جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

حکومت زندیه


حکومت زندیه
تامین امنیت در سراسر کشور، توسعه راه ها، امن کردن بنادر جنوبی، ترویج کشاورزی و توجه خاص به آن و سرانجام توسعه و بسط تجارت از اهم کارهایی بود که کریم خان در دوران زمامداری خود به انجام رساند. «کریم خان داد و ستد و تجارت را مورد حمایت قرار داد زیرا به درستی می دانست که از این راه می توان بر ثروت کشور افزود.» کریم خان می دانست انگلیسی ها در هند نفوذ فراوانی دارند و به همین سبب کجدار و مریز با آنان رفتار می کرد. در آن دورن میرمهنا بندر ریگی سواحل جنوبی کشور را ناامن ساخته بود و به کشتی های خارجی دست اندازی می کرد. کریم خان درصدد بود او را از خارک رانده و جزایر جنوبی را امن سازد. در همان موقع سفیر انگلیس از کریم خان درخواست ملاقات کرد.محمدهاشم آصف می گوید: «اتفاقاً در آن حیص و بیص ایلچی از جانب دولت خلود آیت انگلیز به دربار معدلت مدار والاجاه کریم خان وکیل الدوله جم اقتدار زند آمد. آن والاجاه مدتی او را طلب ننمود و به نزد خود او را حاضر نساخت. وزرا به خدمتش عرض نمودند که ایلچی از جانب پادشاه انگلیز آمده چرا او را به حضور خود طلب نمی فرمایی؟ فرمود: اگر با پادشاه ایران مهمی دارد ما پادشاه ایران نیستیم. ما وکیل دولت ایرانیم، پادشاه ایران، شاه اسماعیل است و در قلعه آباده می باشد. ایلچی را به خدمت او ببرید و کارش را انجامی بدهید و اگر با ما کاری دارد ما با وی کاری نداریم.
بعد از مباحثه بسیار به وزرای خود فرمود که آنچه شما از ایشان احساس نموده اید مطلب و حاجت ایشان چیست؟ عرض نمودند که مطلب و حاجت ایشان آن است که با پادشاه ایران بنای دوستی و آمد و شد گذارند و از نفایس فرنگ و هندوستان ارمغانی ها، هدیه ها و تحفه ها به حضرتش آورند و بالیوس غنمایندگان محلی دول اروپاییف ایشان در ایران جای گیرد و بنای معامله گذارد و امتعه و اقمشه و ظروف و اوانی و آلات و اسباب از فرنگ و هند به ایران آورند و مهم سازی اهل فرنگ، هند و ایران شود و امور رواج یابد.
از شنیدن این سخنان بسیار خندید و گفت: دانستم مطلب ایشان را، می خواهند به ریشخند و لطایف الحیل، پادشاهی ایران را به مالک و متصرف گردند چنانکه ممالک هندوستان را به خدعه، مکر، تزویر و نیرنگ و حیله و دستان به چنگ آوردند و مانند رستم دستان به دو زانو نشست و دست بر قبضه شمشیر خود گرفت و مانند نره شیر غرید و فرمود: ما ریشخند فرنگی به ریش خود نمی پذیریم و اهل ایران را به هیچ وجه من الوجوه احتیاجی به امتعه و اقمشه و اشیای فرنگی نیست زیرا که پنبه و پشم و کرک و ابریشم و کتان در ایران زیاده از حد و اندازه است. اهل ایران هر چه می خواهند خود ببافند و بپوشند و اگر چنانچه شکر لاهوری نباشد، شکر مازندرانی و عسل و شیره انگوری و شیره خرما اهل ایران را کافی است.»۱
کریم خان بارها به اطرافیان خود گفته بود: «... چنین بدانید که فرنگی ها به عقل تدبیر و زیرکی هندوستان را به چنگ آوردند نه به زور و مردانگی.»۲
کریم خان برای راندن میرمهنا از سواحل جنوب کشور، سرانجام به انگلیسی ها روی خوش نشان داد و در سال ۱۷۶۳ میلادی موافقتنامه ای را با کمپانی انگلیسی هند شرقی به امضا رساند. طبق قرارداد دامنه فعالیت بازرگانی انگلیس به بوشهر نیز کشیده شد و دفتر نمایندگی آنان دایر شد. دو سال بعد، عرب های سواحل خلیج فارس از پرداخت مالیات خودداری کردند و از آنجا که نیروی دریایی میرمهنا در بندر ریگ و شیخ سلیمان در قبیله کعب مزاحم او بودند، با وجود همراهی دولت های انگلیس و هلند، کریم خان توفیقی نیافت و پیامد آن، دستور کریم خان مبنی بر مبادله کالای ایرانی با انگلیس به صورت پایاپای بود و انگلیسی ها از این امر سر باز زدند و در پی فرار میرمهنا به بصره و به قتل رسیدنش در آنجا، دولت ایران بر خارک تسلط یافت و روابط ایران با انگلیس تیره تر شد. انگلیسی ها به دلیل وقوع شورش های پی درپی در هند و همچنین تیره شدن روابط شان با ایران، فعالیت های تجاری خود را در بوشهر متوقف ساخته و به بصره منتقل ساختند و با شیوع بیماری «وبا» در بصره، آنها به بمبئی رفتند. در همان موقع در سواحل بندر ریگ دو نفر از اعضای کمپانی هند شرقی به نام های گرین و بومن دستگیر و به شیراز فرستاده شدند. آنان زندانی نشدند، اما تحت الحفظ در شیراز باقی ماندند. کریم خان در این رابطه نامه ای به مور، مامور دفتر کمپانی مذکور در بصره نوشت و خواستار عادی شدن روابط با انگلیسی ها شد. دفتر بصره مجدداً بازگشایی شد، اما در بوشهر تا زمان حیات کریم خان، تنها یک نفر مشغول به کار بود.
● روابط ایران و روسیه
روابط بازرگانی ایران و روس در عصر زند اغلب از طریق سواحل و بنادر دریای خزر مانند رشت، سواحل شیروان، باکو، دربند و مرکز مهم تجاری یعنی استرخان (هشترخان) انجام می گرفت... قبل از روی کار آمدن سلسله زند، دولت روسیه در عصر افشار سعی کرده بود اختلافات موجود بین دو کشور را تا حد زیادی حل کند. امپراتور روس، آنا ایوانوا... کوشید تا مناطقی را که پتر کبیر اشغال کرده بود به ایران پس دهد به ویژه که قرارداد ۱۷۲۴- که استقرار روسیه در سواحل جنوبی دریای خزر را استحکام می بخشید چندان صرفه نبود و هزینه زیادی را دربرمی گرفت. از جانبی نیز روسیه خود تضعیف شده بود و در مرز های لهستان نیز به قوای بیشتری در جهت مقابله با دولت عثمانی احتیاج داشت. در سال های بعد حتی دولت روسیه در رهایی شهرهای شمال غربی ایران از تصرف عثمانی ها به کمک نادر آمد...
در سال ۱۷۶۶ میلادی، هیاتی از جانب دولت روس در شیراز با هدف گسترش روابط تجاری به حضور کریم خان رسید. این هیات موفق شد که به سرپرستی اسکیپ، مناسبات ایران و روسیه را تحکیم بخشد و با رد و بدل کردن هدایای زیادی به روسیه بازگردد.
در سال ۱۷۶۶ میلادی هنگامی که قوای ایران سرگرم تصرف بصره بود، روس ها نیز درصدد تصرف بخشی از خاک عثمانی برآمدند و قوای خود را در دربند پیاده کردند. کریم خان دستوراتی به فتحعلی خال جقه ای حاکم آن مناطق و نیز هدایت الله خان حاکم رشت مبنی بر هوشیاری آنان در این برخوردهای مرزی فرستاد. روس ها قصد پیاده کردن ۴۰ هزار نیرو را داشتند و کریم خان به فتحعلی خان دستور داد با ۱۰ هزار تفنگچی در برابر آنان صف آرایی کند. فرمانده روسی درخواست کمک و خرید آذوقه کرد. فتحعلی خان آن را منوط به موافقت کریم خان کرد و شبانه آن سپاه را محاصره و تار و مار ساخت. در سال ۱۷۷۸ میلادی، ظاهراً سفیری از جانب روس ها با پیشنهاداتی علیه دولت عثمانی در شیراز به حضور کریم خان رسید و کریم خان او را مورد ملاطفت قرار داد. تجارت در دریای خزر در آن روزگار اهمیت فراوانی داشت و در شهرهای شمالی کالاهای روسی فراوان خرید و فروش می شد.
● روابط ایران و هندوستان
کریم خان هرچقدر به رابطه با دول روس و انگلیس تمایلی نداشت، به ایجاد روابط با هندی ها همواره اصرار می ورزید. «مناسبات ایران و هندوستان در عصر زند، به ویژه در زمان کریم خان بسیار دوستانه بود و بیشتر جنبه بازرگانی و تجاری داشت و در زمان وکیل، چندین بار هیات های سیاسی بین هر دو کشور ردوبدل شد. در سال ۱۱۸۴ میلادی، نماینده رسمی حیدرعلی خان بهادر به حضور کریم خان در شیراز رسید. از آنجا که روابط بسیار دوستانه بود، هدایای متعددی از جمله فیل، پلنگ و ببر به کریم خان تقدیم شد. هنگام بازگشت همین نماینده به هند، کریم خان متقابلاً نماینده ای به نام میرزا سلیم خراسانی را به همراه وی فرستاد.
همچنین نماینده ای نیز از هند به نام محب علی خان که اصلاً ایرانی بود به ایران آمد و... حتی از جانب دولت برای تشویق بازرگانان هند به تجارت با ایران، کاروانسرایی مخصوص آنها، در شیراز ساخته شده بود... تجارت بین ایران و هند معمولاً کالاهایی مانند ادویه، ابریشم خام، پارچه های ابریشمی، مروارید، چینی، شکر، پشم بز کرمان و همچنین میوه های خشک را در برمی گرفت.»۳به طور کلی، در زمان کریم خان، به علت نگرش خاص او نسبت به غرب، هیچ کارخانه ای احداث نشد و در حد تجارت با آنان باقی ماند. ایران به روسیه، هلند، انگلیس و عموماً اروپا، پارچه های ابریشمی، قالی، پشم، پارچه های زربفت، چوب، مخمل، آنقوره، پسته، بادام، بادام زمینی، مواد رنگین، سکه و طلا و نقره صادر می کرد و ماهوت هلندی، پارچه های هندی، ادویه، قند، نیل، چوب های قیمتی، عطر، نقره، سرب، ظروف چینی، سنگ مرمر،عاج، روی، شکر، پارچه های کتانی و امثالهم از آنان وارد می کرد.
با کمی دقت درخواهید یافت کریم خان زند بر تولید داخلی که در نهایت به استقلال کشور منتهی می شد، اصرار داشت و با مرگ او در شیراز و انقراض سلسله او، توسط آغامحمدخان قاجار، و جهانگشایی آغامحمدخان، ارتباط با اروپاییان به حداقل خود رسید و با شکست های پی درپی ایران از روسیه و جدا شدن قسمت های مهمی از شمال کشور، مشخص شد، ایران از علم روز دنیا بسیار عقب افتاده و عباس میرزا نایب السلطنه بدون واسطه به تهران اروپایی روآورد و با اعزام محصل به اروپا، درصدد برآمد تا ارتش ایران را سروسامانی دهد و این سرآغازی شد تا تمدن اروپایی، بیش از پیش در ایران بسط و توسعه یابد.
نصرالله حدادی
پی نوشت ها
۱و ۲- رستم الحکما، محمدهاشم آصف؛ رستم التواریخ، ص ۶- ۳۸۵، انتشارات جیبی، ۱۳۵۷، تهران
۳- ورهرام، غلامرضا؛ تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زند،
ص ۱۷۲،انتشارات معین، ۱۳۸۵، تهران
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید