پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

دانشگاه، بستر فرار مغزها و راه حل آن


دانشگاه، بستر فرار مغزها و راه حل آن
واژه «فرار مغزها» و معادل انگلیسی آن یعنی «Brain Drain» مترادف با حرکت سرمایه انسان هاست، هنگام‍ی که جریان کلی نیروی متخصص بیشتر به یک سمت حرکت می کند. برای اولین بار جامعه سلطنتی بریتانیا در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰، این اصطلاح را برای مهاجرین به آمریکا و کانادا بکار برد. واژه «Brain» بر هر مهارت، شایستگی و خلاقیتی دلالت دارد که به طور به القوه سرمایه کشور است. استفاده از کلمه «Drain» نشان می دهد که آمار خروج بیشتر از حد نرمال و یا حد دلخواه است و ترکیب این دو نشان دهنده خروج مستعد ترین سرمایه جامعه در حدی بیش از انتظار خواهد بود. گرچه به طور کلی ادبیات نئوکلاسیک بر این باور است که مهاجرت به علت عرضه بیشتر سرمایه در کشور میزبان شکل می گیرد، این پدیده مختص کشور های در حال توسعه نیست؛ ولی با مهاجرت نخبگان و نیروهای کارآمد انسانی از کشورهای در حال توسعه به مقصد امریکا، کانادا و اروپای غربی آغاز گردیده است. البته کشورهای پیشرفته تر مثل کانادا، آلمان، انگلستان، و سوئیس نیز در سال ۱۹۶۲ در صدر قربانیان فرار مغزها قرار داشتند که نیروهای آنها به ویژه به آمریکا مهاجرت نمودند. به طوری که در این سال از ۲۳ هزار پزشک شاغل در آمریکا ۵۸۵۸ نفر از کانادا، ۴۲۶۳ نفر از آلمان و ۹۰۴ نفر از ایران بوده که به ترتیب رده های اول، دوم و نهم قرار داشتند.
امروزه تمامی کشورهای توسعه یافته و یا درحال توسعه برای حفظ، یا ایجاد بنیانهای توسعه یافتگی و ارتقای قدرت رقابت خود با دیگر کشورها، علم و فناوری را به عنوان محور اصلی فعالیتهای خود مورد عنایت قرار می دهند. باتوجه به اینکه علم و فناوری محصول فعالیتهای پژوهشی است و در صورتی که فعالیتهای علمی و پژوهشی با سایر فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیب گردد قطعاً توسعه پایدار حاصل خواهد گردید.
مهاجرت نیروی متخصص برای کشور میزبان به منزله رشد پویای اقتصادی است و همچنین نشان داده شده است که در صورت افزایش مهاجرت نیروی انسانی، میزان رفاه اقتصادی نیروهای باقی مانده در کشور کاهش می یابد. به طوری که در یک مدل آماری در سال ۱۹۶۰ نشان داده شد اگر میزان سهم مهاجران در صادرات ملی بیشتر از واردات نیرو به کشور باشد میزان درآمد نیروهای کارآمد باقی مانده در کشور کاهش خواهد یافت. دلایل زیادی وجود دارد که به میزان های مختلفی فرار مغزها می تواند به وضعیت اقتصادی کشور صدمه بزند. به این علت در آن سالها این پیشنهاد مطرح شد که کشورهای قربانی فرار مغزها باید برای نیروهای خود مالیات تعیین کنند! که این مالیات از طرفی باعث کاهش فرار مغزها گردد و از طرف دیگر برای کشور صادر کننده راهی برای جبران مالی بدست آید، تا کشورهای توسعه یافته در اعضای بدست آوردن کیمیای کشورهای در حال توسعه، غرامتی به آنها پرداخت کنند.
اگر بپذیریم که قدرت برتر جهان از آن کسانی است که قدرت علمی و تکنولوژیک بیشتری دارند وصف آرایی و مبارزه قدرت در نظام نوین جهانی نه براساس تعداد و نوع تسلیحات جنگی، بلکه برحسب نیروهای متخصص و نخبه علمی تعیین می گردد، باید این واقعیت را نیز قبول داشته باشیم که با از دست دادن چنین نیروهایی و پیوستن آنان به کشورهای توسعه یافته، در واقع به تضعیف خود کمک کرده و حداقل یک آجر به مصالح بنای قدرت کشورهای توسعه یافته اضافــه نموده ایم.
با توجه به اهمیت و ضرورت بهره‎وری از استعداد و تخصص صاحبان اندیشه برای رشد و توسعه کشور ابتدا باید تعریف دقیقی از مهاجرت نخبگان داشته باشیم.
جامعه آماری در بررسی پدیده مهاجرت نخبگان تنها شامل متخصصینی که دارای مدرک آموزش عالی هستند نمی‎‎شود. همچنین متخصصین و نخبگان را نیز نباید تنها در میان اساتید دانشگاه جستجو کنیم. دکترکی‎نژاد، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرمودند: ملاک ارزیابی ما صرفاً مرزهای جغرافیایی نیست. بلکه «بهره‎‎دهی افراد در جهت منافع ملی» است. حتی افراد متخصص زیادی در داخل کشور هستند که از تخصصشان در داخل کشور بهره‎گیری مفیدی نمی‎شود که جزء گروه مهاجر محسوب می‎شوند. اما در این میان دسته دومی نیز هستند که اگر چه خارج از کشور زندگی می‎کنند اما چون ارتباط علمی خود را با مرکز علمی داخل کشور حفظ کرده‎اند و در خدمت منافع علمی مملکت هستند، جزء مهاجرت نخبگان محسوب نمی‎گردند. آنچه که فعلاً‌ در کشور ما بر روی آن بحث می‎شود مهاجرت مغزهای بالفعل است. اما نکته مهم دیگری نیز در این مقوله وجود دارد و آن وجود تعداد بسیار زیاد مغزهای «بالقوه» درکشوراست که این افراد هنوز به مدارج بالای علمی دست نیافته‎اند. بدیهی است که این افراد باید شناسایی شوند و امکان حضور و ظهور در عرصه‎های مختلف علمی و تحقیقاتی کشور و جذب و هدایت آنان فراهم شود.
اصولاً فرار مغزها، سوای از برنامه ریزیهای دقیق و حساب شده کشورهای پیشرفته، موید تاثیر مستقیم دانش ناپذیری، نبود سازمانهای برنامه ریز و بی توجهی فراوان به امر تحقیق و پژوهش و عدم ایجاد انگیزه در محققان است. پروفسور محمد عبدالسلام معتقد است علت اصلی مهاجرت نخبگان معمولاً مسائل مادی و دریافت حقوق بیشتر نیست بلکه عامل مهم تر، زیربنای بهتر کشورهای پیشرفته از نظر علمی است. براین اساس وی معتقد است که با ایجاد زمینه های علمی بهتر، برنامه ریزی در جهت توسعه پژوهش و فراهم آوردن امکان دسترسی به یافته های جدیــد علمی و نیز ایجاد مکانیسم های ایجاد انگیزه، می توان از خروج نخبگان از کشور جلوگیری کرد.
● نقش دانشگاه ها در کاهش فرار مغزها
می دانیم بسیاری از کسانی که از کشور خارج می شوند، دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و با داشتن تخصص در رشته های مختلف انگیزه خروج از کشور و اقامت در کشور خاصی را پیدا می کنند. از طرف دیگر غیر از قشر کارگران غیر ماهر و نیمه ماهر که به دلیل استفاده از توانمندی های فیزیکی به طور محدودی مورد توجه بعضی از کشورها قرار می گیرند، عمدتا نیازهای کشورهای جذب کننده نیروی انسانی به استفاده از نیروی فکری است که در متخصصین و دانشگاهیان تبلور یافته است.
دانشگاه ها حداقل در دو بعد کلی می توانند بر جلوگیری از مهاجرت نخبگان اثر گذار باشند. اولا دانشگاه ها به عنوان محیط پرورش دهنده متخصصان به عنوان یکی از عوامل داخلی مهاجرت نخبگان مد نظر هستند و می توانند از طریق ستاد های مورد نظر در وزارتخانه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و حتی مجلس شورای اسلامی، قوانین و مقرراتی را مصوب و اجرا کنند که موجبات دلگرمی و انگیزش متخصصان و محققان را فراهم کنند که این موضوع می تواند در ابعاد مالی، امنیت شغلی، تسهیلات زندگی و تجهیزات علمی مورد توجه قرار گیرند. ثانیا با توجه به پدیده جهانی شدن و نیز پذیرش این واقعیت که بسیاری از نخبگان ممکن است برای اقامت به ایران مراجعه نکنند؛ تسهیلاتی مثل استاد و دانشجو، اجرای طرح های تحقیقاتی مشترک و ایجاد ارتباط مداوم و مستمر در جهت حفظ این سرمایه های ملی در کشور محل اقامت خود اتخاذ نماید.
بدیهی است که لازمه ورودی جدی به این مسائل، توجه به استقلال نسبی دانشگاه هاست که تا حدودی از طریق هیئت امنایی شدن دانشگاه ها در حال انجام است ولی لازم است در ابعاد مالی، اداری و تصمیم گیری های راهبردی و استراتژیک محلی و منطقه ای نیز این مهم مورد توجه قرار گیرد. همچنین لازم است که جهت گیری ها و ماموریت های دانشگاه ها نیز از توجه صرف به آموزش، به پژوهش محوری و پژوهش ماموریتی در کنار پرداختن به وظایف آموزشی، مد نظر قرار گیرد و نیز در پرداختن به آموزش و پژوهش به ابعاد کیفی به شکل جدی توجه نمایند، تا هم در ورود و هم در خروج فعالیت های علمی در دانشگاه و هم پس از فارغ التحصیلی امکان استفاده از نیروهای انسانی متخصص و فرهیخته به نحو مطلوب در جامعه فراهم آید. لازم به تاکید است که به طور کلی زمانی دانشگاه ها می توانند به نقش اساسی خود در کاهش مهاجرت نخبگان توجه داشته باشند که تا حدودی به اصلاح ساختار ها، ماموریت ها و وظایف کلی و جزیی خود توجه داشته و عوامل درگیر در فرآیند آموزش و پرورش را به وظایف و ماموریت های خود آشنا ساخته و مورد نظارت و کنترل دقیق قرار دهند.
از طرف دیگر، ارتباط مشخص و هماهنگ دانشگاه و صنعت فواید زیادی را به دنبال دارد. در نتیجة تقویت رابطه بین صنعت و دانشگاه انرژی پژوهشی فراوانی که در دانشگاه وجود دارد به سمت کاربردهای عینی هدایت شده تا به حل مشکلات جامعه محلی یا جهانی بپردازد. همچنین رشد کیفیت کار شرکت‌ها و کیفیت پژوهش دانشگاه‌ها، کاهش فرار مغزها در اثر رضایت شغلی در داخل کشور و مشخص شدن اولویت‌های آموزشی و پژوهشی از فواید این ارتباط می‌باشند. ارتباط دانشگاه و صنعت هم برای دانشگاه اهمیت دارد و باعث اولویت‌بندی زمینه‌های آموزشی و پژوهشی آن می‌گردد، کیفیت آموزشی و پژوهشی را بالا می‌برد و از فرار مغزها می‌کاهد، و هم باعث توسعه و رشد صنعت می‌گردد.
در جمع بندی نهایی می توان اشاره نمود که در کاهش پدیده مهاجرت نخبگان، عواملی نظیر جنسیت و گروه های سنی به عنوان ویژگی های فردی؛ گروههای علمی، گروههای اجرایی، دانشکده های مختلف و مجموعه عوامل داخلی به عنوان ساختارهای درونی؛ قوانین دانشگاه ها و دانشگاه های مجازی به عنوان عناصر خاص دانشگاهی؛ تبادل استاد و دانشجو، طرح های تحقیقاتی مشترک با دانشگاه ای دیگر کشورها به عنوان عوامل ارتباط بین المللی، همگی از طریق فضای دانشگاهی تاثیر بسزایی دارند.
کیاندخت کیهانیان دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.عضو کمیته پژوهشهای دانشجویان
منابع:
۱- The Brain Drain. A Survey of the Literature, Pierpaolkhnv Giannoccolo
۲- خلاصه ای از "نقش دانشگاه ها در کاهش مهاجرت نخبگان" نوشته عباس صادقی، نادر افقی
۳- جهانی شدن ارتباطات و فرار مغزها از ایران، نویسنده : حامد عمویی
۴- نقش دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهش کاربردی در توسعة «صنعت نرم‌افزار» کشور، سید علی اکرمی‌فر
منبع : نشریه قاف


همچنین مشاهده کنید