پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


سرمایه با تو چه کنم؟


سرمایه با تو چه کنم؟
اگر توسعه یافتگی یک نهاده پر اهمیت برای یک ملت باشد.
و اگر دغدغه نخبگان آگاه این ملک، فهما ندن این مهم باشد.
باید سراغ مولفه های رفت که حضور و بروز نشان های توسعه و پیشرفت را زودتر نمایان سازد، که بدانند که ایستادن تنها راه نیست ، صراط مستقیم، همان مدیریت صحیح و رفتار ایرانی ، جهانی، معتدل است.
اقتصاد زیر بناست . زیر بنا بودن آن را دیگر نیاز به عدله نیست ،که امام علی (ع) گویاو روشن خود گفته است:
که آن سان که فقر از درب خانه وارد شود ایمان از پنجره خانه به برون می رود.
اینجاست که سرمایه گذاری و رسیدن به تولید ارزان تر و مصرف بهینه ،رفاه آمیز تر یک نیاز جامعه دین دار است.
آیا آنگاه که رفاه داریم و تورم بروزی در مصرف و تولید ندارد بهتر نمی توانیم مومن باشیم؟
و آیا اینگونه خرد آزادتر نیست برای تعقل در رفتار و اعمال؟
اگر بخواهیم جوامع در بدو سرمایه داری در غرب را (که تفکیک تاریخ مدرنیته از آن غیر ممکن است) نشان دهیم به یک تیپ انسانی بر خورد می کنیم که تحت تاثیر فرهنگ پوریتانی و عوامل دیگر چهره ای کوشا ،پارسا ، صرفه جو ، و منضبط و اقتدارمنش دارا می باشد. چنین تیپی به بهترین شکل مقتضیات سرمایه داری در حال رشد را که دغدغه اصلی اش انباشت سرمایه با بالاترین توان برای تحقق توسعه و رسیدن به آرمان های جامعه خودشان را نشان می دهد. درست است تزلزل های برای این تیپ و این جوامع پیش می آید اما هرگز توسعه و رشد از کف نمی رود .
آگاهان، آگاهند که سرمایه بزرگترین مولفه و ستون سترگ رشد و توسعه اقتصادی و به دنبال آن توسعه فرهنگی ، اعتقادی و اجتماعی است . و بر همین اساس است که در علم اقتصاد یکی از اهداف اقتصاد کلان ،رشد و توسعه اقتصادی است.بر همین اساس ، دستیابی به رشد بالنده اقتصادی هدفی است که تمامی دولتها و برنامه ریزان اقتصادی در جهان بر آن تاکید دارند و از طرفی در تمامی نظریات و الگوهای رشد جوامع ، سرمایه به عنوان موتور محرکه و عامل قوی برای رشد و توسعه اقتصادی در نظر گرفته شده است.
در ایران نیز با توجه به عدم کارایی سرمایه های موجود دولتی ( به دلیل عدم به کارگیری صحیح و کار کارشناسانه و نیاز شناسانه، به روز و عدم استفاده از تکنولوژی روز ) استفاده از ماشین الات کهنه و قدیمی در جریان تولید و همچنین نرخ رشد جمعیت حدود ۴ درصدی در دهه ۶۰ و بازسازی ویرانی های ناشی از جنگ از یک طرف، و همسویی و همپایی با روند شتابان رشد اقتصادی در جنوب شرق اسیا از طرف دیگر و بر آمدن مشکلات عدیده داخلی و خارجی و نیز سردی رابطه اقتصادی با دول جهانی ، نیاز به سرمایه گذاری بیش از پیش احساس می شود.
در دهه اخیر نیز با وجود جمعیت ۷۰ میلیونی ایران و با توجه به اینکه اکثر این جمعیت جوان هستند و موج دوم رشد جمعیتی نیز در انتظار ایران خواهد بود ، از یک سو برای پاسخ گوی و ایجاد اشتغال نیاز های این طیف جوان جمعیتی و برای مواجهه درست با موج دوم جمعیتی آینده که در چند سال اخیر رخ خواهد داد،نیازمند صنایع و تولیدات گوناگونی هستیم تا بیش از این محتاج تولیدات و تکنولوژی خارجی نباشیم.
روند درآمد و هزینه سرمایه گذاری در سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷ نشان می دهد تا سال ۱۳۸۳ میزان عواید حاصل از سرمایه گذاری اشخاص غیرمقیم در داخل اقتصاد ملی بیش از عواید حاصل از سرمایه گذاری اشخاص مقیم ایران در خارج از اقتصاد ایران بوده است اما از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ روند معکوس شده و میزان درآمد سرمایه گذاران ایرانی در خارج از کشور بیشتر از درآمد سرمایه گذاران غیرمقیم در ایران شده است.
به گزارش سرمایه و طبق آمار درآمد و هزینه سرمایه گذاری به نقل از موازنه پرداخت های بانک مرکزی و نماگرهای اقتصادی؛ در سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ عواید سرمایه گذاری افراد خارجی و غیرمقیم در ایران بیشتر از عواید سرمایه گذاری ایرانیان در خارج بوده و جذابیت سرمایه گذاری در ایران به ترتیب ۲۶۵ میلیون دلار در سال ۸۲ و ۲۱۱ میلیون دلار در سال ۱۳۸۳ بیش از جذابیت سرمایه گذاری ایرانیان در خارج بوده است. اما از سال ۱۳۸۴ به بعد، به ترتیب ۹۱ میلیون دلار در سال ۸۴ و ۳۹۸ میلیون دلار در سال ۸۵ و ۵۳۶ میلیون دلار تفاوت بین درآمد سرمایه گذاری با هزینه سرمایه گذاری بوده و ایرانیان علاقه بیشتری به سرمایه گذاری در خارج از کشور نسبت به سرمایه گذاری خارجی ها در ایران نشان داده‌اند.
نتیجه آنکه به رغم افزایش حجم سرمایه گذاری های ایرانیان در خارج از ایران و خارجی ها در ایران، موازنه سرمایه گذاری که در سال ۸۲ به نفع اقتصاد ایران بوده با چرخشی ۱۸۰ درجه به نفع اقتصادهای دیگر تغییر جهت داده است.
میزان عواید حاصل از سرمایه گذاری اشخاص مقیم و غیرمقیم در داخل و خارج از کشور نشان می دهد درآمد سرمایه گذاری ایرانیان در خارج از کشور بیش از درآمد سرمایه گذاران خارجی درایران است.(۱)
حمایت از سرمایه گذاران، اطمینان از وجوه کارایی و شفافیت بازار، افزایش نقدشوندگی بازار، ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران و شرکت ها، تقویت بازار و ارتقای فرهنگ سهامداری یک الزام است.
سرمایه محوری به معنای توسعه بستری امن برای سرمایه دار.
به یقین این است که سرمایه دار به منفعت خویش می اندیشد اما باید انگاشته شود که به حتم در کنار منفعت او رشد و منفعت جامعه پیرامون آن سرمایه نیز کسب خواهد شد. حضور سرمایه متاثر از حرف و آمار و سخنرانی به تنهای نیست بلکه از عمل و عینیات است سرمایه دار خود واقف به امور است و نیاز به گزارش ندارد، هرچند سخنرانی ها نیز امیدوار کننده نیستندو تنج ساز برای بازارند. گوهر سخن خود می تواند اگر تدبیر شود آرامش را تذریق سازد اما چه کنیم که دیگر سخن در و گوهریست کم یاب . دولت فقط و فقط باید بر جنبه های قانونی کار کند و جنبه های بستر سازی و اینکه نظارت کند که سرمایه دار بر خلاف قوانین حرکت نکند نه آنکه خود بستر را متشنج سازد و ناچارند خود سرمایه گذاری بی بازگشت و کم اثری را صورت بخشد.
عنصر سرمایه محتاج و وابسته امنیت و تسهیل در امر قانونی و فرهنگی است که این همه باز نیازمند زمینه های به نام مردمسالاری و قانون محوری است. این سخن به صدق است که ملتی که در تمام سطوح آزادی انتخاب مسئولین خود را دارد باید بتواند آزادی انتخاب کالا و خدمات با کیفیت مطلوب را داشته باشد .
سازو کار بازار آزاد اینگونست که اگر فضای مناسب را پیش رو خود داشته باشد و دولت وظیفه نظارت را به طور مدبرانه اجرا کند ،
نوسان شدید در اقتصاد آزاد دیده نخواهد شد.
ومن اکنون در گستره این فکر قوطه ور شده ام که با تو ای سرمایه محرک ، جان ساز چه کنم؟ آیا به مانند گروهی به مکاتب ایسمی بپیوندم ، گاهی مارکسیسم شوم و از تو هزر کنم و گاهی لیبرال شوم و چون بتی خوش ظاهر بپرستمت و یا نه از همه دوری جویم واز زاویه نگاه یک قایقران تنها، که یکه در دریای مواج جامعه گم شده است به امید آرامش تو چشم به افق بدوزم و اکنون زمستان است و افق قبل آنکه رنگ پذیرید سیاه می شود.
حسین گنجی


همچنین مشاهده کنید