شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


سایه روشن های ازدواج نیمه مستقل


سایه روشن های ازدواج نیمه مستقل
زوج های جوانی که در دوران عقد دائم به سر می برند، از همان آغاز در تدارک مقدمات ازدواج برمی آیند. به رغم تناسبات سنتی و تمایلات اخلاقی بسیاری از خانواده ها این موضوع جای خود را به گونه ای دیگر در رسم و رسوم ازدواج باز کرده است و اکنون پس از دوران نامزدی با صیغه محرمیت که معمولاً بیش از یکی، دو ماه طول نمی کشد، نوبت به برگزاری مراسم عقدکنان می رسد و بین این مراسم تا جشن ازدواج زوج جوان، وقفه ای چندماهه می افتد. در فرهنگ و سنت کشور ما در شهرهای مختلف، برگزاری جداگانه این دو مراسم پس از «شیرینی خوران»، مرسوم بوده است، اما فاصله این دو حداکثر چند روز در نظر گرفته می شده است.
دکتر عزت الله کردمیرزا - روانشناس در مورد جایگاهی که دوران عقد در جامعه ما به دست آورده، می گوید: «وقتی در مورد عقد و دوران عقد صحبت می کنیم، گویا ازدواج را مرحله بندی کرده ایم. درحالی که این رویکرد نتیجه مدار، خطا در سبک زندگی است و باید جای خود را به نگاه فرایندمدار بدهد. این فرایند باید بطور پیوسته، صحیح انجام شود تا با حضور دو عنصر انسانی و عاطفی مؤنث و مذکر، محصولی از این پیوند به دست آید که خانواده نام دارد.»
● آمادگی اقتصادی
توجیه بسیاری از زوج های جوان و خانواده هایشان درباره در نظر گرفتن زمانی طولانی تر از نامزدی برای دوران عقد، نیاز به فرصتی برای فراهم آوردن مقدمات مادی آغاز یک زندگی مشترک است، اما دکتر کردمیرزا بر این نکته تأکید می کند که مجال برای مهیا کردن این ملزومات، نباید فراتر از حد معقول برود: «تجربه در کلینیک های مشاوره نشان داده است، هر وقت طول دوره عقد زیاد شده، برخوردها و مشکلات زوجین نیز افزایش یافته است. اگر کسی این توانایی را در خود نمی بیند که در یک دوره زمانی مشخص، ملزومات اولیه زندگی مشترک را به کمک همسرش فراهم آورد، نباید ازدواج کند زیرا در آن صورت دچار یک اشتباه تاکتیکی در شیوه زندگی شده است، یعنی پیش از احراز حداقل شرایط لازم، وارد موقعیتی می شود که نیاز به استفاده از برخی توانایی های مهم دارد.»
● زمانی برای شناخت
از سوی دیگر گاهی شنیده می شود که بعضی خانواده ها یا دختران و پسران جوان، دوران عقد را زمان شناخت و محک زدن طرف مقابل می پندارند. در حالی که کارشناسان معتقدند از این فرصت تنها برای سازگار شدن با رفتارها و خصوصیاتی از شخص مقابل می توان استفاده کرد که پسندیده یا شناخته شده باشند، نه این که هر یک از زوجین بخواهد، برای اولین بار با مهم ترین ویژگی های سازنده و تأثیرگذار فردی که با او به عقد نکاح درآمده است، مواجه شود. دکتر مهدیس کامکار - روانشناس - در این خصوص می گوید: «هر قدر امکان آشنایی افراد با هم در چارچوب نظارت خانواده بیشتر باشد و پس از این آشنایی نسبی و البته لازم، در صورت صلاح، ارتباط آنها در قالب عقد ازدواج در شناسنامه ثبت شود، وضعیت بهتری در زندگی مشترک آنها به وجود می آید، زیرا با چشمان باز انتخاب کرده اند و می توانند خود را برای شروع همسری و همدلی زیر یک سقف آماده کنند. متناسب با فرهنگ و مسائل اخلاقی، قبل از نامزدی یک مرحله آشنایی لازم است، اما شناخت اصلی طرف مقابل نباید به زمان عقد موکول شود، زیرا طی فرایندی که به ازدواج ختم می شود، از آنجایی که بتدریج به لحاظ اجتماعی، مالی و خصوصیات رابطه فردی، ارتباط دو نفر نزدیک تر می شود، برهم خوردن رابطه، به همان نسبت ضرر وارد می کند. به نظر می آید که دوران نامزدی و عقد، بسته به سن و شرایط مالی و تحصیلی طرفین می تواند بطور متوسط شش ماه تا یک سال طول بکشد، اما اگر این مدت به دو تا سه سال برسد دیگر نمی توان آن طور که باید آن را مدیریت کرد.»
● دوران عقد طولانی
مشکلات مالی و اقتصادی و دغدغه های فرهنگی، بیش از هر زمان دیگری در مورد جامعه جوان ما نگرانی راجع به وضعیت تحصیل، اشتغال و خصوصاً ازدواج را به چشم می آورد. دکتر شیوا دولت آبادی - روانشناس - درباره شرایط امروز تشکیل خانواده توصیه می کند: «جوانان و خانواده ها به اصطلاح چشم هایشان را بشویند و بیش از حد سخت نگیرند. دولت نیز با حمایت و رفع معضلات و مشکلات خانواده های نوپا، خصوصاً در دو مقوله اشتغال و مسکن، می تواند این موهبت را از سایه یک معضل خارج کند تا به جای این که چنین مسئله ای با وصله و پینه، نیمه کاره و بدون را ه حل رها شود، انتظارات تعدیل شده و با بهبود شرایط، ذهنیت ها نیز تغییر کند.»
با این که چالش های دوران عقد و همین طور طولانی شدن آن، از نظر بسیاری از کارشناسان همچنان بحث برانگیز و نیازمند بررسی و یک چاره جویی عمیق است، اخیراً معاون فرهنگی - اجتماعی سازمان ملی جوانان خبر از طرحی برای ازدواج آسان جوانان با عنوان «ازدواج نیمه مستقل» داده است. در توضیح اولیه این طرح که هنوز در حال پیگیری است و کامل نشده، عنوان شده که مدنظر این طرح، دوران عقد طولانی برای به تأخیر نیفتادن مقوله پیوند در قالب ازدواج است، یعنی شرایطی که دختر و پسر در دوران عقد به سر می برند و برای همان دوران عقد برنامه ریزی می کنند تا فرصتی باشد که برای زندگی مشترکشان برنامه ریزی کرده و برنامه های خود را اجرایی کنند. این که چنین طرحی کدام یک از نیازهای جوانان را وارد قالب ازدواج می کند، جای بحث مفصلی دارد که می توان از چند جهت به آن نگاه کرد.
نکته اول این است که وقتی کسی موقعیتی را بدون تلاش به دست آورد و شرایط لازم برای احراز و حفظ آن را نداشته باشد، نه تنها معمولاً از لحاظ روانی برای حفظ آن موقعیت نیز کوشش نمی کند، بلکه به راحتی نیز می تواند از آن بگذرد.
یکی از اشتباهات اساسی در سبک زندگی این است که شخص بگوید اول عقد می کنم، بعد می روم سربازی و بعد از آن فکر کار و تأمین معاش را خواهم کرد.
این کار یعنی پیش از آن که سازگاری های لازم برای موقعیتی را به دست آورد، با این باور غلط که آنچه لازم است، در این وضعیت خودبه خود به دست می آید، خود را یک قدم جلوتر، در شرایط آن کار قرار دهد.
دکتر احمد عبداللهی - جامعه شناس - معتقد است نمی توان دو نفر را که برای طولانی مدت هر یک در خانه پدری شان زندگی می کنند، زن و شوهر محسوب کرد: «اگر دوران عقد بیش از زمان لازم برای مراسم عروسی، طولانی شود، موجب بی حرمتی به زوجین و شأن خانواده، خصوصاً خانواده دختر می شود. والدین هم وقتی بدانند فرزندشان تا مدت ها برای معیشت زندگی مشکل حاد دارد راضی به ازدواج او نمی شوند.»
دکتر شیوا دولت آبادی درباره شناخت به دست آمده در دوران عقد، در کنار مهلت برای فراهم آوردن نیازهای اولیه زندگی مشترک، این نکته را مدنظر قرار می دهد که دو طرف باید در چارچوب خاص خانواده، مدتی با هم آشنا شوند و دوران عقد صرفاً برای تدارک ازدواج کامل و رفتن زیر یک سقف است: «عقد، جدی تر گرفتن یک ارتباط، فراتر از نامزدی است که به تعهد متقابل رسمیت می بخشد. دانستن این که چه ارزش هایی بر شخصیت طرف مقابل حاکم است و این که وجود چه خصوصیات مختلفی برای دیگری اهمیت دارد، موضوع بسیار بااهمیتی است که باید پیش از جاری شدن صیغه عقد دائم در مورد آن تا حد قابل قبولی به نتیجه رسید و سپس تعهد رسمی را پذیرفت.»
دکتر دولت آبادی طرح ازدواج نیمه مستقل به معنای دوران عقد طولانی را عملی نمی بیند، زیرا در آن تکلیف اصل ازدواج هنوز روشن نیست: «اگر دوران عقد به درازا بکشد، دیگر از آن قالب مورد تأیید خارج می شود. علاوه بر این ، به خاطر حضور دیگران و سایه انداختن برنامه های آنها بر رابطه دو شخصی که در یک خانه زندگی نمی کنند و مدیریت خانه را خود بر عهده ندارند، این وضعیت را دیگر به معنای واقعی کلمه نمی توان زندگی مشترک نامید. مسئله بسیار بااهمیت تر این است که تلاش مشترک برای ساختن زندگی از خود زندگی آغاز می شود. اگر شخص همچنان نان خور خانواده پدر باشد، اصلاً در گفتن این که این رابطه «ازدواج» هست یا نه، باید تردید کرد. تعهد مشترک برای تقسیم شادی ها و غم ها است که به حضور دو نفر به عنوان یک زوج معنا می دهد و ازدواج واقعی است که آنها را در مسیر تلاش و تکاپو برای بهبود شرایط و پیشرفت هدایت می کند.»
دکتر کردمیرزا، معتقد است که اگر در شرایطی نهاد «خانواده» به عنوان محصول پیوند دو شخص ایجاد نشود، آن تعامل دیگر معنای ازدواج ندارد و این راه باز می شود که افراد بدون احساس مسئولیت، رابطه ای را آغاز کنند:« در یک خانواده سالم سه رأس بااهمیت «صمیمیت»، «تعهد» و «اشتیاق» لحاظ می شود. این سه مقوله با یکدیگر رابطه تنگاتنگی دارند و خدشه دار شدن هر یک از آنها، بقیه را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. دوران عقد باید طوری تنظیم شود که به هیچ یک از این عناصر خللی وارد نشود و با یکدیگر هماهنگ باشند. ازدواج، یک فرآیند پیوسته است و مرحله ای دیدن آن اشتباه اساسی است. اگر فاصله بین زمانی که زوجین با عقد بطور رسمی به یکدیگر متعهد می شوند تا زمانی که زیر یک سقف می روند طولانی شود، این عامل به عنوان خطری برای طلاق، ارتباط آنها را تهدید خواهد کرد.»
از دیدگاه دکتر دولت آبادی، با هر شکل و معیاری که به این مقوله نگاه کنیم پدر و مادرها هم نمی پذیرند که فرزندان شان با این شرایط وارد چنین مرحله ای شوند، زیرا جز مشکل عاطفی ـ آن هم به ظاهر ـ مسصئله دیگری را حل نمی کند.
مهرداد حقگو
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید