جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

راز خداحافظی ناگهانی قطبی


راز خداحافظی ناگهانی قطبی
یان رولفس» که چندی پیش به ایران آمد و با افشین قطبی دیدار داشت،‌ در رسانه‌های هلند، نقشی مشابه عادل فردوسی‌پور دارد. او به تازگی گفت‌وگویی با افشین قطبی در روزنامه ان‌آرسی هلند به چاپ رسانده‌ که حاوی مطالب تند و اعجاب‌آوری است که به نظر می‌رسد حرف‌های خصوصی افشین با این خبرنگار هلندی بوده باشد. قطبی برای اولین‌بار در این مصاحبه ادعاهایی را مطرح کرده که گزیده آن را می‌خوانید. گزارشی که با یک لید عجیب آغاز می‌شود: افشین قطبی، مربی فوتبال ۴۴ ساله ایرانی و محبوب‌ترین مرد ایران از این کشور گریخت. قطبی یک سال مربی باشگاه پرسپولیس، محبوب‌ترین باشگاه فوتبال ایران بود. وی که دستیار سابق گاس (خوس) هیدینک هلندی نیز بود، در روزهای اخیر ایران را ترک کرد. قطبی دیگر در ایران احساس امنیت نداشت. ساعت دو بعد از نیمه‌شب است و لیموزینی در آزادراه به سوی فرودگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) در راه است. در صندلی عقب ماشین من در کنار معروف‌ترین، مشهورترین و محبوب‌ترین مرد ایران یعنی افشین قطبی، مربی آمریکایی فوتبال، نشسته‌ام. وی استعفای خود را به پرسپولیس ارایه کرده ‌است ولی مدیران باشگاه این استعفا را نپذیرفته‌اند. قطبی نگران است که شاید آنها نگذارند از کشور خارج شود و بلیت هواپیمایی به مقصد دوبی خریده و در راه است. در آن‌جا همسرش بیش از یک هفته منتظر او نشسته و به کل از ایران زده شده‌ است و دیگر هیچ‌گاه نمی‌خواهد به تهران بازگردد. قطبی سعی می‌کند بدون جلب توجه زیاد خود را به دوبی برساند. یک هفته پیش از این سفر در آپارتمان شکوهمند قطبی در تهران سرد به دور میز سالن غذاخوری با او به گفت‌وگو نشستیم. قطبی ‌که در ژوئیه ۱۹۷۷ یعنی دو سال پیش از انقلاب اسلامی و در سن ۱۳ سالگی ایران را ترک کرده، بازگو می‌کند که مربیگری را عملاً نزد مربیان هلندی آموخته ‌است. وی توضیح می‌دهد از زمانی که به فعالیت در قاره آسیا پرداخت، رسانه‌های ایرانی کارهای او را دنبال کردند. او می‌گوید: یک روزنامه‌نگار ایرانی باعث شد تا به زادگاهم برگردم. این باعث شد که در اوت ۲۰۰۷ سرمربی رئال مادرید آسیا یعنی تیم پرسپولیس شوم.
آیا می‌دانستید که پرسپولیس در ایران ۳۰ میلیون هوادار دارد؟ زمانی که پرسپولیس تحت مربیگری قطبی و مقابل چشمان ۱۱۰ هزار تماشاگر قهرمان شد، چند روز در ایران جشن برقرار بود. قطبی می‌گوید این اندازه محبوبیت فوتبال را تاکنون در جای دیگر ندیده‌ام. فوتبال، بزرگترین و مهمترین ورزش در ایران است. رقابت ملی ۱۸ باشگاه دارد و به نظر می‌آید این ورزش در ایران با تمام تحولات مدرن فوتبال غربی همپایی می‌کند. برای قطبی شناخت دوست از دشمن در باشگاه دشوار شده‌ است. او می‌گوید: من همواره باید مواظب باشم. با وجود عنوانی که دارم خیلی‌ها می‌خواهند مرا از صحنه بیرون کنند؛ زیرا محبوبیتم زیادی شده ‌است. سعی می‌کنند بازیکنانم را تحت تاثیر قرار بدهند. مدرکی در این مورد ندارم ولی می‌دانم چه خبر است. دخالت غیر ورزشی قطبی از تمرینات تیمش در مرکز ملی تمرینات المپیک برگشته ‌است. او که در ماشینی در ترافیک دیوانه‌وار تهران نشسته آهی می‌کشد و می‌گوید: فکر می‌کنم برخی نتایج فوتبال ایران، از بیرون رقم می‌خورد. قطبی آخرین تمرین را هم به تیمش می‌دهد و ایران را ترک می‌کند تا به محیطی حرفه‌ای‌تر برود. او در ایران دیگر احساس امنیت نمی‌کند و دلیل اصلی رفتنش هم همین است. زن در ایران قطبی می‌گوید: این‌جا حریم خصوصی زندگی‌ام را رعایت نمی‌کنند. یک بار که با همسرم از تماشای یک بازی در ورزشگاه برمی‌گشتیم جماعتی خشمگین ماشین مرا سنگ‌باران کردند. او هم یک بلیت هواپیما خرید و به دوبی رفت و دیگر نمی‌خواهد برگردد. قطبی ادامه می‌دهد: من می‌دانم به این گروه پول داده‌اند تا ماشین را سنگ‌باران کنند. می‌خواهند از این راه مرا از کشور فراری بدهند. این‌جا روش کارشان همین است. ولی این‌که کدام قدرت می‌خواهد مرا فراری بدهد با این فرهنگی که این‌جا حاکم است اصلاً نمی‌شود فهمید.
قطبی را برای صحبت و بازداشتن او از تصمیم استعفا نزد مقامات مختلف ورزشی و غیره برده‌اند. او می‌گوید: جو این صحبت‌ها بسیار بسیار ارعاب‌انگیز بود. بسیار هراس‌آور. ساعت چهار بامداد هواپیما قطبی را به مقصد دوبی می‌برد. مسوولان فوتبال ایران ناچار شدند به رفتن این فرزند از دست‌ رفته‌شان تسلیم شوند تا در قلب شب برود و آینده خود را در جهان فوتبال غرب یا آسیای شمالی بجوید. در آپارتمان لوکس خود در تهران، قطبی یک دستگاه درامز، یک گیتار، تعدادی دی‌وی‌دی و کتاب به‌جا گذاشته که امیدوار است دیر یا زود به دوبی بیاورد.
منبع : روزنامه تحلیل روز


همچنین مشاهده کنید