چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


بازیگری ایران در دوران افول لیبرالیسم


بازیگری ایران در دوران افول لیبرالیسم
ظهور و سقوط تمدن ها، امپراتوری ها و قدرت های بزرگ جهانی در طول تاریخ بشریت همواره مشاهده گردیده و به عنوان یک واقعیت مورد تأیید قرار گرفته است. در قرآن کریم، بارها به وجود قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی که روزی قدرت عالم گیر داشته و با فروپاشی آنها فقط آثار مخروبه ای از خود برجای گذاشته اند اشاره گردیده و از مردم و صاحبان اندیشه خواسته شده که با بررسی این پدیده از آن پند و عبرت بگیرند. اهمیت توجه به این موضوع از آن جهت است که بررسی چنین پدیده تاریخی می تواند در تبیین و تحکیم چشم انداز آینده جهان، با توجه به مشاهده آثار سقوط نظام لیبرال سرمایه داری غرب و به وجود آمدن چرخش قدرت اقتصادی و سیاسی در دنیا به نفع کشورهای جهان سوم از جمله جهان اسلام به رهبری ایران، مفید و روشنگر واقع شود.بررسی تاریخ نشان می دهد که در گذشته، امپراتوری های جهانی در ایران باستان، رم قدیم، سرزمین فراعنه مصر شکل گرفتند که در زمان خود بر بخش قابل توجهی از دنیا تسلط داشته و نبض اقتصاد جهانی را نیز در اختیار داشته اند اما این امپراتوری های بزرگ به تدریج از بین رفته و در حال حاضر فقط آثاری از آنها باقی مانده است.
همچنین در این زمینه می توان به شکل گیری امپراتوری بریتانیای کبیر در دو قرن گذشته اشاره کرد که گستردگی سرزمین های آن در شرق و غرب عالم به گونه ای بود که خورشید هیچگاه در سرزمین های آن غروب نمی کرد و ابرقدرت اقتصادی سیاسی بزرگ دنیا در قرن ۱۹ و نیمه اول قرن بیستم محسوب می گردید. اما در حال حاضر آنچه که از این ابرقدرت باقی مانده است در جزیره انگلیس در گوشه ای از اروپا محدود شده و این ابرقدرت گذشته، جای خود را به قدرت های بزرگ نوظهور سپرد. هرچند که بررسی دلایل شکل گیری، تداوم و سقوط تمدن ها و امپراتوری های بزرگ از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما از هدف این نوشته خارج است. آنچه که قابل توجه و مهم است اینکه هرکدام از این ابرقدرت ها ابتدا از یک ناحیه جغرافیایی شکل گرفته و به تدریج گسترش یافته اند و پس از رسیدن به نقطه اوج قدرت سیاسی اقتصادی خود، پس از مدت زمانی و درست در هنگامی که تصور نمی کرده اند روزی قدرت آنها فروکش نماید، به تدریج و یا به یکباره مسیر کاهش قدرت و در نهایت فروپاشی را طی کرده و جای خود را به قدرت روبه رشد جدید سپرده اند. با توجه به این تجارب تاریخی و دلایل علمی و منطقی باید پذیرفت که این سرنوشت محتوم ابرقدرت های مادی دنیا در گذشته، حال و آینده است.آخرین نمونه از شکل گیری و فروپاشی ابرقدرت های جهانی به کشور شوروی سابق می توان اشاره نمود که در اوایل قرن بیستم این ابرقدرت با نظام کمونیستی و اقتصاد متمرکز دولتی شکل گرفت و به تدریج سیطره خود را به نیمی از کشورهای دنیا گسترش داد اما در نهایت از هم فروپاشید و نظام کمونیستی و اقتصاد کاملاً متمرکز دولتی به تاریخ سپرده شد. همزمان با اوج گیری نظام اقتصاد متمرکز دولتی در شوروی سابق، در کشورهای دیگر جهان، بلوک سرمایه داری غرب با رهبری امریکا به توسعه سیاسی و اقتصادی خود ادامه داده و به تدریج به اوج قدرت خود دست یافتند. به طور کل می توان گفت که در قرن بیستم، کشورهای دنیا یا تحت سیطره نظام امپریالیسم لیبرال سرمایه داری غرب با اقتصاد بازار آزاد و متکی به بخش خصوصی قرار داشتند یا تحت سلطه امپریالیسم کمونیسم با اقتصاد کاملاً متمرکز دولتی قرار داشتند. در حقیقت این دو نظام دو سوی افراط و تفریط در نظام سیاسی اقتصادی دنیا بودند که در یکی کلان سرمایه داران استثمارگر در چارچوب تسلط بر شرکت ها، کارتل ها و تراست های بین المللی نظام اقتصادی بخش قابل توجهی از دنیا را در اختیار داشتند و در دیگری دولت تمام قدرت اقتصادی را به صورت کاملاً متمرکز تحت سیطره خود قرار داده بود.با توجه به وجود پدیده ظهور و سقوط ابرقدرت های مادی در تاریخ بدیهی است که انتظار می رفت این دو قدرت استثمارگر مادی که انسان ها را به بردگی کشانده بودند به تدریج به دوران افول و سقوط خود نزدیک شوند که چنین نیز گردید.
در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی به تدریج نظام سیاسی اقتصادی بلوک کمونیسم از هم فروپاشید و کشور شوروی سابق نیز از بین رفت و به ۱۵ کشور تقسیم گردید. از طرف دیگر در چند سال گذشته، آثار کاهش قدرت سیاسی و اقتصادی نظام لیبرال سرمایه داری غرب نیز به تدریج ظاهر شده به گونه ای که در یک سال اخیر روند روبه اضمحلال این نظام با رسیدن به رکود مطلق اقتصادی تشدید گردیده است.
همزمان با این وقایع در نظام اقتصادی و سیاسی جهان شاهد ظهور و اوج گیری قدرت برخی کشورهای جهان سوم از جمله کشور ایران هستیم که به تدریج در طول چند دهه اخیر جایگاه خود را در نظام اقتصاد بین الملل و نظام سیاسی جهان باز نموده اند. به نظر می رسد دنیا شاهد یک چرخش قدرت و دگرگونی سیاسی اقتصادی به ضرر قدرت های قدیمی و روبه اضمحلال نظام سرمایه داری غرب و به نفع قدرت های روبه رشد جدید است و نظام اقتصادی سیاسی بین المللی در آستانه یک تحول اساسی است.با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران در سه دهه قبل شکل گرفت و به تدریج و علی رغم تحمیل ۸ سال جنگ و حدود سه دهه تحریم اقتصادی از سوی ابرقدرت های استثمارگر، کشور ایران در حال حاضر به یک قدرت اقتصادی و سیاسی بین المللی تبدیل شده است. در شرایطی که رکود اقتصادی در تمامی ابعاد آن جهان سرمایه داری را در بر گرفته و رشد اقتصادی آنها صفر و یا منفی شده است، نرخ رشد اقتصادی ایران از ۷ درصد نیز فراتر رفته و ما شاهد روند روبه رشد و شکوفایی نسبی اقتصاد ایران در صحنه داخلی و بین المللی هستیم.حضور پرقدرت اقتصادی و سیاسی ایران در قاره امریکای مرکزی و جنوبی که زمانی حیاط خلوت ایالات متحده امریکا محسوب می گردید، درخواست و حضور مشتاقانه هیأت های بلندپایه اقتصادی سیاسی کشورهای مختلف از آسیا، آفریقا، امریکای لاتین، خاورمیانه و حتی شرکت های بزرگ اروپایی در ایران برای مشارکت همه جانبه اقتصادی، توسعه بی سابقه صادرات غیرنفتی و صدور خدمات فنی مهندسی به اقصی نقاط جهان، گسترش فناوری های صلح آمیز هسته ای، دانش بیوتکنولوژی، صنایع هوافضا و سایر پیشرفت های صنعتی، علمی و فنی بی نظیر توسط متخصصان داخلی نشان از روند روبه رشد قدرت اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران دارد.همچنین توافق اخیر کشورهای صادرکننده گاز برای ایجاد اوپک گازی که با ابتکار عمل ایران صورت گرفته سبب می گردد که نبض انرژی دنیا، به عنوان موتور رشد و توسعه اقتصادی، در اختیار کشورهای عضو اوپک گازی قرار گیرد که ایران به دلیل داشتن حداقل ۱۶ درصد ذخایر گاز جهان از مهمترین اعضای آن به شمار می رود.
حضور پرقدرت ناوهای جنگی ایران برای مقابله با دزدان دریایی و حفاظت از خطوط کشتیرانی بین المللی برای حفظ جریان تجارت جهانی که برای اولین بار در چند صد سال اخیر صورت می گیرد و نیز درخواست برخی قدرت های غربی برای استفاده از تجربه حفاظت فرودگاهی و هواپیمایی ایران نشان دیگری از قدرت روبه رشد جمهوری اسلامی ایران دارد.در چنین شرایطی که نظام اقتصادی سیاسی دنیا در حال دگرگونی و چرخش به نفع کشورهای جهان سوم و بخصوص ایران است مسئولیت دولتمردان نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش سنگین است و باید روند مدیریت امور اقتصادی و سیاسی به گونه ای تدبیر و سازماندهی شود که کشور ایران آمادگی کامل جهت ایفای نقش مهم و تاریخی خود به عنوان یک قدرت بزرگ بین المللی در عرصه جهانی را بیش از گذشته داشته باشد.
دکتر صادق خلیلیان ‎
استاد دانشگاه
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید