پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


داستانک‌گرایی و داستانک‌گریزی


داستانک‌گرایی و داستانک‌گریزی
داستانک به عنوان قالبی نو و منحصر به فرد مدتی است که در ادبیات داستانی کشور ما مطرح شده و در این چند ساله طرفداران و مخالفان زیادی را به خود دیده است. این قالب به دلیل حجم کوتاه و فرصت کمی که در اختیار خودش قرار داده، توانسته است نظر مخاطبان جدی و غیرجدی داستان را جلب کند. البته داستانک را در دنیا نمی‌توان قالبی بسیار نو دانست، چون سال‌ها از خلق اولین داستانک‌ها در دنیا می‌گذرد اما با وجود قدمت داستانک، حرف‌ها و حدیث‌های مربوط به آن بسیار زیاد است و حتا گاهاً دیده شده، منتقدانی این قالب را به عنوان داستان مورد قبول خویش قرار نداده‌اند.
در رابطه با داستانک چند نکته قابل تامل و تذکر به نظر می‌رسد؛ نخست این‌که قطعاً داستانک به دلیل حجم کم نمی‌تواند عناصر و تکنیک‌های داستانی را در حد اعلا و ممتاز خود به نمایش بگذارد. عناصری مثل شخصیت‌پردازی آنچنانی‌، ایجاد حس همذات‌پنداری شدید، پیچش در پلات داستان و... چندان راهی به این‌گونه داستان‌ها ندارند.
اما هر قالب هنری را با توجه به ظرفیت‌هایش باید مورد سنجش و ارزیابی قرار داد، نه با توجه به ظرفیت‌های قالبی دیگر. داستانک را فقط باید با داستانک مقایسه کرد. اگر بخواهیم این‌گونه به قضیه داستانک بنگریم و دلیل بیاوریم که داستانک عناصر داستان را در حداقل خود به کار می‌برد، پس باید روی داستان کوتاه نیز خط بطلان کشید، چون وقتی قالب جهان‌شمول‌تر و با ظرفیت‌تری مثل رمان موجود است، پرداختن به داستان کوتاه، دیگر توجیهی نمی‌تواند داشته باشد. داستانک مثل بسیاری از قالب‌های هنری دیگر قابلیت‌ها و محدویت‌های خاص خودش را دارد.
شنیده شده که بسیاری از منتقدان داستانک این ایراد را به داستانک‌ها گرفته‌اند که بعد از پایان آن، دیگر میلی دوباره برای خوانش آن وجود ندارد، چون معمایش حل شده است. بله، این حرف کاملاً صحیح است اما در مورد داستانک‌های متوسط و ضعیف.
خب شما هم معمولاً داستان کوتاه و ضعیف را یک‌بار بیشتر نمی‌خوانید. یک رمان عالی را معمولاً چند بار می‌خوانید؟ فکر نکنم بیشتر از سه بار. درست است. خُب داستانک خوب را چند‌بار؟ معمولاً بیشتر از یک رمان خوب. ولی چون یک داستانک چندبارخوانی آن نیز بسیار کوتاه است، معمولاً این احساس نمی‌شود که چندبار اثر خوانده شده است. دوم این‌که داستانک‌ها مخاطبان خاص خود را دارند؛ کسانی که ذایقه هنری آنها به داستانک نزدیک است.
نیازی هم نیست که همگان داستانک‌خوان و علاقه‌مند به این نوع ادبی باشند، همان‌طور که خیلی‌ها حوصله خواندن رمان را ندارند. ولی به هر حال دلایلی نیز وجود دارد که باعث ایجاد جریان داستانک‌گریزی شده است که با رفع بعضی از آنها می‌توان اقبال پرداختن به این قالب داستانی را بالا برد. یکی از دلایل داستانک‌گریزی مخاطبان، افراط شدید برخی از نویسندگان در کم کردن حجم آثارشان است که سطح داستانک را بسیار تنزل داده و اثر را از احساسات و ظرایف هنری خالی می‌کند، به طوری که احساس می‌شود یک رقابت در بین نویسندگان برای کسب رکورد در نوشتن کوتاه‌ترین داستان وجود دارد که ایجاد شدن این داستان‌ها آسان ولی تاثیر معمولاً کم و گاهاً بی‌تاثیرند.
دلیل دیگر داستانک‌گریزی، القاب و عناوین مختلفی است که در مورد این قالب ادبی به کار گرفته می‌شود؛ عناوینی که هر روز به تعداد آنها اضافه شده و معلوم نیست که این روند تا کجا و تا کدام مرحله ادامه پیدا خواهد کرد.
داستانک، داستان کوتاه کوتاه، فلش فیکش، ‌فست فیکشن، میکرو فیکشن، داستان ناگهان، داستان رعدآسا، داستان ۵۵ کلمه‌ای، داستانک یک سیگاری و ده‌ها عنوان دیگر با تعاریف محدود به خودشان نویسنده را سردرگم می‌کنند تا از خودش دایم بپرسد چیزی که دارد می‌نویسد واقعاً کدام‌یک از اینهاست‌؟! در داستانک‌گریزی عوامل دیگری نیز دخیل هستند، مثل فقدان جریانات و رویدادهای در خور و شایسته این نوع ادبی. البته حرکت‌هایی در کشور تاکنون صورت گرفته است که تاثیر هرچند کوچک خود را نیز داشته‌اند اما هیچ‌کدام دایمی و مستمر نبوده‌اند و به یک دوره از برگزاری آنها کفایت شده است. جشنواره داستان‌های مینی‌مال خرم‌آباد، جشنواره داستان‌های کوتاه کوتاه اصفهان (اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی)، جشنواره داستان‌های کوتاه کوتاه سرزمین مادری ما (جبهه مشارکت اصفهان ) و چند جشنواره اینترنتی دیگر از این نمونه‌ها هستند که هیچ‌کدام نتوانستند فعالیت خود را ادامه دهند. البته جشنواره اس‌ام‌اسی داستان‌های کوتاه کوتاه (اندیمشک) و جشنواره داستانک‌های ایرانی (تهران) در سال ۸۷ را نیز به این حرکت‌ها اضافه کنید. نبود نویسنده حرفه‌ای و صاحب‌ذوق در زمینه داستانک‌نویسی نیز یکی از دلایل داستانک‌گریزی به شمار می‌رود.
قطعاً وجود نویسنده خوب داستانک باعث خلق داستانک‌های خوب خواهد شد و مخاطبان را هر چه بیشتر به این سمت سوق می‌دهد. نویسنده داستان کوتاه و رمان برای ایجاد عناصر داستانی در اثرش صفحه‌ها و فصل‌ها فرصت دارد، در صورتی که داستانک‌نویس فقط در چند خط باید خواننده‌اش را راضی کند که این بسیار مشکل است و دور از انصاف نیست که بگوییم نوشتن داستانک خوب بسیار از نوشتن داستان کوتاه و رمان خوب سخت‌تر است. البته برخی از نویسندگان خوب کشور در این وادی نیز قلم زده‌اند که برای شروع داستانک‌نویسی حرفه‌ای در کشور می‌تواند موثر باشد. داستان‌نویسانی مثل علیرضا محمودی ایران مهر، ‌بلقیس سلیمانی و رسول یونان.
بسیاری از ناشران مطرح ادبی حتا حاضر به دریافت مجموعه داستانک‌ها به منظور بررسی برای چاپ نیستند، چه رسد به آن‌که برای چاپ این‌گونه آثار اقدام کنند. تا چنین سیاستی در ناشران ما وجود دارد، نمی‌توان چندان امیدی به پیشرفت کیفی و کمی داستانک داشت. با وجود تمامی این مشکلات و موانع، داستانک رشد خودش را چه در بین نویسندگان و چه در بین مخاطبان از دست نداده و روز به روز به استقبال از داستانک‌ها افزوده می‌شود.
دلایل متعددی در داستانک‌گرایی دخیل هستند. یک دلیل آن حجم کم داستانک است که با کمبود وقت مخاطبان دنیای امروز سازگار است. مخاطب امروز که وقت مطالعه‌اش بسیار کم است، به راحتی می‌تواند در اتوبوس، مترو و حتا با دریافت یک پیامک از تلفن همراهش به خواندن داستان مشغول شود و در ترافیک کار و مشغله‌های شغلی‌اش لحظاتی خوش را به ذهن مشوش تزریق کند و به لذتی هنری برسد. دلیل دیگر که داستانک را مورد توجه قرار داده است، پایان غافلگیرکننده و توام با ضربه چکشی آن است که اغلب در این‌گونه داستان‌ها مشاهده می‌شود.
این ضربه و غافلگیری هرچه شدیدتر باشد، خواننده را بیشتر به سمت مکیف شدن ادبی سوق می‌دهد و قدرت ماندگاری اثر را نیز بیشتر می‌کند. حتماً داستانک‌هایی را به خاطر دارید که شما را شدیداً تحت تاثیر قرار داده‌اند و احتمالاً تا سال‌ها نیز در ذهنتان باقی خواهند ماند. در این داستانک‌ها گاهاً غافلگیری و ضربه آخر داستان توام با بیان یک نکته آموزنده و انسانی است که این مساله باعث گرایش مخاطبانی که به محتوا اهمیت می‌دهند، شده است.
در واقع می‌توان گفت، داستانک، فرم محتواست و بیشتر علاقه‌مندان به خواندن و نوشتن داستانک، معنادوست و معناطلبند. به هر حال داستانک جای خود را در جامعه ادبی دنیا باز کرده و امروزه به‌عنوان یک قالب داستانی به رسمیت شناخته می‌شود که با امید به برطرف شدن موانع و ضعف‌هایش پیشرفت و گسترش آن اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. قطعاً حمایت بیشتر روزنامه‌ها و نشریات ادبی از داستانک که امروز نیز در حد متوسطی وجود دارد و همچنین حمایت ناشران مطرح از این نوع داستانی در موازات برگزاری همایش‌ها و جشنواره‌هایی در این باب می‌تواند مسیر رو به جلوی داستانک را هموارتر کند.
منبع : روزنامه تحلیل روز


همچنین مشاهده کنید