شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


رسانه کودک جای سوداگری نیست


رسانه کودک جای سوداگری نیست
بحث شبکه کودک، بحث تازه‌‌ای نیست. از گذشته‌های دور توسعه برنامه‌های تلویزیونی کودک و نوجوان در قالب یک شبکه مطرح و قرار بوده است که این کار در فرصت مناسبی انجام شود. در خصوص چگونگی شکل‌گیری این شبکه و برنامه‌ریزی‌های فعلی اطلاع چندانی ندارم.
اما در هر صورت نیاز جامعه، خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان و شرایط خاص فرهنگی ما ایجاب می‌کند که به موضوع رسانه‌های کودک و نوجوان و خصوصا تلویزیون کودک و نوجوان بسیار جدی‌تر از آنچه هست بپردازیم و در این زمینه طرح‌ها و مدل‌های گوناگونی قابل طرح و پیگیری است. ای‌کاش کاری که قرار بود ۱۰ سال قبل انجام بشود به امروز نمی‌افتاد و الان چند قدم جلوتر بودیم. این کار باید برای ما به صورت یک دغدغه فرهنگی و مسئولیت اجتماعی باشد. جالب این است که همه می‌دانند ما در دنیای معتقد به «جریان آزاد اطلاعات» قرار گرفته‌‌ایم و روزانه حجم وسیعی از اطلاعات، از طریق رسانه‌های رقیب و مهاجم متوجه فرزندان ما می‌شود؛ ولی آن‌طور که باید و شاید در مقابل این تهاجم نمی‌ایستیم و فرزندانمان را در این آشفته بازار تنها می‌گذاریم.
به اعتقاد من ایجاد یک شبکه تلویزیونی کودک و نوجوان (آن هم اگر به نحو مطلوب و با کیفیت خوب اتفاق بیفتد)، کار مهمی نیست. ما فراتر از آن نیازمند یک برنامه‌ریزی کلان رسانه‌ای متناسب با چشم‌انداز توسعه در حوزه کودک و نوجوان هستیم تا براساس آن، هم در جهت آرمان‌های خود حرکت کنیم و حداکثر بهره‌آموزشی، تربیتی و فرهنگی را از شیوه‌های ارتباطی جدید ببریم و هم تهدیداتی را که از سوی محصولات فرهنگی وارداتی متوجه ما می‌شود، خنثی کنیم. به هر صورت باید بسیار تلاش کنیم تا در این بخش قدرتمندتر از گذشته شویم.
از نظر امکانات و نیروی انسانی کافی نیز اگرچه نارسایی‌ها و کمبودهایی وجود دارد، اما توانایی‌هایی نیز موجود است که از آن بهره کافی نمی‌بریم. امکانات، تخصص‌ها و تجربه‌هایی وجود دارد که مورد توجه قرار نمی‌گیرند. متاسفانه بعضا شیوه‌های مدیریتی به گونه‌ای است که از همه سرمایه‌هایمان استفاده نمی‌کنیم. مخصوصا جوان‌هایی مستعد، قابل اعتماد و آماده به کار هستند که یک برنامه خوب می‌تواند آنها را از قوه به فعل درآورد. شاید یکی از کارهای مهم، ساماندهی وضعیت موجود به صورتی است که از هر نیرو و سرمایه‌ای در جایگاه خودش استفاده شود. ثانیا نیرو و امکانات از آسمان نازل نمی‌شود. اگر این بخش جدی گرفته شود و برای آن برنامه‌ریزی کنیم، ضمن رفع نارسایی‌ها، راه‌های رسیدن به نقطه مطلوب را محاسبه می‌کنیم و نیازهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تامین خواهد شد. قطعا ما در بخش نیروی‌انسانی باید به نوعی برنامه‌ریزی کنیم که افراد مستعد جذب و تحت آموزش قرار گیرند و مهم‌تر از آن زمینه کار و تجربه را برای آنها فراهم کنیم.
بر این اساس عوامل گوناگونی، اعم از سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در رشد و توسعه فعالیت رسانه‌ای کودکان و نوجوانان نقش دارند. اما برجسته‌ترین آنها از نظر من، حضور نیروی انسانی با انگیزه‌های دینی و فرهنگی، همراه با شناخت و کاردانی است. حوزه کودک و نوجوان حوزه تربیت است. دست‌اندرکاران این حوزه در هر رسانه‌ای معلم بچه‌ها هستند؛ معلمی که نه فقط به فکر آموزش، بلکه بیشتر از آن به فکر تربیت و رشد فرهنگ و اخلاق در کودکان و نوجوانان است. لذا دست‌اندرکاران این حوزه باید انگیزه‌های فرهنگی و دینی در سطحی بالا، همراه با مهارت و دانش داشته باشند تا موفق شوند. حضور این دو عامل می‌تواند تحولی اساسی در عملکرد ما ایجاد کند. ما باید بستر این تحول را با هرگونه برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری فراهم کنیم. مخصوصا اگر سرچشمه فعالیت‌ها معارف اسلامی باشد، ثمرات زیادی متوجه ‌این حوزه می‌شود. از جمله می‌تواند منجر به تولید ادبیات جدیدی در حوزه فرهنگ و ارتباطات و رسانه‌های جمعی کودک و نوجوان شود و با ورود مفاهیم تازه رسانه‌ای موانع زیادی را در مسیر فرهنگ‌سازی برطرف کند.
باید از این دو منظر وضعیت را آسیب‌شناسی کنیم تا مشخص شود که نارسایی وجود دارد یا خیر؟ واقعا سازمان‌ها، مراکز و نهادهای رسانه‌ای مرتبط با کودک و نوجوان، اعم از بخش خصوصی و دولتی چقدر برای این دو موضوع برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کرده‌اند؟ دانشگاه‌های ما با کدام خروجی زمینه را برای تولیدات محصولات رسانه‌ای کودک و نوجوان با کیفیت مطلوب و در شأن جامعه ما فراهم کرده‌اند؟ دست‌اندرکاران، هنرمندان و بلکه مدیران این حوزه تا چه اندازه نسبت به‌این موضوع حساسیت نشان می‌دهند؟ آیا در تولید و توزیع محصولات رسانه‌ای کودک و نوجوان، انگیزه‌های صرفا اقتصادی و تجاری پررنگ‌تر است یا انگیزه‌های فرهنگی و مسئولیت‌شناسانه؟ بازار سوداگری داغ‌تر است یا فرهنگ‌سازی و از سر مسئولیت اجتماعی؟
امیدوارم پاسخ این سوالات رضایت‌بخش باشد. اما برعهده متولیان فرهنگی و رسانه‌ای کشور است که‌ این امور را مدیریت کنند و بعضا خودشان از سر ساده‌پسندی و ساده‌اندیشی و گاهی سهل‌انگاری یا بی‌تدبیری موجب تولید محصولات با کیفیت پائین نباشند.
درباره رسانه کودک و نوجوان حرف‌های زیادی دارم. اما در ته دلم و یا بهتر بگویم در ذهنم آیه‌ای از قرآن کریم در رفت و آمد است که مایلم بیان کنم و آن آیه شریفه‌ای در سوره «یس» است که خداوند می‌فرماید: «اتبعوا من لایسئلکم اجرا و هم مهتدون». البته من مفسر قرآن نیستم. اما به‌عنوان یک مخاطب معمولی قرآن، رابطه خوبی با این آیه برقرار کرده‌ام که نتیجه‌اش این است که در منطق دین، حوزه کاری ما که فرهنگ و رسانه و کودک و نوجوان است، بستری برای هدایت و ارشاد است، عرصه فرهنگ است، حوزه تربیت و رشد و کمال است. جایی برای سوداگری و تجارت نیست؛ و این رویکرد هم مسئولیتی متوجه مسئولان دولتی می‌کند که باید برای آن سرمایه‌گذاری و هزینه کنند. مسئولان باید قبل از تولید محصول فرهنگی به تولید شخصیت فرهنگی و توسعه کیفی انسانی در این حوزه بپردازند و همین‌طور توجهی است برای دست‌اندرکاران محصولات فرهنگی و رسانه‌ای که نقش و جایگاه معلمی ‌و تربیتی خود را قبل از هر چیز به یاد داشته باشند و صرفا با رویکرد فرهنگی وارد این حوزه شوند.
اسدالله اعلایی
نویسنده ، پژوهشگر و مدیر سابق
گروه کودک و نوجوان شبکه اول
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید