌ را می‌دهند و نیاز مسکن ۲ برابر می‌شود. هر دو حالت در بخش مسکن تاثیرگذار است. اما سیاست‌گذاران در مواجهه با موضوعات و مسئله‌های دیگر همچون اشتغال با چنین پیچیدگی‌هایی مواجه نیستند، چرا که افراد چه تشکیل خانوار بدهند و چه ندهند، نیازمند شغل هستند و تاثیر چندانی در وضعیت تقاضای اشتغال جامعه نخواهد گذاشت. حال این‌که در بخش مسکن، با ازدواج ۲ نفر ، ۱ خانوار تشکیل می‌شو‌د که ۱ مسکن نیاز دارند. از سوی دیگر اگر جوان‌ها تا سنین بالا مجرد بمانند، تعداد خانوار‌های تک نفره که هر یک نیازمند خانه‌اند زیاد می‌شود و تامین‌شان از توان ما خارج است. در تمام دنیا برای برنامه‌ریزی مسکن، به طور حتم این ضریب یعنی میزان تأهل یا تجرد جوان‌ها و نیاز آن ها به مسکن را در نظر می‌گیرند.
▪ خبرنگار:
اگر در نظر بگیریم تقریباً انفجار جمعیتی که در سال‌های گذشته‌ی رخ داد، امروزبه سن ازدواج قرار گرفته است، وضعیت ما در برنامه‌ریزی چگونه باید تحلیل شود؟
▪ خبرنگار:
شما صحبت از یک دوران بحرانی می‌کنید که همه چیز باید به سرعت انجام گیرد، اما کار فرهنگی زمان زیادی نیاز دارد.
ـ دکتر ستاریان:
بله. البته بحران بخش مسکن از سال ۱۳۶۵ شروع شده است و ما می‌بایست از همان زمان برای امروز برنامه‌ریزی می‌کردیم. از سال‌های پیش تذکر دادیم و اعلام کردیم که امروز فرصت دارید و اگر این دوران را سپری کنیم مجبور هستیم علاوه بر تولید برای متقاضی هم برنامه‌ریزی کنیم. باز هم تذکر می‌دهم ما در میانه راه دوره‌ی دوم برنامه‌ریزی مسکن هستیم؛ اگر از این دوران خارج شویم دیگر فرصت برنامه ریزی برای تولید را از دست می‌دهیم.
▪ خبرنگار:
کشور‌های دیگر از چه ابزارهایی برای تغییر رفتار متقاضی در این دوران برنامه‌ریزی می‌کنند؟
ـ دکتر ستاریان:
بهترین راه‌کارها این است که اولا سطح و نوع تقاضا را تغییر ‌دهیم و بعد از آن متقاضیان را جابه‌جا ‌کنیم. زمانی در خود کشور تشویق به مهاجرت می‌شود، گاهی برنامه‌ریزان مسکن برای کاهش سطح تقاضا، تشویق به مهاجرت به کشور‌های دیگر و حتی اقدام به رفع موانع حقوقی برای مهاجران می‌کنند.
▪ خبرنگار:
اگر از مرحله‌ی برنامه‌ریزی برای متقاضی و عرضه خارج شویم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
ـ دکتر ستاریان:
به دوره‌ی‌ای بسیار بسیار خطرناک می‌رسیم که کاری از دست ما بر نمی‌آید و برنامه‌ریزان در این دوران دیگر حرف از تولید و مانند آن نمی‌زند، بلکه آن ها باید بگویند با این همه جمعیتی که خانه ندارند چه کار باید کرد. با انواع و اقسام معضلات اجتماعی همچون بی‌خانمانی و کپرنشینی مواجه می‌شویم. ناهنجاری‌های اخلاقی، اجتماعی، جمعیتی و سیاسی ایجاد می شود. در این شرایط نه می‌توانیم یک شبه به مردم خانه بدهیم و نه می‌توانیم به آن‌ها بگوئیم که چند سالی در خیابان بخوابند، یا چند سالی همان کپرنشینی را تحمل کنند.
نباید فرصتی را که برای تولید داریم از دست بدهیم، اما باز هم کافی نخواهد بود، به همین دلیل سطح و نوع تقاضا را نیز باید کاهش دهیم. به هر حال به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که به دوره سوم وارد شویم.
▪ خبرنگار:
چقدر برای دوران دوم برنامه‌ریزی مسکن فرصت داریم؟
ـ دکتر ستاریان:
اما اگر سال ۱۳۸۹ فرا رسد ما این دوره را هم از دست داده‌ایم. در این صورت دیگر نمی توانیم برای ۵ سال آینده هم برنامه‌ریزی کنیم، زیرا آن اندازه درگیر بحران‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایجاد شده توسط ۵ تا ۶ میلیون خانوار بدون سرپناه، خانوارهای کپرنشین و حاشیه‌نشینی که هیچ‌گونه امکاناتی ندارند هستیم که امکان برنامه‌ریزی مسکن وجود نخواهد داشت. ما با طبف وسیع و متنوعی از مشکلات برخورد خواهیم کرد؛ در این دوران دیگر برنامه‌ریزان سیاسی و اجتماعی برنامه‌ریزی می‌کنند نه برنامه‌ریز مسکن؛ زیرا دیگر کاری از دست برنامه‌ریزان مسکن برنمی آید.
▪ خبرنگار:
پدید آمدن این سطح از مشکلات قدری دور از ذهن به نظر نمی‌رسد؟
ـ دکتر ستاریان:
اما وقتی شما با اعداد و ارقام محاسبه می‌کنید متوجه می‌شوید که این احتمال وجود دارد. در سال ۱۳۸۲ پانصد هزار حاشیه نشین (در کشور) وجود داشت. هم اکنون حدود هفت میلیون حاشیه‌ نشین داریم. در چند سال آتی نیز به همین سرعت تعداد حاشیه نشینیان افزایش خواهد یافت. هنگامی که تعداد حاشیه نشین‌ها به حدود ۲۰میلیون نفر برسد چه خواهیم کرد؟
اگر شما امروز به یک شهر دورافتاده بروید متوجه می‌شوید که در آن‌جا هم مشکل مسکن وجود دارد. مدتی پیش نمی‌توانستید باور کنید که برای مثال در شهرهای بسیار دورافتاده قیمت واحدهای مسکونی متری ۱ تا ۵/۱ میلیون باشد. چند سال در محله‌ی فرشته قیمت مسکن متری ۱ میلیون تومان بود، در صورتی که امروز گاه در دورافتاده‌ترین شهرهای ما قیمت مسکن متری ۱ میلیون تومان است.
همان‌گونه که عرض کردم ما فرصت ۲۰ ساله و بسیار طولانی‌ ای که را برای برنامه‌ریزی تنها برای تولید داشتیم به طور کامل از دست دادیم و در حال حاضر در میانه‌ی دوره دوم هستیم. ما تنها چند سال فرصت‌ داریم تا تولید را به سرعت افزایش دهیم و همچنین به طریقی تاثیر متقاضی را کمرنگ کنیم. اگر این مرحله را سپری کنیم یعنی به سال ۱۳۸۹ برسیم، باید تولید را به طور کامل کنار بگذاریم. زیرا اهمیت مسائل و بحران‌های شدید جمعیتی به اندازه‌ای زیاد خواهد شد که اهمیت تولید فراموش می‌شود.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید