شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فرصت سوزی رقیبان آقای احمدی نژاد


فرصت سوزی رقیبان آقای احمدی نژاد
در حالی که به نظر می رسد مجموعه نیروهای سیاسی در هر دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا درگیر مباحث پایان ناپذیر مربوط به اجماع بر سر این وآن و یا گذر از فلان و رسیدن به بهمان هستند، رییس دولت نهم با خیالی آسوده به کار خود ادامه می دهد؛ چراکه این مباحث پایان ناپذیر بهترین زمان ممکن را به او و تیم وی بخشیده تا فارغ از هیاهوهای تبلیغاتی ، که این روزها بیشتر بر حاشیه های رقبای درون جناحی و برون جناحی آنها متمرکز شده است ،به طراحی بسته های تبلیغاتی خود در انتخابات آتی بپردازند.
این که چگونه می توان جایگزینی برای آقای احمدی نژاد یافت که هم پشتیبانی حداکثری اصولگرایان را داشته باشد و هم در رقابت با نامزدهای احتمالی اصلاح طالبان ،کرسی ریاست جمهوری را از دست ندهد، در طول چند ماه گذشته چنان جناح اصولگرا را درگیر خود ساخته بودکه اکنون به یکباره متوجه شده که زمان برای هر کاندیدایی غیر از احمدی نژاد از دست رفته است !
در همین رابطه حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و مدیر مسئول هفته نامه "شما" ، در گفتگو با خبرگزاری آریا گفته است: با توجه به اندک زمان باقیمانده تا انتخابات، به جز احمدی نژاد برای سایر کاندیداها فرصتی برای تبلیغ و ارائه دیدگاه نمانده تا سبد آرای مناسبی را برای خود شکل دهند و لذا احتمال رأی آوری ایشان کم است.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی همچنین اظهار داشت: آقای احمدی نژاد در حال حاضر بیشترین آرا را در بین مردم دارد و اکثر طیف ها در جناح اصولگرا تمایل به حمایت از کاندیداتوری وی دارند. لذا اگر اجماع حداکثری نیز در جناح اصولگرا بخواهد شکل گیرد، مطمئناً حول احمدی نژاد خواهد بود.
روند امور و مدت زمان نسبتا کوتاهی که تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال بعد باقی مانده ،کم کم بخشی از طیف های عمل گرا تر جناح اصولگرا که حتی انتقاداتی هم به نحوه عملکرد دولت نهم داشته اند را به قانع کرده که احمدی نژاد با وجود همه اشکلاتش دست کم تنها گزینه ای است که می تواند سد را اصلاح طلبان باشد و همه راه های رسیدن به ساختمان پاستور را برای اصول گرایان هموار کند .
پیش از ترقی ، محمد رضا باهنر هم از ادامه پشتیبانی اصولگرایان از نامزدی احمدی نژاد در انتخابات و البته تلاش همزمان اصولگرایان عقل گرا برای اصلاح وی به عنوان یک گزینه جدی در انتخابات پیش رو یاد کرده بود.
با توجه به این که به نوعی می توان پایان دوره آقای احمدی نژاد را ختم کلی گویی های شعارگونه دانست، همه نامزدهای احتمالی غیر از او از هرجناحی در یافته اند که برای ربودن گوی رقابت از احمدی نژاد چاره ای نیست جز ارائه برنامه ی دقیق، منسجم و علمی و عملی و در عین حال قابل فهم برای عوام. غیر از این باید دانست که آقای احمدی نژاد نشان داده فعلا در شعار پردازی میان همه رقبا بی نظیر بوده و هر کسی بخواهد از همین حربه او در رقابت استفاده کند، قطعا بازنده ای بزرگ خواهد بود.
● امکان سنجی برتری رقبای احمدی نژاد
تجربه دوره قبل انتخابات نشان داد که خلاء انتخاباتی پیش از تبلیغات تلویزیونی سبب می شود هر کاندیدایی که بتواند با استفاده از برد تلویزیون ، بهتر شعار پردازی کند، بهتر این خلاء را پرکند وبازی را به نفع خود به پایان رساند. از این رو هر کاندیدایی که بخواهد پیروز میدان انتخابات باشد باید به سهم خود تلاش کند این خلاء را به نفع خود پر کند و بدین ترتیب نباید اجازه داد اذهان عمومی به شکلی خام و سامان نیافته صرفا در دوران انتخابات تلویزیونی در معرض تبلیغات قرار گیرند؛ چراکه در آن صورت امکان منحرف ساختن توده خام به سوی لفاظی های شعارگونه برای عده ای که برنامه منسجمی برای اداره کشور ندارند و در نتیجه طبعا شعار پردازی می کنند، بیشتر می شود.
این فرض بر این اساس استوار است که هنوز بسیاری از روندهای سیاسی در کشور ما بر مبنای گرایشهای توده پسندانه، غیر حزبی و با روحیه ی هیاتی و به قول عماد افروغ بدون پشتوانه های نظری و به قول علی لاریجانی بر مبنای حرکتهای اتوبوسی شکل می گیرد.
الف)وضعیت اصولگرایان رقیب احمدی نزاد:
به نظر می رسد قالیباف با برنامه ترین رقیب احمدی نژاد در میان اصول گرایان باشد. وی روزهای نهم و دهم دی ماه در روزنامه کم تیراژ جوان و چند سایت خبری ، مانیفست تبلیلغاتی خود را با عنوان "دولت توسعه گرا و ضرورت های شکل گیری آن در ایران" اعلام کرد.
این روزنامه که کمتر در دکه های روزنامه فروشی قابل مشاهده است ، برای همه مراکز سپاه و بسیج در سراسر کشور حتی در دورافتاده ترین نقاط کشور که روزنامه های اطلاعات و کیهان را دریافت نمی کنند، ارسال می شود. تصور تیم قالیباف احتمالا این است که به این طریق تاثیر و بازخورد این مقاله مانیفست وار را فعلا بر روی مجموعه محدود، و کمتر غوغا افکن بدنه سپاه و به خصوص نیروی مقاومت بسیج بسنجد .
این نگاه یک توجیه دیگر هم دارد: این نیرو در انتخابات قبلی بر خلاف میل فرماندهان ارشد سپاه در یک چرخش ناگهانی و اساسی و پیرو همان قانون خلاء ، با آغاز تبلیغات تلویزیونی به سمت احمدی نژاد گرایش یافت. فرماندهان این مسئله را بسیار دیر(چند روز مانده به انتخابات) دریافتند و کاری برای هم نظر ساختن بدنه سپاه و بسیج با خود نمی توانستند انجام دهند.
می توان حدس زد که این بار قالیباف یک سرمایه گذاری محدود و به ظاهر بدون ریسک و هدفمند را برای پرکردن سبد رای خود آغاز کرده است. در واقع می توان حرکت قالیباف را حرکت با چراغ خاموش و در عین حال با احتیاط برای پرکردن خلاء مذکور دانست.
اما قالیباف فراموش کرده است که چالش اساسی دقیقا زمانی شروع می شود که این سرمایه گذاری ، علنی و این حرکت با چراغ روشن برای جلب نظر آحاد مردم انجام شود: به جز در تهران که مردم رضایت بسیار زیادی از کارآمدی قالیباف در شهرداری دارند ( با توجه به این که میزان شرکت کنندکان در انتخابات عموما زیر ۳۰ درصد است )و نهایتا در بخشهایی از خراسان ، امیدی نیست که قالیباف با چراغ خاموش بتواند چه از میان توده مردم و چه از میان نخبگان و تحصیلکردگان ، رای بسیار بالایی جمع کند. چرا که این مانیفست آن قدر کلی و در عین حال آکنده از مباحث غامض است که توده ای که مشکل نان دارد تنظیم کننده آن را کسی خواهد انگاشت که نفسش از جای گرم بلند می شود و مانند احمدی نژاد شعار می دهد با این تفاوت که مردم شعار احمدی نژاد را می فهمند اما این شعار قالیباف را نه ؛ و از طرفی نخبگان با خواندن متن مانیفست و دریافت تعارضات آن که خود مجال مفصلی برای پرداختن می طلبد، برداشت نامطلوبی از وی خواهند یافت مگر آن که شهردار سخت کوش و مبتکر تهران ، با سرعت بسیار زیاد و در گستره ای بیشتر ، نخبگان و توده را با خود ، افکارش و برنامه هایش آشنا سازد.
در مجموع می توان گفت که قالیباف هم آن فرصت سوزی و هم اهمیت آن خلاء را درک کرده است اما احتمالا درک درستی از توان رقبا و رفتار رای دهندگان نداشته و در نتیجه با سرعتی حلزونی حرکت می کند. این سرعت اگرچه در مقایسه با درجا زدن و توقف سایر رقبا در هر دو جناح ، زیاد به چشم می آید اما در مقایسه با سرعت احمدی نژاد یک توقف نسبی قابل توجه به نظر می رسد.
سایر رقبای مطرح آقای احمدی نژاد در جناح اصول گرا ، در شرایط فعلی ، آن قدر شانس دارند که صحبت کردن درباره آنان به هدر دادن زمان است.
ب) وضعیت اصلاح طلبان
در جناح اصلاح طلب وضع از این هم بدتر است. کروبی که تنها کسی است که نامزدی خود را اعلام کرده است به جای آن که تمام وقت و انرژی اش را صرف تدوین و تبیین برنامه ای دقیق و در عین حال توده فهم کند، صرف اقناع سایر کاندیداهای احتمالی اصلاح طلب برای آمدن یا نیامدن کرده و یا مدام در حال رصد اخبار گوناگونی است که بر سر این مسئله در خبرگزاری های تیتر می شود.
بدین ترتیب نمی توان انتظار داشت که وی در این دوره بتواند به جز همان رای هم ولایتی ها که در دوره قبل به دست آورد کاری از پیش ببرد؛ بویژه اگر بخواهد برنامه ای نظیر همان برنامه سابق خود( پرداخت ۵۰۰۰۰ تومان به هر ایرانی) ارائه دهد که قطعا از همان رای هم چیزی را از دست خواهد داد چرا که آقای احمدی نژاد در قالب سهام عدالت و افزایش حقوق بازنشستگان و طرح تحول اقتصادی طرحی نظیر و شاید هم کارشناسی تر شده را ارائه کرده است.
آقای خاتمی اما تنها شانس جدی اصلاح طلبان است .البته به نظر می رسد بیش از آن که جذبه کاریزماتیک ایشان سبب اقبال شود ، استیصال رای دهندگانی که با احساس نوستالژیک به دوران ریاست ایشان می نگرند، توجه بخشی از اصلاح طلبان را به سوی رییس جمهور سابق ایران معطوف ساخته است. آقای خاتمی از آن جا که هنوز تصمیم خود را برای نامزدی اعلام نکرده ، هیچ برنامه ای هم ارائه نداده است.
میر حسین موسوی که برای نسل جوان فراموش شده است و عبدالله نوری که صرفا می تواند با یک معجزه از فیلتر شورای نگهبان بگذرد را می توان نامزدهای فانتزی اصلاح طلبان دانست.
● همه چیز به نفع احمدی نژاد
دولت نهم با برنامه ها و یا بهتر است بگوییم با بعضی از بی برنامگی هایش به خصوص در حوزه اقتصادی معضلاتی ایجاد کرد که اگرچه همه منتقدان در ابتدا آن را پاشنه آشیل آن تلقی کردند اما شرایط امروز به شکلی است که این معضلات دقیقا اکنون به عنوان نقطه قوت آن عمل می کند. رفع این معضلات ، کار عالمانه و مدبرانه ی سترگی را می طلبد و همین امر تقریبا همه رقبا را به سکوت کشانده است.
این معضلات به مثابه جادویی است که دولت نهم در افکنده و جالب این که خود،ادعای رفع آنها را دارد و از آن جالب تر این که فرصت سوزی های نامزدهای دوجناح و بی برنامگی های آنان و روند امور به شکلی است که اجازه می دهد دولت در عرصه این ادعا بی رقیب بماند. بنابراین ، با سکون رقبای اصلاح طلب و اصول گرا ، زمان ، آقای احمدی نژاد را به پیروزی خواهد رساند. پیروزی احتمالی نه از آن جهت است که که وی خوب عمل کرده بلکه بدین علت است که رقبا به نفع او عمل کرده اند.
میکاییل جلالی
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو


همچنین مشاهده کنید