پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ضرورت جهاد فرهنگی در جوامع اسلامی امروز


ضرورت جهاد فرهنگی در جوامع اسلامی امروز
نیاز امروز جامعه بشری به گوهر جهاد آن هم از نوع “جهاد فرهنگی” نیازی مبرم و حیاتی است. هر چه هجوم فرهنگی و تبلیغات انحرافی و عوامل غفلت آفرینی در رسانه‌های شیطانی، بیشتر و گسترده‌تر و قوی‌تر باشد و قلب و روح و روان انسان‌ها، بیشتر در تیررس اعوان و انصار شیطان قرار گیرد، ضرورت جهاد فرهنگی بیشتر و شدیدتر احساس می‌شود. جهاد فرهنگی تلاشی بزرگ و مقدس برای نگهبانی از افکار الهی، نگاه الهی عواطف عالی انسانی و آرمان‌های بلند اجتماعی و سلامت عقل و اندیشه و قلب و احساس جامعه بشری است. این جهاد، مرز نمی‌شناسد و محدود به مرزهای ایران و کشورهای اسلامی و منطقه خاص نیست، بلکه کوششی با انگیزه معنوی برای تحول فکری، اخلاقی در سراسر جهان است. آغاز حرکت در “جهاد فرهنگی” کار خداست. سخن او آسایش را از برگزیدگان آفرینش و پیامبران خود گرفت و آنان را به قیام واداشت. و این جهاد نمادی از تلاش برای جریان جویباری از لیله‌القدر است که فرهنگ آسمان را به زمینیان و دورافتادگان از ملکوت الهی می‌رساند. بنابراین جهاد فرهنگی برخلاف درگیری‌های نظامی، مبارزه‌ای کوتاه مدت و موقت و زود گذر نیست. این جهاد وظیفه جاودانه انسان در صحنه زندگی اجتماعی است و در میدان رزم، در کلاس مدرسه و دانشگاه، دردرون بازار، در پشت میز اداره در محراب و منبر، در درون خانه و کارگاه و کارخانه جریان دارد.
حال که بحث به اینجا رسید ابتدا به معنای فرهنگ عمومی می‌پردازیم.
بحث درباره تعریف “فرهنگ‌” نمی‌تواند به راحتی ما را به نتیجه قطعی و روشنی برساند. زیرا در این تعریف اختلافات و دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. ولی به طور کلی باید گفت: فرهنگ یک امر تحقق یافته است. به طوری که فرهنگ یک جامعه، ناظر به کیفیت موجود در آن جامعه است. واقعیتی است که اکنون در آن جامعه وجود دارد. همین ویژگی، یکی از وجوه ممیز بین “دین” یا “ایدئولوژی” می‌باشد. زیرا “دین” یک امر حقیقی ناظر به الگو و وضعیت مطلوب برای آدمی است حال آنکه فرهنگ یک جامعه هیچ‌گاه کمال یافته مطلق و مطلوب نیست بلکه همواره قابلیت تکامل دارد. این مطلب را نباید فراموش کنیم که در تعریف فرهنگ عمومی، دو جهت “عینی” و “اعتباری” نقش دارند. زیرا در تعریف نمی‌تواند فقط مبادی عینی را تکیه‌گاه قرار داد یا برعکس. و در پیرامون فرهنگ عمومی باید گفت که مقوله‌ای است شامل تمامی فعالیت‌های مبنی بر اندیشه و عادت که در جهت برآوردن نیازهای بشری، بسته به انواع جوامع از نظر تاریخی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی رفتارهای عموم مردم را شکل می‌دهند.
رفتارهایی که گاه ویژگی خاص یک جامعه می‌گردد و در بعد خاص خود به عنوان ویژگی فرهنگی، سیاسی، مذهبی، اقتصادی و ... اجتماع مورد توجه است. فرهنگ عمومی باید در ساده‌ترین فعالیت‌های اجتماعات مردم از جمله روش‌های کسب و معاش، پیوندهای خانوادگی، نظام اداره خانواده و جامعه، نحوه پوشش، سنت‌های غذا خوردن، تربیت کودک و مسائل جزئی و روزمره که در ظاهر بی‌اهمیت به نظر می‌آیند، مورد مطالعه و تفحص قرار گیرد. در جوامع اسلامی امروز این فرهنگ بسیار تحت تاثیر کشورهای بیگانه قرار گرفته که از مهمترین این تاثیرات نحوه پوشش زنان و دختران جامعه اسلامی است. آنها به گونه‌ای تحت تاثیر قرار گرفته‌اند که این افراد حرمت و ارزش چادر، آن حجاب برتر را که از زمان حضرت فاطمه (س) باقی مانده به کلی از بین برده‌اند. چگونه ممکن است جامعه‌ای اسلامی دارای چنین زنان و دخترانی باشد که شاید ظاهر آنها صدها برابر از تیپ زن‌های غربی بدتر است؟ اگر در جواب این سئوال بگوییم فرهنگ وارده از کشورهای غربی موجب شده حجاب اسلامی به فجیع‌ترین حجاب دربیاید، باز هم جواب کامل نداده‌ایم چون عواملی موجب می‌شود که فرهنگ وارد جوامع اسلامی شود.
با بررسی‌های انجام شده مشخص می‌شود که از جمله عوامل اساسی شکل‌گیری فرهنگ عمومی می‌تواند سه عامل حکومت، اقتصاد و ارتباطات به نهادی‌ترین ارکان تشکیل جوامع باشید. و در اینجا عوامل فرعی دیگری موجب می‌شود که فرهنگ عمومی شکل بگیرد از جمله تبلیغاتی که از طریق رسانه‌های تبلیغاتی مثل ماهواره و روزنامه‌های بیگانه انجام می‌گیرد و جوانان ناپخته اسلامی را انحراف می‌کنند. این نکته فراموش نشود که این تبلیغات که جزء عوامل فرعی نام بردیم همان عامل ارتباطات است. در صورتی که ارتباطات یک سطح بالاتر از تبلیغات می‌باشد. به طوری که تبلیغات یکی از اقسام مهم ارتباطات است.
اگر بخواهیم عوامل اصلی (حکومت، اقتصاد، ارتباط) را بررسی کنیم باید گفت: رفتارهای ظاهری از جمله آنچه در جامعه ما متاسفانه به غلط ملاک شده، عدالت را به فراموشی سپرده و ظلم را به صورت پنهان شدن در پشت مظاهر دین، تبرئه می‌نماید و جالب اینجاست که چنین افرادی به محض دستیابی به یک ترفیعی همه چیز را به فراموشی می‌سپارند. از جمله آنکه شکل ظاهری آن‌ها است که کسی به کارایی و عملکرد واقعی آنها رسیدگی نخواهد کرد.
در مورد عامل دیگر یعنی ارتباط نیز می‌توانیم بگوییم هیچ جامعه‌ای بدون ارتباط مستمر وموثر با اجتماعات دیگر دچار تحول جدیدی در ساختار فرهنگ عمومی خود نمی‌گردد.ارتباطات نخستین سنگ بنای جزئی‌ترین تحولات فرهنگی جامعه است. رشد تکنولوژی جهان معاصر بیشترین وجه تاثیر خود را بر توسعه و گسترش ابزارها، شیوه‌ها و حوزه کارکرد ارتباطات نهاده است. پس اگر علائق مردم به طرز صحیحی به خدمت رشد و تعالی انسان و تقرب او به منبع حقیقت و هدایت گرفته نشود، بهترین وسیله ذلت و ضلالت بشر است. همان طوری که در صفحه قبل به آن اشاره شد و مهمترین نکته در اینجا اتکای چاره‌اندیشان و برنامه‌ریزان تقابل فرهنگی نیز باید هدایت نسل‌ها در جهت آن باشد که همین دو نیاز اساسی را وسیله کمال انسانی قرار دهند. وگرنه مشکلات و معضلات ناشی از آن و توجه به این مسائل را به حداقل کاهش دهند. ازعوامل مهم دیگر که سومین عامل نامبرده است اقتصاد می‌باشد. زیرا رشد یا رکود، بارور شدن و بالیدن یا پژمردن و افسردن روح‌ها و اندیشه‌ها، استعدادهای شگرف همه و همه در گرو حمایت‌ها و آزادی‌ها اقتصادی و امکانات باوری این استعدادها است.
اقتصاد چندان در حیات بشری اثر سازنده یا تخریبی می‌تواند داشته باشد که عدم معاش، معادل عدم معاد خوانده شده است. ولی در هر کمبودی در این عوامل باید به جهاد فرهنگی تمسک جست. جهاد فرهنگی دو جبهه بزرگ و همیشگی دارد:
۱) جهاد برای خودسازی و تزکیه اخلاقی
۲) جهاد برای امر به معروف و ساختن جامعه اسلامی. خودسازی همان جهاد اکبر است که در فرهنگ اسلامی، علومی مثل اخلاق و عرفان و حکمت عملی، آموزه‌های لازم و آگاهی‌های مورد نیاز برای حضور در این نبرد مقدس را آموزش می‌دهند.
جهاد کبیر نوع دوم از جهاد فرهنگی است که نهادهای آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و اطلاع‌رسانی تربیتی دنیای اسلام ایفای این مسئولیت الهی را بر عهده دارند. جهاد رسانه‌ها، جهاد خبرگزاری‌ها، جهاد مطبوعات و جهاد دنیای صوت و تصویر جهاد فرهنگی است.
جهاد فرهنگی برای پاسداری از سلامت قلب‌‌ها و بینش‌ها در برابر بیماری‌های قلبی و معرفتی است. فرعون‌ها و قارون‌ها با استفاده از معرفت و عبادت خدا باز می‌دارند و به بردگی و تسلیم در برابر طاغوت‌ها فرا می‌خوانند. اینان منکر جهان غیب و وحی آسمانی و آیات الهی هستند و پای خود را از گلیم خویش درازتر کرده‌اند. رها سازی‌ جامعه از فرهنگ طاغوتی و معیارها از ملاک‌های مهم جامعه اسلامی است.
جهاد فرهنگی جهادی داوطلبانه و افتخاری و بدون در نظر گرفتن پاداش مادی است. حضور در این میدان، کار هر کسی نیست. در این جهاد از نیروهای اجباری کاری برنمی‌آید.
جهاد فرهنگی امروز اقدامی ضروری و مقدس برای شناخت انحراف‌ها، افشای دسیسه‌ها و تحریف‌ها و تلاش در جهت تعلیم و آموزش و اطلاع‌رسانی صادقانه و دلسوزانه درباره اسلام ناب محمدی (ص) و معارف اهل بیت نبوی است و همچنین تلاش برای گسترش ایمان و تفکر قرآن و اهل بیت در سراسر گیتی است.
و در پایان بحث باید گفت: همان گونه که سپاه و ارتش در ایفای مسئولیت و انجام ماموریت‌های خویش مدام باید به نوسازی تجهیزات و آموزش و سازماندهی و آمادگی‌های خویش بیندیشند همه مبلغان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... نیز برای رفع فرهنگ‌های بیگانه باید از هرگونه تبلیغی چه آموزشی چه پژوهشی دریغ نکنند. زیرا موفقیت‌ در جهاد فرهنگی به معنای فتح قله اندیشه‌ها و قلب‌ها و نصب پرچم قرآن و اهل بیت (ع) در آفاق بلند گیتی و اعماق روح انسان‌هاست. زیرا پیروزی در این جهاد، نیاز به تحول و بازنگری در ابعاد گوناگون زندگی دارد. مثل: تحول از ریا به اخلاص- تحول از ناآگاهی به آگاهی- تحول از تفرقه به سوی اتحاد و برابری. والسلام
زهرا یوسفی مصری
منبع: فصلنامه مبلغان
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید