جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


تعزیه؛ یادآوری لزوم مقابله با تاریخ یکه‌تاز


تعزیه؛ یادآوری لزوم مقابله با تاریخ یکه‌تاز
جلا‌ل ستاری در آخرین کتابش به <تعزیه> پرداخته است. کتاب <زمینه‌های اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران> تازه‌ترین کتاب اوست که اگرچه رویکردی تاریخی دارد اما صرفا روایتی تاریخی نیست، بلکه در این کتاب سیر تحول از نمایش‌های آیینی به تئاتر مدرن مورد بررسی قرار می‌گیرد. نویسنده از پیش از اسلا‌م آغاز می‌کند و با نقل‌قول‌هایی از پژوهشگران از نمونه‌هایی از نمایش در ایران باستان سخن می‌گوید اما نکته مهم در بحث جلا‌ل ستاری تفکیک میان نمایش‌های آیینی و تئاتر است و آنچه در ایران قدیم در جریان بود، بیشتر نمایش‌های آیینی است تا تئاتر. ‌ با این حال این پرسش برای نویسنده مهم است که چرا تراژدی یا درام مانند چیزی که در یونان اتفاق افتاده است، در ایران اتفاق نیفتاده است؟ این پرسش البته قصد داوری ندارد و آن را ارزشی نمی‌داند که ایرانیان را فاقد آن بخواند.
در این کتاب با نقل‌قول‌هایی از برخی پژوهشگران این بحث پیش کشیده می‌شود که چرا ایرانیان با وجود داشتن حماسه‌هایی مانند یادگار زریران یا سوگ سیاوش، در تبدیل این حماسه‌ها به تئاتر کوششی نداشتند؟ البته او از قول‌هایی می‌گوید که با استناد به مواردی ایران قدیم را واجد گونه‌ای از نمایش دانسته‌اند و حتی برخی معتقدند که چنین حماسه‌هایی احتمالا‌ اجرا هم شده‌اند. نویسنده در بحث پس از اسلا‌م نیز این پرسش را پیش می‌کشد و علا‌وه بر آن این موضوع را نیز اضافه می‌کند که پس از اسلا‌م نمایش‌های آیینی پیش از اسلا‌م نیز ادامه نیافت و تنها صورتی از این نمایش‌ها آن هم با چند قرن تاخیر و با تغییر احیا شد. او می‌پرسد چرا هنرهای نمایشی که پیش از اسلا‌م رونق داشت، پس از اسلا‌م از رونق می‌افتد؟ مسلمانان با اینکه تاریخی پرفراز و نشیب داشته‌اند، این فرازونشیب‌ها را دستمایه خلق درام و تئاتر نکرده‌اند، در حالی که این فرازونشیب‌ها به شعر راه یافته است. نویسنده در پاسخ به این پرسش‌هاست که خواننده را به زمینه‌های اجتماعی ارجاع می‌دهد. ‌
او شکل‌گیری درام را مستلزم خروج و درگیری می‌داند و معتقد است در امت واحده درام شکل نمی‌گیرد، پس اگر تعزیه با چند قرن تاخیر شکل می‌گیرد، عدم شکل‌گیری‌اش ریشه در اینجا دارد.
او از قول یکی از محققان می‌نویسد که تشیع به کشف تئاتر نایل آمد، چون با نظام حاکم درگیر شد.
‌ او معتقد است درگیری شیعیان با نظام حاکم مبتنی بر دریافتی دراماتیک از تاریخ بود. به نظر نویسنده شیعه به نظام آرمانی می‌اندیشید و آرزومند جایگزین کردنش با نظام حاکم بود و می‌خواست با اراده‌اش تاریخ را در مسیر دیگری بیندازد، زیرا چنانکه گفتیم باور نداشت که آن تاریخ یا <جبر> عادلا‌نه، مثبت و امیدبخش و موروث خوشبینی، بهروزی و نیک فرجامی ‌باشد. از این رو ضرباهنگ زمان درونی‌اش با ضرباهنگ روند تاریخی هم‌کوک نبود، بنابراین سر به شورش برداشت. به بیان دیگر شیعه نخواست خوشبینانه به تاریخ و جماعت عصر بپیوندد و بی‌هیچ‌گونه جدل و جدالی و با نادیده انگاشتن فردیت و امحای شخصیتش در جماعت یکپارچه مستحیل شود و همین درام را بیافریند.
اما پرسش مهم دیگری که جلا‌ل ستاری پیش‌‌کشیده، این است که چرا تعزیه در دورانی نسبتا متاخر (صفویه) به ظهور رسید، حال آنکه زمینه‌های اجتماعی و سیاسی‌اش از قرن‌ها پیش هموار و فراهم شده بود؟
او برای پاسخ گفتن به این پرسش به نمونه‌هایی از تعزیه در اوایل دوره صفویه و پیش از آن نیز اشاره می‌کند. به بیان دیگر اگرچه تاریخ مشخصی برای پیدایش تعزیه نمی‌توان یافت اما در اینکه تعزیه در دوره صفویه رونق بیشتری گرفته است، تردیدی نیست. به بیان دیگر نقش دین و سیاست در دوره صفویان در رونق تعزیه را نمی‌توان نادیده گرفت.
ستاری در همین بخش توضیحی درباره تعزیه داده و به تفاوت آن با تئاتر می‌پردازد و تعزیه را یکی از نمایش‌های آیینی می‌داند که با تئاتر مدرن متفاوت است. با این حال از تاثیراتی که تعزیه بر تئاتر مدرن گذاشته است نیز یاد می‌کند.
با این همه می‌نویسد نباید تعزیه را <موزه‌ای> کرد یعنی به‌مثابه میراثی متبرک و تاریخمند به آن نگریست، بلکه باید به روح تعزیه وفادار ماند و تعزیه را لحظه‌ای باشکوه از تاریخ خویش شمرد؛ لحظه‌ای که ممکن است در هر عصر و زمانه‌ای تجدید و تکرار شود. بنابراین پیام تعزیه به دوره زمانی خاص محدود نمی‌شود بلکه زمان گذر و فراتاریخی است، زیرا تعزیه چشم‌انداز معرفتی دردناکی را در برابر انسان می‌گشاید؛ چشم‌انداز تجربه‌ای تلخ و دردناک از گذار به آن سوی مرز و مقابله با تاریخ. پیام جانشمول تعزیه، لزوم مقابله انسان با تاریخ یکه‌تاز حاکم است، حتی اگر آن درگیری به قیمت جان آدمی ‌تمام شود.
هلیا آبادی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید