چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


محقق منفرد، بدون پیشداوری و سنت نابیناست


محقق منفرد، بدون پیشداوری و سنت نابیناست
«دیدگاه ها و برهان ها» مقاله هایی در فلسفه علم و فلسفه ریاضی به قلم دانشمندانی چون «رودلف کارناپ»، «لودویک فلک»، «کارل پوپر»، «دیمره لاکاتوش»، و «ولفگانگ اشتک مولر» به همراه دیگر صاحب نظران این عرصه است که درباره موضوعات مهم دانش امروز چون علوم صوری و علوم تجربی،مشاهده علمی،معیار تعیین خصلت تجربی دستگاه های نظری، علم و شبه علم، علم متعارف و انقلاب های علمی بحث و اندیشه کرده اند. این مجموعه به گونه ای تنظیم شده است که خواننده بتواند سیر تحولی فلسفه علم و مباحث را دریابد.با هم نگاهی داریم به مقاله جالب «درباره مشاهده علمی» از لودویک فلک از این کتاب.
در ابتدا «فلک» بر آن است که مشاهده مهارت یا هنری کلی نیست و در آن واحد شامل همه رشته های علمی نمی شود. بلکه این توانایی همواره به رشته معینی محدود است و مشاهده گری که در یک رشته معین تعلیم ندیده باشد نمی تواند توصیفی قابل استفاده به دست دهد. او در بهترین حالت توصیفی جامع و طولانی ارائه می دهد که شامل جزئیات بسیاری است؛جزئیاتی که بخش اعظم آنها بی اهمیت یا اصلاً تصادفی هستند ولی خصوصیات منحصربه فرد را به دست نمی دهد و بر مشخصات اصلی تکیه نمی کند.
پس ضرورت دارد که مشاهده گران به سطح معینی از تحصیلات و آموزش عملی دست یابند زیرا بدون این تحصیلات و آموزش عملی سخنی از مشاهده یک موضوع معین نمی تواند در میان باشد و البته با این همه امکان عدم تفاهم کامل در مورد حدود وثغوز موضوع حتی در میان مشاهده گران تحصیلکرده هم وجود دارد.
بنابراین اگر مشاهده ای جدید و به عبارتی یک اکتشاف در عصری که در حالت تعادل به سر می برد، رخ دهد نوعی اضطراب فکری خاص و گرایش به تغییر پدید آید یعنی یک سلسله تصاویر درهم و برهم متناقض؛تصویری که تا آن زمان ثابت بوده از هم می پاشد و به لکه هایی تبدیل می شود که اشکال متناقض و متفاوتی را می سازند.
رشته هایی که قبلاً از یکدیگر جدا بودند یا نادیده گرفته می شدند، انگیزه های جدیدی ایجاد می کنند از سوی دیگر، ارتباط های تاریخی و تقریباً تصادفی، آثار فکری و بازمانده های افکار مختلف و حتی خطاها و سوءتفاهم ها نیز انگیزه های دیگری را دامن می زنند.
در این لحظه خلاق، حال و گذشته معنوی یک جامعه فکری معین در پیکر یک یا چند محقق تجسم می یابد.
همه بانیان مادی و معنوی همه دوستان و دشمنان در چند نفر جمعند. هر کدام از این عوامل می تواند عاملی جاذب، دافع یا مانع باشد که این تصویر درهم و برهم ناشی از همین امر است.
این دیگر به موقعیت فکری محقق بستگی دارد که یا شکل جدید در تصویر آشفته را همچون بصیرتی نمادین و روشن درک کند یا آن را هشداری بداند که از مقاومتی خبر می دهد؛مقاومتی که انتخاب تقریباً ارادی و آزاد تصاویر متغیر را مانع می شود.
«فلک» معتقد است که در دو حالت باید آن را از امور بی اهمیت و تصادفی جدا ساخت. باید نقطه نظری جهت دار آفرید و تمایلات گمراه کننده را نابود کرد و نوع دیگری از آمادگی فکری را آفرید و افراد را به منظور درک آن آموزش داد. اگر این امر با موفقیت انجام پذیرد، همه شرکت کنندگان در آن، شکل جدید را بلاواسطه و مستقیماً به چشم خواهند دید، گویی که این حقیقتی ابدی و واحد و مستقل از انسان هاست و تنها تحول فکری بعدی است که امکان می دهد درک کنیم که آن حقیقت مطابق با سبک معینی بوده و از نظر تاریخی معین ولی تصادفی بوده است.
بنابراین آن مشاهده خالص و خالی از پیشداوری کجاست؟ آن مشاهده خوبی که برای همیشه و برای همه اعتبار دارد و مستقل از شرایط، سنت عصر خود است.
از نگاه «فلک» چنین مشاهده ای وجود ندارد، نه در تاریخ نه در لحظه کنونی، چنین مشاهده ای حتی به عنوان ایده آلی هم که بتوان از طریق تحلیل و انتقاد به آن نزدیک شد، امری غیرممکن است زیرا هرگونه «مشروعیت بخشیدن» به داده های مشاهداتی نیز تابع سبک فکری است؛سبکی که احتمالاً یکی از آخرین عناصری است که هنگام تحقیق در ساختار منطقی علم آشکار می شود.
«فلک» در پایان نتیجه گیری می کند که محقق واقعاً منفرد، کشف غیرتاریخی و مشاهده بدون سبک، اموری غیرممکن اند. محقق منفرد، بدون پیشداوری و سنت، بدون نیروهای اثرگذار یک جامعه فکری و بدون تاثیر تکامل این جامعه موجود نابینا و بی فکری خواهد بود.
چراکه تفکر فعالیتی جمعی است درست مانند همسرایی یا مصاحبت. تفکر با گذشت زمان دچار تغییرات خاصی می شود و در تحول خود پیوستگی تاریخی این تغییرات را نشان می دهد. حاصل آن یا تصویری معین است که فقط کسی آن را می بیند که در این فعالیت اجتماعی شرکت کرده باشد یا فکری است که فقط برای اعضای آن جامعه قابل فهم و آشکار است.
«لودویک فلک» تصریح می کند اینکه ما چه فکر می کنیم و چگونه می بینیم وابسته به آن جامعه فکری است که به آن تعلق داریم. تصاویری که می بینیم علاوه بر اینکه از نظر منشأ و تاریخ مشروط هستند از نوعی تعین درونی و مطابق با سبک نیز برخوردارند.
مثال چنین تعین مطابق با سبک عبارت است از ارتباط فوق الذکر میان موقعیت خط افقی حرف A و زاویه ساق های آن . در علوم طبیعی، علومی که سبک فکری معینی دارند و آن را در شکل نظامی خاص بسط می دهند، تعین مطابق با سبک همان چیزی است که واقعیت علمی نامیده می شود.
پس «دیدن» یعنی: بازآفریدن تصویر در لحظه ای مناسب؛لحظه ای که آفریده همان جامعه فکری است که آدمی به آن تعلق دارد.
نشر مرکز کتاب «دیدگاه ها و برهان ها» مقاله هایی در فلسفه علم و فلسفه ریاضی را با ترجمه، تالیف و گردآوری «شاپور اعتماد» در ۳۵۵ صفحه و باقیمت ۵۸۰۰ تومان منتشر کرده است.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید