سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

صعود از لفظ به معنا


صعود از لفظ به معنا
امامان معصوم علیهم السلام هم چنان که مردم را به تدبر و تعمّق در آیات قرآن سفارش اکید میکنند، خود نیز در آیات آن به تدبر و دقت نظر میپرداختند و در این راه از خداوند منان، توفیق طلب میکردند.
امام صادقعلیه السلام قبل از قرائت قرآن، وقتی که آن را در دست میگرفتند به خداوند عرض میکردند:
«خدایا! من شهادت میدهم این، کتاب توست که از نزد تو بر رسولت محمد بن عبداللّه نازل شده است. و کلام توست که بر زبان پیامبرت جاری شده است. آن را هادی به سوی خلقت قرار دادهای و ریسمان متصل بین خود و بندگانت قرار دادهای. خدایا! من عهد و کتابت را باز میکنم.
خدایا! نظر کردنم در قرآن را، عبادت و قرائتم را، فکر و فکر کردنم در آن را عبرتپذیری قرار ده. مرا از کسانی قرار ده که به وسیله بیان مواعظ تو در قرآن، موعظه میپذیرند و از نافرمانی تو پرهیز میکنند. و هنگام قرائت کردنم، برگوش (دل) من مُهر (غفلت) و بر دیدگانم (قلبم) پرده (جهالت) نکش. و قرائتم را قرائتی که بدون تدبر در آن باشد، قرار نده، بلکه مرا طوری قرار ده که در آیات قرآن و احکام آن تدبر کنم به گونهای که شرایع دینت را اخذ کنم و نظرم را در آن، نظر غفلت و قرائتم را، بیهوده گویی قرار نده. به درستی که تو مهربان و رحیم هستی.»
در روایت آمده است که امام سجاد علیه السلام هر وقت آیه شریفه «مالک یوم الدین»را قرائت میفرمود، آن قدر آن را (باتوجه و تأمل بسیار) تکرار میکرد که گویی نزدیک است بمیرد (و با مالک حقیقی روز جزا ملاقات کند)‎/
در سیره امام رضاعلیه السلام نوشتهاند که آن حضرت، شبها در بستر خواب مقدار زیادی قرآن میخواند و هنگامی که به آیات یادآور بهشت یا جهنم میرسید، بسیار میگریست و از خداوند بهشت را مسئلت میکرد و از آتش جهنم به او پناه میبرد.همان طوری که از جمله برنامههای هر شب آن حضرت هنگام سفر به خراسان را، قرائت و تأمل در آیات معاد یاد کردهاند.
ائمهعلیهم السلام قرآن را با لحن و صوت زیبا قرائت میکردند.چرا که صوت نیکو همراه با طمأنینه، قلب را آماده پذیرش مطالب میکند و زمینه تدبر در آیات را فراهم میکند.
● ابزار و شرایط تدبر در قرآن
▪ تلاوت
گرچه تلاوت، شرط کافی برای تدبر در قرآن نیست ولی رعایت آداب آن، از لوازم فهم مقاصد و پیامهای قرآن کریم است.
▪ تکرار آیات
تکرار آیات، در شرایط مناسب روحی، در تعمیق تدبر بسیار مؤثر است؛ چرا که هیچ گفتار و کرداری نیست مگر اینکه اثر مستقیم بر روی روح دارد و هرچه آن اقوال و اعمال تکرار شوند، آن اثرات تکرار و تشدید میشوند. از این رو، ائمهعلیهم السلام برخی از آیات قرآن کریم، که بارِ معرفتی بیشتری دارند و صفتی از صفات الهی را بیان میکنند را تکرار میکردند. همان طوری که در احوال امام صادقعلیه السلام آوردهاند که آن حضرت آیه «مالک یوم الدین» را بسیار تکرار میکرد.و گاه برخی آیات را طوری با توجه و تأمل تکرار میکرد که گویی هم اکنون آن را از زبان نازل کننده آن میشنود. از این رو، آن حضرت در چنین حالاتی متأثر میشد.
▪ اعتقاد به هدایت بخشی آیات
جهل به موقعیت قرآن، موجب میشود که نتوان ارتباط صحیحی با آن برقرار ساخت و با آن انس گرفت و از نور آن روشنایی کسب کرد. بنابراین، شناخت اجمالی نسبت به هادی بودن قرآن، صادق بودن وعدهها و وعیدهای آن، درمان کننده دردهای روحی و سعادتبخش بودن آن، شرط اساسی تدبر در قرآن است؛ چرا که با این شناخت است که شوق به کاوش در مضامین آیات در وجود تلاوت کننده قرآن پیدا میشود و در آنها اندیشه میکند. از این رو، ائمهعلیهم السلام در بسیاری از مواقع، بر فواید و آثار و ثمربخشی قرآن تکیه میکردند و مردم را بر جهات متنوع آن آگاه مینمودند.
▪ آگاهی به معنای آیات
احاطه بر معنای آیات، ولو در حد ترجمه صحیح و یا در اختیار داشتن قرآن ترجمه شده مطمئن، از شرایط دیگر تدبّر در آیات قرآن است. همان طوری که امام صادقعلیه السلام میفرماید:
«ألْمُقْرِیءُ بِلاعِلْمٍ کَالْمُعْجِبِ بِلامالٍ وَلامُلْکٍ؛ قرائت کننده بدون علم و آگاهی، مثل کسی است که بدون مال و ملک از خود راضی باشد.»
الفاظ آیات قرآن، معبر رسیدن به معانی عمیق و هدایتبخش هستند؛ بنابراین، اگر تمام همت قاری، خوب ادا کردن و گرفتار شدن در دام الفاظ، قرائتها و لحنهای زیبا شود، از تدبر در معنای آن میماند و از پل عبارت به مقصد معنا نمیرسد. بدان گونه که امام صادقعلیه السلام میفرماید: «من إنْهَمَکَ فِیطَلَبِ النَّحْوِ، سُلِبَ الْخُشُوعُ؛ کسی که تمام کوشش خود را در راه طلب نحو صرف کند، از خشوع محروم میشود.»
▪ دل دادن به پیامهای قرآن
شرط دیگر تدبر در قرآن، دل دادن به آیات قرآن و خالی کردن قلب از آلودگیها، از جمله تعصب و پیش فرضهای غیر الهی در مواجهه با قرآن میباشد. چرا که نسبت تدبّر و قلب انسان، نسبت راه و چشم است. همان طوری که اگر کسی چشم نداشته باشد، به چاه میافتد، کسی که قلب او مریض باشد نمیتواند تدبر کند و از هدایت قرآن استفاده کند.
از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام نقل شده که در تفسیر آیه «ام علی قلوبٍ اقفالها»فرمودهاند که: «هیچ ذکری به قلب آنها نمیرسد و حقیقتی برای آنها کشف نمیشود.»
همان طوری که دل دادن و به عبارتی، زنده دلی و دارا بودن قلبی سالم و عاری از هرگونه جهالت و کوری، موجب فراهم شدن زمینه تدبر در قرآن میشود، دل مردگی و کوری دل نیز از عوامل عدم تدبّر در قرآن میشود. حضرت زهرا سلام الله علیها یکی از ریشههای عدم تدبر در قرآن را، همین مسئله معرفی میکند. چرا که مرگ دل و کوری قلب، موجب بسته شدن دریچه قلب بر روی نور علم و ایمان میشود و کسانی که با سوء اختیار خود از علم و ایمان محروم میشوند، از معارف قرآنی نیز گریزان میشوند و از تدبر در قرآن و کشف حقایق از آن، دوری میکنند و گرفتار هلاکت میشوند و حقوق را ضایع کرده، جامعه را به انحراف میکشانند.
حضرت فاطمه علیها سلام در جریان ضایع کردن حق ولایت و خلافت علیعلیه السلام از ناحیه گروهی از مردم، به این حقیقت چنین تصریح میفرمایند:
«هان! سوگند به خدا! اگر حق را برای اهلش وامیگذاشتند و پیرو خاندان پیامبر خدا میشدند، هیچ گاه دو تن اختلاف نمیکردند و این حکومت، نسل به نسل، میان اهلش میگشت و آیندگان از گذشتگان به ارث میبردند تا قائم ما که نهمین فرزند از نسل حسینعلیه السلام است، قیام کند. اما پیش داشتند آن را که خدا پس زده بود و پس داشتند آن را که خدا پیش داشته بود، تا آنگاه که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را در گور نهادند و به گودال قبر سپردند، به دلخواه خود کسی را برگزیدند و به رأی خویش عمل کردند. مرگشان باد! مگر سخن خدا را نشنیدند که گوید: «و ربّک یخلق مایشاء و یختار، ماکان لهم الخیره»؛ و پروردگار توست که میآفریند و بر میگزیند آنچه خواهد، آنان را (حق) گزینش نیست. چرا، شنیدند؛ اما کوردلند چنانکه خدای سبحان فرموده: «فانّها لاتعمی الأبصار ولکن تعمی القلوب التی فیالصدور»؛ دیدهها کور نیست، بلکه دلهایی که در سینههاست، کور است وه چه دور است! آرزوهای خود را در دنیا گستردند و مرگ خویش را از یاد بردند، هلاکتان باد!»
● شیوه تدبر در قرآن
آنچه متناسب با نوشتار حاضر در مورد شیوه تدبر در قرآن است، آن است که قاری قرآن بعد از فراهم کردن لوازم و شرایط تدبر در قرآن، هنگام تلاوت آیات مربوط به سرگذشت گذشتگان از ملل و اقوام ظالم، آیات مربوط به رذائل و فضائل و آثار آنها و نیز آیات مربوط به کیفر و پاداش اعمال مردم، به عرضه باورها، منشها، رفتارها و گفتارهای خود بر آیات قرآن میپردازد تا میزان صحت و درجه سلامت آنها را تشخیص دهد و بنابر آن، به عقاید صحیح دست پیدا کند و رفتار و گفتاری متناسب با خواستههای قرآن انتخاب کند، فضائل را گرفته، خود را مزین به آنها گرداند و رذائل و آثار سوء آنها را شناخته، از آنها دوری کند و پیوسته در این راه قدم بردارد تا هر روز به کمالی از کمالات معنوی دست پیدا کند و در راه قرب الهی، قدم راسخ بردارد. علیعلیه السلام در خطبه همام در وصف متقین در برخورد با قرآن چنین میفرماید:
«چون شب شود (برای نماز) برپا ایستاده آیات قرآن را با تأمل و اندیشه میخوانند. و با خواندن و تدبر در آن، خود را اندوهگین میسازند و به وسیله آن به درمان درد خویش کوشش میکنند (از خواندن و عمل به قرآن چاره رهایی از عذاب و سختی قیامت را میجویند)‎/ پس هرگاه به آیهای برخورند که شوق دهنده و امیدساز باشد، به آن شوق پیدا میکنند؛ مانند آنکه پاداشی که آیه از آن خبر میدهد، در برابر چشم ایشان است و آن را میبینند و هرگاه به آیهای برخورند که در آن ترس و بیم است، گوش دلشان را به آن میگشایند، چنانکه گویا شیون و فریاد (اهل) دوزخ در بیخ گوشهایشان است.»
● آثار تدبر در قرآن
علیعلیه السلام میفرماید: «لاخَیرَ فیقِرائَةٍ لاتَدَبُّرَ فیها؛ در قرائتی که تدبّر نباشد، هیچ خیری نیست.»
از این روایت استفاده میشود که اگر همراه قرائت قرآن، تدبّر در آیات نیز در کار باشد، قاری قرآن به خیر نائل میشود و خیر عبارت است از گرایش به خوبی ها.
علامه طباطبایی میگوید: اصل در معنای خیر، انتخاب است و ما چیزی را خیر میدانیم که قبلاً آن را با چیز دیگر مقایسه کردهایم و آن را انتخاب و گزینش میکنیم. و ما وقتی یکی از دو چیز را انتخاب میکنیم که مورد طلب ما بوده، طبیعت ما را به سوی خود بکشاند.
بنابراین، هر کس در آیات قرآن تدبر کند، کمکم نسبت به خوبیها گرایش پیدا میکند. و طبعاً به آنها ملتزم شده، به خوبیها و کمالات نائل میشود.
منابع در دفتر روزنامه موجود است
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید