پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بازی نفت و ایران پس از مصدق


بازی نفت و ایران پس از مصدق
پس از سقوط دولت دکتر محمد مصدق و زمانی که اکثر ملی‌گراها و نیروهای مخالف شاه زندانی یا تبعید شده‌بودند، فضل‌الله زاهدی با فراغ خاطر اقدام به صادرات نفت ایران از طریق کنسرسیومی متشکل از چند شرکت آمریکایی و اروپایی کرد. در سال ۱۳۳۳ سود ناشی از صادرات نفت به طور رسمی وارد بودجه کشور شد و تغییراتی اساسی را در برنامه‌های اقتصادی و سیاسی کشور به بار آورد. خبرنگار بنیاد باران با دکتر موسی غنی نژاد اقتصاددان، و مولف کتابهایی همچون «تجدد طلبی و توسعه در ایران معاصر» و «جامعه مدنی، آزادی، اقتصاد و سیاست» درباره تاثیرات درآمدهای نفتی بر اقتصاد ایران در طول تاریخ به گفت‌وگو نشسته است.
● انگیزه مصدق از ملی کردن صنعت نفت سیاسی بود یا اقتصادی؟
زمانی که بحث ملی شدن صنعت نفت در مجلس توسط دکتر مصدق و یارانش مطرح شد، شرکت نفت ایران و انگلیس در مسایل سیاسی ایران دخالت می کرد و از سوی دیگر درآمد و پولی که این شرکت به ایران بابت فروش نفت می داد بسیار ناچیز بود. از این رو انگیزه و هدف مطرح کردن بحث ملی کردن صنعت نفت در مجلس، سیاسی بود. از سوی دیگر در آن زمان جریانی در دنیا به راه افتاده بود، تحت عنوان جنبش ضد استعماری و کشورهای مختلف به دنبال آن بودند که خود را آزادیخواه و ضد استعماری و ضد استکباری نشان دهند که در ایران نیز تاثیر خود را گذاشته بود.
● آیا مصدق قبل از ملی شدن نفت برنامه مدونی برای اداره کشور بر اساس عدم وابستگی کشور به نفت تدوین کرده بود ؟
خیر. زمانی که نفت ایران ملی اعلام شد به دلیل اختلافاتی که بین ایران و دولت انگلیس به وجود آمد، دولت انگلیس و برخی شرکت‌ها خرید نفت از ایران را تحریم کردند و دولت که درآمد قابل توجه دیگری به جز نفت نداشت مجبور شد تا کشور را بر اساس صادرات محصولات غیر نفتی اداره کند و این گونه نبود که دولت مصدق از قبل برنامه ای برای اداره کشور بر اساس اقتصاد بدون نفت داشته باشد، بلکه تصمیمی بود که شرایط به وجود آمده بر آن تحمیل کرد.
● در آمدهای نفت در زمان مصدق در چه زمینه هایی هزینه می شد؟
مصدق بعد از تحریم برنامه ای نوشته بود که تحریم و درآمدهای نفتی تاثیری بر روی بودجه عمومی نگذارد. به همین دلیل درآمدهای نفتی بیشتر در بخشهای عمرانی سرمایه گذاری می‌شد تا این که صرف امور جاری شود و این رویه تا سالها بعد از مصدق نیز ادامه داشت.
● از چه زمانی درآمدهای نفتی وارد هزینه های جاری شد و در بودجه جاری کشور قرار گرفت ؟
بعد از سقوط دولت مصدق و روی کار آمدن سرلشگر زاهدی، طی توافقی که بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس صورت گرفت، کنسرسیومی تشکیل شد و بدون اینکه قانون ملی شدن نفت لغو شود، نفت ایران صادر شد. تقریبا از سال ۱۳۳۳درآمدهای حاصل از صادرات نفت وارد بودجه جاری کشور شد.
● درآمدهای سرشار نفت بر روی توسعه کشور چه تاثیری داشت؟
بر روی توسعه در ایران به‌خصوص توسعه صنعتی تاثیر مثبتی نگذاشته است، زیرا زمانی که درآمدهای نفتی دولت افزایش پیدا می کند دولت صنایع اصلی، مانند فولاد، خودرو و پتروشیمی را در دست می گیرد و اقتصاد به شدت دولتی می شود و خصوصی سازی نیز رشد پیدا نمی کند. در نتیجه رشد اقتصادی کند و یا حتی متوقف می شود.
● یعنی شما معتقدید که روند رشد اقتصادی در ایران قبل از بالا رفتن قیمت نفت سریعتر بود؟
بله. شما اگر نگاهی به تاریخ و آمارها بیندازید، می بینید که رشد اقتصادی ایران در سالهای دهه ۴۰ که درآمدهای نفتی ایران پایین تر بود نزدیک به ۱۰ درصد بود، در حالی که در سالهای دهه ۵۰ که درآمد دولت از فروش نفت به یکباره بالا رفت رشد اقتصادی به کمتر از ۵ درصد رسید و هر چه درآمدهای نفتی رشد کرد، سرعت رشد اقتصادی کند شد.
● کالاهایی که وارد می شد شامل کدام دسته از کالاها بود و آیا ترویج فرهنگ مصرف گرایی هم در افزایش واردات دخیل بود؟
در خصوص قسمت دوم سوال شما باید گفت، ترویج فرهنگ مصرف گرایی توسط دولت زیاد ربطی به اصل سیاستهای اقتصادی ندارد. هرچند شاید به نوعی تابع آن سیاستها بود، اما زیاد دخیل نبود. اکثر کالاهایی که وارد کشور می شد کالاهای سرمایه ای و یا نیمه سرمایه‌ای بود و در حدود ۲۰ درصد از واردات کالاها به کالاهای مصرفی اختصاص داشت.
● چرا با وجود ذخایر عظیم نفت و گاز، شاه به سمت دستیابی به انرژی هسته ای رفت؟
شاه اعتقاد داشت که نفت سوخت نیست و یک سرمایه است، یعنی کالا و ماده ای باارزش است و نباید آن را سوزاند و یا خرج کرد. در مورد گاز هم مقدار گاز در ایران بسیار کم بود و میزان استخراج به حدی نبود که بتوان جایگاه ویژه ای را برای صادرات آآن در نظر گرفت. بنابراین شاه نتیجه گرفت که برای تامین انرِژی باید از منابع دیگری استفاده کند که سالم تر و پایدارتر باشد.
● بعد از انقلاب تاثیر نفت بر اقتصاد چگونه بود؟
متاسفانه بعد از انقلاب روند دولتی شدن صنایع ادامه پیدا کرد و حتی پشتوانه‌ای ایدئولوژیک پیدا کرد و این را می‌توان در مصادره صنایع بزرگ و زمین های کشاورزی و دولتی شدن بانکها به خوبی مشاهده کرد.
به نظر شما مشکل اصلی استفاده از درآمدهای نفتی در دولتهای بعد از انقلاب چه بوده است ؟
مشکل اصلی در این نیست که اقتصاد با نفت خوب است یا بد، بلکه مهم این است که ما از درآمدهای نفتی چه استفاده ای می کنیم؛ این که ما امر مقدسی از نفت بسازیم و بگوییم که اقتصاد باید نفتی باشد یا نه، در کل غلط است، بلکه اول باید به یک الگوی سالم اقتصادی برسیم و بعد در خصوص میزان حضور نفت در این اقتصاد بحث کنیم .
● به نظر شما اقتصاد سالم چه نوع اقتصادی است ؟
در این مورد سخن بسیار گفته شده است و صحبت کردن در مورد اقتصاد سالم از حوصله بحث امروز خارج است، اما به صورت کوتاه، اقتصاد سالم یعنی اقتصادی که مبتنی بر رقابت آزاد باشد، دولت کوچک باشد و دخالتی در فعالیت های بازار نکند و سهم مالکیت دولت کم باشد. مشکل ما در کشور درست در همین نقطه است. بسیاری از دولتمردان ما و مسئولین اقتصادی در این مورد به اجماع نرسیده اند.
● نفت در این اقتصاد چه جایگاهی دارد و چگونه باید از آن استفاده کرد؟
وقتی نظام اقتصادی سالم برقرار شد، می توان تعیین کرد که از نفت به عنوان یک پس انداز استفاده شود یا یک نوع مالیات.
● امروزه درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده است، تاثیر این افزایش در آمد را چگونه می‌بینید؟
با وجود اینکه درآمد فروش نفت افزایش پیدا کرده است و تجربه گذشته را نیز در این خصوص پشت سر داریم، اما متاسفانه باز هم اشتباهات گذشته را که در زمان دولت پهلوی صورت می گرفت تکرار می کنیم، یعنی تزریق مستقیم پول نفت به کشور تا زمانی که نظام اقتصادی اصلاح نشود، افزایش درآمد سودی نخواهد داشت.
● شما آینده نفت و تاثیر آن را بر اقتصاد جهان با توجه به انرژی های جدید و نو، مانند انرژی هسته ای چگونه می بینید؟
هر فردی که در طول تاریخ در مورد نفت و روند تولید و تاثیر گذاری آن پیش بینی خاصی کرده، پیش بینی‌اش غلط از آب در آمده است. در دهه ۱۹۳۰ عده ای اعتقاد داشتند که نفت دنیا در سال۱۹۶۰ پایان می پذیرد و در سال ۱۹۶۰ زمانی که این پیشگویی محقق نشد گفتند که در سال ۲۰۰۰ نفت پایان می یابد و الان هم شاهد هستیم که نفت به پایان نرسیده است. تاکنون بسیاری از ذخایر نفت جهان شناسایی نشده اند و هنوز کسی نمی تواند مدعی شود که در دنیا چه میزان ذخایر انرِژی وجود دارد. البته کشورها، به‌خصوص کشورهای اروپایی به دلایل اقتصادی و زیست محیطی به سرمایه گذاری بر روی انرژی های جایگزین نفت مانند انرژی های گیاهی و هسته ای علاقه پیدا کرده‌اند، اما نفت همچنان به عنوان انرِژی اول مطرح است و شاهد این مدعا افزایش اخیر قیمت نفت است که به بالای ۱۰۰ دلار در جهان رسیده است .
منبع : بنیاد باران


همچنین مشاهده کنید