پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


فیلمنامه نویسی برای سینمای مستند


فیلمنامه نویسی برای سینمای مستند
این جزوة آموزشی بر اساس تقسیم بندی انواع سینمای مستندی است که بیل نیکولز آن را ارائه داده است.
همچنین تمام تعاریف و تمایزها با فیلمنامة سینمای داستانی، بر اساس نظریة سه پرده‌ای نمایشنامه‌های دراماتیک و یا روش فیلمنامه‌نویسی کلاسیک که سید فیلد مروج آن است تنظیم و نیز به کاربردی بودن مباحث مطرح شده در سینمای دیجیتال توجه شده است.
ظاهرا فیلمنامة سینمای مستند تماما به واژه متکی نیست و بر اساس اسناد تصویری، عکس، فیلم‌های خبری و حتی فیلم‌های داستانی طراحی و آماده‌سازی می‌شود. منظور آنکه، اگر اصلی‌ترین ویژگی فیلمنامة داستانی را در نوشتاری بودن آن بدانیم، صفت ممیزة فیلمنامة مستند، ارائة واقعیت بر اساس سندهای معتبر است. از این‌رو مبنای فیلمنامة کلاسیک، درام بوده و مبنای فیلمنامة مستند، پژوهش واقعی است. اگرچه هردوی آنها به «زندگی» به‌عنوان یک اصل مبنایی معتقد هستند اما هرکدام به نسبتِ برداشتی که از واقعیت‌های زندگی می‌کنند از یکدیگر متمایز می‌شوند. به‌عبارت ساده، سینمای مستند یک سؤال اساسی در مورد پدیده‌ای از زندگی واقعی را مبنای خود قرار می‌دهد و مسیر یافتن پاسخ این سؤال، فیلمنامة مستند است. در صورتی‌که در سینمای داستانی، هدف، مبنای نگارش بوده و شعار «فیلمنامة داستانی باید از پایان به ابتدا نوشته شود» تأکید بر این نتیجه‌گرایی در هدف دارد چراکه نویسندة فیلمنامة داستانی از پیش جواب سؤال اصلی فیلم را می‌داند و مقدماتی در فیلمنامه طراحی و اجرا می‌کند که بیننده نیز به همان نتیجه برسد. حائز اهمیت است که منظور از نتیجه، جواب دادن مستقیم به سؤال مطرح شده نیست اما فیلمساز داستانی می‌داند در پایان فیلمش تماشاگر چه مسیری طی کرده تا به نتیجه‌ای برسد، حتی اگر نتیجه، بی‌جوابی به آن سؤال اساسیِ فیلم باشد. در صورتی‌که در سینمای مستند تعیین مسیر، نتیجه و هدف فیلم، از پژوهش شروع و تا پایان تدوین و در مواردی حتی تا پخش و نمایش فیلم ادامه دارد. بر اساس همین شکل‌گیری روندیِ فیلمنامة سینمای مستند است که آن‌را پدیده‌ای انعطاف‌پذیر، پویا و مدام در حال تغییر از مرحلة نوشتاری تا مرحلة تصویری می‌دانند. در صورتی‌که ذات فیلمنامة داستانی با ساختار دراماتیک، با پیش‌فرض ایستایی(Static)، غیر قابل تغییر بودن و نتیجه‌گرایی (Pragmatism) به نگارش درمی‌‌آید و تولید فیلم داستانی اجرای فیلمنامة از پیش نگاشته شده است. نکته‌ این که سینمای دیجیتالی و فیلمنامه‌های مستند که با تفکر دیجیتالی به نگارش در می‌آیند نه تنها محدودیتی در پروسة خلق و نگارش فیلمنامه قائل نیستند بلکه آن‌را ویژگی اصلی سینمای مستند دیجیتالی می‌دانند.
● نتیجه۱
در سینمای مستند همواره سؤالی طرح می‌شود که روش‌های پاسخ‌گویی به آن، از فیلمنامه شروع شده و تا نمایش می‌تواند ادامه داشته باشد.
● نتیجه۲
فیلمنامة سینمای مستند، روندی (process) ، پویا(Dynamic) و تغییرپذیر(flexible) است. با این‌حال از هدف اصلی خود یعنی تشویق بیننده در پی‌گیری پژوهش پیرامون سؤال و شاید جوابش، منحرف (distort) نمی‌شود.
● اجزای فیلمنامة مستند
۱) ایده‌پردازی (Idea)
ایده‌پردازی ذات وجودی فیلمنامة سینمای مستند است. تفاوت ایده با خبر(event) در گسترش آن است. خبر اشاره به موضوعی دارد که در مکان و زمان مشخصی در جهان واقع رخ داده است. این خبر می‌تواند مربوط به گذشته باشد، در زمان حال رخ دهد و یا احتمال وقوع آن اعلام شود. در مواردی نیز خبر از گذشته وجود داشته و تا آینده ادامه خواهد داشت. مثلا فیلمنامه‌ای دربارة جنگ ایران و عراق خبری از گذشته، سهمیه‌بندی بنزین خبری مربوط به زمان حال، بحران گرم شدن زمین خبری دربارة آینده و وضعیت مسکن در ایران خبری‌ست که از گذشته شروع شده و احتمالا تا آینده نیز ادامه خواهد داشت. این اخبار با انبوهی از پژوهش و حتی اعلام نقطه‌نظرهای کارشناسی و اسناد بی‌شمارِ ضمیمه، نهایتا به موضوع (subject)یک فیلمنامه ارتقا می‌یابد، اما هنوز قابلیت ایده شدن برای یک فیلمنامة مستند ندارد.
سؤال: چه زمانی موضوع ایده‌پردازی می‌شود؟ به‌طور کلی از زمانی‌که اولین جرقه‌ در ذهن فیلمنامه‌نویس زده می‌شود و او را نسبت به سؤالی پیرامون یک خبر حساس می‌کند ، ایده شکل گرفته. اما پردازش نهایی آن در مسیر خلق فیلم ادامه می‌یابد. ایده‌پردازی شامل هدف دادن به پژوهش است برای رسیدن به مسیری‌ که به جواب سؤال نزدیک شود، و همچنین شامل روش اجرای تصویری نمایش این مسیر است تا آنجاکه فیلمی به‌دست آمده و پخش شود. از این‌رو می‌توان ایده‌پردازی را در مسیرهای مختلف تولید فیلم، جست‌وجو کرد.
▪ ایده‌پردازی در طرح اولیه (Frame):
مخاطب اصلی طرح اولیه بیش از همه تهیه کنندة فیلم است. تهیه‌کننده در اینجا به کسی گفته می‌شود که از سفارش فیلم تا پخش آن به عهدة او بوده و یا در انجام آنها کارشناس و متعهد باشد. به عنوان مثال در مورد خاموش کردن چاه‌های نفتی ایران سفارش یا «خبر»ی به کارگردانی داده می‌شود، کارگردان شخصا یا همراه گروه پژوهش‌گران و فیلمنامه‌نویس‌ها تیمی تشکیل می‌دهند که به طرح اولیه برای تولید این فیلم برسند. مجموعة اطلاعاتی که تهیه‌کننده(در این مرحله سفارش‌دهنده) به گروه نویسندة طرح اولیه از موضوع می‌دهد، مبنای کار قرار گرفته و نقطه شروع مسیر خلق فیلمنامه محسوب می‌‌شود. از این پس طرح اولیه در سه بُعد مختلف گسترش می‌یابد:
ـ پژوهش: دسته‌بندی و جمع آوری اطلاعات با نظر به اینکه در هر مرحله تحلیل‌گر اطلاعات به دو نکته همزمان توجه دارد: اول کیفیت اطلاعات، و دوم اینکه اطلاعات به‌دست آمده در مسیر گسترش طرح اولیه باشد.
ـ پیش‌نویس فیلمنامه(Treatment): اطلاعات به‌دست آمده که به صورت‌های مختلف دسته‌بندی و قابل استفاده شده‌اند باید بر اساس یک مبنای مشترک سامان‌دهی شوند و آن، سؤال فیلمنامه است. از این‌رو می‌توان گفت ما در نگارش فیلمنامة مستند تحقیق می‌کنیم تا به سؤال برسیم و وقتی به سؤال رسیدیم دوباره به تحقیق خود برمی‌گردیم (Feedback) تا بتوانیم مفید یا غیرمفید بودن، در مسیر یا خارج از مسیر بودن، و مهم‌تر از همه مربوط به سؤال فیلم بودنِ آنها را تشخیص دهیم. مجموعة این فرایندِ دوسویه در پیش‌نویس فیلمنامه با فرایندهای اجرایی دیگری تؤام است. گروه تولید در نگارش پیش‌نویس فیلمنامه مشاوره‌هایی دربارة چگونگی تولید و تدارکات فیلمی که قرار است ساخته شود می‌دهد. او وظیفه دارد تمامی استعدادها و محدودیت‌های موضوع را بررسی کرده و روش‌های تولیدِ به‌صرفه اما دلخواه کارگردان و سفارش‌دهنده را پیش‌بینی و ارائه کند. گروه فیلمبرداران و صدابرداران، به اطلاعاتِ رسیده از موضوعِ فیلم توجه داشته، سبک کاری کارگردان را در پیش‌بینی‌های خود لحاظ کرده و با یک سؤال اساسی از کارگردان، روش اجرایی خود را مشخص می‌کنند. سؤال این است؛ موضوع قرار است منطبق بر کدام یک از انواع سینمای مستند ( مثلا تقسیم‌بندی بیل نیکولز)تولید شود؟
ـ شیوة اجرایی: پاسخ به سؤال فوق در واقع مشخص‌کنندة روش اجرای فیلم است که باید از همان زمان تکوین طرح اولیه پیش‌بینی شود. اگر آخرین طبقه‌بندیِ نوعیِ سینمای مستند را مدنظر قرار دهیم، به پنج شکل اجرایی (تشریحیExpository، مشاهده‌گرObservational، تعاملیInteractive، بازتابیReflective، نمایشیPerformative) می‌رسیم. از این‌رو دست‌یافتن به طرح اولیة اجرایی همان‌قدر اهمیت دارد که رسیدن به شیوة اجرایی و تولید فیلم. مجموعة این سه عنصر(فیلمنامه، کارگردانی، تولید) قبل از شروع فیلمبرداری خود را در پیش‌نویس فیلمنامه نشان می‌دهند. بنابراین تهیه‌کننده می‌تواند بر مبنای این پیش‌نویس، برآورد بودجه انجام داده و امکانات ساخت فیلم را فراهم کند.
▪ ایده‌پردازی در مرحلة تولید فیلم:
همانطور که قبلا نیز اشاره شد فیلمنامه می‌تواند در مراحل مختلف به شکل نهایی خود برسد و شکل نهایی آن چیزی نیست جز آنکه سؤال فیلم سؤال مخاطب فیلم نیز بشود. بنابراین امکان دارد وقتی گروه سازنده مشغول فیلمبرداری هستند، با موارد پیش‌بینی‌نشده(مثلا تغییر لوکیشن) و اطلاعات جدید(مثلا اظهارات ضد و نقیض یک مصاحبه‌شونده) مواجه شوند و یا حتی موضوع فیلم بنا بر دلایلی تغییر ماهیتی پیدا کند، باز فیلم از ایدة اولیة خود دور نشده و منطبق بر این تغییرات بر مسیر اصلی خود پیش می‌رود. فیلم مستند چه بازگو کنندة حادثه‌ای در گذشته باشد و چه نمایش‌دهندة اتفاقی در پیشِ روی دوربین، در هر دو شکل نیز روند شکل‌گیری فیلمنامه با توجه به گسترش ایدة اولیه امکان‌پذیر است. تا آنجاکه در مستندهایی که بازنماییِ واقعیت می‌کنند و هیچ‌گونه امکان دخل و تصرف در واقعیت از طرف گروه سازنده وجود ندارد ،روند ایده‌پردازی روی میز تدوین به حیات خود ادامه می‌دهد. تا آنجاکه به اعتقاد بسیاری مستندسازان مهم‌ترین بخش ایده‌پردازی در مرحلة تدوین فیلم متجلی می‌شود. با اینحال نباید مانع روند خلاقانة ایده‌پردازی حتی بعد از میکس نهایی و اتمام فیلم شد. چراکه شکل نمایش و پخش فیلم و بسته‌بندی‌های تبلیغاتی که مخاطبان را مشتاق دیدن فیلم می‌کند در مسیر ایده‌پردازی فیلم قرار می‌گیرد. ولی عموما بیشترین خلاقیت ایده‌پردازانة فیلم مستند هنگام تدوین فیلم بروز پیدا می‌کند و شاید آنجاست که فیلمنامة نهایی شکل می‌گیرد.
● نگارش فیلمنامه (Script)
اگرچه واژ‌ه‌‌ها اصلی‌ترین مواد اولیة تشکیل‌دهندة فیلمنامه اند، با این‌حال نباید از امکاناتی همچون عکس، فیلم‌های آرشیوی، تصاویر مجازی، نوارهای صوتی، انیمیشن و مولتی‌مدیا در رسیدن به فیلمنامة نهایی چشم‌پوشی کرد. امروزه با توجه به امکانات دیجیتالی، هرگونه تغییر در تولید فیلم را می‌توان ثبت، و همزمان با فیلمبرداری به‌عنوان ماده اولیة فیلمنامه مورد استفاده قرار داد؛ به عنوان مثال، در هنگام کار پرسنلی که قرار بوده چاه‌های نفتی را خاموش کنند وقایعی رخ می‌دهد و یا گفتاری بیان می‌شود که خود یکی از اجزای فیلمنامه می‌شود و ازاین‌رو در دیگر اجزای فیلمنامه تأثیر می‌گذارد. امکان ثبت همزمانیِ این عوامل مؤثر، به فیلمساز توانایی می‌دهد تا مدام و بی‌وقفه فیلمنامة نهایی خود را کامل‌تر و منسجم‌تر کند. آنچه باعث می‌شود یک فیلمساز به شیوه‌ای بهتر بتواند سؤال مطرح شده در فیلمش را به بیننده انتقال دهد بهره‌وری او از ابزار دیجیتالی نیست بلکه آگاهی او از تفکر دیجیتالی و قدرت انتخاب فیلمساز در این نگرش مدرن فیلمسازی است. نگرشی که اگر با دانایی (knowledge) و دانش(Science) نسبت به جهان دیجیتالی همراه باشد، رسیدن به سؤال اولیه، پژوهش، ساخت فیلم، تهیه فیلمنامة نهایی و نمایش آن می‌تواند در یک زمان صورت گیرد. به این نوع فیلمنامه‌ها، «روندِ غیرخطیِ موضوع» می‌گوییم. با این‌حال چه فیلمنامة متعارف مستند و چه فیلمنامة مدرن، دربرگیرندة چند عنصر زیر هستند:
▪ ساختار(Structure):
همان‌طور که گفته شد ساختار فیلمنامة مستند در روند اجرای خود کامل می‌شود با این‌حال همچون ساختار سینمای کلاسیک دارای سه بخش اساسی است؛ شروع یا طرح سؤال، میان یا بررسی جنبه‌های مختلف سؤال‌و‌جواب‌های احتمالی، پایان یا تداوم سؤال در ذهن مخاطب. با چنین نگرشی، «شروع» به عنوان تز فیلم بوده و آنتی‌تز، خود را در بخش میانی بروز می‌دهد. اما سنتز می‌تواند بعد از نمایش فیلم برای بینندة فیلم ایجاد شود. اگر قصد فیلم رسیدن به سنتز فیلم باشد یا همان جذاب کردن موضوع برای بیننده، به آن ساختار نتیجه‌بخش می‌گوییم و اگر هدف کارگردان فقط طرح سؤال باشد و تأثیرات مختلف طرح این سؤال را در ذهن خود و مخاطب، همزمان جست‌وجو کند به چنین ساختاری ساختار پویا می‌گوییم. ساختار چه نتیجه‌بخش و چه پویا باشد در هر دو مورد ، بخش عمدة فیلم یا چالش‌پذیر آن، بخش میانی یا آنتی‌تزش بوده و ناچارا اطلاعات ارائه شده در این فیلم می‌تواند قطعی، تأییدی، و یا سلبی نباشد و نتیجه‌گیری نهایی از مستندهای ارائه شده در طول فیلم، به بیننده واگذار می‌شود اما فراموش نکنیم ساختار، مدام و به‌طور پنهان بیننده را در مسیر از پیش طراحی‌شدة فیلمساز قرار می‌دهد و شاید به‌طور ناخواسته بیننده را به نتیجة دلخواه کارگردان برساند.
نویسنده : شادمهر راستین
منبع : فیلمنامه کوتاه


همچنین مشاهده کنید