شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


جنگ ممکن است بد باشد اما‌هالیوود از آن هم بدتر است


جنگ ممکن است بد باشد اما‌هالیوود از آن هم بدتر است
برخلاف مطالبی که اخیرا در مورد اصلی‌ترین هدف ریشخند و استهزای فیلم «تندر استوایی» کمدی خنده‌دار و پرزرق وبرق و البته نچسب صنعت فیلمسازی و بن استیلر شنیده‌اید باید بگویم که اصلاً ربطی به مسائل عقب ماندگی ذهنی ندارد. هدف واقعی این کمدی مستقل، بیشتر ستاره‌های سینما، دلالان، درخواست‌کنندگان مختلف و حتی طرفداران پروپاقرص سینماست که هر کدام به نوعی چه از نظر اخلاقی، چه از نظر زیبایی‌شناسی، چه از نظر حتی مسائل مربوط به لباس‌هایشان در فیلم چهره‌پردازی می‌شوند.
بن استیلر یکی از بازیگران فیلم، «تندر استوایی» را کارگردانی کرده و در نگارش فیلمنامه هم اتان کوئن به او کمک کرده. کسی که در فیلم یک خلافکار حرفه‌ای و البته بعضی اوقات خنده‌دار است. او طی یک دهه گذشته یا حتی بیشتر فیلم‌های پرارزشی را در زمینه کمدی ساخته که موضوع اصلی اکثر آنها احساس حقارت، چه در مورد خودش و چه در مورد دیگران بوده است.
شوخی اصلی فیلم در مورد «تاگ اسپیدمن» مرد خودخواه و لجوج و ناقص‌العقلی است که خود بن‌استیلر نقش آن را بازی کرده است. او با بازی در یک فیلم پرفروش و پر سروصدا توانسته نظراعضای آکادمی اسکار را به ناحق برای بازی در نقش «جک نادون» مرد عقب‌افتاده با دندان‌های پیش‌آمده‌اش جلب کند و جایزه را از آن خود کرده و برای بار دوم از این کار عاجز مانده. او امیدوار است تا با رفتن به گونگ-هو در ویتنام در فیلمی جنگی به نام «طوفان صحرا» بازی کند و اوضاع شغلی‌اش را بهبود بخشد. اتفاقی که البته نمی‌افتد. رابرت داونی جونیور در نقش کرک لازاروس بازیگر استرالیایی‌ای که جایزه‌های فراوانی را برده و جک بلک در نقش جف پورتنویی کمدین معمولی اما پرافاده و چاق در این فیلم استیلر را همراهی می‌کنند. حوزه اصلی فعالیت بن استیلر کمدی‌های تلخ موقعیت است. مثل «مرد کابلی» که در سال ۱۹۹۶ با بازی جیم کری ساخته است. اما تندر استوایی کمی با زرنگی بیشتری ساخته شده (تنها صحنه آنتن هوایی‌اش می‌تواند او را در بین کاندیداهای جشنواره ساندنس قرار دهد) و از این طریق بودجه زیادی که برای فیلم صرف شده است را کمی قابل درک می‌کند.
بن استیلر باید تماشاچی‌ای را که قبلا چزانده حالا به وسیله فشفشه و مواد منفجره اغوا کند. و صحنه‌های ناپخته و زمخت کمدی فیلمش را طوری به‌زور به‌خورد او بدهد. اما با این حال او فقط شخصیت‌هایش را نمی‌کشد. بلکه آنها را بند بند کرده و قطعه قطعه می‌کند و این کار را هم با ذوق و شوق فراوان انجام می‌دهد. مخصوصا صحنه افتتاحیه فیلم که اعضای بدن کسی در هوا در حال پرواز کردن است و یا جایی که یک سرباز بازیگر سعی می‌کند دل و روده‌اش را توی زخم شکمش نگه دارد. اگر چه این صحنه‌ها برای خنداندن تماشاچی ساخته شده و به صورت نمایانی ساختگی است اما به شدت منزجرکننده است. چرا که استیلر در ساختن این‌گونه صحنه‌ها کمترین بهره‌ای را از استعداد نبرده است. او به سادگی گردن بازیگرانش را نمی‌زند بلکه سرشان را به وسیله چیزی نخ مانند از گردنشان آویزان می‌کند. او کمدی را در این صحنه‌ها نمی‌کشد بلکه با لگد روی آنها می‌پرد.
استیلر صحنه‌هایی که می‌توانست بهترین آنها در فیلمش باشد را به باد فنا می‌دهد. مثلا صحنه‌ای که کرک دارد توضیح می‌دهد که چرا نقش آدم عقب‌افتاده ذهنی‌ای که تاگ بازی کرده شانسش را برای بردن جایزه اسکار از او گرفته. توضیحی که شامل طبقه‌بندی تمام راهکارهای مجاز بازی کردن خردمندانه این‌گونه نقش‌ها در‌هالیوود (مثل موفقیت «فارست گامپ» در مقابل «من سام هستم») و البته تکرار نه چندان خنده‌دار و عذاب‌آور کلمه «عقب‌مانده ذهنی» است. حتی رابرت داونی که در این دوره کاری‌اش دیگر نمی‌تواند اشتباه کند هم نمی‌تواند این مشکل را درست کند، چرا که اصلا درست بشو نیست. دبدبه و کبکبه اسکار فقط یک دام و تله است ولی کلمه عقب‌مانده ذهنی است که پیچ و تاب صحنه را فراهم می‌کند.
حیله‌های زیادی در فیلم وجود دارد. مثل استفاده از «صورت‌های سیاه» که در قبال موضع بی‌قید «عقب‌مانده ذهنی» اقبال عمومی بیشتری دارد. اگر‌چه نقشی که رابرت داونی در این فیلم بازی می‌کند و برای بازی در آن پوستش را به‌وسیله عمل جراحی سیاه کرده است قابل تشخیص‌ترین کاراکتر انسانی فیلم است. مابقی نقش‌ها کاریکاتوروار به دام کنایه افتاده‌اند. یکی از این نقش‌ها شخصیتی است که توسط براندون تی جکسن (سیاهپوست «واقعی» در نقش آلپا چینو) موسس کارخانه «نوشیدنی انرژی‌زا» بازی شده است. او دائم در حال مسخره کردن کرک است. راهی که فیلمساز برای به دست آوردن و خوردن کیک شکلات از آن استفاده می‌کند.
اما چیزی که بیش از همه در فیلم قابل توجه است، استفاده از «صورت سیاه» در قیاس با استفاده عوامانه و سوءاستفاده‌گرایانه از چیزی است که به عنوان «چهره آدم‌های یهودی» می‌شناسیم. اما بدترین و مهلک‌ترین آدم فیلم «لی گراسمن» تهیه‌کننده فیلم در فیلم تندر استوایی است که تام کروز با چهره‌ای تقریبا غیرقابل تشخیص و زیر گریم سنگین نقش آن را بازی کرده است. کدها و نشانه‌هایی که در چهره این نقش وجود دارد خیلی هم برای تشخیص اینکه او یهودی است کفایت نمی‌کند. اما شخصیت آدمکش، زننده و ترسناک با آن انگشت مضحک و سینه بی‌تناسبش همه اینها را نشان می‌دهد.
زمانی بن استیلر می‌خواست از روی کتاب هجوآمیز «چه چیزهایی سامی را به فرار واداشت» نوشته بادشولبرگ اقتباس کند اما مثل اینکه این پروژه تبدیل به روحی شده که دائم در حال رفت و آمد است.
ترجمه : ا.غ
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید