جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


خوشنویسی در هنر ، معماری اسلامی و مساجد


خوشنویسی در هنر ، معماری اسلامی و مساجد
آیا تا به حال شده است کتیبه‌ای را در مسجد یا حسینیه با دقت بخوانیم؟ آیا تا به حال به نقش آن در زیبایی مسجد فکر کرده‌ایم؟ به راستی چرا این قدر مساجد ما از کاشی‌کاری‌هایی که منقش به آیات قرآنی است پر شده است؟ آیا امروزه مسجدی را می‌توان در نظر گرفت که آیه‌ای، حدیثی یا مطلبی با خط زیبا به دیواره‌های آن، چشم هر بیننده‌ای را به خود جلب نکند؟ یکسری امور در انسان به عنوان فطریات شمرده می‌شود مثل حقیقت‌جویی، گرایش به خیر و فضیلت، هنر، خلاقیت و عشق و پرستش. در کتاب فطرت اثر استاد شهید مرتضی مطهری آمده است: “اموری که از قدیم صنایع مستضرفه نامیده شده‌اند،‌ مثل خط که یک هنر خیلی قدیمی است [خلق نوعی زیبایی است.] خط بسیار زیبا برای انسان ارزش فوق‌العاده‌ای دارد و انسان آن را حفظ می‌کند.
قرآنی که با خط بسیار زیبا نوشته شده باشد، ده بار هم اگر انسان آن را دیده باشد دفعه یازدهم باز می‌خواهد ببیند، بلکه صدبارهم دیده باشد، دفعه صدو یکم باز می‌خواهد تماشا کند” شهید مطهری این مباحث را ذیل بحث فطرت آورده‌اند که‌ ام‌‌المسائل معارف اسلامی دانند. این سخنرانی در سال ۱۳۵۵ توسط ایشان ایراد شده بود که در ادامه با تعریف کردن خاطره‌ای از پدر مرحومشان ادامه می‌دهند: “مرحوم ابوی ما (رضوان‌الله علیه) که خط خودشان هم خوب بوده است، به خط مخصوصا علاقه خاص داشته‌اند. ایشان می‌گفتند اگر قرآن خیلی خوش‌خط دست من باشد دیگر نمی‌توانم بخوانم، چون آن قدر خیره می‌شوم به خطش و به زیبایی‌اش که از خواندن آن باز می‌مانم. نمونه خط زیبا کتبیه بایسنقر است در جلوی ایوان مقصوره [در حرم امام رضا علیه‌السلام.] در آن کتیبه بزرگ که جلوی پیشانی ایوان است و بایسنقر که پسر گوهرشاد بوده، خودش در آخر کتیبه نوشته است: “کتیبه بایسنقر بن شاهرخ بن امیرتیمور گورکان” گوهرشاد زن شاهرخ بوده و بایسنقر پسر او. در خط ثلث دیگر نظیری برای بایسنقر نیامده است، نه قبل از او کسی چنین نوشته است و نه بعد از او کسی توانسته بنویسد. با اینکه علیرضا عباسی که در زمان شاه عباس می‌زیسته،‌ فوق‌العاده خطاط خوبی است و نمونه‌های خطش که اکنون در اصفهان یا در قم در مقبره شاه عباس هست، فوق‌العاده زیباست ولی [به پای بایسنقر نمی‌رسد(]۱)“ در فطریات در بعضی امور دو سه مقوله باهم توام می‌شوند.
مثلا کسی که شعر زیبایی می‌سراید هم خلق و ابداع داشته است، هم زیبایی که گرایشی فطری است را پاسخ گفتند. در مورد خط زیبایی که بر روی کاشی‌کاری‌ها، در مساجد و حسینیه‌ها و ... نیز وجود دارد، می‌توان گفت چندین حس فطری درگیر است: اول که نوعی ابتکار و خلق است: *گرچه هرنوع خطی، اصولی دارد مثلا اصول خط نسخ با ثلث و نستعلیق و شکسته نستعلیق و هما و ... فرق می‌کند و از آن طرف هم، هیچ دو خطی را نمی‌توان پیدا کرد که ۲ خطاط و یا حتی ۱ خطاط نوشته باشند و این ۲ مکتوب عین هم باشند. پس در هر خطی، نوعی ابتکار و خلاقیت موجود است. دوم: حس زیبایی است. انسان از آنجا که مخلوق خدا است، و باید خودش را خدایی کند، در مقابل خدای جمیل، وظیفه زیبا شدن را دارد. این زیبا شدن در همه امور مطرح است و زیبایی هم فقط به معنی مادی و محسوس آن نیست. چه اینکه ما احسان را هم جزء مقوله زیبایی می‌شمریم.
ولی سپاسگزاری و نیکی پاسخ دادن به نیکی دیگران را مثل شیء و چیزی نیست که بگوییم شی زیبایی است. در واقع وقتی “ان‌الله جمیل و یحب الجمال” ماهم باید زیبایی را دوست داشته باشیم. و البته در فطرت و خلقت ما، این گرایش نهفته و موجود است. از مواردی که زیبایی به آن تعلق می‌گیرد اعمال انسان است. آن چنانچه ما باید در گفتار خود که محصول اندیشه و زبان است، باید رعایت زیبایی را بکنیم و از کلمات زشت در کلام پرهیز کنیم، در نوشتار هم باید، زیبا بنگاریم. حضرت علی می‌فرمایند: الخط لسان الید(۱/۸۶[ )ص ۴۹] و نیز چنانچه کلام زیبایی نافذتر از تیر باشد، خط زیبایی هم چنین تاثیری را بگذارد. رب کلام انفذ من سهام(۴/۶۹()۲) البته صرف زیبایی خط در نوشته‌ای مهم نیست، بلکه مضمون سخنی که می‌خواهد بگوید اگر زیبا نوشته شود، تاثیر فزاینده‌ای دارد.
لذا حضرت علی می‌فرماید: رسول الرجل ترجمان عقله و کتابه ابلغ من نطفه:(۳) فرستاده آدمی، ترجمان عقل اوست و نوشته و کتابش گویاتر از سخنش است. سوم:‌ مورد دیگری که باعث جذابیت و ماندگاری خط در معماری اسلامی شده است بحث حقیقت‌جویی و پرستش است که باهم مرتبط می‌باشد. بدین معنی که: انسان که فطرتا حقیقت‌جو ا ست و علم را علاوه بر وسیله، به عنوان هدف ذاتی هم آن را یاد می‌گیرد، از مصادیق علم و علم کامل و حقیقت کامل که در قرآن است با مسئله پرستش باهم جمع شده است. یعنی وقتی فردی به آیه‌ای از قرآن که بر روی دیوار مسجد است نگاه می‌کند، از طرفی ابتکار و خلاقیت و خط زیبای خطاط را تحسین می‌گوید و از طرفی هم در مضمون این نوشته که آیه قرآن است هم به عنوان مطلبی یادگرفتن از قرآن، این آیه را می‌خواند و هم از طرفی با خدای خویش رابطه برقرار کرده و او را پرستش کرده است، چون در آن لحظه حداقل به آیه (فاقرووا ما تیسر من القرآن) عمل نموده است.
و این است راز و رمز اهمیت و جایگاه خطاطی در معماری اسلامی و در مساجد ما.
پیامبر در مورد خوش‌خطی می‌فرمایند: الخط الحسن یزید الحق و ضحا(۴:) یعنی خط نیکو، ‌وضوح حق را افزون می‌کند.
در مورد مباحث فقهی نگارش آیه یا ذکر خدا روی دیوار مسجد یا محراب، احادیثی وجود دارد از جمله: از امام موسی بن جعفر(علیه‌السلام) در مورد مسجدی که در قبله آن، قرآن یا چیزی از ذکر خدا نوشته شود، پرسیده شد: فرمودند: طوری نیست(۵) البته سزاوار است در نوشتن آیات و احادیث بر روی دیوار مساجد، در کنار رعایت زیبایی، کیفیت نوشتن هم طوری باشد که مومنین اگر در غیر نماز بخواهند، آن را بخوانند، بتوانند؛ چرا که هدف اصلی همانا خواندن آیات الهی است و متذکر شدن.(۶) اینجا لازم است متذکر شویم که بعضا در کتیبه‌ها، محراب‌ و دیوارهای مساجد، خط‌های بسیار آ‌شفته و درهم به کار می‌رود. که ظاهرا مناسبتی ندارد چون وقتی فردی نتواند، آیات یا احادیث را بخواند، آن متن، صرف نوشته هنری محسوب می‌شود و نه قرآن یا حدیثی که به خط زیبا و خوانا نگاشته شده است. آیت‌الله سید مرتضی نجومی می‌گوید: “هنری که با تعهد مکتب و اسلام، به وجود بیاید، به جاودانگی اسلام، جاودانه و به مقبولیت او، مقبول می‌افتد ... اسیر شخص و زمان نیست، هر ببیند و بفهمد، لذت می‌برد در هر زمان و مکان که باشد یا حتی مسلمان هم نباشد”(۷) ایشان در ادامه می‌گوید: البته اسلام نسبت به بعضی از هنرها، علاقه‌ای نشان نداده بلکه نفی هم کرده است(۸) اما نسبت به بعضی دیگر، رغبت و تمایل نشان داده، بلکه اشتغال به آن را خود عبادتی دانسته که ثواب اخروی هم دارد. در هیچ دینی چون اسلام به هنر خط اهتمام نشده است. مثلا در آیات متعددی: از اولین آیات نازل شده بر پیامبر(اقرا بسم ربک الذی ...) که سخن از خواندن است شروع می‌شود تا حتی قسم به قلم: ن و القلم و ما یسطرون و نیز تا آنجا که حتی خدا در مقام معرفی خود می‌فرماید: اقرا ربک الاکرم الذی علم بالقلم.
پیامبر اکرم هم می‌فرمایند: هرکه (بسم‌الله الرحمن‌الرحیم) را به خطی خوش بنویسد، به بهشت داخل شود. “بی‌شک و بدون اغراق خط اسلامی در زیبایی و جمال، سلامت و معنویت، در میان هنرهای اسلامی سرآمد و پیشرو در رتبه اول است، هیچ گاه به خدمت طاغوت در نیامده که طاغوت را هم به خدمت در آورده است. آیت‌الله نجومی در ادامه خاطره‌ای از علامه محمدتقی جعفری نقل می‌کنند که وقتی علامه به منزل ایشان تشریف آوردند، حدیثی را که با خط زرین نوشته بودند که: (زخارف الدنیا تفسیر العقول الضعیفه) زینت‌ها و زخارف دنیا، عقل‌های ضعیف و ناتوان را فاسد می‌کند.
به صورتی که علامه محو آن شدندوآرزو می‌کردند که ای کاش در دو سخنرانی قبلی‌شان که (حیات معقول و فلسفه هنر از نظر اسلام) بود، این حدیث را مورد استناد و استفاده قرار می‌د‌ادند. قابلیتی که خط دارد این است که می‌توان آن را، به شیوه دلخواه تنظیم کرد و نوشت و چه زیباست جملاتی مثل (اشهد ان لا‌ اله لله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ...) که به صورت انسانی در حال تشهد نگاشته شود تا تطابق کامل بین ظاهر و معنی بوده باشد یا مثلا حدیث معروف سفینه را به صورت سفینه شناور در اقیانوس، نوشته شود که پیامبر فرمودند: مثل اهل بیتی کمثل سفینه نوح، من زکی‌ها نجی و من تخلف عنها غرق.
به تعبیر آقای غلامرضا طاهریان نکاتی در خط کوفی است که به زیبایی آن افزوده است و البته این اصول در مورد دیگر خطوط اسلامی مثل نستعلیق، نسخ و ثلث و معلی هم به نحوی موجود است: اصل دور و چرخش که بیانگر نوعی طواف و تسبیح است و نیز نوعی ازلیت و ابدیت را می‌سازند، اصل تمرکز و محوریت که ارتباطی با توحید دارد. اصل مساوات و اینکه حروف، بایستی در بین ۲ فاصله خطی مشخصی نوشته شوند، اصل تکرار و تداوم، اصل تشابه، اصل تقارن، که چه در مورد خود کلمه مطرح است یعنی کلمه را چه از راست بخوانیم و چه از چپ، یکی است و در مورد جمله نیز اگر به صورت چلیپا نوشته شود، این تقارن، و تناسب نمودار است و نیز اصل گره‌‌خوردگی که نشانه محبت و وحدت است و نیز اصل ترکیب یا اکمپوزیسیون.(۹)
میثم آقادادی
پی‌نوشتها:
-۱ شهد مطهری، مجموعه آثار ج ۳، صص ۵۰۱ تا ۴۹۷، انتشارات صدرا، چاپ سوم،۱۳۷۲. ‌
-۲ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۰۹، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸.
-۳ همان، ص۴۹ .
-۴ نهج‌‌الفصاحه، سخنان پیامبر اکرم‌(ص)، حدیث ۱۵۴۱.
-۵ وسایل‌الشیعه، ج ۳، ص ۴۹۴، باب ۱۵، روایت ۳، به نقل از سیمای مسجد.
-۶ سیمای مسجد، رحیم نوبهار، ج ۱، ص ۲۴۱، چاپ اعتماد، ۱۳۷۳.
-۷ هنر خوشنویسی، موهبت الهی، متن سخنرانی آیت‌الله سید مرتضی نجومی، کیهان ۳،‌ مورخ ۹/۱۶.۷۹/
-۸ [مثل مجسمه‌سازی انسانی به تمام قد.]
-۹ فرهنگ قومس، غلامرضا طاهریان، پاییز ۷۹، مسلسل ۱۵ و ۱۴
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید