جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اتحاد ملی وانسجام اسلامی


اتحاد ملی وانسجام اسلامی
مشکل امروز جهان اسلام چیست و ملت ها برای رفع آن چه باید بکنند:
مهم ترین مشکل امروز جهان اسلام ایجاد وحدت و یکپارچگی مسلمان است و باید برای آن فکری اساسی کرد. در این مقاله برآنیم تا راههای ایجاد این اتحاد و وحدت را در سالی که به فرموده رهبر معظم انقلاب سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری شده است بررسی کنیم.
اگر سخن از انسجام اسلامی می شود به این معناست که ملت های منطقه اسلامی می بایست پیوندهای خود را چنان مستحکم و استوار کنند که راه نفوذ دشمن بسته شود. در کاربرد عربی این واژه در جایی به کار می رود که شما لیوان آبی را با جوهری مخلوط و آمیخته کنید به گونه ای که نوعی هم رنگی در آن نمودار گردد. اگر شخصی با شخصی دیگر در اندیشه و تفکر مشترک شد گفته می شود که آرا و انظار آن دو با یکدیگر منسجم است هرچندتفاوت های نامحسوسی نیز دیده می شود. این تفاوت ها در آن حد و اندازه نیست که بتواند دوگانگی میان آن را بنمایاند. گونه ای از یگانگی در میان دو چیز منسجم یافت می شود به گونه ای که جدایی میان آن دو کاری سخت و دشوار و گاه غیر ممکن است. ملت های اسلامی می بایست برای رسیدن به انسجام تلاش کنند.
اتحادمیان امتها به حدی سفارش شده که خداوندنیز در قرآن کریم مردم را به وحدت و پرهیز از تفرقه دستور داده و راه رسیدن به آن را تمسک به حبل الله می داند که به عنوان محور اتحادمعرفی شده است .
پرچمداران واقعی اسلام ناب محمدی باید آتش فتنه راباکلمه توحید و حفظ وحدت و انسجام ملی واسلامی خاموش نمایندبا آن که روش ها و فرهنگ های هر ملتی در یک سرزمین و کشور با سرزمین و کشور دیگر متفاوت است ولی به جهت مشترکات کلان فرهنگی و هدفی می توانند و باید از انسجام برخوردار باشند. امت اسلام که ترکیبی از ملت ها و نژادها و خرده فرهنگ ها و تجربیات متعدد و متنوع است، از انسجام و صبغه ای برخوردار هستند که آنان را با یکدیگر یگانه می سازد. این همان چیزی است که در قرآن از آن به صبغه الله و رنگ الهی یاد شده است.
با برقراری اتحادوانسجام بین ملل منافعی از قبیل آسایش وآرامش در پی دارد .
ملت های هم سود مشترکاتی از قبیل جغرافیایی زبانی دینی وقومی داشته وروابط خود را می توانند استوار سازند.در نتیجه این انجام ممکن است زبان وقومیت مختلف مانعی برای رسیدن به اهداف مشترک با فرهنگ های مشترک نباشد.با انسجام اسلامی علاوه بر اینکه عناصر ملی وفرهنگی یک ملت نادیده گرفته نمی شوددر کنار آن می توان از فرصت ها وظرفیت های ملت های دیگر بهره مند شد.
اتحاد وهمبستگی میان ملل به دو صورت تصنعی وحقیقی می باشد .نوع تصنعی بر حسب مصلحت ومنافع ملل بوده که موقتی بوده ودر صورتی که منافع طرفین را به دنبال نداشته باشداز هم می گسلدونوع حقیقی که درون و برون باطن وظاهر اعمال ورفتار انسانها را تحت تاثیر قرارمی هد ومی توان آن را پیوندی قلبی نامید که شعار آن ها دستیابی به حق است.
اتحاد ملی پیش زمینهای برای رسیدن به انسجام اسلامی می باشدو از مهمترین اهداف اتحاد ملی وانسجام اسلامی برچیده شدن زمینه سلطه بیگانگان واستعمارگران میباشد که در نتیجه آن ملت ها به آسایش و آرامش واقعی دست پیدا می کنند.
● مقدمه:
اتحاد ملی یک مساله داخلی است وانسجام اسلامی یک مساله خارجی وهرکدام نیازمند راهکارهای متفاوت (وحتی گاه متناقض) می باشند. چرا که یک راهکار ممکن است منجر به انسجام اسلامی بالا، اما اتحاد ملی پایین وبالعکس راهکار دیگری ممکن است منجربه اتحاد ملی بالا ولی انسجام اسلامی پایین شود. دراین نوشتار سعی بر ارائه راهکارهایی است که همزمان منجر به اتحاد ملی وانسجام اسلامی بالایی گردند واز ارائه راهکارهایی با نتایج متضاد یا متناقض و گیج کننده پرهیز شده است. پیش از ارائه هرگونه راهکار بایستی عواملی که منجر به اتحاد ملی وانسجام اسلامی در کودکان ونوجوانان می شوند را شناسایی نماییم وپس از آن با برنامه ریزی های دقیق زمینه های لازم را برای تقویت شکل گیری نگرش مثبت نسبت به اتحاد ملی وانسجام اسلامی وهمچنین کسب دانش لازم وایجاد رفتارها مناسب فردی وگروهی فراهم کرد. مبانی نظری تحقیق، مطالعات رشد کودک ونوجوان و مصاحبه های صورت گرفته توسط محقق با تعدادی از دانشجویان عوامل مهم وتاثیرگذار برکودکان ونوجوانان (که می توان از طریق آنها به تقویت اتحاد ملی وانسجام اسلامی پرداخت) را به شرح مدل ذیل استخراج نمود.
● منافع مشترک ملت ها و مسئله انسجام اسلامی
تا این جا سخن از ملت ها و علل ایجادی آن و نیز عوامل موثر در همگرایی ملی و اتحاد ملی به میان آمده است و درهمان حال دانسته شد که علل واگرایی ملی می تواند اموری باشد که به هر یک از عناصر و عوامل ضربه برساند؛ به این معنا که تاکید بیش از اندازه بر برخی از عوامل می تواند به شکل واگرایی اجتماعی ظهور و بروز کند؛ به عنوان نمونه اگر ملتی چند نژادی و چند زبانی داشته باشیم (مانند ملت بزرگ ایران) تاکید بر عناصر قومی و زبانی می تواند به عنوان عناصر و عوامل واگرایی مردمان را از اهداف اصلی تشکیل ملت و دولت ملی باز دارد. از این رو ضروری است که تنها با تاکید بر جغرافیا، روش، تجربیات و فرهنگ مشترک مردمان در ملت متحد کرد و از واگرایی دور نمود. اما چرا بر انسجام اسلامی تاکید می شود؟ کارکرد و نقش آن در رسیدن ملتی به اهداف در چه حد و اندازه است؟ سخن از انسجام با ملت هایی که هم سود می باشند به معنای آن است که مشترکات در میان ایشان به جهاتی تقویت شده است. این جهات می تواند مختصات مشترک جغرافیایی و یا زبانی و دینی و قومی و مانند آن باشد. ملت ها گاه برای رسیدن به هدف مشترک یعنی آسایش و آرامش نیازمند آن هستند تا با ملت های پیرامونی خود روابط محکم تر و استوارتری داشته باشند. دولت بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم برای آن که بتواند کشورها و ملت هایی که در گذشته به عنوان مستعمرات در اختیار داشته، در راستای منافع علیای خود هماهنگ سازد اقدام به تشکیل سازمانی به نام ملت ها ی هم سود و مشترک المنافع کرد. دولتهای همسود در هیچ یک از امور داخلی و خارجی و دفاعی و اقتصادی متعهد به اجرای سیاست خاص نبودند. به عبارت دیگر، این سازمان هیچ مقررات نوشته شده ای نداشته و اساس آن همکاری آزادانه اعضا در هر یک از امور بود. هر چند که در تشکیل این سازمان عناصر مهمی را نمی توان یافت که آنان را با هم همراه و هماهنگ سازد با این همه این اندیشه ای بود که تاثیر فزاینده برای رشد و بالندگی برخی از کشورها به دنبال داشته است. با چشم پوشی از اهداف استعماری چنین تفکری باید گفت که اصل این مساله امری درست و در چارچوب اهداف اجتماعی انسانی است.
در اندیشه انسجام اسلامی این مساله انسانی تشدید می شود؛ زیرا هدف از آن کمک به دست یابی ملت ها به اهداف مشترک است با فرهنگ های مشترک می باشد، هرچند که در مسایل دیگری چون زبان و قومیت از مشترکات بهره مند نیستند و از آن سود نمی برند.
● اشتراکات امت اسلامی
امت اسلام در گستره جغرافیایی وسیعی با ملت های متعدد زندگی می کنند. روش ها و تجربیات تاریخی مشترک چندانی ندارند ولی در بسیاری از امور از اشتراک سود می برند. این مساله موجب می شود تا بتوانند برای رسیدن به سعادت ملی خود از آن بهره مند گردند. تفکر انسجام اسلامی به معنای آن است که ملت های مختلف اسلامی با همه تنوع و اختلافات روشی و تجربه ای می توانند از الگوهای مشترکی استفاده کنند و در راستای منافع مشترک حرکت کنند. برای رسیدن به این هدف می بایست از واگرایی و عوامل ایجادی آن کاسته و به علل و عوامل وحدت آفرین و همگرایی افزود.
در منطقه ای که ایران اسلامی به عنوان ملت بزرگ قرار گرفته است، امت اسلام زندگی می کند و از مشترکات زیادی در فرهنگ و حتی تجربیات تاریخی سود می بریم، هرچند که روش های رسیدن به هدف به جهت ویژگی های جغرافیایی و روحی و روانی متفاوت است ولی در آن حد و اندازه نیست که نتوان از توان و ظرفیت بالقوه ای که می توانند ملت های اسلامی منطقه ای در اختیار ملت ایران اسلامی قرار دهند استفاده کرد. ملت ایران برای دست یابی به اهداف والای خود نیازمند آن است که از توان ملی با ایجاد وحدت افزون تر و تاکید بر مشترکات و نیز از توان امت بهره مند گردد. این فرصت نه تنها منافع ایران را تامین می کند بلکه منافع ملت های اسلامی و هم سود و هم سو را نیز تامین خواهد کرد. برای رسیدن به انسجام اسلامی لازم نیست تا از عناصر ملی و فرهنگی خود چشم پوشی کرد و یا دیگران را به اتحاد فرهنگی و ملی خود فرا خواند بلکه با توجه به عناصر ملی و در کنار آن می توان از فرصت ها و ظرفیت های یک دیگر بهره مند شد. به ویژه این که به جهت وحدت دینی در بسیاری از روش ها و فرهنگ ها از اشتراک برخورداریم. اگر ملت های منطقه ای اتحاد اسلامی و انسجام اسلامی خود را تشدید کنند، عوامل تفرقه افکن بیرونی و درونی نمی تواند برای واگرایی جمعی این ملت ها کاری از پیش برد و در نهایت این ملت های منطقه اسلامی هستند که می توانند از همگرایی سود برند و برای رسیدن به آرامش و آسایش از توان و ظرفیت یک دیگر بهره مند شوند.
● اتحاد ملی انسجام اسلامی
▪ قسمت اول
انسان ها به اقتضای زندگی اجتماعی همواره در پی اتحاد و همبستگی با هم نوعان خود بوده اند که این اتحاد و همبستگی و پیوند خود بر دو نوع قابل تقسیم و دسته بندی می باشد.
ـ نوع اول : اتحاد و پیوندی تصنعی و غیر واقعی است. به این صورت که دولت ها و حکومت ها و اقوام و حتی اشخاص بر اساس مصلحت اندیشی و جلب منافع، در مقطعی از زمان با یکدیگر پیوند تفاهم بسته و متحد می شوند. لکن این اتحاد مشروط به حفظ منافع طرفین است لذا با نقض آن شرط، لاجرم این پیوند نیز می گسلد.
ـ نوع دوم : اتحاد حقیقی و پیوندی قلبی است که ابتدا درون و باطن انسان ها را تحت تاثیر قرار داده، پس از آن در برون و اعمال و افعال ایشان بروز و ظهور می یابد.
این اتحاد حقیقی از محتوا و طرز تفکری خاص تبعیت نموده و دیدگاه های ویژه ای را نیز ارائه می کند از جمله اینکه:
الف) حقّ، تنها محور اتحاد حقیقی در عالم می باشد.
ب ) حقّ، ماهیتا در بین تابعین خود ایجاد اتفاق، اتحاد و همبستگی نموده و باطل، ذاتا تفرقه افکن و وحدت شکن می باشد.
پ )خداوند، مردم را به تبعیت از حقّ دعوت نموده و پیامبران و رهبران الهی خود را به عنوان پرچم دار حقّ و برپا دارنده آن به میان مردم روانه نموده تا تفرقه و نفاق را برطرف ساخته و ایشان را حول محور حقّ متحد نماید.
ت ) انبیاء و پیام آوران الهی، ذره ای اختلاف نظر با یکدیگر نداشته و خود الگوی کامل و نمونه عینی اتحاد می باشند.
د ) در مقابل حزب خداوند که با تبعیت و دعوت به حقّ، ایجاد اتحاد می نماید، جبهه شیطان قرار دارد که با ترویج باطل، میان مردم تفرقه می افکند.
ج ) پیامبر اسلام(ص)، ائمه معصومین(ع) و بویژه در این برهه از زمان حضرت مهدی(عج) وارث رسالت و احیاگر مکتب انبیاء بوده و پرچم اتحاد را بر دوش دارند.
آری همان بزرگواری که درباره اش فرموده اند:
«خداوند بوسیله او امتها را به اتفاق آورده و پراکندگی ها را برطرف می نماید»
و خداوند کریم وظیفه سنگین استیلای حق و ظهور دین خویش را به عهده اش سپرده تا سرانجام روزی با نصرت الهی، ریشه های تفرقه یعنی شرک، کفر و نفاق را از بین برده و در دولت کریمه خود، جهان هستی را حول کلمه توحید یکپارچه و متحد و یکدست سازد.
قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی، سه گروه از مردم را مورد خطاب قرار داده و به اتحاد فرا می خواند:
اولین خطاب خداوند دعوت جامع و فراگیر تمامی انسان ها، در همه زمان ها به پیروی از حقّ می باشد:
«یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون (ای مردم پروردگارتان را پرستش کنید، همورا که شما و پیشینیانتان را آفرید. باشد که تقوا پیشه کنید.)
در دومین خطاب، اهل کتاب من جمله مسیحیان و یهودیان مورد ندا و دعوت الهی قرار می گیرند:
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا»
(ای اهل کتاب بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم و آن اینکه جز خدای یکتا را نپرستیم)
در سومین خطاب دامنه دعوت به مراتب محدودتر گشته و تنها گروهی خاص را شامل می گردد:
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»
(همگی به ریسمان محکم خداوند چنگ زده و پراکنده نشوید)
در همه این خطاب ها اعم از اینکه نوع انسان مخاطب باشد یا گروهی خاص، خداوند بندگان خود را به سوی حقّ می خواند و به راه تبعیت از حقّ فرمان می دهد.
اکنون که به این نقطه از بحث رسیدیم، پاسخ به چند سوال ضروری به نظر می رسد:
اول اینکه: حقّ که محور اتحاد حقیقی می باشد، خود چیست و چه تعریفی دارد؟
دوم اینکه: چه کسانی صلاحیت تشریح و تبیین حقّ را دارا می باشند؟
قرآن کریم کلام خداوند است و تفسیر و توضیح آن بر عهده کسانی خواهد بود که خداوند علم آنرا بدیشان آموخته و نیز تعلیم بندگان را بر گردنشان نهاده باشد.
خداوند تبارک و تعالی خود در قرآن چنین می فرماید:
«و ما یعلم تأویله الاّ الله و الراسخون فی العلم»
از امام صادق(ع) روایت است که فرمودند:
ما «راسخون فی العلم» هستیم و ما تاویل قرآن را می دانیم
همچنین در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودند:
«الراسخون فی العلم» امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) و ائمه بعد از او هستند.
و در جای دیگر امام صادق(ع) فرمودند:
«الراسخون فی العلم» آل محمد(ص) هستند.
پس مترجمان و آموزگاران کلام خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت(ع) بوده و صلاحیت تبیین حقّ را تنها آنها دارند و انسان ها موظفند برای فهم و فراگیری حقایق کتاب خدا به سراغ این خاندان رفته و از آنها بپرسند و به دستورشان عمل نمایند.
پس ما نیز برای یافتن حقیقت و باطن حقّ به محضر ائمه معصومین(ع) رجوع نموده و زانوی ادب می زنیم و از آنان می آموزیم.
پیش از این گفتیم که خداوند در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران چنین می فرماید:
«واعتصموا بحل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبیّن الله لکم آیاته لعلّکم تهتدون»
در کتاب شریف تفسیر جامع ج۱ به نقل از خصائص سید رضی چنین آمده است:
امام باقر(ع) فرموده اند:
«پیامبر(ص) در آخرین روزهای حیات خویش در حال بیماری، عمویش عباس و امیرالمومنین(ع) را صدا زده و به آنها تکیه نموده و به مسجد تشریف بردند و نماز را با مردم نشسته بجا آورده سپس بر فراز منبر قرار گرفتند. تمام اهل مدینه اعم از مهاجر و انصار حاضر بودند. بعضی گریه می کردند و عده ای ساکت بودند. پیامبر(ص) ساعتی خطبه می خواند و ساعتی استراحت می نمود و از جمله فرمایشات حضرت این بود که :
ای کسانی که در این روز و این ساعت از جن و انس و مهاجر و انصار در اینجا حاضرید، حاضرین به غائبین برسانید. من پس از خود در میان شما دو ثقل بزرگ برجای می گذارم. اول آن قرآن خداوند که کتاب هدایت و بیان احکام واجب الهی که حجت بالغه خدا و من است. دوم نشانه بزرگ و علم اکبر و مطهر و مظهر دین و نور و راهنمایی و چراغ هدایت و حبل الله اعظم، علی بن ابی طالب که رشته محکم خداست. تمام شما باید به دامان علی که رشته اتصال میان شما و خداست چنگ زده و از اطراف آن متفرق نشوید. که علی از پرتگاه آتش جهنم شما را نجات داده و آیات خداوند را برای شما بیان کند تا هدایت یافته و رستگار شوید. ای مردم هرکس امروز و بعد از این روز علی را دوست بدارد بر عهد خدا وفا نموده و هر کس امروز و بعد از این روز او را دشمن بدارد روز قیامت کور و کر به محشر می آید. و نزد پروردگار حجتی ندارد.»
باز در همین کتاب از مناقب نقل نموده که :
«ابن عباس می گوید روزی در حضور پیامبر(ص) بودم، شخصی اعرابی وارد شد و به آن حضرت عرض کرد: حبل الله چیست که ماباید به آن متمسک شده و به آن چنگ بزنیم؟
پیامبر اکرم(ص) دست علی(ع) را گرفت و فرمود به دامان این علی چنگ زنید که رشته محکم خداست.
اعرابی به دور امیرالمومنین(ع) می گردید و فریاد می زد: خدایا شاهد باش من چنگ زدم به ریسمان محکم.
پیغمبر اکرم(ص) فرمود هرکس می خواهد مردی از بهشت را مشاهده کند به این اعرابی نظر نماید.»
در تفسیر شریف نورالثقلین از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودند:
آل محمد(ص) آن «حبل»ی هستند که خداوند به اعتصام آن فرمان داده و فرموده :«واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا»
در همین کتاب از امام باقر(ع) ذیل کلمه «ولا تفرقوا» نقل شده که فرموده اند:
«خداوند تبارک و تعالی می دانست که مردم به زودی بعد از نبی خود دچار تفرقه می گردند و با هم اختلاف می کنند، پس آنها را از تفرقه نهی فرمود همانگونه که امتهای پیشین را نهی فرموده بود، پس ایشان را امر نمود که بر ولایت آل محمد(ص) اجتماع نمایند.»
و باز در همین کتاب از کمال الدین و تمام النعمة نقل شده که علی(ع) از پیامبر(ص) پرسیدند: آیا هدایت از ماست یا از غیر ما؟
فرمودند: بلکه از ماست هدایت به سوی خداوند تا روز قیامت. بوسیله ما خدا آنها را از ضلالت شرک نجات بخشید. بوسیله ما خدا آنها را از گمراهی فتنه در امان نگاه داشت. بوسیله ما آنها را بعد از ضلالت فتنه برادر گردانید. کما اینکه بوسیله ما آنها را بعد از ضلالت شرک ایشان را با یکدیگر برادر ساخت و به ما، خاتمه می بخشد
بار دیگر به کلام اصلی خویش باز می گردیم. خداوند مردم را به وحدت و اتحاد و پرهیز ار تفرقه امر فرمود و برای این پیوند، چنگ زدن و تمسک به حبل الله را بر مردم واجب نمود. و دیدیم که حبل الله یا همان ائمه معصومین(ع) آن محور حقّی هستند که خداوند به عنوان محور اتحاد معرفی نموده است.
که این معرفی با تعابیر متعددی، در قرآن کریم تکرار گردیده است و بررسی آنان می تواند آموزنده باشد.
در تاریخ آمده است: کاروانی از مردمان یکی از شهرهای ایران شکایتی به نزد حاکم آوردند که دو راهزن کاروان یکصد نفری ما را غارت کرده اند ! حاکم با تعجب پرسید: چگونه صد نفر از پس دونفر بر نیامدند؟ یکی از آنان در پاسخ گفت: آن دو نفر بودند همراه، و ما صدنفر بودیم تنها!
سال ۱۳۸۶ به تدبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به نام وحدت ملی و انسجام اسلامی نام گرفته است.
این تدبیر ارزشمند به عنوان راهبرد بنیادین خاتم پیامبران در برقراری الفت میان قلب های پراکنده و تشکیل حکومت اسلامی در امتداد سال پیامبر اعظم(ص) زمینه نزدیک تر شدن جمهوری اسلامی و جهان اسلام را به اندیشه های ناب نبوی فراهم می سازد.
پر واضح است که در شرایط سخت و طوفان های بنیان بر افکن که پیوند و همبستگی مسلمانان را نشانه گرفته است این راهبرد ارزشمند می تواند برادری و اتحاد دنیای اسلام را در جهان طنین انداز نماید و به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل شکوفایی تمدن اسلامی خودنمایی کند.
قرآن کریم به عنوان سند افتخار دنیای اسلام وحدت و همبستگی را سرچشمه رحمت و مومنان را به صلح و اخوت فرا می خواند. خداوند متعال در آیات گوناگونی به آن اشاره فرموده است که از آن جمله می توان به آیات زیر اشاره نمود:
۱) "واعتصمو بحَبل الله جَمیعا وَلا تفرّقوا"۱
همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید واز پراکندگی بپرهیزید.
در شآن نزول این آیه آمده است: ثعلیه از تبار اوس با استعد بن زراره از قبیله خزرج نسبت به یکدیگر فخرفروشی می کردند و هرکدام شخصیتهای قبیله خویش را به رخ دیگری می کشید و این امر باعث اختلاف و تفرقه میان آنان شد .
پیامبر اکرم (ص) از آن آگاهی یافتند و برای پایان دادن به این درگیری باتدبیر حکیمانه نزول آیه شریفه را به عنوان منشور عمومی به مسلمانان ابلاغ و درگیری دوقبیله نیز پایان پذیرفت.
۲) "ولا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جائهم البیّنات و اولئک لهم عذاب عظیم" ۲پس از آنها که آیات وادله ای برای هدایت آنان آمده است و چنین گروهی گرفتار عذاب سخت خواهند شد.
۳) "انما المومنون اخوه فاصلحو بین اخویکم و اتّقو الله لعلکم ترحمون" ۳به حقیقت مومنان همه برادر یکدیگرند پس همیشه بین برادران خود صلح دهید و پرهیزگارباشید باشد که مشمول رحمت الهی گردید.
۴) و اطیعوالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان الله مع الصابرین۴
فرمان خدا و پیامبرش را اطاعت کنید و نزاع _ کشمکش_ ننمایید تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خدا با استقامت کنندگان است.
تمامی آیات پیش گفته بیانگر این حقیقت است که گامهایی که برای وحدت برداشته می شود، تعظیم و تحکیم شعایر الهی و عبادت به شمار می رود.
پیامبر گرامی اسلام به عنوان معماروپایه گذاروحدت مسلمانان در هشداری به آنان می فرماید: بر شما نمی ترسم ازاینکه پس از من مشرک شوید ، بلکه ترس من از اختلافاتی است که دامنگیرتان خواهد شد . ۵
آن حضرت همچنین می فرماید: اگر همه شما در راه نیکی به هم بپیوندید و هماهنگ شوید، دوستدار و علاقمند یکدیگر خواهید بود .
از سوی دیگر سیره مدیریتی اهل بیت (ع) نیز بر مدار اتحاد اسلامی و انسجام مسلمین استوار بوده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند .
امیرالمومنین (ع) در بیان زیبایی خطاب به ابو موسی اشعری می فرماید: " ولیس رجل- فاعلم - احرص علی جماعة امه محمد صلی الله علیه وآله و الفتها منی ابتغی بذکر حسن الثوب و کرم المآب .... ۶
بدان که هیچ کس حریص تر از من به گرد آوردن امت پیامب (ص) و همدلی آنان نیست و در این کار پاداش نیک و فرجام نیکو را خواهانم.
آن حضرت در نفی واپسگرایی مسلمانان می فرماید: الا ترون الی بلادکم تغزی و الی صفاتکم ترمی
آیا نمی بینید که به شهرهایتان می تازند و سنگر شرف و عزتتان را آماج تیرها می سازند!
ایشان همچنین می فرماید : همراه جماعت باشید و از تفرقه بپرهیزید زیرا جداانگاری و تفرقه پیشه اهل باطل است . اگر چه شمارشان زیاد باشد و اتحاد و یگانگی همیشه از آن اهل حق است، اگر چه شمار آنان اندک باشد.
حضرت امیر (ع) تفرقه و اختلاف را اندیشه شیطانی معرفی و می فرماید: ان الشیطان قد یسنی لکم طرقه و یرید ان یحل دینکم عقده عقده و یعطیکم بالجماعه الفرقه و بالفرقه الفتنه ۷
همانا شیطان راههای خود را برای شما هموار می کند و می خواهد بندهای دینتان را یکی یکی باز کند ؛ به جای اتحاد پراکندگی آورد و از پراکندگی فتنه نصیبتان سازد .
بدین جهت گام نهادن در این مسیر ارزشمند اجر الهی را نیز به دنبال خواهد داشت و تلاش در جهت اتحاد شکنی نیز عذاب الهی را در پی خواهد داشت.
ناگفته نماند امروز نیز مسلمانان درپرتو نادیده گرفتن سفارش های بزرگان دینی رهسپار ناکجا آباد و سر درگمی مدرن گشته اند.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران و مطرح شدن آن به عنوان پرچمدار بیداری امت ها و خاستگاه اتحاد اسلامی همگان را به بازخوانی اندیشه و حدت و خارج ساختن آن از قالب شعار به حوزه رفتار فراخوانده است تا در رهگذر آن ارزشهای واقعی اسلام و کسب هویت برتردست یافتنی شود.
معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی –ره- در این باره می فرماید:
همه ما می دانیم وحدت ملت چه اثرهای معجزه آسایی داشته است و دارد و در مقابل تفرقه وتنازع چه نکبت هایی به سر مسلمین درطول تاریخشان آورده است
اسلام آمده است تا تمام دنیا را ، عرب را ،عجم را ، ترک را ، فارس را ، همه وهمه را با هم متحد کند و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند .
حضرت امام –ره- وحدت اسلامی و ملی را نعمتی الهی دانسته و می فرماید : اراده خدا بود که منت بر همه گذاشت و همه اقشار را با هم متحد کرد
مقام معظم رهبری نیز وحدت جهان اسلام را یکی از اساسی ترین دغدغه های خویش بر شمرد و می فرمایند:
امروز دنیای اسلام وامت اسلامی با مصایب بزرگی مواجه است ، درست است که بسیاری از این مصایب از درون دل خود ما مسلمانان برخاسته است ما کوتاهی و تنبلی کردیم و با خود خواهی ها و دنیا طلبی های خودمان را امت اسلامی به سوی قله تکامل انسانی را نپیمودیم که باید برگردیم باید حرکت کنیم.
ایشان وحدت دنیای اسلام را نیاز قطعی دانسته و می فرمایند: دشمن می خواهد میان فرقه های اسلامی نزاع باشد.
بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دشمن خواسته است بین ایران اسلامی و بقیه ملت ها جدایی بیندازد.
نگذارید این وحدت خدشه دار شود.
در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران پرچم پر افتخار انسجام دنیای اسلام را به اهتزاز درآورده و برای رسیدن به آرمانشهر امت اسلامی تلاش می کند نیاز به وحدت ملی ضرورتی انکار نا پذیر است.
در این راستا مساله وحدت وانسجام در دو لایه درونی وبیرونی قابل پیگیری است. لایه درونی با برگزاری نشست های عالمانه مشترک پیروان مذاهب اسلامی پیرامون مسایل اختلافی و تضارب آرا و اندیشه ها در فضای صمیمانه وعلمی محقق خواهد شد.
لایه بیرونی نیز بهره گیری از مولفه های مشترک دنیای اسلام و سازمانهای بین المللی همچون سازمان کنفرانس اسلامی، ،مجمع تقریب مذاهب وبرخی نهادهایی که اکثریت اعضای آن را کشورهای اسلامی تشکیل می دهند دارای اهمیت است.
چنانچه دنیای اسلام با این راهبردها به سوی اهداف والای خویش پیش برود رخوت و سستی حاکم بر روابط رخت بر بسته و با آگاهی به سمت قله پیشرفت و پویایی رهنمون خواهد شد.
مقام معظم رهبری در شرایطی این نسخه شفابخش را برای داخل و خارج کشور اعلام داشته اند که چنگ ودندان استکبار حلقوم لااله الا الله گویان عالم را هدف قرار داده وکانون های بحران در قلب سرزمین های اسلامی ایجاد شده است. آنان آخرین تیر خود را که در قالب اختلاف میان گروههای اسلامی طراحی شده و نوک پیکان آن به زهر اختلاف و تفرقه آغشته شده است را در تاریکی خاورمیانه به اصطلاح جدید رها ساخته اند .
بنابراین پرچمداران واقعی اسلام ناب، باید آتش فتنه را با تمسک به کلمه توحید و حفظ وحدت و انسجام ملی و اسلامی خاموش نمایند.
در این جا اشاره به برخی موانع موجود در راستای یکپارچگی امت اسلام نیز ضروری به نظر می رسد .
۱) تعصب قومی و تقلید کورکورانه ،
۲) پیدایی جهل ، خرافات و بدعت ها
۳) برداشت های سوء از اندیشه های سایر مذاهب
۴) تهمت های ناروا و بی اساس
۵) پیدایی حکومت های خودکامه
۶) غفلت از سیاست های استکبار و روی آوردن به اختلافات جزیی
۷) بزرگ نمایی اختلافات در میان گروههای اسلامی
۸) پیدایی گروه هایی افراطی و روی آوردن مردم به دیدگاه های افراطی آنان
۹) پیش گیری از شناخت متقابل پیروان مذاهب اسلامی
۱۰) افزایش خشونت های فرقه ای و برادرکشی در سرزمین های اسلامی
به راستی حلقهء مفقوده انسجام اسلامی چیست؟ آیا کشوری که خویش را پرچمدار انسجام اسلامی می داند ؛ در درون نیازی به وحدت نخواهد داشت؟
در پاسخ باید گفت: اتحاد ملی و انسجام اسلامی دو روی یک سکه اند و هر گاه اتحاد ملی به صورت کامل تحقق یابد انسجام اسلامی نیز دست یافتنی خواهد بود. بر این اساس اتحاد ملی ترجمان انسجام اسلامی در سطح بین المللی خواهد بود
رسیدن به وحدت ملی به عنوان پیش زمینه انسجام اسلامی نیز اصول و مبانی ویژه ای دارد.
کشور عزیز ایران از طوایف، گروهها ، نژادها و گویش های گوناگون تشکیل شده است.بنابراین وحدت ملی ضامن سعادت ملت و گامی در جهت حرکت به سوی افق های روشن خواهد بود.
برای رسیدن به وحدت ملی ،باید تعریفی روشن از آن ارائه گردد.
منظور از وحدت از دیدگاه جامعه شناختی یعنی این که اعضای جامعه فعالیت های خود را همسو با سایر شهروندان و در کمال همبستگی و پیوند متقابل به انجام برسانند.
با این نگاه، وحدت آن گونه که عده ای می پندارند امری مطلق نخواهد بود و در صورتی دست یافتنی است که همه مردم یک گونه فکر کرده و از روش اعتقادی یکسانی برخوردار باشند، زیرا این روش نه ممکن و نه مطلوب است.
بنابراین بهترین برداشت از وحدت می تواند این گونه باشد :تلاش برای نهادینه کردن منافع و آرزوهای مشترک در میان اقشار جامعه .
رسیدن به وحدت ملی نیز مستلزم به کارگیری راهکارهایی است که در زیر به بخشی از آن اشاره می گردد:
۱) تلاش در جهت کنار گذاشتن تعصبات قومی،قبیله ای، حزبی ، منطقه ای و...
۲) تلاش در جهت شایسته سالاری و پرهیز از گرایشهای سلیقه ای در زمینه های گوناگون
۳) پر هیز از جزم گرایی و انحصار طلبی تنگ نظرانه و اجازه باروری اندیشه ها – تا آنجا که اصول ومنافع ملی خدشه دار نگردد
۴) پیشگیری از تضادها و منازعات سیاسی و رقیب ستیزی و نیز توافق در اصول کلی حاکم بر روابط جامعه
۵) تلاش در جهت نهادینه سازی ارزشها و منافع مشترک در جامعه
۶)تلاش در جهت کاهش فاصله گروههای تاثیر گذار جامعه بر مبنای احترام متقابل و نفی سرکوب و تحقیر در میان آنان
۷) پذیرش نسبی تکثر در حوزه اندیشه وعمل و رسمیت بخشیدن به حقوق قانونی گروههای نا همگن ، تا آنان نیز در سایه وحدت ملی هویت خویش را بازیابی و تعریف نمایند.
۸) ایجاد روحیه نقد پذیری علمی در سایه برگزاری نشست های دوستانه افراد و گروهها.
۹) تقویت هوشیارانه پیوند ملت و دولت و افزایش قانون گرایی و مشارکت مردم در عرصه های گوناگون .
۱۰) هدایت افکار عمومی به سوی منافع ملی و فاصله گرفتن از منافع گروهی و جناحی.
۱۱) آگاه سازی مردم از ترفندهای دشمنان در راستای خاموش ساختن شعله های بیداری اسلامی و اتحاد شکنی .
۱۲) پای بندی همه گروههای وفادار نظام به قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان منشور اتحاد ملت مسلمان ایران.
● نگاه قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی
از نظر قرآن انسان ها از یک نر و ماده آفریده شده اند (حجرات آیه ۱۳) و مردمان امتی واحد و یگانه بوده اند. (بقره آیه ۲۱۳) و تمایز رنگ و زبان آنان نه مایه امتیاز و نه نشانه برتری است بلکه نشانه های قدرت الهی (روم آیه ۲۲) چندگونگی قبیله ای و طایفه ای راهی برای شناسایی بهتر و هماهنگی و همگرایی است (حجرات آیه ۱۳). هر ملتی به جهات چندی پدیدار می گردد چنان که امت ها و شرایع نیز به جهات شرایط زمانی و روحیات و مقتضیات روحی و روانی انسان پدید آمده است (مائده آیه ۴۸) بنابراین نمی توان به این مسایل به عنوان مسایل محوری نگریست بلکه اموری عرضی هستند که شرایط خاص و مقتضیات خاصی پدیدار می گردند.
قرآن می کوشد تا همه انسان ها را در نهایت در یک جامعه جهانی واحد گرد آورد و جهانی شدن به عنوان یک فرآیند طبیعی و جهان سازی به عنوان یک برنامه پروژه اسلامی مورد تاکید و تایید قرآن و اسلام است. اسلام و قرآن از مردمان می خواهد که در نهایت با حفظ اصولی و اختلافات ملی و حتی شریعتی خود در یک اجتماع کلان و واحد انسانی جهانی گرد هم آیند و به اصول و ارزش های مشترک توجه کنند. از این رو مردمان را به کلمه یگانگی می خواند (آل عمران آیه ۶۴) این بدان معناست که انسان ها می توانند و باید برای اصول مشترک و اهداف مشترک خود با هم منسجم گردند. این انسجام هرچند از نظر نظری فراهم است و همه در پی توحید و آسایش و آرامش هستند ولی در مقام عمل عملیاتی نشده است و انسجام خارجی نیافته و آثار آن ظاهر نشده است.
قرآن در کنار برنامه های تشریعی، پیروان شرایع مختلف را بر گردآمدن بر نقاط مشترک با یک دیگر فرا می خواند (آل عمران آیه ۶۴) و بدین ترتیب بنیاد جامعه جهانی آرام و امن همراه با احترام متقابل به فرهنگ ها و ملیت ها را پی می ریزد و خود را کتاب مصدق می نامند. (بقره آیه ۴۱) پاک شمردن طعام اهل کتاب (مائده آیه ۵) و مجاز شمردن معامله و داد و ستد با ایشان (ممتحنه آیه ۸) و نهی از مجادله و درگیری های کلامی و یا اهانت به مقدسات و فرهنگ های ایشان را حرام دانستن (عنکبوت آیه ۴۶) گام های اساسی اسلام و قرآن برای ایجاد جامعه جهانی انسانی است.
برای رسیدن به این مقام و هدف اساسی می بایست نخست میان ملت های اسلامی این انسجام و همرنگی پدیدار گردد و امت اسلام با ملت های مختلف خود با یک دیگر منسجم شوند. از این رو برای رسیدن به انسجام اسلامی طرح و برنامه های مختلف و متنوع ارایه می دهد. بسیاری از گزاره های قرآنی تبیین کننده عوامل انسجام اسلامی است چنان که بسیاری از آموزه های دستوری قرآن نیز در این راستا قابل تحلیل و تبیین است. قرآن همه کسانی را که شهادتین را بر زبان جاری کرده و اسلام را با حقیقت جانشان پذیرفته باشند را مومن و مشمول حکم انسجام اسلامی می داند. یگانگی و انسجامی که در سایه وحدت عقیده و باور پدید می آید. قرآن براساس همین وحدت عقیده مؤمنان را برادران یک دیگر می خواند (حجرات آیه۱۰) و بر تعاون و همکاری و همیاری در پارسایی و نیکی دعوت می کند. (مائده آیه۲) و آنان را شرافت امت واحد می ستاید. (انبیا آیه۹۲) این همه برای آن است که امت ترکیبی از ملت ها و فرهنگ ها و اقوام مختلف است که در یک راه و روش و هدف مشترک گرد هم آمده اند و توانسته اند گروه بزرگی از مردمان را در یک مجموع گردآورند.
این انسجام پیش از آن که به صورت تجسمی خودنمایی کند به شکل روحی و روانی تحقق می یابد. قرآن پیوند مؤمنان را پیوند دل هایی دانسته است که از استحکام و استواری خاصی برخوردار می باشد.(انفال آیه ۶۳) این موهبتی الهی و معجزه ای خداوندی است که خداوند با تصرف در دل های مردمان مؤمن ایجاد کرده است؛ زیرا نمی توان چنین انسجام و یگانگی را که رنگ خدایی دارد جز به معجزه ایجاد کرد. از اینرو خطاب به پیامبرش می فرماید که اگر تمام گنج ها و ثروت های زمینی را انفاق می کردی نمی توانستی این انسجام و یگانگی و همرنگی را پدید آوری؛ زیرا این گونه یگانگی با پول فراهم نمی آید (انفال آیه۶۳) همگرایی که ایجاد شده همگرایی روحی و روانی است که به عنایت پروردگار ایجاد می شود و این درصورتی تحقق می یابد که ملت ها بر دین تأکید ورزند و اصول آن را مورد توجه قرار دهند.(آل عمران آیه۱۰۳)
● آثار انسجام اسلامی
قرآن برای انسجام اسلامی آثار چندی را برمی شمارد که از مهم ترین آن ها می توان به همان هدف اصلی تشکیل خانواده کوچک و بزرگ (ملت) و ایجاد دولت اشاره کرد. هدف از انسجام اسلامی در وهله نخست رسیدن به آرامش و آسایش است که قرآن نیز بر آن تأکید می ورزد. (آل عمران آیه ۱۰۳و نیز انعام آیه۶۵) چنان که برچیده شدن زمینه سلطه بیگانگان و استعمارگران از مهم ترین اهداف وحدت و انسجام اسلامی شمرده شده است. (قصص آیه۴) و قدرت و هیمنه مؤمنان را افزایش می دهد(انفال آیه۴۶)
این اهداف جز با تأکید بر عوامل ایجادی آن پدیدار نخواهد شد. از این رو بر مسلمانان است که بر اصول دین اسلام تأکید ورزند و به ریسمان الهی (قرآن و پیامبر) چنگ زنند و از آن دور نشوند. (آل عمران آیه ۱۰۳و نساء آیه۵۹) حقوق برادری را رعایت کنند و عیب یک دیگر نجویند و در حق یک دیگر گمان باطل نبرند (حجرات آیه۱۱و ۱۲) امر به شایسته و معروف نمایند و از کار زشت و ناهنجار پرهیز کرده و دیگران را نیز باز دارند. (آل عمران آیه۱۰۴)
این دسته و عوامل دیگری را قرآن برای رسیدن به انسجام اسلامی بیان کرده است که بدون آن ها نمی توان رنگ یک رنگی را دید و از امنیت و آرامش و آسایش برخوردار شد.
باشد تا با تحقق بخشیدن به این تسمیه مبارک مقام معظم رهبری یعنی اتحاد ملی و انسجام اسلامی به اهداف اصلی جامعه و اجتماع انسانی دست یابیم و رنگ و روی آسایش و آرامش را در کره خاکی زمین ببینیم و از صلح و صفا برخوردار گردیم.
ابوالفضل زارعشاهی
پی‌نوشت:
۱- سوره آل عمران،آیه ۱۰۳
۲- سوره آل عمران، آیه ۱۱۰
۳- سوره حجرات، آیه ۱۰
۴- سوره انفال، آیه ۴۶
۵- صحیح بخاری ، ج ۲، ص ۹۴ و مسند احمد حنبل ، ج۴، ص۱۴۹
۶- نهج البلاغه ، نامه ۷۸
۷- همان ، خطبه ۱۲۱
نتیجه گیری:
در پایان این نتیجه را خواهیم گرفت که برای افزایش اتحاد ملی وانسجام اسلامی بین ملت ها ومسلمان راهکارهای عملی زیر را بایدبه مرحله اجرا درآوریم:
ـ تشکیل جبهه واحد اسلامی در برابراستکبار
ـ تمسک به مشترکات و پرهیز از اختلافات
ـ پرهیز از مسائل تفرقه افکن
ـ توجیه مسلمانان برای پیش گیری از خشونت های فرقه ای و فرقه گرایی های افراطی
ـ کنار گذاشتن سلاح های ناکار آمد کفر،تفسیق و ...
ـ ارائه نسخه شفابخش محبت و مدارا در میان امت اسلامی برای پایان بخشیدن به ستیزه های فرسایشی
ـ مرز بندی میان حق و باطل،ایمان و شرک ،فضایل و رذایل بر مبنای برائت از دشمنان
ـ پایه ریزی مهندسی اجتماعی و فرهنگی بر مبنای گفتمان وحدت و تقریب مذاهب اسلامی
ـ پژوهش های عمیق برای رسیدن به رهیافت علمی منشور وحدت اسلامی
ـ ترسیم افق های وحدت بر محور توحید و نبوت و سایر مشترکات
ـ پیگیری روش ارزشمند اندیشمندانی همچون:سید جمال الدین اسد آبادی،سید قطب،محمد عبده،شرف الدین،مرحوم آیت الله بروجردی،شیخ شلتوت و...
ـ هدف گیری ریشه فساد
منابع:
http://sal۸۶.blogfa.com/
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۸۶۰۲۰۲۰۱۰۶


همچنین مشاهده کنید