پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بحران اقتصادی، مقاومت جهانی علیه یکجانبه‌گرایی و جنگ عراق زمینه آن را تسهیل کرد


بحران اقتصادی، مقاومت جهانی علیه یکجانبه‌گرایی و جنگ عراق زمینه آن را تسهیل کرد
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان نظام دوقطبی، ساختار نظام بین‌الملل دچار یک دگردیسی عمیق و اساسی شد. نبود یک بلوک یا دولت هماورد با قدرت ایالات متحده، واشنگتن را در موقعیت بی‌بدیل تجربه یک جهان تک‌قطبی قرار داد و اندیشمندان و استراتژیست‌های آمریکایی، دهه ۱۹۹۰ را یکسره به پاسخ به این پرسش گذراندند (البته کمابیش تاکنون ادامه دارد) که ماهیت نظام بین‌الملل پس از فروپاشی شوروی سابق چیست و نقش رهبری ایالات متحده بر این جهان چگونه است و دورنمای رهبری یا سروری واشنگتن بر جهان تا چند دهه آتی تداوم خواهد یافت؟ نخبگان، استراتژیست‌ها، سیاستمداران و فیلسوفان آمریکایی و غیرآمریکایی هر یک بسته به میزان و عمق دانش خود،‌تجربیات فردی و گروهی خود و نیز جهان‌بینی و ایدئولوژی‌شان پاسخی به این سوال مهم و اساسی دادند.
برخی تحلیلگران لیبرال بر ضرورت «رهبری» آمریکا بر یک جهان متکثر تاکید کردند و واشنگتن را در این راه نیازمند همراهی و همگامی متحدینی از اروپا و آسیا دانستند و برخی دیگر از تحلیلگران آمریکایی که به گرایش‌های راست و محافظه‌کار نزدیک‌تر بودند بیشتر بر نقش «سروری» آمریکا تاکید کرده و شکاف موجود در قدرت آمریکا و دیگر رقبای بالقوه و بالفعل در سطح جهان را فرصتی مغتنم دانستند تا واشنگتن از این قدرت انباشته شده به نحو مطلوب بهره جوید و با کنترل شاهراه‌های حیاتی جهان کماکان سروری خود بر عالم را (تا زمانی که قدرت رقبای دیگر جهانی افزایش نیافته است) با تکیه بر این ابزارهای کسب شده تداوم دهد. هرچند که گرایش‌های دیگری نیز در درون آمریکا بودند که نگاهی انتقادی و اعتراضی به موضوع رهبری یا سروری آمریکا بر جهان داشتند. این گرایش‌ها که از انزواگرایان تاریخی تا نحله‌های فکری چپ‌گرا را شامل می‌شد ایفای نقش امپراتوری از سوی آمریکا و نیز نهادینه کردن جهانی شدن اقتصاد سرمایه‌داری از سوی دولت واشنگتن در سراسر جهان را برنمی‌تابند و مخالف اعمال چنین سیاست‌هایی هستند. هرچند که نوع نگاه دسته اخیر طرفداران چندانی در درون ساختار و سیستم مدیریتی آمریکا نداشته و ندارد و واضعان و مدافعان چنین ایده‌هایی در حاشیه سیاست آمریکا بوده و هستند.
بنابراین پر واضح است که ایده اینان چندان انعکاسی در عرصه سیاسی آمریکا نمی‌یابد و ادبیات این دسته از مخالفان که همچون یک سمفونی گوشخراش و اعتراضی است در حاشیه شنیده می‌شود.به هر روی جدال و نزاع اصلی (لااقل در دو دهه گذشته) در ایالات متحده میان طرفداران ایده رهبری آمریکا و مدافعان ایده سروری این کشور در جریان بوده است و این کشمکش همچنان نیز ادامه دارد. به قدرت رسیدن جورج بوش محافظه‌کار در ژانویه ۲۰۰۱ و متعاقب آن حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر به نیویورک و واشنگتن این فرصت تاریخی را پدید آورد که برای نخستین‌بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و پایان جنگ سرد، ادبیات محافظه‌کار شکل گرفته در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی کارگاهی آموزشی برای تجربه عملی بیابد. نبرد علیه تروریسم و افراط‌گرایی پس از این مرحله وارد فاز اجرایی و عملی خود شد و دولت بوش یک جنگ جهانی اعلام شده علیه تروریسم را آغاز کرد.
حمله به افغانستان و عراق در چنین فضایی شکل عملی به خود گرفت و نبرد اطلاعاتی و جسته و گریخته آمریکا با هسته‌ها و گروه‌های تروریستی در سراسر خاورمیانه، آفریقا و آسیا بخش دیگری از این نبرد جهانی، را شکل داد. پرواضح است که در چنین فضایی مخالفانی هم از درون جامعه آمریکا و هم از درون دیگر دولت‌ها و جوامع به صف‌آرایی در برابر این استراتژی جدید واشنگتن برخاستند. این مخالفان نبرد با تروریسم را بهانه‌ای از سوی حاکمان آمریکا برای لشکرکشی به این‌سو و آن‌سوی جهان و تحکیم سلطه و نفوذ آمریکا بر جهان می‌دانستند و بدین‌سان شروع به مخالفت با دولت بوش نمودند. به موازات افزایش مخالفت‌های دولت‌ها و افکار عمومی در دیگر کشورها (حتی در میان دولت‌های متحد اروپایی و دیگر دولت‌ها و ملت‌های دوست آمریکا) و عدم تغییر سیاست واشنگتن روزبه‌روز از محبوبیت داخلی و بین‌المللی شخص بوش و دولت آمریکا کاسته شد، به نحوی که براساس نظرسنجی‌های انجام شده، جورج بوش در نیمه دوم آخرین سال فعالیت‌اش (۲۰۰۸) تبدیل به منفی‌ترین چهره و رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا شده است.
استقبال داخلی و جهانی کم‌نظیر از شعار «تغییر» که از سوی باراک اوباما رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده سر داده می‌شد، در واقع گواهی از صحت این ادعا بود که سیاست‌های بوش و محافظه‌کاران حاکم بر آمریکا در روزهای پایانی خود قرار دارد و واشنگتن باید ایده سروری را لااقل تا مدت زمانی نامعلوم به کناری گذارد. بحران اقتصادی و مالی جهانی که اتفاقا نقطه آغاز آن از درون ایالات متحده بوده است، محملی شد تا طرفداران ایده‌های حاشیه‌ای جامعه آمریکا و دیگر جوامع جهان بار دیگر ادبیات نخ‌نما شده خود را ترویج کنند. اینان که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی عمق ناکارآمدی ایدئولوژی‌شان را عیان ساخته بود، بار دیگر وجود بحران مالی جهان را محملی یافتند تا ناکارآمدی سیستم سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد را جشن بگیرند و دوباره شمارش معکوس برای فروپاشی اقتصاد جهانی سرمایه‌داری را اعلام کنند، غافل از آنکه نه برای سیستم جهانی اقتصادی کنونی جایگزینی دارند و نه از تبعات منفی فروپاشی نظام جهانی چیزی می‌دانند. واقعیت این است که نظام جهانی سرمایه‌داری از ابتدای شکل‌گیری و نضج خود با بحران زیسته و توانسته است بحران‌ها را یکی پس از دیگری پشت سر گذارد. بحران کنونی نیز چیزی بیشتر از بحران‌های قبلی ندارد.
بحران سال ۱۹۳۰ به مراتب بدتر از وضعیت کنونی بود، در حالی که در آن موقع بخش زیادی از قدرت بین‌المللی در اختیار کشورهایی چون شوروی، آلمان و ژاپن بود که هیچ سنخیتی با نظام سرمایه‌داری نداشتند. اتحاد جماهیر شوروی اساسا مخالف این نظام بود، آلمان مخالف سرمایه‌داری لیبرال بود و دارای یک سیستم سرمایه‌داری انحصاری بود و ژاپن نیز در آن سال‌ها در سیستم اقتصادی جهانی حرفی برای گفتن نداشت و یک نظام اقتصادی درون‌گرا در آن حاکم بود. در چنین ساختاری از نظام بین‌الملل که رو به آستانه یک جنگ جهانی از سوی دولت‌هایی با سیستم سرمایه‌داری انحصاری علیه نظام سرمایه‌داری لیبرال بود، بحران اقتصادی آمریکا (همانطور که اشاره شد به مراتب ابعاد بزرگ‌تری از بحران کنونی داشت) پس از سه‌سال مهار شد و کم‌کم رونق سابق بازیافته شد. پس از آن نیز در برهه‌های مختلف در نظام اقتصاد بین‌الملل وقفه‌ها و بحران‌هایی کمابیش ضعیف و شدید رخ نموده است که اوج آن بحران‌ها در دهه ۱۹۹۰ میلادی بود که بازارهای مالی آسیایی سال‌هایی سخت و بحرانی را از سر گذراندند. بنابراین چیزی افزون‌تر از بحران‌های گذشته در بحران کنونی وجود ندارد که فرض شود این بحران نقطه پایان نظام جهانی سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد است.
هرچند که این بحران ممکن است تغییراتی را در سیاست‌ها یا پیش‌فرض‌های نظام سرمایه‌داری لیبرال ایجاد کند، قطعا مدافعان (فیلسوفان و اقتصاددانان) الگوی سرمایه‌‌داری لیبرال باید پس از این بازنگری‌هایی را در بخش‌هایی از ادبیات علمی و فلسفی‌شان (به ویژه درباره میزان و حوزه دخالت دولت‌ها در بازار) داشته باشند. به هر روی موضوع مهم این است که با آرمان‌ها یا بایدها نمی‌توان به جنگ واقعیت‌ها و هست‌ها رفت و وضعیت کنونی نزاع مخالفان و مدافعان الگوی سرمایه‌داری لیبرال چنین است.
نکته مهم در این بحران حضور و درگیری ایالات متحده در آن است. به هر روی تغییر دولت در واشنگتن و به روی کار آمدن رئیس‌جمهوری با شعار تغییر و نیز معتقد به ایده «رهبری» به جای «سروری» تغییراتی را در تاکتیک‌های واشنگتن به دنبال خواهد داشت. اما نکته مهم این است که واشنگتن از این پس نه به سمت تفوق الگوهای حاشیه‌ای انزواگرایی و چپگرایی حرکت خواهد کرد و نه اینکه شمارش معکوس فروپاشی را بر سردر خود خواهد آویخت. دولت آتی ایالات متحده، مهم‌ترین چالش داخلی و خارجی خود را با ترکیب و چینش کابینه خود به‌طور تلویحی اعلام کرده است. در عرصه داخلی مهار بحران و ایجاد رونق اقتصادی مهم‌ترین مشغله اوباما خواهد بود و در عرصه بین‌الملل نیز به نظر می‌رسد تلاش برای به سرانجام رساندن موضوع صلح در خاورمیانه اصلی‌ترین دستاورد دوره اول تیم اوباما باشد. هرچند که بحران‌های دیگر بین‌المللی نیز از جمله موضوع عراق، ایران، افغانستان، کره‌شمالی و... وجود خواهد داشت... دولت اوباما با بهای مصالحه موقتی با روسیه در حوزه‌های استراتژیکی چون گسترش ناتو به شرق و نیز استقرار سپر دفاع موشکی موافقت مسکو را با مهار کشورهایی چون ایران جلب خواهد کرد و با امضای توافقنامه امنیتی با عراق، نبرد با القاعده و طالبان در افغانستان شدت بیشتری به خود خواهد گرفت.
وقایع پنج‌شنبه گذشته در هند و عملیات تروریستی در بمبئی ضرورت توجه بیشتر به موضوع افزایش خطر تروریسم و افرا‌ط‌گرایی مذهبی در افغانستان، پاکستان و شبه‌‌قاره هند را با وضوح بیشتری ترسیم کرد. بنابراین به نظر می‌رسد عصر سروری واشنگتن به‌رغم تمام فراز و فرودهایش به پایان خود نزدیک می‌شود و دوران جدیدی از رهبری آمریکا در حال آغاز است. در این تغییر موضع واشنگتن بحران اقتصادی، مقاومت‌های جهانی در برابر عملکرد یکجانبه دولت بوش و مشکلات موجود در عراق همه و همه موثرند با این تفاوت که بحران اقتصادی زمینه داخلی تغییر سیاست واشنگتن را مهیاتر خواهد ساخت و مقاومت‌های جهانی علیه یکجانبه‌گرایی زمینه خارجی و بین‌المللی تغییر سیاست واشنگتن را فراهم خواهد کرد.
مازیار آقازاده
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید