چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

رژیم صهیونیستی در گرداب بحران های متعدد!


رژیم صهیونیستی در گرداب بحران های متعدد!
بررسی و تحلیل مساله موازنه قدرت یکی از اصول اولیه سیاست و جنگ است، اما هر کسی که سیاست های رژیم های عربی؛ از جمله تشکیلات خودگردان فلسطین را پیگیری کرده باشد به راحتی می تواند تداوم رویکردهای سنتی و سطحی آنها در برخورد با این مساله را تشخیص دهد.
در این نوشته قصد نداریم که مساله کم رنگ شدن اسطوره شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی را که تا حد زیادی متاثر از کاهش سلطه و هیمنه آمریکا بر عرصه بین المللی و افزایش گرایشات به سوی جهان چند قطبی است، مورد بررسی قرار دهیم، اما مساله مهم این است که کشورهای عربی باید سیاست های خود را نه تنها در زمینه نحوه تعامل با منازعه دیرینه عربی ـ صهیونیستی، بلکه در نحوه تعامل با آمریکا و دیگر ابرقدرت های بین المللی که به منزله قطب های جدید جهانی به شمار می روند، تغییر داده و سیاست های جدیدی همسو و متناسب با شرایط جدید بین المللی اتخاذ کنند.
مساله اصلی که در این مقاله سعی داریم آنرا مورد بررسی قرار دهیم، دستاوردها و عملکرد دولت عبری و بحران داخلی رژیم صهیونیستی و حتی فراتر از آن بحران های متعددی است که این رژیم با آنها دست و پنجه نرم می کند و این مساله به نوبه خود اقتضا می کند که کشورهای عربی بیش از پیش روابط خود را با فلسطینیان گسترش و استحکام بخشیده و همکاری های خود در زمینه مساله سازش با رژیم صهیونیستی و دیگر مسائل مربوط به منازعه دیرینه عربی ـ صهیونیستی را بیشتر کنند.
بی شک شکست ژوئیه سال ۲۰۰۶ ارتش صهیونیستی در مقابل جنبش حزب الله لبنان حادثه مهم و سرنوشت سازی بود که ضربه سنگینی به نقش و هیبت ارتش که از معیارهای اصلی قدرت و اعتبار رژیم صهیونیستی به شمار می رود، وارد کرد. اما این مساله را نیز نباید از نظر دور داشت که ارتش رژیم صهیونیستی در زمان جنگ ۳۳ روزه با جنبش حزب الله لبنان تفاوت های زیادی با ارتش زمان جنگ های قبلی این رژیم داشت و پس از سال ها تنها به نیروی پلیسی برای تعقیب و بازداشت شهروندان فلسطینی در داخل این سرزمین تبدیل شده بود. علاوه بر این، ارتش این رژیم در اوایل سال ۲۰۰۲ نیز شکست بدی را در اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنین متحمل شد و بالطبع ۲ سال پس از خروج خفت بار از جنوب لبنان و تحمل ضربات و مشکلات ناشی از مقابله با انتفاضه الاقصی فلسطین دیگر آن قدرت و اقتدار گذشته خود را از دست داده بود. از سوی دیگر، گسترش پدیده مصرف گرایی و خوشگذرانی در بدنه ارتش و کاهش روحیه فداکاری و جنگ طلبی در میان شهرک نشینان صهیونیست که از ویژگی های اصلی دوران اقتدار ارتش بود، باعث شد که قدرت نظامی این رژیم روز به روز به سوی ضعف و افول پیش برود.
بدین ترتیب ارتش صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه لبنان شکست سختی را متحمل شده و پس از آن نیز، علی رغم تمامی بستر سازی ها و اقدامات اولیه از حمله به نوار غزه عاجز ماند و در نهایت سیاست مداران این رژیم آرام سازی با گروه های مقاومت فلسطین و در راس همه آنها جنبش مقاومت اسلامی "حماس" را بهترین راهکار برای برون رفت از این بحران دیدند و این در حالی بود که این توافق به نوبه خود ضربات سنگینی را به بت هیبت و برتری مادی و معنوی این رژیم بر فلسطینیان وارد کرده و انتقادات سیاسی زیادی را علیه مقامات سیاسی این رژیم به همراه داشت که در نهایت با افشای مساله فساد مالی "ایهود اولمرت" نخست وزیر و برخی دیگر از مقامات این رژیم باعث تشدید بحران حاکم بر جامعه صهیونیستی شد.
واقعیت این است که پس از "آریل شارون" نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی، این رژیم دیگر نخست وزیر برجسته و قدرتمندی به خود ندیده است و به عنوان مثال "زیپی لیونی" وزیر امور خارجه دولت اولمرت که پس از استعفای وی مسئول تشکیل دولت جدید این رژیم و آماده کردن شرایط برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی شده بود، در انجام این ماموریت ناکام ماند و بدین ترتیب رژیم صهیونیستی وارد بحران های جدیدی شد که به نظر می رسد حتی برگزاری انتخابات آتی نیز که بر اساس پیش بینی های صورت گرفته احتمال می رود که نتایج برابر و نزدیکی برای هر دو حزب لیکود و کادیما به دنبال داشته باشد، نتواند این رژیم را از باتلاق بحران های مذکور خارج کند. محافل صهیونیستی پیش بینی کرده اند که هر کدام از حزب های لیکود و کادیما در انتخابات آتی رژیم صهیونیستی تنها نزدیک به نیمی از کرسی های کنست را تصاحب کنند و حزب افول یافته "کار" تنها ۱۱ کرسی کنست را در اختیار گرفته و دیگر کرسی ها نیز میان دیگر احزاب سیاسی کوچک؛ از جمله احزاب عربی تقسیم شود.
شاید پاسخ جامعه صهیونیستی به این سوال که تاثیر گذارترین طرف در نتایج انتخابات آتی رژیم صهیونیستی چه گروهی است، بتواند گفته های ما درباره ضعف این رژیم در تمامی زمینه ها را تایید کند.
در همین راستا و در بر اساس نظرسنجی پژوهشکده "داحف"، ۴۷.۵ درصد از شهرک نشینان صهیونیست در پاسخ به سوال مربوطه مساله امنیت را مهمترین عامل تعیین کننده این مساله معرفی کرده اند و علی رغم بحران اقتصادی جهانی که اقتصاد رژیم صهیونیستی را نیز تا حد زیادی تحت تاثیر خود قرار داده است، تنها ۲۷ درصد از صهیونیست ها عامل اقتصادی را موثرترین عامل در نتایج انتخابات پارلمانی آتی رژیم صهیونیستی قلمداد کرده اند و بقیه افراد نیز مسائلی از قبیل آموزش (۱۸ درصد) و اوضاع جامعه (۵ درصد) را مساله محوری در این زمینه عنوان کرده و ۲ درصد دیگر هیچ پاسخی به این سوال ارائه نداده اند. بدین ترتیب جامعه صهیونیستی به این مساله اعتراف کرده است مساله امنیت اولویت اصلی این جامعه برای تعیین حزب حاکم بر کنست صهیونیستی است و این در حالی است که مقاومت گروه های فلسطینی دربرابر رژیم صهیونیستی تا حد زیادی کاهش یافته است و مقامات تشکیلات خودگردان مخالف نظامی گری و رشد گروه های مقاومت در داخل فلسطین هستند و از سوی دیگر گروه های مقاومت کرانه باختری در نتیجه همکاری های امنیتی سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان با سرویس های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی در وضعیت بسیار دشواری به سر می برند.
بنابراین شاید صدور چنین حکمی به هیچ وجه خلاف واقع نباشد که دشمن صهیونیستی و حامیان بین المللی آن در حال حاضر دچار ضعف و سستی شده اند، ولی سوالی که مطرح می شود این است که با این وجود، چرا مقامات فلسطینی همچنان بر تداوم روند سنتی و گذشته در تعامل با این رژیم اصرار دارند و به خود اجازه تغییر آنرا نمی دهند؟!
به قلم: یاسر الزعاتره
منبع : مرکز اطلاع رسانی فلسطین


همچنین مشاهده کنید