پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تلویزیون بلا و رژیم نااشغالگر معده!


تلویزیون بلا و رژیم نااشغالگر معده!
▪ نامه‌وارده‌ای در اعتراض به برنامه‌های پزشکی تلویزیون را با هم بخوانیم...
برنامه‌های صبح تا ظهر رسانه از قبیل آموزش فنون خانه‌داری، آشپزی، سفره‌آرایی و گل‌سازی برای خانم‌های محترم خانه‌دار و آقایان در خانه مانده‌ای تهیه‌ای می‌شود که البته در کاربرد این فنون کم از زنان خانه‌دار ندارند. به‌خصوص دنیای مدرن و جبر روزگار وانفسا که احساس بویایی و بساوایی مردان را هم به رایحه و لطافت پوشک‌های تعویضی کودکان عادت داده و صدای نشاط بخش ونگ ونگ کودک را در گوش‌های دایه- پدر‌های در خانه مانده طنین‌انداز کرده است.
● رسالت رسانه ملی
در رسانه ملی (برای نگارنده انکشاف وجود یا نبود رسانه بلا در کنار ملی تا به حال مسجل نشده است) قسمت اعظمی‌ از برنامه‌های صبح را برنامه‌های بهداشتی- سلامت تشکیل می‌دهد که با حضور پزشکان و استادان دانش بهداشت و سلامت سعی در بهداشتی کردن زندگی خانواده‌ها از طریق روشنگری زنان خانه‌دار دارد. بی‌انصافی است بگوییم این برنامه‌ها مفید نیستند یا حتی تاثیر آنها کم است. حداقل از خیلی از سریال‌های آب بندی- ماست بندی شده تلویزیون مفیدتر هستند.
● تولید دکترهایی که مدرک ندارند
حال ولی آقایی را تصور کنید که پس از کلی منتظر نوبت ماندن و پرداخت هزینه وارد اتاق معاینه یک پزشک فوق تخصص با سابقه می‌شود. شکایت اصلی بیمار این است که خانمش به وجود سندرم مثلا بهجت در همسرش پی برده است و او را برای درمان نزد پزشک فوق تخصص فرستاده است. مبنای تشخیص همسر مکرمه هم این بوده که یک بار چشمش را می‌خارانده یا نزدیک آخر برج که حقوقش ته کشیده بوده و اعصابش درب و داغان، در دهانش یکی دو تا آفت پیدا شده و خانم محترم سریع تشخیص بیماری را برای او گذاشته و او را راهی معالجه نزد پزشک خبره این زمینه کرده است. پاسخ این سوال که چرا کار به اینجا رسیده ،این است که خانم همه برنامه‌های پزشکی سلامت تلویزیون را تماشا می‌کنند و کلی اطلاعات درباره بیماری‌ها دارند و از دکتری در واقع به ادعای خودشان فقط مدرک رسمی‌اش را کم دارند.
تازه شاید ماجرایی که گفتیم روی خفیف سکه باشد! وای به حال روزی که موضوع برنامه سرطان و امثالهم باشد که دید کلی مردم نسبت به این بیماری‌ها بسیار بدبینانه‌تر است. در این صورت، وای به حال فرزندان و شوهر این خانم که آواره راهروهای مطب‌ها و آزمایشگاه‌ها می‌شوند.
● ماجرا از منظر هالو‌انگارانه
در نظر بگیریم که اگر از منظر زیبای‌ ‌هالوانگارانه به قضیه نگاه کنیم برای رونق بازار پزشکان به طور کلی این برنامه‌ها چندان هم بدک نیستند. حتی منطق کشکی اگر برای خودمان بتراشیم باید بگوییم هزینه‌های غربالگری به مراتب کمتر از درمان است و اگر اتفاقا هم یک بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود، کلی به نفع فرد و جامعه است. ولی اگر واقع‌بین باشیم و اگر آرشیوی از این برنامه‌های ضبط شده را بررسی کنیم اعتراف می‌کنیم حتی خود پزشکان هم قادر نیستند این همه توصیه و علامت و پرهیز را درباره سلامت خود به کار ببرند چه برسد بیماری که به علت فقدان اطلاعات کافی ممکن است برداشت غلطی هم از این داده‌ها بکند و دردسری برای خود و خانواده‌اش شود!
● عاقبت کودکی با آموزش‌های تلویزیونی
طفلک کودکی که با توصیه یک پزشک کودک‌آزار تلویزیونی از تمام تنقلات لذت دوران کودکی از قبیل چیپس و آدامس و پفک و شکلات محروم می‌شود. مادرش به علت وجود اسپور کزاز در خاک اجازه خاک بازی به او نمی‌دهد. از کلی تفریحات مهیج و خوراکی‌های خوش‌مزه محروم می‌شود و کلی تقویت‌کننده و ویتامین و شیر و مواد به اصطلاح مواد مغذی بد مزه دیگر در حلقش به زور ریخته می‌شود. تازه به روش‌های تربیتی که ممکن است روان‌شناسی در برنامه‌ای مطرح کند و مادری برای اینکه بداند یاد گرفته یا نه بدون مصداق روی فرزند دلبندش اجرا کند، اشاره نکنیم بهتر است!
● سر سفره تلویزیون
از یمن وجود جعبه جادو، مرد خسته از سر کار برگشته به جای آبگوشت پر چرب و قورمه سبزی و فسنجان، مخلوط کلم و هویج پخته و سالاد برای ناهار صرف می‌کند و در حالی که رژیم جدید از اشغال حتی یک چهارم اراضی معده مظلوم عاجز مانده یا به دلیل اینکه در تلویزیون دکتری فرموده که خواب بعد از ظهر برای شصت پا مضر است، به اجبار همسر ظروف شسته را خشک می‌کند! این می‌شود که نفرین همه خانواده عقبه پزشک جماعت را می‌گیرد، هر روز فحش و متلک و پیامک حواله صنف زحمت‌کش پزشک می‌شود! بنابراین، جناب محترم تلویزیون لطفا همان سریال اوشین را با ویرایش جدید به جای برنامه‌های پزشکی –زرشکی‌ات پخش کن و دست از سر کچل ما بردار!
امضا؛ همسرکلم‌خور عصبانی!
علی مرسلی
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید