پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

علل انحطاط مسلمین


علل انحطاط مسلمین
● پرسش:
چرا و به چه دلایلی جوامع مسلمین که روزگاری در اوج فرهنگ و تمدن اسلامی و انسانی بودند، در مقایسه با برخی کشورهایی که به ظاهر هم مسلمان نیستند دچار عقب ماندگی و انحطاط شده اند؟
▪ پاسخ:
پاسخ مستدل به این سؤال و کنکاش و واکاوی عمیق درباره علل و عوامل انحطاط و عقب ماندگی مسلمانان به طور قطع در این مختصر نمی گنجد. بنابراین در اینجا به تناسب فضای موجود به برخی دیدگاه های کلان و رویکردهای کلی صاحب نظران و اندیشمندان که در این باره اظهارنظر کرده اند می پردازیم.
● شاخص های انحراف و انحطاط از دیدگاه قرآن
قبل از بیان و طرح نظرات و دیدگاه ها شایسته است به این نکته تفصیلی اشاره کنیم که اگرچه غربی ها از نظر فنی و تکنولوژی پیشرفت و رشد بسیاری کرده اند، ولی از نظر ارزش های اخلاقی، معنوی و انسانی سیر نزولی داشته اند. در این راستا تأکید قرآن بر ملاک ها و معیارهای پیشرفت و تعالی جوامع، عمدتا مبتنی بر جنبه های اخلاقی، معنوی و انسانی است.
از نظر قرآن موارد ذیل از عوامل انحراف و انحطاط جوامع انسانی به شمار می روند:
۱) نزاع و اختلافات نفسانی- (انفال- ۴۶)
۲) ظلم و ستم نمودن (هود- ۱۱۶)
۳) کفران نعمت های الهی (مائده- ۳۳ تا ۳۵)
۴) اعراض از فرمان خداوند (بقره- ۶۵)
۵) گناه و معصیت (اعراف- ۱۰۰)
▪ دیدگاه امام خمینی(ره)
امام راحل در سخنان و نوشته های هدایتگرانه و حکیمانه خود درباره گرفتاری ها و عوامل عقب ماندگی مسلمین، مطالبی را ارائه نموده اند که به اهم محورهای آنها در ذیل اشاره می کنیم.
۱) وجود حکومت های فاسد حاکم بر جوامع مسلمین
۲) تن به ذلت دادن مسلمین
۳) جدایی دین از سیاست
۴) بی توجهی از درک بیان اسلام واقعی
۵) از خود بیگانگی و غرب زدگی و شرق زدگی
۶) روحیه مصرف گرایی
▪ دیدگاه مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب در آثار و سخنان اندیشمندانه و روشنگرانه خود به عوامل انحطاط مسلمین اشاره نموده اند که به برخی از آنها ذیلا اشاره می کنیم:
۱) نشناختن انسان و پایمال کردن صفات ویژه انسان
۲) آشفتگی و سردرگمی زندگی انسان ها
۳) غلبه تمدن مادی کنونی و زندگی ماشینی و حیوانی
۴) حاکمیت نظام سرمایه داری
۵) برداشت های نادرست و بدفهمی نسبت به مفاهیم دینی
▪ دیدگاه سید جمال الدین اسدآبادی
سید جمال یکی از مصلحان بزرگ اجتماعی بود که تمام عمر خود را صرف پیشرفت و ترقی مسلمانان و آگاه ساختن آنان از علل عقب ماندگی کرد. وی عوامل زیر را به عنوان دردها و مشکلات جامعه اسلامی برشمرده است:
۱) نقض روح فلسفی و عقلانی
۲) استبداد حکام
۳) جهالت و بی خبری توده مسلمان و عقب ماندن آنها از کاروان علم و تمدن
۴) نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و دور افتادن آنها از اسلام
۵) رذایل اخلاقی و جدایی و تفرقه میان مسلمانان به عناوین مذهبی و غیرمذهبی
۶) نفوذ استعمار غربی
● پرسش:
چرا و به چه دلایلی جوامع مسلمین که روزگاری در اوج فرهنگ و تمدن اسلامی و انسانی بودند، در مقایسه با برخی کشورهایی که به ظاهر هم مسلمان نیستند دچار عقب ماندگی و انحطاط شده اند؟
▪ پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال ضمن تأکید بر جنبه های اخلاقی و معنوی در مناسبات و تعاملات انسانی به عنوان ملاک پیشرفت و یا انحطاط جوامع همچنین بیان شاخص های قرآنی در تعالی و یا انحطاط جوامع انسانی به بیان دیدگاههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و سیدجمال الدین اسدآبادی پیرامون علل عقب ماندگی و انحطاط مسلمانان در عصر حاضر پرداختیم. اینک در ادامه، دنباله مطالب را پی می گیریم:
ـ دیدگاه اقبال لاهوری
اقبال که ادامه دهنده راه سیدجمال بود در دیوان خود به برخی از علل و عوامل عقب ماندگی و انحطاط مسلمانان پرداخته است، که اهم محورهای آن به شرح زیر است:
۱) تفرقه و از دست دادن اتحاد مسلمانان
۲) احساس حقارت و از خودبیگانگی در مقابل بیگانگان
۳) روی گردانی از اسلام
۴) اسیر و مرعوب شدن در برابر فرنگیان
ـ دیدگاه روشنفکران
روشنفکران دینی و سکولار، پیرامون علل و عوامل انحطاط و عقب ماندگی مسلمین به یکسان سخن نگفته اند.
میرزا فتحعلی آخوندزاده، سه نظریه خط و الفبا، اسلام و چیرگی عرب بر ایران را علت بنیادین وآغازین انحطاط معرفی می کند. وی دوران ایران باستان را دوران درخشان و دوران اسلامی را دوران ظلمانی می انگارد. در حالی که مهم ترین عامل پذیرش اسلام توسط ایرانیان، پیام روح بخش و نورانی اسلام و غلبه بر فرهنگ ظلمانی ایران باستان بوده است و پیشرفت علمی و فلسفی ایرانیان، پس از شکوفایی اسلام نیز با ادعای آخوندزاده تضاد دارد.
میرزا ملکم خان ناظم الدوله، علت انحطاط و عقب ماندگی را بر شرایط معرفتی و فرهنگی بنیاد نهاد. او راز پیشرفت غرب را پیدایش و رشد علم سیاست می دانست و سر عقب ماندگی ایران را ناتوانی تفکر و فرهنگ سیاسی سنتی معرفی می کند. اهمیت دادن به خواست و اراده و بینش شخص یا اشخاص صاحب قدرت و بی اعتنایی به آزادی ونیرو و مسئولیت توده مردم، منشا استبداد پروری و در نهایت انحطاط سازی می باشد. پس در نگرش ملکم خان، نظریه «استبداد عامل عقب ماندگی»، معلول نظام فرهنگی استبداد پرور است. (مجموعه آثار ناظم الدوله) اما وی عوامل پیدایش این نظام فرهنگی را بیان نکرد و از طرف دیگر به نقش استعمار و توطئه های غربیان و جنایت و خیانت روشنفکران در پیدایش نظام فرهنگی استبداد پرور سخنی نمی راند.
واما روشنفکران دینی، جملگی به مساله شناسی و علت یابی انحطاط نپرداخته اند اما آنان که در این باب سخن رانده اند، گفتمان های متنوعی عرضه داشته اند.
مهندس بازرگان در بیشتر نگاشته هاو سخنرانی های خود به این مساله پرداخته و عواملی مانند: روحیه بی عملی، مسئولیت گریزی، جبرگرایی، خودپرستی، تصوف، استبداد سیاسی، عهدشکنی با خدا را مطرح می سازد. در حالی که اسلام به کار و تلاش توصیه و بر عوامل منفی پیشگفته خط بطلان کشیده است( مجموعه آثار، ج ۸)
دکتر علی شریعتی به طور پراکنده به علت شناسی انحطاط پرداخته و عواملی مانند زر و زور و تزویر، مرگ روح اجتهاد، تقدم یافتن فرهنگ بر ایدئولوژی، یونان زدگی و هندزدگی یعنی فلسفه گرایی و تصوف زدگی و آخرت گرایی افراطی را به عنوان مهم ترین عوامل انحطاط مسلمانان نام می برد (مجموعه آثار، ج ۱۶، ۱۷ و ۲۹ -۱۹)
● پرسش:
چرا و به چه دلایلی جوامع مسلمین که روزگاری در اوج فرهنگ و تمدن اسلامی و انسانی بودند، در مقایسه با برخی کشورهایی که به ظاهر هم مسلمان نیستند دچار عقب ماندگی و انحطاط شده اند؟ ▪ پاسخ: در دو بخش قبلی ضمن بیان شاخص های قرآنی در تعالی و یا انحطاط جوامع انسانی به بیان دیدگاه های امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، سیدجمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و دیدگاه روشنفکران اعم از دینی و سکولار شامل: میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان ناظم الدوله، مهندس بازرگان و دکتر علی شریعتی درباب علل انحطاط جوامع مسلمین پرداختیم. اینک در ادامه، بخش پایانی مطلب را پی می گیریم: دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (ره) استاد مطهری (ره)، احیاگر اندیشه دینی و مصلح اجتماعی نیز در این مورد سخنان فراوان گفته است. وی در این باره می گوید: هر مکتب اجتماعی معمولاً درباره علل انحراف و انحطاط و همچنین علل تعالی ترقی خود اظهارنظر می کند و طرز اظهار نظر یک مکتب درباره این مطلب زاییده این است که با چه دیدی نسبت به ترقی و انحطاط یا انحراف و استقامت یک جامعه می نگرند. مثلاً اگر کسی ترقی جامعه را فقط در پیشرفت مسایل اقتصادی و انحراف آن را در گرو شکست مادی و اقتصادی بداند یک جور ترقی وانحراف می نگرد، و اگر کسی انحراف و ترقی را در پیشرفت و تکامل مسایل اعتقادی و اخلاقی بداند به گونه ای دیگر آن مفاهیم را تفسیر می کند (ده گفتار، ص ۱۵۲-۱۴۴) وی در ادامه می گوید: عده ای از غربی ها به اسلام حمله می کنند و علت انحراف و انحطاط مسلمین را خود اسلام می دانند، ولی از بحث های آینده روشن می شود که اسلام هیچ گونه مسئولیتی در انحراف مسلمین ندارد، بلکه مسلمین از تعالیم اجتماعی اسلام منحرف شده و به تبع آن به انحطاط کشیده شدند، همچنان که پیشرفت کشورهای مسیحی از نظر مادی و اقتصادی بر حقانیت مسیحیت دلالت نمی کند.
شهید مطهری (ره) یکی از عوامل انحطاط مسلمین در عصر حاضر را نابودی و تحریف معارف دینی دانسته و معتقد است که توحید،نبوت، ولایت و امامت تحریف شده، مفاهیم ارزشی چون صبر، زهد،تقوا، توکل و ... مسخ شده و تا وقتی که این مفاهیم، چهره حقیقی خود را بر روی مسلمین بازنکنند، آنها ترقی نخواهند کرد. در همین راستا شهید مطهری (ره) در مقدمه کتاب «انسان و سرنوشت» فهرستی نسبتاً مفصل از این بحث را ارائه نموده و می نویسد: در جواب علل انحراف و انحطاط مسلمین سه بخش اسلام، مسلمین و عوامل بیگانه مورد بررسی قرار گرفته و افکار و معتقداتی چون : اعتقاد به سرنوشت و قضا و قدر، اعتقاد به آخرت و تحقیر زندگی دنیا، شفاعت، تقیه، انتظار و فرج و امثال آن مورد اتهام واقع شده اند. از نظر ایشان برای شناخت جامع این مساله لازم است موضوعات زیر مورد تتبع و تحقیق قرار گیرد:
۱) عظمت و انحطاط مسلمین
۲) اسلام و مقتضیات زمان
۳) سرنوشت و قضا و قدر
۴) اعتقاد به معاد
۵) شفاعت
۶) تقیه
۷) انتظار فرج
۸) سیستم اخلاقی اسلام
۹) حکومت از نظر اسلام
۱۰) اقتصاد اسلامی
۱۱) قوانین جزایی اسلام
۱۲)حقوق زن در اسلام
۱۳) قوانین بین المللی اسلام
۱۴) نقاط انحراف
۱۵) جعل و تعریف و وضع حدیث
۱۶) اختلافات شیعه و سنی و اثر آن در انحطاط مسلمین
۱۷) اشعریت و اعتزال ۱۸- جمود و اجتهاد
۱۹) فلسفه وتصوف
۲۰) زمامداران جهان اسلام
۲۱) روحانیت ۲۲) فعالیتهای تخریبی اقلیتها در جهان اسلام
۲۳) شعوبی گری در جهان اسلام
۲۴)جنگ های صلیبی
۲۵) سقوط اندلس
۲۶) حمله مغول
۲۷) استعمار ایشان می نویسد اینها مجموعه موضوعاتی است که از نظر اینجانب باید جزء این سلسله مباحث قرار گیرند. (انسان و سرنوشت، مقدمه). از خدای منان مسالت داریم تاتوفیقات همه اندیشمندان، نویسندگان و پژوهشگران را روزافزون نماید تاخواسته های آن استاد دلسوخته اسلام را بتوانند محقق سازند.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید