پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

زمانی برای تحریم اسرائیل


زمانی برای تحریم اسرائیل
اکنون زمان آن رسیده است. بهترین استراتژی برای پایان دادن به اشغال خونین اسرائیل این است که این موضوع به هدفی برای آن دسته از جنبش‌های جهانی که رژیم آپارتاید را در آفریقای جنوبی به اضمحلال کشاندند، تبدیل شود.
در ژوئیه سال ۲۰۰۵ یک ائتلاف بزرگ از گروهای فلسطینی برای برقراری این هدف پی‌ریزی شد. آنها همه وجدان‌های آگاه در سرتاسر جهان را برای تحمیل تحریم‌های گسترده و سلب حقوق اولیه از اسرائیل مشابه آنچه بر آفریقای جنوبی در دوره رژیم آپارتاید اعمال شد فراخواندند. کمپین ‌ - Boycott, Divestment,Sanction به طور مخفف ‌ - BDS متولد شد. هر روزه که اسرائیل غزه را در زیر آماج حملات خود در هم می‌کوبد، عده بیشتری به آرمان ‌BDS روی می‌آورند و صحبت از آتش‌بس در این میان، تاثیر کوچک و کندی بر عزم این حرکت و جنبش دارد. حتی حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها از میان یهودیان اسرائیل نیز ظهور می‌کنند. در میانه این هجوم حدود ۵۰۰ اسرائیلی که چندین نفر از آنان از بازیگران و محققان سرشناس بودند، نامه‌ای به سفیران کشورهای خارجی در اسرائیل فرستادند. در این نامه به‌کارگیری فوری و آنی اقدامات بازدارنده و تحریم‌ها مطالبه شده و خطی روشن و واضح به موازات تلاش‌های ضد آپارتاید ترسیم شده است.
با این وجود بسیاری قادر به انجام این کار نیستند. دلایل آن پیچیده، احساسی و غیرقابل درک هستند. اینجا در ادامه چهار مخالفت اصلی با استراتژی ‌BDS توسط منتقدان مطرح می‌شود:
۱) اقدامات تنبیهی به جای آنکه اسرائیل را وادار سازد او را جری‌تر و غیردوستانه‌تر می‌سازد.
کشورهای جهان تلاش‌هایی را برای آنچه <تعهد سازنده> نام نهاده شده بود انجام دادند. این طرح به طور کامل با شکست مواجه شد. از سال ۲۰۰۶ اسرائیل به طور پیوسته بر جنایات خویش افزوده است: گسترش دادن اقامت‌های اشغالگرانه، برافروختن آتش جنگ ظالمانه علیه لبنان و تحمیل مجازات‌های اجتماعی به غزه از طریق محاصره ددمنشانه. علی‌رغم این افزایش جنایات، اسرائیل با هیچ اقدام تنبیهی‌ای مواجه نشده است. تسلیحات و کمک‌های سه میلیارد دلاری سالانه آمریکا تنها آغاز و ابتدایی بر این موضوع است. در خلال این برهه حساس و کلیدی، اسرائیل از یک پیشرفت نمایشی و مهیج در سطح روابط دیپلماتیک، فرهنگی و مبادلات بازرگانی با هم‌پیمانان متعددی بهره‌مند شد. برای مثال در سال ۲۰۰۷ اسرائیل اولین کشور غیرلاتین آمریکایی شناخته شد که قرارداد تجارت آزاد با مرکوسور (‌) Mercosur را امضا کرد. در خلال نه ماه اول سال ۲۰۰۸، صادرات اسرائیل به کانادا ۴۵ درصد افزایش یافت. طی یک قرارداد تجاری جدید با اتحادیه اروپا صادرات مواد غذایی فرآوری شده اسرائیل به دوبرابر افزایش یافت و در ۸ دسامبر وزرای اروپایی قرارداد سطح روابط اسرائیل- اروپا را ارتقا دادند؛ اعطایی که اورشلیم مدت‌های مدیدی به دنبال آن بود. ‌
در این بستر است که رهبران اسرائیل آخرین جنگ را آغاز کردند؛ مطمئن از اینکه هیچ‌گونه بهای معناداری را پرداخت نخواهند کرد. بسیار قابل توجه است که در طی هفت روز از زمان جنگ، شاخص بورس مبادلات تل‌آویو با رشد ۷/۱۰ درصدی مواجه شد. وقتی هویج‌ها جواب نمی‌دهند، چماق‌ها مورد نیاز خواهند بود!
۲) اسرائیل آفریقای جنوبی نیست؛ البته که نیست. ارتباط مدل آفریقای جنوبی در این است که ثابت شده هنگامی که اقدامات ضعیف‌تر شامل اعتراضات، پتیشن‌‌ها، و اتاق‌های پشت پرده و لابی‌ها موثر واقع نمی‌شوند تاکتیک‌های تحریمی ‌BDS می‌توانند مثمر ثمر واقع شوند. اما در حقیقت در این میان انعکاس‌ها و پژواک‌های بسیار نگران‌کننده‌ای به گوش می‌رسد؛ شناسه‌های کدبندی شده و مجوزهای عبور و مرور، خانه‌های با بولدوزر از بن درآمده و تغییر مکان‌دهی‌های اجباری ساکنان و جاده‌هایی که تنها برای عبور ساکنان تعبیه شده است. رونی کاسریلز سیاستمدار برجسته آفریقای جنوبی می‌گوید که معماری جداسازی‌ای که او در کرانه باختری و غزه در سال ۲۰۰۷ دیده است به مراتب بدتر از آن چیزی است او در زمان آپارتاید مشاهده کرده است.
۳) چرا اسرائیل را بایکوت کنیم در حالی که آمریکا، بریتانیا و سایر کشورهای غربی کارهای مشابهی با عراق و افغانستان می‌کنند؟
بایکوت‌سازی یک روش تعصب‌آمیز نیست بلکه یک تاکتیک و روش است. دلیل آنکه روش‌های تحریمی ‌BDS باید علیه اسرائیل آزمایش شوند بسیار کاربردی و عملی است. در کشوری بسیار کوچک و وابسته به تبادلات تجاری، این روش می‌تواند پاسخگو باشد.
۴) بایکوت کردن، ارتباطات را منفصل می‌کند، ما نیازمند گفت‌وگوهای بیشتر هستیم نه کمتر.
این سوال را با تعریف یک داستان پاسخ خواهم داد. به مدت ۸ سال کتاب‌های من در اسرائیل توسط یک موسسه تجاری به نام بابل انتشار یافته است اما هنگامی که من کتاب دکترین شوک را منتشر کردم می‌خواستم برای تحریم‌ها، انحصار‌ها و بایکوت‌ها احترام قائل شوم. بنا به توصیه فعالان ‌BDS من با انتشاراتی‌ای به نام آندلس تماس گرفتم. آندلس یک شرکت انتشاراتی فعال در زمینه فعالیت‌های ضد اشغالگری و تنها شرکت انتشاراتی اسرائیلی است که به‌طور انحصاری متون عربی را به عبری ترجمه می‌کند. قردادی امضا کردیم که طی آن قرارداد، متعهد شدیم که همه در‌آمدها به جنبش‌ها و فعالیت‌های شرکت آندلس برسد و نه شخص من. به بیان دیگر من اقتصاد اسرائیل را بایکوت خواهم کرد و نه مردم اسرائیل را.
طرح بستن این ایده مستلزم برقراری ده‌ها تماس تلفنی، ایمیل و پیام‌های کوتاه از تل‌آویو تا رام‌الله، از پاریس تا تورنتو و شهر غزه بود. نکته اصلی من این است: به مجرد آنکه استراتژی بایکوت را آغاز کنید، سیاست گفت‌وگو به‌طور چشمگیری افزایش خواهد یافت. و چرا که نه. ساختن و بناسازی یک جنبش و حرکت نیازمند ارتباط بی‌پایان و تمام‌ناشدنی است. استدلال آنکه تحریم کردن ما را از دیگران منفصل خواهد کرد به‌طور مشخص خوش‌منظر ولی غیرواقعی است. هیچ بایکوتی نمی‌تواند ما را از یکدیگر منفصل کند. ‌
درست در حالی که صهیونیست‌های مغرور در حال برانگیختن این سوال اساسی و نکته‌دار هستند که آیا من نمی‌دانم که بسیاری از اسباب و لوازم لعب و بازی از پارک‌های تحقیقاتی اسرائیل و سران و سردمداران جهانی آنها در اینفوتک بیرون می‌آید؟ درست است اما نه همه آنها. چند روز پس از حمله اسرائیل به غزه، ریچارد رامزی مدیر شرکت ‌British Telecom ، در یک پست الکترونیک به شرکت تکنولوژیکی اسرائیلی ‌MobileMax اعلام می‌دارد: <در نتیجه کردار و رفتار دولت اسرائیل در چند روز گذشته ما دیگر قادر به ادامه انجام معاملات تجاری با شما و دیگر شرکت‌های اسرائیلی نخواهیم بود.> هنگامی که ما از طرف روزنامه ‌nation با او تماس گرفتیم، رامزی گفت که این یک تصمیم سیاسی نبوده است. او گفت: <ما نمی‌توانیم به خاطر رفتار آنها هیچ‌کدام از مشتریان خود در سرتاسر دنیا را از دست دهیم، بنابراین، این یک تصمیم قابل دفاع از نقطه‌نظر تجاری بوده است.>
این به نوعی یک محاسبه خشک و غیردوستانه بود که منجر شد دو دهه پیش شرکت‌های دنیا از آفریقای جنوبی بیرون بیایند و این دقیقا همان نوع محاسبه‌ای است که در واقع‌بینانه‌ترین شرایط، منجر به بازگشت عدالت به فلسطین خواهد شد، چیزی که مدت‌ها است از آن دریغ شده است.
روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال زن کانادایی است که به دلیل تحلیل‌های سیاسی و نقد او بر جهانی‌سازی سهامی (Corporate Globalization ‌) دارای شهرت جهانی است. معروف‌ترین کتاب وی دکترین شوک است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این مقاله ترجمه‌ای است از آنچه او در هفتم ژانویه ۲۰۰۹ درست ۱۱ روز پس ازجمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه در روزنامه ‌Nation درج کرده است.
منبع: روزنامه گاردین
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید