چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


ازدواج دانشجویی الگویی موفق برای جامعه


ازدواج دانشجویی الگویی موفق برای جامعه
در لابه لای شکوفه های این لباس سفید هزار فکر و آرزوی شوق بر انگیز موج می زند. احساس دو کبوتر بر سرشاخه درخت زندگی گره خورده، بزرگتران فامیل دست به دعا برداشته و آرام زمزمه می کنند: «الهی که خوشبخت باشید.» هل هله ها بالا می گیرد و با این کاروان همراه می شویم تا طعم سعادت را در آرامش یک وصلت سنجیده و حساب شده بچشیم. اما به راستی با انتخاب کدامین مسیر می توان آرزوی این خوشبختی را واقعی کرد؟ چشم و همچشمی ها، برق سکه ها، کالسکه و باغ، طبق طبق گل و پاپیون و شیرینی، ماشین سرخ گل زده و نمایشی از تجمل به ویژه زمانی که فقط تظاهر و تفاخر هدف باشد، تبر تیزی است که ریشه همان هزار فکر و آرزوی شوق برانگیز را در سفیدترین شب زندگی قطع کرده و شب های تیره و روزهای اندوهبار پشیمانی را به دنبال خواهد داشت. پس به جان گل سرخ های عشق به دنبال همراه واقعی زندگی باشیم و اصل را بر صفا و صداقت بگذاریم. در شرایط فعلی به نظر می رسد ساماندهی امر ازدواج جوانان یکی از دغدغه های همیشگی خانواده ها و مسئولان است. متاسفانه در دهه اخیر از یک طرف نقش خانواده و کارکردهای آن در امر ازدواج فرزندان کمرنگ شده و از سوی دیگر جوانان حق انتخاب مطلق را به خود می دهند. اگرچه مشکلات اقتصادی هنوز هم در راس گره های کور ازدواج جوانان قرار دارد، اما نباید از مشکلات فرهنگی امر انتخاب و ازدواج نیز غافل ماند. به گونه ای که مورد دوم شانه به شانه مورد اول زده و امروز یکی دیگر از مهمترین مشکلات و موانع در این امر محسوب می شود. به نظر می رسد یکی از کانال های موثر در آموزش جامعه برای چگونگی انتخاب و طراحی مجلس ازدواج و مهمتر از این ها با هدف بالای تعالی زیر یک سقف زیستن، دانشگاه باشد. دانشجویان نمایندگان یک خانواده و یا حتی فامیل شان در عرصه فرهنگ و علم هستند. آنها آنچه را که در صحن مقدس دانشگاه تجربه کرده و می آموزند به بستر خانواده و جامعه می کشانند.
بدیهی است توسعه ازدواج دانشجویی برپایه انتخاب متعالی، سنجیده و منطقی و نیز ساده برگزار کردن مجلس ازدواج یکی از شیوه های موثر فرهنگ سازی برای ازدواج ساده، به موقع و تعالی بخش خواهد بود. گلایه ها از انتشار مکرر آمار تیره ازدواج آمارهای ضد و نقیض هراس برانگیز در دل جوانان به ویژه دختران جوان که گه گاهی از کانال های مختلف منتشر می شود، اگر نگوییم عامل انتخاب های شتاب زده و از سر ناچاری هستند، لااقل می توانیم بگوییم به افسردگی ها و نیز تزلزل در معیارهای انتخاب دامن می زنند. همچنان که در گزارشی که اخیرا یکی از روزنامه ها به آن پرداخته بود، علنا به طرز غلو شده ای به عدم توازن تعداد دختران و پسران آماده ازدواج اشاره کرده و صراحتا عنوان شده بود که متولدین سال های ۵۹ به پائین (۵۸ و ۵۷ و...) زیاد هم امیدوار به ازدواج نباشند! میترا حسن زاده دانشجوی رشته کامپیوتر می گوید: « در خانواده ما که یک خانواده مذهبی هم هستند به تقدیر الهی در امر ازدواج بسیار معتقدیم. پدرم همیشه از دوران کودکی در گوش ما خوانده که هدف از زندگی، ازدواج به هر قیمتی نیست! پدر می گوید: هدف اصلی و والای زندگی انسان زیستن است. مادر هم می گوید: اگر در مسیر درست که تحصیل علم، خودسازی و نزدیکی به خداست گام برداریم، حال ممکن است که درها به رویمان باز شود. به همین دلیل من بدون دغدغه های مرسوم در بین دوستانم، به امور روزمره زندگی ام می پردازم و نتیجه را به خدای متعال سپرده ام.» مریم اصغرزاده یک مادر که دو دانشجوی دختر ۲۰ و ۲۴ ساله دارد نیز می گوید: «مطبوعات و مراکز دانشگاهی به جای وارد آوردن استرس و شوک های روحی روانی به بچه ها، شیوه های انتخاب درست، همراه کردن خانواده شان در مراحل مختلف ازدواج و صبر در گرفتن نتیجه را به آنان آموزش دهند.
وگرنه مایوس کردن جوانان و نیز به خطر کشیدنشان کار سنجیده ای نیست. به فرض این آمار هم درست باشد، این ارقام را باید روی میز مسئولان گذاشت تا چاره اندیشی داشته باشند، وگرنه جوان باید راهکارها را دریافت کند.» دستاوردهای ارزنده ازدواج دانشجویی در سال ۷۶ به همت نهاد مقام معظم رهبری اولین جشن ازدواج دانشجویی برگزار شد و از آن سال این اقدام به عنوان اقدام موثر در امر ازدواج ساده، آگاهانه و به موقع ادامه پیدا کرد. تاکنون با شیوه ازدواج دانشجویی حدودا ۲۶۱ هزار زوج به خانه بخت رفته اند. در سال ۸۶، ۴۱۶۰۰ مورد و امسال ۴۳۶۰۰ مورد ازدواج دانشجویی انجام شده است. جوادی رئیس اداره ازدواج دانشجویی نهاد در این باره توضیح می دهد: «ازدواج دانشجویی دستاوردهای زیادی داشته است. این شیوه می خواهد بگوید با سهل و آسان گرفتن ازدواج رویه گذشته را جبران کنیم و به رویه صحیح برسیم. ازدواج به هنگام باید در سن ۲۰ الی ۲۵ سال اتفاق بیفتد، این خیلی مهم است که ترس از ازدواج در دل جوان دانشجو کنار رفته و در حین تحصیل راغب به تشکیل خانواده باشد. یکی از عوامل نشاط در محیط دانشگاه ازدواج به موقع جوانان است، به این ترتیب بحران های اخلاقی جوانان نیز کاهش می یابد.» مسئول اداره ازدواج دانشجویی نهاد مقام معظم رهبری در ادامه می گوید: «در محیط دانشگاه فرصت شناخت از یکدیگر فراهم است. جوانان در کلاس و یا با فعالیت های مشترک در گروه های مختلف علمی و فرهنگی می توانند به یک شناخت نسبی نسبت به هم دست پیدا کنند. وقتی دیدگاه ها به هم نزدیک باشد، موفقیت در امر ازدواج بالا رفته و آمار طلاق می شکند. دو موفقیت بزرگ ازدواج دانشجویی این است که سن ازدواج از ۲۸ سال (نرخ مرسوم جامعه) به ۲۳ سال و ۵ ماه رسیده و ۹۹ درصد ازدواج ها تداوم یافته است.» جوادی به برگزاری کارگاه های آموزشی و مهارت زندگی در سطح دانشگاه های کشور اشاره کرده و می گوید: «برای دانشگاه های مختلف کشور اساتید صاحب نظر و مجرب در امر ازدواج و مهارت زندگی می فرستیم. در این کارگاه ها حول محورهای دین در خانواده، وظایف زن و شوهر، عوامل موثر در ارتباط زوجین و هنر معیشت و تربیت فرزندان و... بحث می شود.
آموزش ها در ارتباط با دو گروه مجرد و متاهل دانشجو به آموز ش های پیش از ازدواج (شناخت و آگاهی) و پس از ازدواج (پایداری و تحکیم خانواده و نیز زندگی شاد دینی) تقسیم شده اند.» وی به آمار امیدوارکننده دیگری اشاره کرده و می گوید: «در سال گذشته ۴۶۰ کارگاه آموزشی در کل دانشگاه های کشور برگزار شده که به طور میانگین برای هر زوج (دو نفر) ۸ تا ۱۰ ساعت برنامه آموزشی داشته ایم. ۴۲ هزار زوج شرکت کننده این طرح بوده اند.» در منگنه نگاه مردم! ازدواج دانشجویی اگرچه در سال های اخیر نمونه نمادین موفقی از ازدواج اسلامی و سادگی شرایط برگزاری مراحل مختلف آن بوده است، ولی برای توسعه چنین الگویی بی شک مسیر طولانی باقی است. دکتر بهرام اسلامی از تبریز و دانشجوی نمونه کشوری در مورد نحوه آشنایی با همسرش می گوید: «ما اولین بار در یک کنگره دندانپزشکی با یکدیگر آشنا شدیم. بعد که متوجه شدیم برای هم مناسبیم در اولین فرصت خانواده هایمان را در جریان گذاشتیم. الان شرایط به گونه ای است که جوانان دوست دارند خود انتخاب کنند. با این حال می شود انتخاب مدرن را با شیوه سنتی ادغام کرد و خانواده را از همان اولین مراحل شکل گیری روند خواستگاری در جریان گذاشت.» وی ادامه می دهد: «از ابتدا به مادرم گفتم که اگر با این خانم ازدواج کنم باید ساکن تهران شویم. وقتی مادر رضایت دادند، اولین گام ها را برداشتم. در روند شکل گیری خانواده جدید، دخالت و کارکرد خانواده ای که ریشه در آن داریم انکارناپذیر است.» این دندانپزشک جوان صراحتاً می گوید: «اگر ازدواج با عقل باشد خوب است. از روزی که ازدواج کرده ام روزی ام صد برابر شده است.» اسلامی به هدایای نهاد در زمان ازدواج دانشجویی اش اشاره کرده و می گوید: «یک سکه یادگاری گرفتیم. البته اعتراف می کنم که به جز این جشن، مراسم خودمان را هم داشتیم.
به قول معروف نمی شود جلوی حرف مردم را گرفت.» یکی از نقایص فعلی ازدواج دانشجویی در همین نکته آخر نهفته است که اغلب افرادی که آن را تجربه کرده اند به آن اعتراف می کنند. این قدر فشار نگاه مردم به زوجین زیاد است که اکثراً علی رغم میل باطنی و باور خود مجبور می شوند مراسم به اصطلاح مطابق عرف و دهان پرکنی نیز داشته باشند. این نقص آشکار نشان دهنده این است که تا چه حد خلاء فرهنگ سازی در جامعه احساس می شود و باید با تمام قوا برای شکستن نابهنجاری های مراسم ازدواج تلاش کنیم. خوب و بدش پای واسطه است! در ازدواج دانشجویی فرض بر این گذاشته شده که افراد با یکدیگر آشنا شده و تنها در مرحله برگزاری مراسم ازدواج کمک هایی را دریافت کنند. بنابراین هنوز به صورت منسجم دستورالعملی پیرامون معرفی مورد مناسب به تصویب نرسیده است. بعضاً اگر مواردی هم در برخی دانشگاه ها دیده می شود، به همت خودشان و با مسئولیت خودشان بوده است. به عنوان مثال در دفتر نهاد رهبری دانشگاه الزهرا(س) جهت معرفی افراد به یکدیگر واحدی وجود دارد که توسط چند تن از بانوان اداره می شود. رضایی یکی از دست اندرکاران این بخش توضیح می دهد: «بر فرض مثال مادر آقا پسری به این واحد زنگ می زند و می گوید چون دانشگاه الزهرا(س) یک مکان معتبری است و دختران دانشجوی آن اکثراً متدین و محجبه هستند، دوست داریم از این مجموعه عروس انتخاب کنیم. ما هم به جهت احساس مسئولیتی که داریم و دختران زیادی را در اطراف خود می شناسیم، معرفی می کنیم تا خانواده پسر به صورت رسمی برای خواستگاری به منزل دختر بروند. وی گله مندانه می گوید: «البته آقایان کمی اذیت داشتند.
مثلا می آمدند در دفتر دختر را می دیدند، بهانه گیری کرده و می رفتند. ما حس کردیم چنین رفتاری به شان دختر لطمه وارد می کند، پس مسئولیت دیدار را به عهده خانواده هایشان گذاشتیم. ضمناً پنج شنبه های هر هفته آقایی چند ساعتی در این واحد حضور پیدا کرده و بیشتر کارهای آقایان را پیگیری می کنند.» رضایی به یک واقعیت اشاره کرده و می گوید: «معمولا نتایج مثبت در امر معرفی محدود بوده اند. شاید یک مورد در یک ماه. اغلب کسانی که ازدواج به موقع دارند، از طرف خانواده هایشان ازدواج می کنند. افراد ثبت نامی معمولا مشکلاتی دارند که مشکل پسند بودن و سختگیری در امر ازدواج شایع ترین مورد شناخته شده است. مثلا آقایی ۵، ۶ مورد خواستگاری رفته و نشده است.» در ذهن خود مثل معروف خوب و بدش پای واسطه است را تداعی می کنم. به عبارتی نمونه های معرفی افراد به یکدیگر در این واحد بسیار محدود و گذراست. اما جشن ازدواج دانشجویی زمانی برگزار می شود که افراد همدیگر را خودشان پیدا کرده باشند. طی یک دوره خاص اطلاعیه ای در سایت درج می شود، افراد دانشجو که عقد کرده اند فرم پر می کنند، مدارک و مشخصات می فرستند و دفتر نهاد ترتیب کارهای مجلس عروسی دسته جمعی آنها را می دهد.
● مشورت حلقه اصلی ازدواج
حتماً شنیده اید که بیشتر مادربزرگ ها وقتی از ازدواجشان حکایت می کنند، این جمله مشترک در کلامشان هست: «تا روز عروسی حاج آقا را ندیده بودم! اما وقتی همدیگر را دیدیم، کم کم به هم انس گرفته و زندگی مان به جریان افتاد.»
نوه ها چشمشان گرد می شود و با تعجب زیر لب زمزمه می کنند: «مگر می شود؟!» سه یا چهار دهه بعد از عروسی بزرگترهای فامیل با ورود تکنولوژی به زندگی مدرن سلیقه ها هم به اصطلاح رنگ و لعاب مد روز گرفت تا به آن جا که امروزه پایه و ملاک یک ازدواج «عشق» عنوان می شود، اما سؤال اساسی این است که چگونه عشقی می تواند ملاک و معیار ازدواج و تشکیل خانواده قرار بگیرد؟!
براساس مطالعات روانشناسی و بر اساس آموزه های دینی باید کاملا هوشمندانه و هدفمند در مسیر ازدواج و زندگی مشترک گام برداشت. با این حال در شرایط فعلی چگونه باید دید؟ چه چیز را باید در طرف مقابل جستجو کرد؟ عاشق چه چیز شد و بعد کت و شلوار دامادی و لباس عروسی پوشید؟
امروزه دو شیوه در امر ازدواج در جامعه مرسوم است، شیوه سنتی و شیوه مدرن. در شیوه سنتی- آن هم به شکل صحیح اش- فرد معیارهای خود را با والدین در میان گذاشته و علاوه بر دریافت همفکری بزرگترها خودش هم در انتخاب صاحب نظر و فعال است. متأسفانه باید گفت چنین شیوه ای در شرایط کنونی به بیراهه کشیده شده و فرزندانی که دچار نوعی سخت پسندی هستند، همه چیز را به دوش خانواده می اندازند. بعدها اگر از ازدواج خود رضایت نداشته باشند، می گویند: «مقصر خانواده مان بود!» اگر هم ازدواجی نداشته باشند، می گویند: «سرنوشت مان چنین رقم زد!» به راستی بدون ذره ای تلاش و توکل می توان به رضایت و نتیجه رسید؟!
گروه دیگری که به شیوه انتخاب خود عنوان پرطمطراق مدرن را نام نهاده اند، برایشان مهم نیست در چه شرایطی، با چه ملاکی، در چه محیطی، با چه کسی به نقطه خواستن و عاشقی برسند. عشق دم دستی ترین معنا را در ارتباط سطحی آنها پیدا می کند.
وقتی از آنها سؤال می کنید چرا این خانم را برای زندگی انتخاب کردی؟ با افتخار می گوید: «از فرم صورتش خوشم آمد!» یا «پدرش پولدار است!» یا «جلوی همه همکلاسی هایم پز می دهم که زیباترین دختر دانشگاه در کنار من قدم می زند!»
این پاسخ ها گواه این است که فرد اصلا معنای داشتن ملاک در ازدواج تا به حال به گوشش نخورده است!
ازدواج دانشجویی به عنوان شکل جدیدی از انتخاب می خواهد تلاش کند که شیوه سنتی صحیح و شیوه مدرن توأم با ملاک های سنجیده را ادغام کرده و شکل نوین موفقیت آمیزی را به جامعه ارائه دهد.
ازدواج دانشجویی با هدف مشارکت زوجین در رشد فرهنگی یک دانشجوی دختر از دانشگاه علم و صنعت که تمایل چندانی به ذکر نام خود ندارد و با ازدواج دانشجویی زندگی مشترکی را آغاز کرده است، می گوید: «چنانچه روند شناخت طرف مقابل در فضای دانشگاه بر پایه صرفاً احساسات بنا گذاشته نشود، از آنجا که هر دانشجو در محیط دانشگاه عملکردهای متفاوتی از خود نشان می دهد، می توانیم مورد مناسب خود را پیدا کنیم. هر فرد در چنین محیطی طی ۴ سال تحصیل از طرف استاد و یا سایر همکلاسی ها بارها و بارها به ورطه امتحان و عکس العمل می افتد. عکس العمل ها ما را به شناخت نسبی می رسانند. به این ترتیب شناخت در بستر اجتماعی و فرهنگی به آسانی حاصل می شود.»
این دانشجو که ازدواج دانشجویی اش را موفقیت آمیز ارزیابی می کند، در ادامه می گوید: «دانشجویان با شرکت در کارگاه های مهارت زندگی در دانشگاه به یک دیدگاه روشن تری از معیارهای انتخاب و ازدواج می رسند. بسیاری از سختی های ازدواج نظیر مهریه های سنگین و جهیزیه آنچنانی در ذهن آنها علامت ضربدر خورده و ملاک های دیگری جایگزین می شود. از هدف حقیر و کوچک تجمل گرایی فاصله گرفته و به سمت هدف هایی چون رشد علمی و فرهنگی در کنار هم گام برمی دارند. این گونه آموزش ها به ویژه برای دانشجویان ساکن شهرستان های دورافتاده بسیار مفید و مؤثر خواهد بود. به این قشر نیز کمک می شود معیارهای صحیح را جایگزین سنت های غلط و خرافات کنند.»
این دانشجو ادامه می دهد: «در بحث تشویق به کاهش میزان مهریه های سنگین باید متوجه آسیب ها و پیامدها هم باشیم. چه بسیار افراد که کمتر به میزان معنویت توجه می کنند و سپس در زندگی آینده اگر مرد بنای ناسازگاری بگذارد آن وقت است که دختر بی پشتوانه می ماند. بنابراین باید با وضع قوانین حمایتی خلأها پر شده و از آسیب ها بکاهیم.»
● با عبور از معیارهای احساسی موفق می شویم
محسن اسکندری روانشناس که به امر مشاوره پیش از ازدواج نیز اهتمام دارد، با اشاره به این که در شرایط فعلی و باتوجه به مراجعات پیش از ازدواج می توان گفت شیوه سنتی ازدواج به ویژه در کلان شهری چون تهران کمتر مورد توجه قرار می گیرد و دلیل آن این است که خانواده ها فرزند محور شده اند بنابر این شیوه های دیگری مرسوم شده است، می گوید: «در ازدواج های احساسی ابتدا عشق خام شکل می گیرد و بعد وقتی دو نفر به هم علاقه پیدا کردند تازه معیارهایشان را در طرف مقابل جستجو می کنند، در حالی که در ازدواج های سنجیده هر فرد قبل از انتخاب معیارهایی برای خود در ذهن دارد و سپس معیارهایش را با ویژگی های طرف مقابل مطابقت می دهد. ازدواج دانشجویی به عنوان شکل جدیدی از انتخاب اگر شرایط دوم را دارا باشد، می تواند شکل صحیح تری از انتخاب های مدرن باشد. البته می توان عواملی را در ازدواج دانشجویی دخیل کرد که به الگوی ایده آل نزدیکتر شود.»
این روانشناس به پررنگ تر کردن نقش وساطت در این گونه از ازدواج ها اشاره کرده و می گوید: «اگر به همت سازمان ملی جوانان و نیز نهاد مقام معظم رهبری و با کمک مشاورین مجرب بتوانیم واحدهای همسریابی را در دانشگاه ها و حتی نهادها و سازمان های دولتی فعال کنیم، مشکل انتخاب همسر به شکل مطلوبی حل خواهد شد و درصد موفقیت افزایش خواهد یافت. ضمناً می توان در کنار صحبت با جوان با خانواده او نیز گفت و گویی داشت و به مجموعه ای از معیارهای مشترک بین این دو دست پیدا کرد. به این ترتیب معیارهای سنتی با معیارهای علمی تکمیل می شود و والدین هم نگران اشتباه فرزندان خود نخواهند بود.»
این روانشناس معتقد است ترس از وساطت در امر ازدواج جوانان باید از بین برود. این که می گویند: خوب و بدش پای ماست، با اعتقادات دینی مان صددرصد منافات دارد. وی به گفت و گوی منطقی با جوان تاکید کرده و می گوید: «وقتی خانواده ای با ازدواج فرزندش موافقت نمی کند، دلایلی دارد که تجربه نشان داده اتفاقاً درست است. در نمونه ای که برای مشاوره مراجعه کرده بودند، هر دو طرف به تنهایی شرایط و ویژگی خاص خود را داشتند که این شرایط به خودی خود بد نبود، اما وقتی در کنار هم قرار می گرفتند، هماهنگ نمی شدند. خانواده هم درست تشخیص داده بود. به این دو جوان گفتم: هیچ یک از شما بد نیستید، ولی برای هم خوب هم نخواهید بود، ازدواجتان با شکست مواجه می شود. وقتی منطقی صحبت کردیم، پذیرفتند و منصرف شدند.»
به گفته این مشاور باید در کارگاه های مهارت زندگی به جوانان این نکته را آموزش دهیم که هماهنگ نبودن دو نفر به معنای بد بودن آنها نیست ، بلکه دو جریان به یک رودخانه تبدیل نمی شوند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا عدم دسترسی به فضاهای مناسب آشنایی از مشکلات اصلی ازدواج به حساب می آید؟، می گوید:«در دانشگاه که فضای آشنایی هم مهیاست، نرخ ازدواج ها آنچنان که مورد انتظار است، بالا نیست. به نظر می رسد عمده ترین مانع ازدواج جوانان عدم آشنایی آنان با ملاک های ازدواج بوده، بسیار ناامیدانه است وقتی می بینم اغلب ملاک های جوانان ظاهری و احساسی است. البته الگوهایی هم که از رسانه های گروهی همچون تلویزیون به جامعه داده ایم، بسیار غلط بوده اند. تا چندی قبل مرد از آرایش همسرش گله می کرد، اما الان مردانی را می بینیم که همسر خود را تشویق به جراحی زیبایی می کنند، گویی آنها نه یک همسر خوب و مادر برای فرزندانشان می خواهند، بلکه مانکنی می خواهند که همگام با آنها قدم بزند و با افتخار به انتخاب سطحی خود ببالند!!»
● عمده ترین دلایل افزایش سن ازدواج
جوادی رئیس ازدواج دانشجویی نهاد مقام معظم رهبری عواملی چون چشم و همچشمی ها، تفاخرها، باورهای غلط مهریه و جهیزیه، طلب کردن روابط مدرن و آزاد، یا برعکس عدم امکان آشنایی، وسواس در انتخاب همسر را بعد از مشکلات اقتصادی عمده ترین دلایل بالا رفتن سن ازدواج و یا هرگز ازدواج نکردن عنوان کرده و می گوید:«ما در مرحله کار کارشناسی هستیم. در تلاشیم که بتوانیم به کمک خانواده ها نقش وساطت در ازدواج را نیز برعهده بگیریم و به کسانی که هنوز فرد مناسب خود را پیدا نکرده اند، کمک کنیم. در حال حاضر تنها معنای صحیح هم کفو بودن در ازدواج را به دانشجویان آموخته ایم.».
رئیس ازدواج دانشجویی نهاد پیرامون آمار ضد و نقیض عدم توازن تعداد دختران و پسران آماده ازدواج توضیح می دهد:«تعداد دختران و پسرانی که به سن ازدواج رسیده اند یکسان است، اگرچه ممکن است اختلاف سنی وجود داشته باشد. در چنین شرایطی نیز اولین راه حل این است که در انتخاب به جای سن و تحصیلات به شعور باطنی افراد توجه بیشتری شود.»
جوادی در پاسخ به این سوال که چگونه فرهنگ سازی پیرامون وساطت در امر ازدواج را آغاز کنیم، می گوید:«همه خیال می کنند باید برای این اقدام قانون و دستورالعمل وضع شود و از دولت و مجلس آغاز کنیم، اما صراحتاً بگویم باید از خودمان شروع کنیم. هر فردی باید در مقابل ازدواج جوانی که در کنارش قرار دارد، احساس مسئولیت داشته باشد. والدین، اساتید دانشگاه، مسئولان و ... همگی باید دست به دست هم داده و این مسئله را حل کنند. اگر خانواده ها را هم دخیل بدانیم، معرفی افراد به هم نه تنها پیامد منفی ندارد، بلکه گره گشا خواهد بود.»
● حضور موثر خانواده در مراحل مختلف تصمیم گیری
بدیهی است چنانچه ازدواج دانشجویی جایگاه خود را در جامعه به عنوان یک الگوی موفق پیدا کند، می تواند به همه اقشار جامعه تعمیم داده شده و نمونه های موفق دیگری در ادارات، سازمان ها، نهادها و ... داشته باشیم.
حجت الاسلام کاظم شمس ازدواج دانشجویی را نمونه موفقی از انتخاب دانسته و آن را از برکات انقلاب ارزیابی می کند. وی با اشاره به این که حرکت های مشابهی نیز در حوزه علمیه صورت گرفته می گوید:«دانشجویان و طلاب قشر تحصیل کرده جامعه اند، به همین دلیل بر روی معیارهای واقع بینانه خود مصرانه تر تاکید دارند. در تعریف هم کفو بودن نیز آمده است که هرچه دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی نزدیکتر باشد، دیدگاه ها به هم نزدیکتر شده و درصد موفقیت در امر ازدواج افزایش خواهد یافت. الان شرایطی فراهم شده که جوانان به راحتی می توانند دیدگاه های خود را مطرح کنند، چنانچه تجربه بزرگتران هم نادیده گرفته نشود، این گونه ازدواج ها الگوی موفقی خواهند بود.»
وی در ادامه می گوید:«مشکل از آن جا شروع می شود که ابتدا انتخاب صورت بگیرد و بعد خانواده در جریان گذاشته شود. در چنین شرایطی خانواده ها به سختی کار را تایید می کنند و شکست شکل می گیرد.»
حجت الاسلام شمس راه حل مشکل را در یک جمله توضیح می دهد:«درست از لحظه ای که تصمیم به ازدواج با فرد مورد نظر خود گرفتیم، خانواده را در جریان بگذاریم.»
دختران ایل دنباله لباس پرستاره عروس را گرفته و غریو شادی سر داده اند. داماد که دهانه اسب کجاوه را در دست دارد به سمت عروس روانه می شود.
گل های دشت زیر روشنایی آفتاب می خندند و مجلسی باشکوه درست مثل رویاها برپاست.
این جا شکوه طبیعت و ذوق عشایر به هم می آمیزد تا زیباترین صحنه ها به مدد ساده پسندی رقم بخورند.
چند کیلومتر دورتر از سیاه چادرهای ایل، مردم شهر، خود را به اسارت خواسته های نوظهور و تجمل گرایانه درآورده اند. به مغازه های لباس عروس سری زده اید؟ واقعاً تاسف برانگیز است که جشن های امروزی ما مطابق الگوهای بیگانه برگزار می شوند.
ما حتی نتوانسته ایم مطابق ریشه های خود طراحی یک دست لباس عروس ایرانی داشته باشیم. به پاساژها و مزون های لباس عروس پایتخت نگاهی بیندازی، حتی می توانی مدل هایی از لباس های انگلیسی و فرانسوی قرن ۱۹ میلادی پیدا کنی! اما چیزی که رنگ و هویت ایرانی داشته باشد، خیر! در ساده ترین ارکان یک جشن به ملاک های بیگانه وابسته ایم، چه برسد به شیوه انتخاب و معیارهای تشکیل زندگی موفق!
روی اولین پله انتخاب همسر آینده وقتی چنین دلایلی ردیف شود: فرم صورتش زیباست، مدرکش دانشگاهی است، شغل خوبی دارد، پدرش پولدار است، باید شاخص مجلس عروسی باشد و ... در واقع دلایل بسیار سطحی و بچه گانه ای برای پایه ریزی یک ازدواج از پایه متزلزل را ردیف کرده ایم.
طبعاً با چنین دیدگاهی پله دوم یعنی خرید ازدواج اینگونه می شود که لباس عروس با دنباله چنین و چنان، آرایش خلیجی و فشن و ... کت و شلوار مارک فلان، سرویس جواهر بهمان، جهاز چند ده میلیونی، مهریه چند صد میلیونی، ماشین با گل های رز آبی و عشق های آبکی کلکسیونی از خواسته های نوظهور است که به جرئت می توان گفت ریشه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارند. سوال اساسی این است که چرا خودتان نیستید، مگر نه این که مهمترین فاکتور ازدواج صداقت است؟! چرا به هدف اصلی ازدواج که تکامل است برنمی گردیم؟ ازدواج دانشجویی لااقل این حسن را داشته و دارد که توانسته تا حدود زیادی باب طرح معیارهای صحیح انتخاب را در ذهنیت قشر دانشجو به عنوان جوانان اهل تفکر- باز کند.
● معیارهای ظاهری مطابق فرهنگ بیگانه
لباسی که آستین های چین دار، یک پاپیون بزرگ روی کمر و گل های ریزی در زمینه دارد، زیر نور رنگی پشت ویترین مغازه می درخشد. کرایه اش ۵۰۰ هزار تومان و خریدش ۶۰۰ هزار تومان تمام می شود. در واقع لباس نامزدی است، این را فروشنده به عروس و داماد جوانی که ۲۵ و ۲۸ ساله هستند و هر دو دانشجوی رشته کامپیوتر، می گوید.
شاید بیشتر شبیه لباس سیندرلا به نظر می رسد! هرچه باشد با فرهنگ ما مطابقت ندارد. وقتی با فرهنگ ما مطابق نیست، پس وصله ناجوری خواهد بود.
عروس خانم با خنده می گوید: «خیلی قشنگ است. فکرش را بکنید با این لباس در مجلس می درخشم! شوهرم هم می گوید هرچه می خواهی انتخاب کن، ولی سعی کن شب عقد و عروسی تک باشی!»
از معیارش برای انتخاب می پرسم، می گوید:«قیافه اش که خوب است، شغلی خوبی هم دارد پس مناسب بود! الان همه همکلاسی هایم به همین دو فاکتور توجه دارند!»
از او می پرسم : انشاالله که حسن اخلاق هم دارند؟
سرگرم چانه زدن با فروشنده هستند، انگار صدایم رانمی شنوند، منتظر جواب نمی مانم و غرق در تفکر خارج می شوم.
● معیارهای ایرانی و اسلامی در ازدواج دانشجویی
داوود شعبانیان استاد دانشگاه و جامعه شناس می گوید:«در ازدواج دانشجویی اصل بر این است که زوجین به معیارهای صحیح هم کفو بودن از قبیل نگرش های مشترک در زندگی، باورهای دینی و اعتقادی همسان، اعتقاد به اصل تکامل در کنار یکدیگر و... توجه داشته و به طور کل انتخابشان آگاهانه بوده است.
در چنین شرایطی دو طرف در بسیاری از تصمیم گیری های زندگی و برنامه ریزی ها با هم مشارکت دارند.»
وی در ادامه می گوید:«اما دغدغه ها و شائبه ها از این جا شروع می شود که دختر و پسر تنها بر پایه احساسات همدیگر را انتخاب کرده باشند. اگر بخواهیم با انتخاب همسر در محیط دانشگاه به اصطلاح به بقیه همکلاسی ها پز بدهیم، اگر با عجله تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم، در مورد طرف مقابل همچون ازدواج هایی که به شیوه معرفی (داشتن واسطه) صورت می پذیرند، تحقیق درستی نداشته باشیم و از سوی دیگر نقش بزرگترها را نادیده بگیریم، مطمئناً ازدواج از شکل صحیح اش خارج می شود.»
شعبانیان با اشاره به این که این شیوه (ازدواج دانشجویی) به تدریج جای خود را باز می کند، می گوید:«اصل شیوه، پسندیده است، اما کار کارشناسی بیشتری می طلبد. این شیوه فرصت مناسبی است که معیارهای صحیح انتخاب را جایگزین معیارهای غلط کنیم. باید تلاش شود نقش خانواده ها پررنگتر شود.
یک سری الگوهای صحیح و سازنده را از خرده فرهنگ های هر منطقه بگیریم و وارد مراحل مختلف ازدواج دانشجویی کنیم. این گونه چنین شیوه ای بومی شده و موثرتر در جامعه مطرح می شود.»
این جامعه شناس از این جهت که چنین شیوه ای توانسته شرایط سخت ازدواج از قبیل مراسم آنچنانی، جهیزیه سنگین و مهریه بالا را بشکند، موفق آمیز توصیف می کند.
● بخت هیچ کس بسته نیست
وقتی معیار صحیح در ذهن جوان شکل گرفت، حال زمان معرفی افراد به یکدیگر مطابق معیارهایی که همخوانی دارند، فرامی رسد. جمله «هیچ خواستگاری ندارم» و معادلش «هیچ دختری را در شان خودم پیدا نکرده ام» جملاتی منفی است که اکثراً ریشه در کمرنگ شدن نقش موثر خانواده در مراحل مختلف ازدواج دارد. بخت شما زمانی بسته می شود که فکرتان برای انتخاب بسته باشد و صد در صد به کمک های خانواده تان پشت کنید.
حجت الاسلام سید کاظم شمس توضیح می دهد:«همه ما در مقابل ازدواج جوانان مسئولیم. پدر و مادر مسئولیت دارد، رئیس دانشگاه و یا رئیس فلان سازمان اداری هم مسئول است.
الان در مراکز حوزوی نیز با حفظ حرمت ها واحدهای معرفی افراد به یکدیگر فعالند.
در دانشگاه نیز که محیط امنی است و اکثر خانواده ها به آن اعتماد دارند، می توان با کار کارشناسی که صورت می گیرد، چنین مراکزی را فعال تر و منسجم تر کرد. نقش این واحدها به ویژه در امر ازدواج دانشجویانی که دور از خانواده هستند و در شهرستان ها تحصیل می کنند، پررنگ تر خواهد بود. جامعه باید بپذیرد چنین شیوه های معرفی صد در صد از آشنایی های اینترنتی و ازدواج های احساسی بهتر هستند.»
واقعیت این است که اغلب جامعه شناسان و روانشناسان یکی از دلایل مهم بسته شدن بخت دختران و پسران آماده ازدواج را کمرنگ شدن نقش خانواده ها در انتخاب عنوان می کنند.
آنها معتقدند چنانچه پدر و مادر در تعامل دوستانه ای با فرزند خود باشند و دورا دور بستر مناسب آشنایی را فراهم آورند، این مشکل به نحو شایسته ای حل خواهد شد.
برگزاری مهمانی های فصلی و گردهمایی های نه تنها فامیلی، بلکه مهمانی های دوستانه و مطابق شرع به مناسبت های مختلف راه گشای موثری خواهد بود.
در این محافل هم مودت ها بیشتر شده و هم وصلت های موفقیت آمیز در سایه نظارت خانواده شکل می گیرد. حتی دانشگاه ها و مراکز مختلف اداری نیز می توانند از این شیوه استفاده مناسبی داشته باشند. جامعه اگر متوجه وظیفه خود شود، بخت همه جوانان باز خواهد بود.
● بهره گیری از همه امکانات برای آگاهی بخشی به جامعه
عباس اسماعیل گل روانشناس با تاکید بر لزوم مشاوره های پیش از ازدواج به لزوم بهره گیری هرچه بیشتر از مشاوران مجرب در شیوه های مختلف از جمله ازدواج دانشجویی اشاره کرده و می گوید:«جوانان قبل از آن که تصمیم به ازدواج با فرد مورد نظر خود بگیرند، باید به مراکز مشاوره مراجعه کنند، در حالی که در حال حاضر جوانان فرد مورد نظر خود را پیدا کرده و سپس در مورد ازدواج خود به مشاور مراجعه می کنند.»
وی به دغدغه های مطرح در ازدواج دانشجویی می پردازد و می گوید:«جامعه باید نسبت به شیوه جدید ازدواج دانشجویی اعتماد پیدا کرده و به این باور برسد که الزاماً هر ازدواجی که به شیوه غیر سنتی انجام می شود، منجر به طلاق نخواهد شد.
اگر چه ازدواج های سنتی تضمین بیشتری دارند، اما این طرز فکر منطقی نیست که شیوه های دیگر حتماً نتیجه شکست را در پی خواهند داشت. لااقل آمار مربوط به موفقیت های ازدواج دانشجویی این گفته را ثابت می کند.»
این روانشناس به آسیب هایی که متوجه این نوع ازدواج هاست، اشاره کرده و می گوید: «زمانی که دختر و پسر در فضاهای آشنایی قبل از ازدواج قرار می گیرند، با آمال های درونی سر و کار دارند که در این آمال ها کوچکترین توجه منطقی به داشته های روانی و عاطفی و خانوادگی و... خویش نداشته و کاملاً در این آمال خود ساخته غرق می شوند.»
وی با بیان این که در این آشنایی ها چنین آمال هایی دست یافتنی جلوه می کند، ادامه می دهد: «در صورتی که چنین آشنایی هایی به ازدواج ختم شود، دسته ای به آمال درونی خود نرسیده و تحقق آمال را محال می دانند که در این شرایط نیز، سطح فرهنگی طرفین بسیار دخیل است و چنانچه بستر مناسب فراهم باشد می توانند با مشکلات آشنا شده و در صدد رفع اختلافات برآیند.»
اسماعیل گل مشاور خانواده با گله مندی ازاین که درباره بحث های مربوط به شیوه های جدید ازدواج آنچنان که لازم است، فرهنگ سازی نشده و آگاهی نداده ایم، می گوید:«امروزه جوانان کمتر برای مشورت به بزرگترهای خود مراجعه می کنند و نصیحت پذیر نیستند، اما اگر فرزندان جایگاه پدر و مادر را شناخته وآنها را به عنوان حامی خود بدانند، می توانند بسیاری از موارد از جمله تصمیم به ازدواج و یا شخص مورد نظر خود را به آن ها معرفی کنند.»
این روانشناس در خوص عدم آگاهی جوانان با مقوله آشنایی های قبل از ازدواج تاکید می کند: «بعضی جوانان برایشان سوال است که چه طور می توانند در آشنایی های قبل از ازدواج موفق باشند؟ در اغلب مواقع با سردرگمی مواجه می شوند که ملاک های موفقیت در آشنایی های قبل از ازدواج چیست؟ نقش صدا و سیما برای آگاهی دادن به جوانان در این زمینه اهمیت دارد، چرا که در حال حاضر ساخت سریال های عاطفی رواج دارد و در ساخت این سریال ها می توان آگاهی های بیشتری به جوانان داد.»
● ایمان و تعهد اهمیت دارد
معصومه السادات حسینی که پس از ازدواج با همسر دیپلمه خود توانسته مدارج علمی را طی کند و اکنون دکترای ریاضی و فلسفه است .موفقیت خود را مدیون همسرش می داند و می گوید: «باید فرد مقابل را فقط و فقط به خاطر گوهر وجودی خودش انتخاب کرد، نه به خاطر آن چه که در دنیای مادی دارد.
من همیشه به دختران دانشجویی که بر معیار تحصیلات مصرانه پافشاری می کنند، می گویم: در شرایط هم کفو بودن بیش ازاین که مدرک فرد اهمیت داشته باشد، ضریب هوشی وی را ملاک قرار دهید. شاید جوانی شرایط تحصیلات عالیه را نداشته، اما در کار خودش که مثلاً فنی است، حرف های زیادی برای گفتن دارد.»
وی ادامه می دهد:«ملاک ها باید بر پایه ایمان، تعهد و اصالت خانوادگی فرد مقابل باشد. اختلاف تحصیلات نباید مانع بزرگی قرار گیرد، اما متاسفانه بارها و بارها در کلاس های خود آگاهی داده ام، دانشجو هم پذیرفته است، با این حال همین که به جامعه پا می گذارد دوباره به خانه اول برمی گردد. در ازدواج دانشجویی با بحث ها و مشاوره هایی که دارند باید چنین موانعی خط بخورند.»
این استاد دانشگاه به جلب موافقت خانواده در امر ازدواج صد در صد تاکید داشته و می گوید:« بعضی از دختران دانشجو می گویند: خواستگارمان خواسته خلاف نظر خانواده مان با او ازدواج کنیم. به آنها متذکر می شوم در جواب چنین خواستگارانی بگویید: ما نمی توانیم خودمان را از موهبت بزرگی چون خانواده محروم کنیم، مگر این که موافقت خانواده جلب شود.»
گالیا توانگر
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید